📣گزارش راهبردی «تغییر گرانیگاه؛ بازچینش مختصات کنشگران برای خروج از بنبست یمن» به قلم احمد حاجی صادقیان منتشر گردید.
🔹 در این گزارش سعی شده است با ارائه تصویری جامع و بر پایه واقعیت از وضعیت سیاسی و میدانی بحران یمن، راهبردی برای خروج این بحران از بنبست و تامین حداکثری منافع ج.اا و محور مقاومت ارائه شود.
📌بخشی از متن:
🔹تحرکات دیپلماتیک پرحجم آمریکاییها از ابتدای روی کار آمدن دولت دموکرات برای پایان دادن به بحران یمن موجب شده است برخی چشماندازهای مثبت برای پایان این بحران به وجود بیاید. اما ریشههای عمیق این بحران در کنار بیتوجهی روند این تحرکات به حل اصولی آن موجب شده است علیرغم تلاشهای فراوان چشمانداز مثبتی برای حل واقعی بحران وجود نداشته باشد.
🔹دولت هادی حاضر به مشارکت در یک روند سیاسی با حضور انصارالله نیست و هنوز بر مرجعیات ثلاث (طرح کشورهای خلیج فارس برای پایان بحران یمن در سال 2011 – مصوبات گفتگوهای ملی مصوب در سال 2014 – قطعنامه 2216 شورای امنیت در سال 2015) که به معنی لزوم حذف همه گروههای معارض دولت هادی از جمله انصارالله، موتمر صنعا و عمده گروههای جنوبی از روندهای سیاسی است، پافشاری میکند.
🔹فشار اقتصادی ناشی از محاصره بر شمال یمن هنوز وجود دارد و بزرگترین بحران انسانی قرن 21 در حال تشدید است. در مقابل توان نظامی انصارالله تضعیف نشده و با وجود فشار نظامی و تلاش عربستان برای سد کردن مسیر تامین لجستیک، صنعا هنوز توان ضربات موشکی و پهپادی به عمق سعودی و پیشرویهای زمینی بخصوص در مناطقی که جغرافیای کوهستانی را به عنوان یک عامل مهارکننده فشار هوایی سعودیها در اختیار داشته باشد؛ داراست. در این شرایط که واسطهگری منطقهای با فشار آمریکاییها در حال افزایش است، واقعیتهای زمین نشان دهنده عدم حرکت این بحران به سمت پایان است. همین مسئله بازبینی مجدد شرایط سیاسی و میدانی را ضروری مینماید.
📌این #گزارش_راهبردی در 45 صفحه از سوی اندیشکده مرصاد جهت استفادۀ کارشناسان و نهادهای مرتبط منتشر شده است.
👈برای تهیۀ این اثر می توانید با شمارۀ ۰۲۵۳۷۸۳۰۵۵۳ یا آی دی @Mers_Ad تماس حاصل فرمایید.
#یمن #جنگ_یمن
🔗 لینک خبر
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
📣 گزارش راهبردی «خیلی دور، خیلی نزدیک؛ جستاری در رفتارشناسی امارات متحدهی عربی در حوزهی سیاست خارجی» به قلم وحید اخوت منتشر گردید.
🔹نگرش جامع به سیاست خارجی امارات متحدهی عربی و ادراک جامع از عمدهی عوامل تأثیرگذار بر عرصهی سیاست خارجی و امنیت ملی این کشور ضرورتی نوپدید است. امارات متحدهی عربی جغرافیایی است که به تازگی برای اندیشکدهها و محافل پژوهشی جذابیت پیدا کرده است. کم رنگ شدن سایهی سنگین اقتدار عربستان بر شورای همکاری خلیج فارس و ابتکارات تحولآفرین امارات متحدهی عربی در به دست گرفتن مقدرات سیاسی و امنیتی خود، لزوم مطالعهی جدی امارات متحدهی عربی را پر رنگ کرده است.
🔹اگر امارات متحدهی عربی در سیاست خارجی خود همانند دورهی زاید بن سلطان، محافظهکار و متمرکز بر حفظ خود، سیاست چندجانبهگرایی و میانجیگری را اجرا میکرد، امروز نیز مطالعهی دقیق سیاست خارجی آن ارزش چندانی نداشت، اما تبدیل شدن این کشور کوچک عربی به یک بازیگر تأثیرگذار و بلندپرواز در سیاست منطقهای و بین المللی در مدتی کوتاه، مطالعهی سیاست خارجی این کشور را برای پژوهشگران سیاست خارجی ارزشمند و دارای اهمیت کرده است. چه اینکه پس از قدرت یافتن محمد بن زاید و سرعت یافتن تحولات، تحلیل تک بعدی و سنتی از شرایط سیاسی و امنیتی این کشور، بیش از پیش بیاعتبار شده است.
