eitaa logo
مرصاد
781 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
121 فایل
ای لشگر صاحب زمان آماده باش آماده باش به آمریکا بگویید از دست ملت ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر فرمانده کل قوا اعلام آتش به اختیار کردن جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان @aliakbar_ajorloo علی اکبر آجرلو
مشاهده در ایتا
دانلود
▼ حرف روز دانای نادان‌نما! دیروز موسوی‌خوئینی‌ها از اعضای شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز و دادستان اوایل انقلاب نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب نوشته و از بی‌اعتمادی مردم به نظام ابراز نگرانی کرده‌ و به‌گونه‌ای مسئولیت این وضعیت(!!!) را متوجه مسئولان عالی دانسته است. البته نوشتن نامه به مسئولان نظام اسلامی نه‌تنها مذموم نیست، بلکه از باب «نصیحه‌الائمه‌المسلمین» توصیه نیز شده است؛ اما چگونگی این توصیه این‌که آیا مبتنی بر مشاهده و زدودن دردی است یا بر اساس عقده‌گشایی سیاسی صورت می‌گیرد، بسیار مهم است. نکات تحلیلی: 1- شاید شخصیت‌ موسوی‌خوئینی‌ها برای نسل چهارم انقلاب شناخته شده نباشد؛ وی از انقلابیون دوآتشه با تفکر چپ و از بانیان اصلی تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان خط امام بود که امروز بسیاری از رفقای حزبی و سیاسی‌اش به‌شدت به این امر- که البته هنوز هم مورد تائید انقلابیون است- اعتراض دارند و ریشه اصلی بدبختی‌های کشور را در آن می‌بینند. لذا برای کسانی که هم رهبری معظم انقلاب را می‌شناسند و هم موسوی‌خوئینی‌ها، و تغییر شیفت و گردش سیاسی‌اش از چپ به راست لیبرال‌سرمایه‌داری را، و هم کم‌وبیش با سیر تحولات اجتماعی و سیاسی ایران در طی چهار دهه گذشته آشنا هستند، خیلی نامه‌نگاری آقای موسوی‌خوئینی‌ها و آدرس غلط دادن وی در ارتباط با ریشه‌یابی مشکلات امروز برایشان شگفت‌آور نیست. 2- موسوی خوئینی‌ها در مدت بیش از سه دهه حاکمیت تفکر اصلاحات و اعتدال، در تاروپود اقتصاد و فرهنگ و سیاست این کشور مسئولیت داشته است. باید گفت؛ آقای خوئینی‌ها! وضعیت امروز محصول و معلول نگاه سیاسی شما و دوستانتان است که اگر نبود مدیریت امام‌گونه رهبری، امروز خبری از این‌همه دستاورد در حوزه‌هایی چون نفوذ منطقه‌ای، توانمندی‌های موشکی، هسته‌ای و صدها رهاورد نگاه ناب انقلابی دیگر نبود. البته به فضل الهی و همت انقلابیون متخصص و دلسوز کشور، با واقعیت‌های امیدبخشی که پیش‌رو هست، از آزمون سخت وضعیت کنونی نیز سربلند بیرون می‌آید و به‌زودی امور را برمدار مدیریت انقلابی و خدمت بی‌منت به مردم در‌می‌آورد. نکته راهبردی: به نظر ‌می‌رسد جریان اصلاحات به سبب شکست‌های متعدد در مناصب تقنینی و اجرایی گذشته، درصدد پاک کردن صورت‌مسئله پاسخگویی به رویکردها و عملکردهای گذشته است. آن‌ها مبتنی بر تجدیدنظری اساسی و بر اساس تقسیم‌کاری سیاسی، درصدد فرافکنی مسئولیت‌ها و انداختن مشکلات به دوش بخش انتصابی نظام و تبرئه و تطهیر خود از مسئولیت‌ها هستند. این رویه همیشگی آن‌هاست؛ اصلاحات هیچ‌گاه مسئولیت کارهایش را بر عهده نگرفته است. @mersad598
