♨️ #تلنگر
❌ اندکی تأمل.....
🔺آیا دوست داری سرباز امام زمان باشی
🔺آیا این موارد را رعایت میکنید👇
✅ بعضی ها آنقدری که به فکر درد دل با یه نامحرم در فضای مجازی یا غیر آن هستند اصلا به فکر درد دل با امام زمانشان نیستند که مشکلشان را حل کنند
آیا شمایی که با نامحرم از اون حد ضرورتی که باید با او ارتباط بگیرید از آن تجاوز میکنید حالا به هر بهانه ای ! آیا تا به حال به این فکر افتاده اید که وقتی اینکار را انجام میدهید ، امام زمان نظاره گر شماست ، یا نه اصلا امام زمان نسبت به این کاری که انجام میدهید راضی هست یا خیر؟
⭕️ و آیا اصلا توجیهی برای این کارتون پیدا میکنید که با جنس مخالف ارتباط میگیرید ، اون هم با وجود این همه مشاوره از جنس خودتون ، که با وجود همه آنها می توانید مشکلتان را با کمک و راهنماییهای آنها حل کنید ؛ خب حالا به نظرتون ما حتما باید با یک جنس مخالف اون هم با یک « نامحرم » درد و دل کنیم و یا مشاوره بگیریم
یا نه از آن دسته از آدمهایی هستیم که پیش خودمان توجیه میکنیم که ما گناه نمیکنیم ، بلکه داریم کار فرهنگی انجام میدهیم و راهنمایی میکنیم و اصلا حرف بدی نمی زنیم و امثال شما مخالفها هستید که مانع پیشرفت ما در کار فرهنگی میشوید
✴️ که این خود یک فاجعه ای بیش نیست برای ظهور شیطان ؛ برای ایجاد فتنه و آسیب در زندگی دنیا و آخرتمان❗️چون شیطان اول با این شیوه وارد میشود و بعد در کنار آن ؛ مسائل دیگر .... به وجود می آورد
بله این روزها در آوردن اشک مهدی فاطمه مد شده
یا زهرا مارا ببخش
حواست کجاست دوست خوبم
مهدی فاطمه تنها و غریبه
ما چه کردیم برای حضرت مهدی جز اینکه با گناه های خودمون دل مهربونش رو به درد آوردیم
⭕️ آنقدری که به فکر درد دل با یه نامحرم و ارتباط بی ضرورت با او در فضای مجازی یا غیر آن بودید
اصلا به فکر درد دل با امام زمانمان و شاد کردن آن نبودیم و یه جورهایی هم خودمون رو منتظر ظهور آقا می دانستیم
در حالیکه اصل کار را فراموش کرده بودیم که خود را در دام شیاطین نیندازیم و بازیچه دست آنها نشویم
⚛ چه بر سر ما بچه شیعه های علی و حضرت فاطمه آمده
امام زمان در غربت و غم و تنهایی به سر میبره و ما به فکر گناه و هوس و ارتباط با نامحرم و لذتهای زودگذر هستیم
من به جای همه بچه شیعه ها میگم آقا جان شرمنده ایم
⭕️ آقا جان شرمنده که نتوانستیم یارت باشیم وبرده ی شیطان شده ایم
آقا جان مارا ببخش که معنی عشق را اشتباه فهمیده ایم
دوست خوبم حواست به قلب مهدی فاطمه هست؟؟؟
❇️ بله اندکی تأمل....
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
#اخبار🌐
این پرستار داوطلب، مدافع حرم است
🔹غافلگیر می شویم وقتی جهادگر ۲۸ ساله از حضور داوطلبانه در قرنطینه بیماران کرونایی و تی کشیدن زمین و شستن سرویس بهداشتی بیماران ما را به سوریه می برد و از توسل بانوی مسیحی به حضرت رقیه و نبرد با داعش می گوید.
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
28.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ریحانهـ💓
بآنوجآن...🌸
یآدتباشدبراےِبعضیها،
چشمهاگرسنهترازمعدههاست...
