#هنر_عاشورایی_ماندن
🔷 دیروز عصر شمر را دیدم. جلوی در مغازهاش کودکی دست فروش را گرفته بود زیر بار کتک...
جوانی از بنی هاشم جدایشان کرد. جلوتر توی بنگاه، عمر سعد با شبث و حُر جلسه داشتند تا قیمت زمین و مسکن را با معاملات صوری بالا ببرند.
⭕️ حر خشمگین و لعنت گویان بیرون آمد و گفت "من آه مردم را به خاطر دو روز دنیا گردن نمیگیرم یابن سعد."
عبور کردم. در نانوایی دیدم خولی دارد به زهیر بن قین التماس می کند که مغازهاش را پلمپ نکند.
زهیر محل نمی گذارد و می گوید: "نمی شود! حکم علی اکبر است. چانه نان را کوچک میگرفتی؛ جرمت سنگین است مرد. فویل للمطففین!"
🔷 پا میگذارم روی کاغذهای ریخته شده در کف پیاده رو. یکیشان توجهم را جلب میکند. نوشته "ثروت و خدمت زیاد با رای به ابن زیاد".
حبیب می گوید امسال رقابت اصلی بین "مسلم بن عقیل " و "ابن زیاد" است..
باتعجب میگویم ابن زیاد؟🤔
می گوید: پول پسرجان! گوشهایت را که تیز کنی جرینگ جرینگ سکه ها را از در ستاد می شنوی.
♻️جلوی مغازه لباس و پوشاک فروش خانمی محجبه ارام ومتین از فروشنده میپرسد این بلوز استین بلند وپوشیده تر ندارید مردجوان فروشنده را قبلا دیده ام پسرعمرسعد است انگار زن محجبه مزاحم شوخیهایش با زن نیمه برهنه درون مغازه است بالحن تندی میگوید نه ...وبا قهقه رو به زن نیمه برهنه میگوید عصرعاشورا نزدیک است این چادرهای مزاحمشان را خواهیم سوزاند...
با خودم میگویم تا عباس بن علی فرماندار شهر قلبهاست این بی حرمتی رابه گور خواهید برد...
💢 جلو دکه می ایستم روزنامه ها را نگاه می کنم. حکم اعدام در تعقیب مفسد اقتصادی ح بن ک.
نمیتوانم خوشحالی ام را پنهان کنم با خنده دردلم میگویم چرا اسم مخفف حرمله را که همه میشناسند...😏
تلفنم زنگ میزند.
- سلام بفرمایید
- سلام برادر! وهب نصرانی ام. یک جمله میخواستیم ماه محرم بزنیم برای دیوار نوشته میدان شهر. شما چیزی به ذهنت نمیرسد؟
- جمله ی آقا را بزنید:
"یکی مثل من، با یکی مثل یزید بیعت نمیکند."
یکی مثل حسین باشیم...🌷
#ای_پسر_حسین
#تو_را_تنها_نمیگذاریم ....
#ما_ترکناک_یابن_الحسین
@merajshohadaa