▼ گزارش روز خوش‌خدمتی به آمریکا پیدایش داعش و حمله آن به کشور عراق و سوریه، ابزار تروریستی بود که توسط آمریکا و عربستان سعودی علیه آبادانی، توسعه، اتحاد و نظم منطقه فرستاده شد. گرچه هدف اصلی کشورهای مورداشاره تضعیف مقاومت در برابر رژیم منحوس صهیونیستی بود، اما باتدبیر مردان مقاومت همچون حاج قاسم، سردار همدانی و ...، منطقه با پیدایش نیروهای مردمی همانند حشدالشعبی نه‌تنها تضعیف نشد، بلکه هرروز قدرتمندتر نیز گشت؛ اما در چند روز گذشته دست‌هایی در عراق درصدد تضعیف این نیروی مردمی برآمدند. گزاره خبری: مدیر دفتر شبکه الاتجاه وابسته به کتائب حزب‌الله عراق اعلام کرد: «نیروهای مبارزه با تروریسم عراق به تیپ ۴۵ «الحشدالشعبی» که نیروهای کتائب حزب‌الله عراق در آن حضور دارند، یورش بردند و تعدادی از مجاهدان حشد را دستگیر کردند.» وی در ادامه می‌گوید: «نیروهای مقاومت عراق بر این باورند که دستور مستقیم الکاظمی درباره دستگیری مجاهدان حشدالشعبی، در راستای خوش‌خدمتی به آمریکایی‌ها بود و می‌خواست تأیید همه‌جانبه آن‌ها را داشته باشد تا شاید به‌جای دولتی موقت که باید انتخابات زودهنگام را برگزار کند، زمان بیشتری در قدرت بماند؛ اما باید بداند این کار حمایت مردمی را از او به پایان می‌رساند.» گزاره تحلیلی: از لحاظ سیاسی شکست داعش در عراق توسط نیروهای مردمی حشدالشعبی، ضربه حیثیتی به آمریکا و حامیان منطقه‌ای او بود. صرف هزینه‌های میلیارد دلاری عربستان، در کنار سلاح‌های پیشرفته آمریکا برای داعش نشان از برنامه‌ریزی دشمن برای از بین بردن عراق و تضعیف جبهه مقاومت در منطقه حکایت دارد. ازاین‌رو تضعیف مقاومت توسط خود مسئولین عراقی پیامدهای ناگواری برای ملت عراق و امنیت این کشور در پی خواهد داشت که نباید تکرار شود. باید توجه کرد که خوش‌خدمتی به آمریکا سیاستی تکراری است که سال‌ها قبل صدام در عراق و حسنی مبارک در مصر و... در پیش گرفتند که عاقبتی جز ویرانی و عقب‌ماندگی نداشت. @mersad598
‌چند روز پس از آنکه هیأت دولت جمهوری اسلامی پیش‌نویس برنامه ۲۵ ساله همکاری‌های ایران و چین را تصویب کرد، محمود احمدی‌نژاد بدون نام بردن از این سند، نسبت به قراردادی که مخفیانه با طرف‌های خارجی منعقد شود و «برخلاف منافع کشور و ملت باشد» هشدار داد. به نوشته وبسایت «دولت بهار» که خبرهای رئیس‌جمهوری سابق ایران و نزدیکان او را پوشش می‌دهد، محمود احمدی‌نژاد روز شنبه هفتم تیر در یک سخنرانی در گیلان گفت: «شنیده‌ام که در حال مذاکره هستند و می‌خواهند یک قرارداد جدید ۲۵ ساله با یک کشور خارجی منعقد کنند و هیچ‌کس هم خبر ندارد». او بدون نام بردن از فردی خاص گفت: «مگر شما مالک کشور هستید که بدون اطلاع ملت و از کیسه ملت به دیگران می‌بخشید؟ ... انقلاب کردیم تا هیچ مسأله‌ای از ملت پنهان نباشد و کسانی خود را مالک ملت ندانند». شماری از کاربران شبکه‌های اجتماعی ضمن ابراز نگرانی از مفاد قرارداد ۲۵ ساله با چین، به فسادهای دوره محمود احمدی‌نژاد اشاره کرده و او را فرد شایسته‌ای برای هشدار در این زمینه ندانسته‌اند. هیأت دولت جمهوری اسلامی ایران روز دوم تیرماه پیش‌نویس «برنامه ۲۵ ساله همکاری‌های جامع ایران و چین» را تایید کرد و حسن روحانی وزیر خارجه دولتش، محمدجواد ظریف، را مأمور کرد که با انجام مذاکرات نهایی با طرف چینی، این برنامه را به امضای طرفین برساند. دو روز پس از آن، محمدجواد ظریف در توئیتی به زبان چینی خبر داد که در تماسی ویدئویی با همتای چینی‌اش، درباره «مشارکت جامع استراتژیک دو کشور» و «پیشبرد برنامه ۲۵ ساله همکاری‌های دوجانبه» گفت‌وگو کرده است. درباره سند همکاری ۲۵ ساله بین ایران و چین هیچ اطلاعات رسمی منتشر نشده