خودتراباحجابتحفظکن😌
حجآب یعنی:
ح: حیــا🌸
ج: جــمــال حقیقی☺️
ا: ایمـــــان💙
ب: بــندگــي☘
#تحول
#قسمت_اول
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
═══°✦ 💗 ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆🏻
شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی❤:
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2
قسمت یازدهم
اخلاق🌺
💢یکی از رزمندگان دلاور که در محله ما حضور داشت و ابراهیم هم خیلی به او علاقه داشت سردار شهید عبدالله مسگر بود.
💢و تنها تصاویری که ابراهیم با لباس سپاه انداخته و در روی جلد کتاب دیده می شود لباسی است که ابراهیم به عنوان تبرک از شهید عبدالله مسگر گرفته و پوشیده بود.
💢یک روز در محل کار بودم که ابراهیم تماس گرفت و گفت: امشب مراسم شهید عبدالله مسگر برگزار میشه تشریف میاری؟
💢گفتم: انشاءالله میام.
💢گفت: ضمنا بعد مراسم باهات کار دارم.
💢بعد مراسم ابراهیم مرا صدا زد. آمدیم تو کوچه. یکی دو نفر از بچه های محل و همکاران فرهنگی ابراهیم داخل کوچه بودند.
💢ابراهیم من را به دوستانش معرفی کرد و گفت: برای این دوستان ما شبهاتی پیش آمده اینها به خاطر جو بدی در مدرسه در مورد شخص آیت الله بهشتی وجود دارد سوالاتی دارند من گفتم شما که اطلاعات بیشتری دارید در این موضوع صحبت کنی.
💢من مشغول صحبت شدم تا ساعت ها برای آنها دلیل و مدرک ارائه کردم تا شبهات آنها برطرف شد.
💢وقتی خواستم به خانه بروم خوشحال بودم از اینکه توانستم مشکل فکری برخی از جوانان مذهبی را رفع کنم.
💢اما ابراهیم بیشتر از من خوشحال بود. او همینطور از من تشکر می کرد ومی گفت نمیدانی چه کمک بزرگی به من کردی.
💢چند روز بعد ابراهیم به من گفت: وقتش رو داری به یکی از مغازه های خیابان ناصر خسرو برویم.
💢گفتم: باشه بریم.
💢سوار موتور شدیم و رفتیم جلوی یکی از مغازه های ناصر خسرو ایستادیم
💢ابراهیم داخل یک مغازه رفت و خودش شروع به صحبت کرد.
💢من بیرون ایستاده بودم و می دیدم ابراهیم مودبانه با مغازه دار صحبت می کند. و بعد ابراهیم با مشایعت مغازه دار بیرون آمد آنها خداحافظی کردند و ابراهیم خوشحال سوار موتور شد.
💢طی مسیر از ابراهیم سوال کردم این جا چه کار داشتی؟
💢گفت: یه بنده خدا دیروز آمده بود توی محل می گفت من شاگرد یه مغازه توی ناصر خسرو بودم صاحب کار من مرا اخراج کرده و حق وحقوق من رو نمیده من هم آدرس مغازه را گرفتم گفتم با صاحبکار شما صحبت می کنم انشاءالله مشکل شما حل میشه.
💢گفتم ابراهیم جون تو هم بیکاری ها ول کن بابا..
💢ابراهیم ادامه داد آدم هرکاری از دستش بر میاد باید برای بندگان خدا انجام بده. من همین الان با صاحبکارش صحبت کردم سعی کردم با اخلاق خوش با او برخورد کنم الحمد لله خدا کمک کرد و مشکل این آقا هم حل شد.
💢و چه زیبا فرمودند امام کاظم علیه السلام همانا مهر قبول اعمال شما بر آوردن نیاز برادرانتان و نیکی کردن آنها در حد توانتان است والا اگر چنین کنید هیچ عملی از شما پذیرفته نمی شود.