🔹رفتارشناسی دستگاه سیاست خارجی و امنیت ملی امارات متحدهی عربی و شناخت دقیق از ارکان شکلدهنده و نقاط ضعف و قوت آن میتواند ما را برای باز تعریف روابط خود با این کشور عربی، پس از دوران ترامپ یاری کند.
🔹در این مطالعه بر پایهی آخرین مطالعات اندیشکدهای و پژوهشهای آکادمیک در مورد امارات متحدهی عربی، با بازآفرینی این اطلاعات در یک ساختار پویا و کارکردی ابتدا احصای جامعی از عمده عوامل تأثیر گذار بر عرصهی سیاست خارجی و امنیت ملی امارات متحدهی عربی انجام شده است و در کنار آن ظرفیتها و چالشهای امروز امارات متحدهی عربی بررسی شده است. و در کنار دو عنوان گذشته، انتخابهای حساس و حیاتیای که امارات را به شکل امروزیاش ترکیببندی کرده است، پر رنگ شده است.
🔹در این گزارش تلاش شده است به یک منطق عملکردی در مورد امارات متحدهی عربی دست یافته شود. این رفتارشناسی کمک میکند که در تنظیم روابط خود با این کشور عربی، تا حدی توانایی پیشبینی، برنامهریزی به وجود بیاید.
📌این #گزارش_راهبردی در 77 صفحه از سوی اندیشکده مرصاد جهت استفادۀ کارشناسان و نهادهای مرتبط منتشر شده است.
👈برای تهیۀ این اثر می توانید با شمارۀ ۰۲۵۳۷۸۳۰۵۵۳ یا آی دی @Mers_ad تماس حاصل فرمایید.
#امارات #سیاست_خارجی_امارات
🔗 لینک خبر
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
📣 گزارش راهبردی «ویلٌ للمُطَبِّعین!» تحلیلی به مناسبت سالگرد عادیسازی روابط میان امارات متحدهی عربی و رژیم صهیونیستی به قلم وحید اخوت منتشر گردید.
🔹درست یک سال پیش، یعنی 15 سپتامبر 2020، دونالد ترامپ به همراه عبدالله بن زاید، عبداللطیف الزیانی و بنیامین نتانیاهو در محوطه چمن حیاط جنوبی کاخ سفید برای امضای توافقنامهی بحث برانگیز ابراهیم دور هم گرد آمدند. توافقی که خبرش را ترامپ در 13اوت همان سال، در حالی که جارد کوشنر در سمت راست او ایستاده بود در دفتر بیضی کاخ سفید اعلام کرده بود.
🔹توافقنامهی عادیسازی میان امارات و رژیم صهیونیستی را با هیچ یک از موارد مشابه قبلی و بعدی نمیتوان مقایسه کرد. چه اینکه مصر و اردن هر دو در پی شکست در یک دور درگیری مجبور به عادیسازی شدند و سودان و مراکش و بحرین پس از عادیسازی، کنش قابلتوجهی در برقراری ارتباط با رژیم صهیونیستی انجام ندادند و امتیاز قابلتوجهی از آمریکا دریافت کردند. (مغرب تأیید حاکمیت این کشور بر صحرای غربی را گرفت و سودان از لیست کشورهای حامی تروریسم درآمد.) یادمان نرود که هماهنگکنندهی اصلی عادیسازی روابط، میان رژیم صهیونیستی با بحرین و سودان و مغرب نیز خود امارات بود.
🔹پس از اعلام عادیشدن روابط امارات و رژیم صهیونیستی، توافقات سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی میان دو طرف به طرز چشمگیر و غیر قابل باوری افزایش یافت.
🔹توصیف چگونگی و تحلیل چرایی این تحول مهم که شاید بتوان آن را یکی از مهمترین تحولات دههی اخیر دانست، کلید فهم خیلی از روابط و رویدادها در حال و آیندهی غرب آسیا خواهد بود. فهمی که البته نباید آن را در تحلیلهای روزمرهی رسانهای جستجو کرد؛ چه اینکه پرتکرارترین تحلیل رسانهای در مورد چرایی عادیسازی روابط میان رژیم صهیونیستی و امارات «تهدید ایران» بود.