و حتی روشن نیست که آیا این توافقنامه به صورت سند همکاری تنظیم می‌شود یا معاهده‌ای بین دو کشور است که در آن صورت نیازمند تصویب مجلس خواهد بود. وبسایت «تابناک» وابسته به محسن رضایی، با اشاره به اینکه این نخستین سند همکاری بلندمدت «با یک قدرت بزرگ در چهل سال گذشته» است، نوشته است: نهایی شدن این سند «می‌تواند به معنای چرخش کامل به سمت شرق تلقی شود. در واقع، ممکن است به معنای انتخاب نهایی باشد. ترجیح نهایی شرق به غرب». برخی دیگر از رسانه‌ها نیز به نقل از نشریه‌ای اقتصادی گمانه‌زنی کرده‌اند محور اصلی این سند «سرمایه‌گذاری ۲۸۰ میلیارد دلاری چینی‌ها در صنعت نفت و گاز و پتروشیمی ایران است». شماری دیگر از رسانه‌ها نیز گزارش داده‌اند موضوع سند جدید همان توافقی است که سال ۲۰۱۶ با عنوان «مشارکت جامع استراتژیک چین و ایران» و به ارزش ۴۰۰ میلیارد دلار بین دو کشور امضا شد اما در مذاکرات جدید «بند‌های غیرعلنی به آن افزوده شده است». شماری از نشریات عربی همسو با ایران، از جمله نشریه «الاخبار» نزدیک به حزب‌الله لبنان، از این قرارداد به‌شدت استقبال کرده‌اند. هنوز هیچ مقام دولت حسن روحانی درباره این گزارش‌ها و هشدارها واکنشی نشان نداده است. RadioFarda_ ... نشریه پترولیوم اکونومیست چاپ بریتانیا در مطلبی در سوم سپتامبر ۲۰۱۹ مدعی شد که در سفر جواد ظریف به چین، قراردادی بین دو طرف امضا شده که مفاد آن از عموم پنهان نگه داشته شده است. در مطلب پترولیوم اکونومیست ادعا شده بود که بر اساس این قرارداد، چین در طول چند سال و به طور عمده در پنج سال اول ۲۸۰ میلیارد دلار در بخش انرژی، نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری می‌کند و ۱۲۰ میلیارد دلار هم در بخش زیرساخت‌های حمل و نقل و جاده‌ها سرمایه‌گذاری خواهد کرد. این شامل حضور ۵ هزار متخصص و کارگر چینی در ایران است و همچنین نفت و گاز ایران به طور توافقی از قبل به چین فروخته می‌شود ضمن آنکه چین می‌تواند پول محصولات خریداری شده را با دو سال تاخیر پرداخت کند. اما محمدجواد ظریف، در مصاحبه با ایرنا، این ادعاها را تکذیب کرد و گفت "توافقی در کار نیست که بندهایی داشته باشد." آقای ظریف پارسال گفته بود که یک پیشنهاد برای برنامه‌ای ۲۵ ساله مطرح شده که "تازه باید بنشینیم و شروع به نوشتن توافق کنیم." @mersad598
واکنش تند آیت الله کعبی به نامه موسوی خوئینی ها آیت‌الله عباس کعبی عضو هیات‌رئیسه مجلس خبرگان رهبری به نامه حجت‌الاسلام سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی واکنش نشان داد. متن نامه عضو هیئت‌رئیسه مجلس خبرگان بدین شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم قال الله تعالی فی محکم کتابه: وإذا قیل لهم لا تفسدوا فی الأرض قالوا إنما نحن مصلحون / ألا إنهم هم المفسدون ولکن لا یشعرون (سوره بقره ایه ۱۱_ ۱۲ ) پرسش های روشن از آقای موسوی خوئینی ها درباره نامه ۷/ ۴/ ۱۳۹۹ ایشان خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی. بدون مقدمه و در محضر ملت بزرگ ایران آقای موسوی خوئینی‌ها به عنوان یکی از سران داعیه دار اصلاح طلبی به پرسش های زیر پاسخ دهد؟ ۱_ نقش مدعیان اصلاحات در این ۴۱ سال مدیریت کشور چه بوده است؟ ۲_ فرایند رای مردم به چه میزان در پیشرفت یا پسرفت اوضاع کشور موثر بوده است؟ ۳_ عبور از خط امام توسط مدعیان خط امام و عقب نشینی از آرمان‌های امام را چگونه باید تحلیل کرد؟ ۴_ راه حل جریان مدعی اصلاح طلبی برای مشکلات مردم و اقتصاد چیست؟ تا کنون چه کرده اند؟ ۵_چرا جریانی که باید پاسخگوی معضلات کشور باشد با فرار رو به جلو امروز پرسشگر شده است؟ ۶_ چرا در این نامه مشروعیت و مقبولیت نظام زیر سوال رفته است؟ چرا اقتدار، پیشرفت و رشد و تعالی نیروهای مومن و انقلابی و این نسل پویا و حرکت آفرین بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی و افق‌های تحولات بر پایه نقشه راه و سیاست‌های کلان راهبردی نظام نادیده گرفته شده است؟ ۷_ آیا در این تحلیل نباید جنگ سختِ امنیتی، جنگ نرم، تروریست دولتی و اقتصادی، جنگ روانی و فرهنگی و هالیوودی و طراحی‌های اتاق‌های مکر و فریب دشمن به ویژه آمریکا ورژیم صهیونیستی را دید؟ ۸_ فتنه ۷۸ و ۸۸ و۹۸ نشان می دهد هر ده سال فتنه‌ای توسط دشمنان شکل گرفته است. چرا در فتنه‌ها به جای رعایت امنیت و اقتدار و وحدت وانسجام ملی و موضع گیری بر علیه دشمنان، بدون مرزبندی روشن و در همسویی با آنان در جهت تزلزل مشروعیت و مقبولیت نظام موضع گرفته‌اید؟ آیا قصد شورش بر علیه ملت و کشور و جمهوری اسلامی با بهانه‌های واهی دارید؟ ۹_ آیا امام راحل (قدس سره) گستاخی برعلیه نظام و تزریق یاس و ناامیدی به مردم مومن و انقلابی و صبور و مقاوم را تحمل می کرد؟ ۱۰_ چرا کارنامه درخشان ۴۱ سال اقتدار و عزت و پیشرفت و بزرگی و عظمت ملت ایران و حرکت رو به جلو و رشد فزاینده را نمی بینید؟ ۱۱_ آیا یادتان رفته امام راحل به مدعیان خردورزی در حکمرانی موسوم به عقلای قوم! چه نهیبی زدند؟ و چگونه آنان را بر حذر کرد تا به دامن آمریکا نیفتند؟ ۱۲_ آیا با پشتوانه‌های معرفتی التقاطی و تند و افراطی دهه شصت خود و دوستان فرسوده و پشیمان نسبت به گذشته می‌خواهید درباره ۴۱ سال انقلاب و آینده مسیر نورانی ملت و کشور و انقلاب قضاوت کنید؟ این تذهبون؟ از پاسخ منصفانه به این سوالات روشن می‌گردد چگونه ایشان و طیف فکری وابسته‌شان به کشور و ملت و انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران لطمات جبران ناپذیری زده‌اند و نیز روشن می‌گردد که در این ۴۱ سال هرجا که پیشرفت حاصل شده است در سایه مکتب انسان ساز اسلام و هدایت‌های ولی فقیه بوده است؛ و هر جا پس‌رفت وارتجاع و مشکلات مزمن اقتصادی و آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی دیده‌ایم حاصل بی‌تدبیری جریان مدعی اصلاحات و القای تردید و بی‌اعتمادی ونگاه لیبرالی آنان بوده است. مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین. قرارگاه سایبری حضرت ابوالفضل العباس(ع) استان خوزستان @mersad598
▼ حرف روز سیاست‌گذاری صحیح به‌جای مسکن 25 متری اواخر آذر سال گذشته بود که معاون معماری و شهرسازی شهرداری تهران از طرح ساخت خانه‌های ۲۵ تا ۴۰ متری خبر داد و گفت که احداث این نوع واحدها نه یک انتخاب، بلکه ضرورت است. اخیراً این طرح که سروصدای زیادی به پا کرد و موافقان و مخالفانی داشت، طبق یک تفاهم‌نامه به تأیید شهرداری تهران و وزارت کشور رسیده که بر اساس آن در پایتخت واحدهای کوچک تولید خواهد شد. نکات تحلیلی: 1- رئیس‌جمهور روحانی در سال 96 گفته بود «اینکه یک قوطی به نام مسکن مهر درست کنیم، مسکن نیست و فقط یک سرپناه موقت است»؛ فارغ از اینکه این نوع ادبیات نوعی تحقیر اقشار ضعیف به‌ویژه ساکنین مسکن مهر تلقی می‌شد، امروز این سؤال مطرح است که اگر آقای روحانی مسکن مهری را که غالباً با متراژ بالای 70 متر ساخته شده است، قوطی یا یک سرپناه موقت می‌داند چگونه حاضر می‌شود مسکن 25 متری در دولت او ساخته شود؟! 2- فارغ از مباحث شهرسازی که ساخت مسکن 25 متری موجب تراکم در مناطقی که چنین مسکن‌هایی ساخته می‌شود، ارائه امکانات اولیه شهری را با مشکلات زیادی همراه می‌کند؛ این سؤال مطرح است که این نوع مسکن چه تناسبی با فرهنگ دینی مردم یا سیاست‌های جمعیتی کشور دارد؟ آیا این نوع مسکن تنها سبک جدیدی از زندگی غربی با خانواده‌هایی کم‌جمعیت را ترویج نمی‌دهد؟ و آیا نباید نهادهایی غیر از شهرداری و وزارت کشور در تصویب این نوع موضوعات نیز دخیل باشند؟ 3- در شرایطی که تورم و گرانی معیشت مردم را به‌شدت تحت تأثیر قرار داده است، خبرهایی مبنی بر اخذ مالیات از خانه‌های خالی و تعیین سقف افزایش اجاره‌بهای مسکن توانست این امید را در دل مردم ایجاد کند که مشکلات آن‌ها دیده می‌شود و مسئولین به فکر آن‌ها هستند. در این شرایط نباید اجازه داد، تصمیماتی که احتمالاً به مرحله اجرا نخواهد رسید، کام مردم را در این شرایط سخت تلخ‌تر کند. نکته راهبردی: در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته مسکن از ماهیت یک کالای تجاری خارج شده است؛ به‌گونه‌ای که فعالین اقتصادی به مسکن به‌عنوان یک کالای تجاری پرسود نگاه نمی‌کنند. در کشور ما نیز دولت می‌تواند با سیاست‌گذاری بلندمدت، ضمن کاهش معنادار قیمت زمین و مدیریت تولید مسکن، هزینه نهایی مسکن را بسیار پایین‌تر از قیمت فعلی کند. در حال حاضر در بعضی از مناطق تهران تا 90 درصد قیمت آپارتمان، مربوط به زمین است و نه ساختمان؛ بنابراین دولت و مجلس می‌توانند با تغییر این الگو نقش مؤثری در کنترل بازار مسکن ایفا کنند. @mersad598
▼ گزارش روز عالیجناب خاکستری کیست؟ در تاریخ ایران فقط به یک سیاستمدار «مرد خاکستری» لقب داده‌اند، زیرا نه می‌خواهد در منطقه سیاه بازی کند و به اپوزیسیون نظام بدل شود- و به خاطر همین به اندازه سال‌های انقلاب مسئولیت‌های دولتی و انقلابی داشته است- و نه می‌خواهد طرفدار اصیل انقلاب باشد و از عملکرد خود و یارانش که در این ۴۲ سال گذاشته در کشور داشته‌اند، دفاع کند. او در همین منطقه هم نیروهای بسیاری در دامنش پرورش داده است که هم در رسانه‌های ضدانقلاب قلم می‌زنند و هم در درون حاکمیت حضور دارند. این تصویری کوتاه از موسوی‌خوئینی‌هاست که هم در بین دوستان و منتقدانش معروف به مرد خاکستری است. گزاره‌های خبری: 1- او پدرخوانده جناح چپ است و می‌توانست از اصغرزاده تا خاتمی و عارف را دور یک میز بنشاند، اما اکنون که عارف استعفا داده و همه علیه خاتمی به خاطر تاکتیک تَکرار انتقاد می‌کنند، او پیکان حمله را به سمت رهبری نشانه می‌رود و می‌نویسد: «مردم نسبت به کشور و نظام بی‌اعتماد شده‌اند.» 2- مرد خاکستری در دهه ۵۰ در مسجدی تفسیر قرآن می‌گفت که محبوب گروهک فرقان بود. پای منبر ایشان كسانی نظیر اكبر گودرزی، رئیس گروه فرقان و محمد كشانی، عامل ترور شهید مفتح می‌نشستند. در آن روزها مطرح بود كه اگر انقلاب پیروز شود، اكبر گودرزی و محمد كشانی، آقایان بهشتی، مفتح، مطهری و باهنر را خواهند كشت. فتنه ۷۸ با محوریت روزنامه سلام تحت مدیریت وی شکل گرفت. فتنه گران ۸۸ نیز او را پدر معنویات می‌دانستند و به تئوری‌های وی برای براندازی گوش می‌دادند که نتیجه آن تحمیل تهدید امنیتی ۹ ماهه بر کشور بود. 3- خوئینی‌ها