🗣امیر منجر
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💙شهید رضا صیادی💙
تاریخ ولادت: 1357/01/25🌹
محل ولادت: دزفول🍃
تاریخ شهادت: 1398/08/27🥀
محل شهادت: ماهشهر🍂
علت شهادت: درگیری با معاندین ضد انقلاب🔥
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
═══°✦ ♥️ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆🏻
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
عکس دونفره با #حاج_همت ،برگه تردد شهیدحسن امینیفر😌👇
🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊
#خاطره_شهدا
نکته جالب زندگی عمو حسن در دوکوهه این بود که وی بعد از ورود، عکسی را با #حاج_ابراهیم_همت فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله گرفت📸 و هر مانعی را در جبهه با این عکس پشت سر می گذاشت، در واقع عکس با #حاج_همت به برگه مجوز وی تبدیل شده بود😃. گفتنی است او وقتی به واحد تبلیغات می رفت، بچه هایی تنبل آنجا تنبلیغات می گفت.
شهید حسن امینی فر برای نوجوان ها و جوان ها احترام زیادی قائل بود☺️. همیشه قبل از آنکه آنها به وی سلام کنند، او به این بچه ها سلام می کرد و آنها را بانام های «گلم» «شاخه نباتم» « پروانه من» خطاب می کرد😊. هرگاه کسی زودتر به او سلام می گفت، علاوه بر جواب سلام رزمنده ها ، دست آنها را می بوسید☺️. وقتی رزمنده ها تلافی می کردند او گریه می کرد و می گفت: من باید دست شما را ببوسم، شما بسیجی هستید و پاک، ولی شما از گذشته من چه می دانید؟😞
عمو حسن همیشه در، دیوار و ساختمان های دوکوهه را دست می کشید و به صورت خود می مالید.وی می گفت: دوکوهه متبرک است و با این کار خودم را متبرک می کنم. علاوه بر این لباسی را به یادگار از #حاج_ابراهیم_همت گرفته بود که علاقه زیاد این لباس باعث شده بود تا این رزمنده کمتر لباس نو بخرد.🙂
شهید حسن امینی فر همیشه برای رزمندگان اسلام حنا می گذاشت. وقتی به او می گفتند چرا برای خود حنا نمی گذاری، در جواب می گفت قرار است محاصن من به خون خضاب شود💔.عمو حسن بارها در زیر آوار جنگ ماند و هر بار که بیرون می آمد با خود می گفت این بار نیز نشد.☹️
اما سرانجام انتظار عمو حسن نیز به پایان رسید و وعده صادق محقق شد. در عملیات کربلای چهار محاصن عمو حسن به خون پاک خود خضاب شد، تا روز های پایانی دی ماه 1365 با پرواز در 70 سالگی او رقم بخورد🕊
#یادش_باصلوات🌹
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
#عاشقانه_دو_مدافع 💘 #قسمت_6⃣5⃣ چیزے نگفت.از جاش بلند شد و رفت سمت کمد ،درشو باز کردو یہ ساک نظام
#عاشقانه_دو_مدافع 💘
#قسمت_7⃣5⃣
بعداز دومیـݧ بوق گوشے برداشت.
الو
الو سلام داداش
بہ اهلا وسهلا کربلایے اسماء خوبے خواهر؟؟یہ خبرے چیزے از خودت ندیا .مـݧ اخبارتو از شوهرت میگیرم
خندیدم و گفتم.خوبے داداش،زهرا خوبہ ؟؟
الحمدوللہ
داداش میدونے کہ علے امروز داره میره ،میشہ تو قضیہ رو بہ ماماݧ اینا بگے؟؟
گفتم اسماء جاݧ
گفتے؟؟؟!!
آره خواهر.ما ساعت ۸میایم اونجا براے خدافظے
آهے کشیدم و گفتم باشہ خدافظ.
ظاهرا مـݧ فقط نمیدونستم ،پس واسہ همیـݧ بهم زنگ نمیزنـݧ میخواݧ کہ تا قبل از رفتنش پیش علے باشم
.