به نزدیک‌ترین دوستان خود هم رحم نمی‌کند و هاشمی رفسنجانی را شخصیت رادیکال دهه 60 معرفی می‌کند. صفارهرندی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در مورد یکی دیگر از ویژگی‌های مرد خاکستری می‌گوید: «او حتی در دوران حیات امام راحل نیز مسئله ولایت مطلقه فقیه را قبول نداشته است.» گزاره تحلیلی: سال ۹۶ که فتنه اقتصادی دی‌ماه شکل گرفت، خوئینی‌ها در نامه‌اش به آیت‌الله جنتی مبنی بر اینکه «برخی مقولات مشکلات اقتصادی را دردناک کرده است»! خود و دوستانش را از مسئولیت در امر مشکلات اقتصادی مبرا نمود و اکنون برای یک آشوب دیگر درصدد نشان دادن هدف آشوب و کنار کشیدن خودش است. @mersad598
آیا با فرماندهی لیبرالها ، پیروز می‌شویم؟ برای پاسخ به سئوال فوق ، باید تاریخ انقلاب اسلامی را ورق زد ، تا از رمز و راز پیروزی آگاه شد ، زیرا در دفاع مقدس زمانی پیروز شدیم ، که حضرت امام خمینی (ره) ، فرماندهی را از عنصر لیبرال و ستون پنجم دشمن ، یعنی بنی صدر ، بازستاند. با عزل بنی صدر رئیس جمهور وقت از فرماندهی جنگ ، بلافاصله رزمندگان ارتش ، بسیج و سپاه از لاک پدافندی خارج و وارد عملیات آفندی شدند و لذا پیروزیهای پی در پی نصیب و در کمتر از یک سال ، خرمشهر آزاد شد. رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای سوم خرداد سال ۹۵ فرمودند: «بدانید در آینده ، خرمشهرها در پیش است ؛ البته نه در میدان جنگ نظامی ، بلکه در میدانی که ویرانی‌های جنگ نظامی را ندارد و برعکس آبادانی نیز به‌دنبال دارد ، اما از جنگ نظامی سخت‌تر است.» امام خامنه ای وقتی بی توجهی لیبرالهای خزیده در قوای مجریه و مقننه را مشاهده کردند ، در سال ۹۷ به یکی از مصادیق خرمشهرها اشاره و فرمودند: «(امروز) اتاق جنگ اقتصادی با نظام جمهوری اسلامی ، وزارت خزانه داری آمریکا است.» و سپس معظم له خطاب به فرماندهان اقتصاد مقاومتی و جنگ اقتصادی فرمودند: «من معتقد به قطع ارتباط با دنیا نیستم ، اما تکیه به بیرون مرزها نیز غلط اندر غلط است.» قریب ۷ سال لیبرالها ، با نگاه به بیرون و برای رضایت آمریکا ، نانجیبانه مواضع و موقعیت استحکامات جنگ اقتصادی ، سیاسی ، امنیتی و فرهنگی کشور را به دشمن دادند و حتی رزمندگان جنگ اقتصادی را با توصیه دشمن ، خلع سلاح کردند! یعنی به ذخیره مهمات رزمندگان جنگ اقتصادی ، به نیابت از شیطان بزرگ ، شبیخون زده و بیش از ۶۰ تن طلا و ۱۸ میلیارد دلار را در اختیار رفقای غارتگر خود قرار دادند! آری؛ اگر در جنگ نظامی ، بنی صدر را کنار زدیم و پیروز شدیم ، امروز هم برای پیروزی در جنگ اقتصادی ، باید بنی صدرها را از فرماندهی کنار زد ، زیرا جماعت لیبرال در 240 سال گذشته ، همواره پیاده نظام و ستون پنجم دشمن بوده و هستند! لذا دو کار باید انجام شود: ۱- نمایندگان مجلس یازدهم باید آستین بالا برنند و از توئیت‌بازی و نامه‌های بی حاصل دست بردارند و سئوال و استیضاح رئیس جمهور (تزویر کلید) را کلید بزنند. ۲- در این موقعیت خطیر ، باید بصیر باشیم ، تا جریان تزویر ؛ وحدت ابوموسی اشعری را بجای عدالت علی علیه السلام به مردم قالب نکنند. @mersad598