ساعت بہ سرعت میگذشت .
باگذر زماݧ و نزدیک شدݧ بہ ساعت ۸،طاقتم کم تر و کم تر میشد
تو دلم آشوب بود و قلبم بہ تپش افتاده بود
ساعت ۷و ربع بود.علے پاییـݧ پیش مامانش بود
تو آیینہ خودم ونگاه کردم .زیر چشمام گود افتاده بود ورنگ روم پریده بود .
لباس هامو عوض کردم و یکم بہ خودم رسیدم .
ساعت ۷ونیم شد
علے وارد اتاق شد بہ ساعت نگاهے کرد و بیخیال رو تخت نشست
میدونستم منتظر بود کہ مـݧ بهش بگم پاشو حاضر شو دیره.
بغضم گرفتہ بود اما حالا وقتش نبود .
چیزے رو کہ میخواست بشنوه رو گفتم:إ چرا نشستے
دیره پاشو
لبخندے از روے رضایت زد و بلند شد
لباس هاشو دادم دستش و گفتم:بپوش
دکمہ هاے پیرهنشو دونہ دونہ وآروم میبستم و علے هم با نگاهش دستهامو دنبال میکرد
دلم نمیخواست بہ دکمہ ے آخر برسم
ولے رسیدم . علے آخریشو خودت ببند
از حالم خبر داشت و چیزے نپرسید موهاش و شونہ کردم و ریشهاشو مرتب .شیشہ ے عطرشو برداشتم و رو لباس و گردنش زدم و بعد گذاشتم تو کیفم میخواستم وقتے نیست بوش کنم .
مثل پسر بچہ هاے کوچولو وایساده بود و چیزے نمیگفت :فقط با لبخند نگاهم میکردم
از کمد چفیہ ے مشکے و برداشتم و دور گردنش انداختم.
نگاهموݧ بهم گره خورد .دیگہ طاقت نیوردن بغضم ترکید و اشکهام سرازیر شد .
بغلم کرد و دوباره سرم رو گذاشت رو سینش .گریم شدت گرفت
نباید دم رفتـݧ ایـݧ کارو میکرد اوݧ کہ میدونست چقد دوسش دارم میدونست آغوشش تمام دنیامہ ،داشت پشیمونم میکرد
قطره اے اشک رو گونم افتاد اما اشک خودم نبود.
سرمو بلند کردم.علے هم داشت اشک میریخت
خودم رو ازش جدا کردم و اشکهاشو با دستم پاک کردم
مرد مگہ گریہ میـکنہ علے
لبخند تلخے زدوسرشو تکوݧ داد.
ماماݧ اینا پاییـݧ بودݧ .
روسرے آبے رو کہ علے خیلے دوست داشت و برداشتم و انداختم رو سرم.
اومد کنارم ، خودش روسریمو بست و گونمو بوسید
لپام سرخ شد و سرمو انداختم پاییـݧ
دستم و گرفت و باهم رو تخت نشستیم
سرمو گذاشتم رو پاش .
علے ؟؟
جاݧ علے؟؟؟
مواظب خودت باش
چشم خانوم
قول بده ،بگو بہ جوݧ اسماء
بہ جوݧ اسماء .
خوشحالم کہ همسرم،همنفسم ،مردمـݧ براے دفاع از حرم خانوم داره میره
منم خوشحالم کہ همسرم،همنفسم،خانومم داره راهیم میکنہ کہ برم
علے رفتے زیارت منو یادت نره هااا
مگہ میشہ تو رو یادم بره؟؟؟اصلا اوݧ دنیا هم...
حرفشو قطع کردم.سرمو از رو پاش بلند کردم و با بغض گفتم:برمیگردے دیگہ؟؟؟
چیزے نگفت و سرشو انداخت پاییـݧ.
اشکام سرازیر شد ،دستشو فشار دادم و سوالمو دوباره تکرار کردم.
سرمو گرفت ، پیشونیم و بوسید و آروم گفت ان شاءاللہ...
اشکام رو پاک کرد و گفت:فقط یادت باشہ خانم.مـݧ براے دفاع از حرمش میرم تو براے دفاع از چادرش بموݧ
اسماء فقط بهم قول بده بعد رفتنم ناراحت نباشے و گریہ نکنے
قول بده
نمیتونم علے نمیتونم
میتونے عزیزم
پس تو هم بهم قول بده زود برگردے
قول میدم.
اما مـݧ قول نمیدم علے
از جاش بلند شد و رفت سمت ساک
دستشو گرفتم و مانع رفتنش شدم
سرشو برگردوند سمتم
دلم میخواست بهش بگم کہ نره ،بگم پشیموݧ شدم،بگم نمیتونم بدوݧ اوݧ…
دستش ول کردم و بلند شدم
خودم ساکش رو دادم دستش و بہ ساعت نگاه کرد
دردے و تو سرم احساس کردم ساعت ۸بود
چادرم رو سر کردم
چند دیقہ بدوݧ هیچ حرفے روبروم وایساد و نگاهم کرد
چادرم رو ،رو سرم مرتب کرد
دستم رو گرفت و آورد بالا و بوسید و زیر لب گفت:فرشتہ ے مـݧ
با صداے فاطمہ کہ صداموݧ میکرد رفتیم سمت در
دلم نمیخواست از اتاق بریم بیروݧ پاهام سنگیـݧ شده بود و بہ سختے حرکت میکردم.
دستشو محکم گرفتہ بودم.از پلہ ها رفتیم پاییـݧ
همہ پاییـݧ منتظر ما بودݧ
مامانم و ماماݧ علے دوتاشوݧ داشتـݧ گریہ میکردݧ
فاطمہ هم دست کمے از اوݧ ها نداشت .
علے باهمہ رو بوسے کرد و رفت سمت در
زهرا سینے رو کہ قرآݧ و آب و گل یاس توش بود و داد بهم
علے مشغول بستـݧ بند هاے پوتینش بود .دوست داشتم خودم براش ببندم اما جلوے مامانینا نمیشد .
آهے کشیدم و جلوتر از علے رفتم جلوے در
درد یعنی
که نماندن
به صلاحش باشد
بگذاری برود
آه ! به اصرار خودت !
ادامه دارد...
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
📖》اعــوذ باللــه من الشیـطان الرجـیم🕊
📖》بــــسم اللـــه الرحــــمن الـــــرحیم🕊
🔍 شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ --- ماه رمضان است که قرآن در آن نازل شده است، که راهنمای مردم است،و نشانه ها و دلایل آشکار و روشن از هدایت و جدا کننده حق از باطل است
📣 پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) فرمودند : هر کس ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند مثل این است که در ماه های دیگر تمام قرآن را بخواند- بحارالأنوار ج ۹۳ ص ۳۴۱-
دوستان و عزیزان چهارمین سالیست که ماه ضیافت و بندگی خدا را در کنار هم سپری میکنیم
طبق سال گذشته ختم قرآن کریم در کانال انجام میشود
❣ #باابراهیم_ونویددلهاتاظهور❣
◀ ان شاءالله، اگر نیت ختم قرآن را دارید جهت شرکت در ختم عظیم قرآن در کانال با ابراهیم و نوید دلها تا ظهور نام خود را به ایدی زیر اعلام فرمایید👇
🆔 @Khademalali
ان شاءالله همگی در رأس حاجاتهایمان سلامتی و فرج آقا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه) را قرار میدهیم به یاری خداوند منّان
قرائت هایمان با تدبیر و عمل همراه باشد🕊
🌹لطفا این پیام را بین دوستان و در گروه های مختلف #نشر_دهید
❣ #انتشارپیام_صدقه_جاریه_است❣
💞اللهم عجل لولیک الفرج💞