▼ حرف روز اصلاح‌طلبي در محاق محمدرضا عارف در ابتداي هفته از جايگاه خود به‌عنوان رئيس شوراي سياست‌گذاري اصلاح‌طلبان استعفا داد. اين اتفاق، رخداد مهمي در اردوگاه اصلاح‌طلبان به‌حساب مي‌آيد که بايد منتظر پس‌لرزه‌های آن باشيم. عارف از زمان آغاز به کار اين شورا در سال 1394 و پيش از انتخابات مجلس دهم، رياست اين شورا را در سه دوره متوالي بر عهده داشت. پیش‌ازاین نيز شاهد استعفاي موسوي لاري، قائم‌مقام عارف در شوراي عالي اصلاح‌طلبان بوديم. وي در بخشي از نامه استعفاي خود ضمن اشاره تلويحي به شکست اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس يازدهم، از لزوم بازنگري در ساختارها و سازوکارهاي اجماعي اصلاح‌طلبان به‌منظور ايفاي نقش بهتر و مناسب‌تر و روزآمد کردن چگونگي حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ سخن گفته بود. نکات تحلیلی: در مواجهه با اين خبر، بخشي از اصلاح‌طلبان از کناره‌گیری عارف استقبال کردند و آن را فرصتي براي پوست‌اندازی در ساختار فرسوده شورای عالی اصلاح‌طلبان و سپردن امور به تازه‌نفس‌ها دانستند. برخي اين استعفا را آغاز دور جديد فعالیت‌های سياسي عارف، معطوف به انتخابات رياست جمهوري 1400 ارزيابي کرده‌اند و برخي ديگر از بازنشستگي عارف و کناره‌گیری وي از سياست سخن گفته‌اند. فارغ ازآنچه براي شخص آقاي عارف رقم خواهد خورد، با شرايط پیش‌آمده مي‌توان از پايان عمر شوراي عالي سیاست‌گذاری سخن گفت. اولويت فوري اصلاح‌طلبان براي تداوم حيات خود، راه‌اندازی تشکيلاتي جديد براي ساماندهي به تفرق‌هاي ایجادشده و اضلاع متکثر اصلاح‌طلبي است، کاري دشوار که معلوم نيست بزرگان اين اردوگاه به اين سادگي توان تحقق آن را داشته باشند. هم‌اینک الگوهاي ديگري چون پارلمان اصلاحات توسط طيفي از اين اردوگاه مطرح گرديده که ساختاري کاملاً متفاوت با شورای عالی سیاست‌گذاری دارد؛ اما پذيرفتن آن براي همه طیف‌های فعال کار آساني نيست. از سويي ديگر زمان چنداني براي آماده‌سازی اردوگاه اصلاح‌طلبان براي نقش‌آفرینی فعال در انتخابات سال آتي وجود ندارد. اين وضعيت ممکن است اصلاح‌طلبان را به تصميماتي اقتضايي سوق دهد که تنها براي عبور از انتخابات طرح‌ریزی شده باشد، اما بدون شک اين تصميمات نيز با انتقادات جدي روبرو خواهد بود. نکته راهبردی : درهرصورت اصلاح‌طلبان در چندماهه مانده تا انتخابات 1400 روزهاي سختي را پيش رو دارند که اگر بخواهند بر اين وضعيت بحراني فائق آيند، بايد بتوانند براي انسجام سازماني خود راهکاري بينديشند. چراکه پايان کار شورای عالی سیاست‌گذاری بدون شک فصلي نو را پيش روي اصلاح‌طلبان رقم زده است که اين فصل مي‌تواند فرصتي براي تحول و يا تهديدي براي واگرايي و انشعاب باشد. @mersad598
▼ حرف روز اصلاح‌طلبي در محاق محمدرضا عارف در ابتداي هفته از جايگاه خود به‌عنوان رئيس شوراي سياست‌گذاري اصلاح‌طلبان استعفا داد. اين اتفاق، رخداد مهمي در اردوگاه اصلاح‌طلبان به‌حساب مي‌آيد که بايد منتظر پس‌لرزه‌های آن باشيم. عارف از زمان آغاز به کار اين شورا در سال 1394 و پيش از انتخابات مجلس دهم، رياست اين شورا را در سه دوره متوالي بر عهده داشت. پیش‌ازاین نيز شاهد استعفاي موسوي لاري، قائم‌مقام عارف در شوراي عالي اصلاح‌طلبان بوديم. وي در بخشي از نامه استعفاي خود ضمن اشاره تلويحي به شکست اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس يازدهم، از لزوم بازنگري در ساختارها و سازوکارهاي اجماعي اصلاح‌طلبان به‌منظور ايفاي نقش بهتر و مناسب‌تر و روزآمد کردن چگونگي حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ سخن گفته بود. نکات تحلیلی: در مواجهه با اين خبر، بخشي از اصلاح‌طلبان از کناره‌گیری عارف استقبال کردند و آن را فرصتي براي پوست‌اندازی در ساختار فرسوده شورای عالی اصلاح‌طلبان و سپردن امور به تازه‌نفس‌ها دانستند. برخي اين استعفا را آغاز دور جديد فعالیت‌های سياسي عارف، معطوف به انتخابات رياست جمهوري 1400 ارزيابي کرده‌اند و برخي ديگر از بازنشستگي عارف و کناره‌گیری وي از سياست سخن گفته‌اند. فارغ ازآنچه براي شخص آقاي عارف رقم خواهد خورد، با شرايط پیش‌آمده مي‌توان از پايان عمر شوراي عالي سیاست‌گذاری سخن گفت. اولويت فوري اصلاح‌طلبان براي تداوم حيات خود، راه‌اندازی تشکيلاتي جديد براي ساماندهي به تفرق‌هاي ایجادشده و اضلاع متکثر اصلاح‌طلبي است، کاري دشوار که معلوم نيست بزرگان اين اردوگاه به اين سادگي توان تحقق آن را داشته باشند. هم‌اینک الگوهاي ديگري چون پارلمان اصلاحات توسط طيفي از اين اردوگاه مطرح گرديده که ساختاري کاملاً متفاوت با شورای عالی سیاست‌گذاری دارد؛ اما پذيرفتن آن براي همه طیف‌های فعال کار آساني نيست. از سويي ديگر زمان چنداني براي آماده‌سازی اردوگاه اصلاح‌طلبان براي نقش‌آفرینی فعال در انتخابات سال آتي وجود ندارد. اين وضعيت ممکن است اصلاح‌طلبان را به تصميماتي اقتضايي سوق دهد که تنها براي عبور از انتخابات طرح‌ریزی شده باشد، اما بدون شک اين تصميمات نيز با انتقادات جدي روبرو خواهد بود. نکته راهبردی : درهرصورت اصلاح‌طلبان در چندماهه مانده تا انتخابات 1400 روزهاي سختي را پيش رو دارند که اگر بخواهند بر اين وضعيت بحراني فائق آيند، بايد بتوانند براي انسجام سازماني خود راهکاري بينديشند. چراکه پايان کار شورای عالی سیاست‌گذاری بدون شک فصلي نو را پيش روي اصلاح‌طلبان رقم زده است که اين فصل مي‌تواند فرصتي براي تحول و يا تهديدي براي واگرايي و انشعاب باشد. @mersad598
یک سئوال و پاسخ آن 1- دستگاه قضایی انقلابی کشورمان ، در رابطه با ترور حاج قاسم سلیمانی ، حکم جلب ترامپ و ۳۶ تروریست جنایتکار دیگر را صادر و از پلیس بین الملل دستگیری و تحویل آنها به ایران را خواسته است. 2- دولت لبیرال ، سرافکنده و فتنه‌گر حسن روحانی ، بعد از خروج آمریکا از برجام و حتی بعد از ترور شهید سلیمانی ، همچنان پالس مذاکره با قاتلان تروریست آمریکایی مخابره می‌کند! سئوال؛ باتوجه به خبرهای فوق ، آیا حکم جلب ترامپ و ۳۶ تروریست دیگر قابل اجرا است؟ پاسخ؛ به چند دلیل ، حکم صادره در دولت روحانی قابل اجرا نیست: 1- هدف و ماموریت دلباختگان غرب در دولت و وزارت خارجه ایران ، مذاکره با آمریکا و سه کشور اروپایی ، تحت هر شرایطی است! 2- وزیر خارجه ، معاونین و سفرای ایران ، اعتقادی به تروریست بودن آمریکاییها ندارند! 3- وقتی امضا و قول جان کری وزیر سابق خارجه آمریکا ، برای وزیر خارجه ایران تضمین بوده ، آیا در تفکر جواد ظریف ، موجودی به نام دشمن و تروریست وجود دارد؟! 4- بخشی از دولت و وزارت خارجه ایران ، اقدامات شهید حاج قاسم سلیمانی در خارج از کشور را مخالف روابط پنهان خود با غرب می‌دانستند! 5- آقای ظریف و برخی افراد مؤثر در دولت و وزارت خارجه ایران ، تربیت یافتگان در آمریکا و انگلیس هستند! نتیجه؛ قوه قضاییه کشورمان در اجرای حکم جلب ترامپ و ۳۶ تروریست دیگر ، نه تنها از حمایت دولت و وزارت خارجه ایران برخوردار نیست ، بلکه با کارشکنی مدام آنها روبرو خواهد شد ، زیرا در تاریخ ۲۴۰ ساله گذشته ایران ، لیبرالها همواره در خدمت اهداف دشمنان غربی بوده و هستند! @mersad598