🔹سناریوی ایرانهراسی و به تبع آن پناه بردن به دامان رژیم صهیونیستی برای ما البته چندان جدید نیست؛ حاکمان باکو سالها پیش، برای توجیه روابط خود با رژیم صهیونیستی کم از این داستانسراییها نکردند. اما کیست که نداند انگیزهی این اقدامات در آذربایجان، غلبه بر ایروان بود، نه مقابله با «تهدید ایران»! غول بی شاخ و دم لابی ارمنی در آمریکا را تنها غول بی شاخ و دم تری مانند لابی صهیونیستی میتوانست از میدان به در کند.
🔹در این گزارش راهبردی قصد داریم، پس از توصیفی دقیق از چگونگی به سر انجام رسیدن توافق ابراهیم، نشان دهیم که تبیین چرایی این توافق بر اساس «تهدید ایران» یک دیدگاه ناقص و غلطانداز است. اساساً این توافقنامه برای طرفهای مختلف درگیر در آن، یعنی امارات و رژیم صهیونیستی و آمریکا، معنای متفاوتی دارد و نمیتوان تنها از یک دیدگاه به آن نگریست. برقراری این توافق در لایه انگیزهها، منافع و اهداف هر یک از این سه حکومت، در جایگاه متفاوتی نسبت به دیگری قرار میگیرد.
📌این #گزارش_راهبردی در ۵۵ صفحه از سوی اندیشکده مرصاد جهت استفادۀ کارشناسان و نهادهای مرتبط منتشر شده است.
👈برای تهیۀ این اثر می توانید با شمارۀ ۰۲۵۳۷۸۳۰۵۵۳ یا آی دی @Mers_ad تماس حاصل فرمایید.
#امارات #رژیم_صهیونیستی #تطبیع
🔗 لینک خبر
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
📣گزارش راهبردی “جمهوری اسلامی و جنبشهای اسلامگرای شیعی: ماهیت ضدسیستمی- نقشآفرینی سیستمی (تجربه ۱۷ ساله عراق)” منتشر شد.
🔹در این گزارش راهبردی که به قلم هادی معصومی زارع تالیف شده، نویسنده اقدام به طرح نظریه خود در باب آسیب شناسی کلان راهبرد ج.اا در سیاست منطقه ای و به ویژه کشور عراق پرداخته و نقش آفرینی ویترینی آن و همپیمانانش در ساختار سیاسی مسدود و مهندسی شده عراق پسابعث را منجر به خلق تناقض میان ماهیت ضدسیستمی و عملکرد سیستمی آن عنوان نموده است.
🔹وی در مقدمه ضمن اشاره به الگوی نظری ضدسیستمی انقلاب اسلامی، رویکرد نوسانی جمهوری اسلامی در قبال نظم های موجود منطقهای خلال دهه های هشتاد میلادی تاکنون را مورد بحث و بررسی قرار داده و سپس تجربه نقش آفرینی سیستمی جمهوری اسلامی و همپیمانان آن در عراق (شامل احزاب موسوم به اسلام گرا و برخی از فصائل مقاومت) را مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
📌اهم فصول این گزارش را می توان به صورت ذیل فهرست کرد:
1️⃣ جایگاه و هویت ضدسیستمی؛ نقش آفرینی سیستمی: آوردگاه تضاد
2️⃣ گذار از مبارزه سخت به تعایش/مشارکت انتقادی
3️⃣ مطالعه موردی رفتار سیستمی در عراق
1.3. مقدمه
2.3. مختصات سیاسی و اجتماعی زمانه ورود به ساختار سیاسی پسابعث
3.3. مختصات سیاسی و اجتماعی جامعه عراق
4.3. مختصات منطقهای و بین المللی مؤثر بر عراق پسابعث
5.3. گزینههای فراروی ج اا و گروههای موسوم به اسلام گرا
6.3. واکنش امریکایی نسبت به حضور گروههای موسوم به اسلام گرا در ساختار قدرت عراق
1.6.3. گام نخست: محروم سازی کمّی و کیفی
2.6.3. گام دوم: خلق انسداد ساختاری و فرایند ادراک سازی (تله امریکایی)
4️⃣ اشکالات و راه حلها
در بخش نهایی این گزارش می خوانیم:
1. عدم ادراک و تصور پیشینی و البته تفصیلی در خصوص تضاد میان جایگاه-هویت ضدسیستمی و نقشآفرینی سیستمی و یا لااقل چگونگی جمع میان آن دو و ورود به چنین عرصهای بدون طراحی و تامل پیشینی را میبایست اصلیترین و اساسیترین اشکال وارده به گروههای اسلام گرای شیعی و تا اندازهای نیز جمهوری اسلامی عنوان کرد...
2. با توجه به رویکرد انسدادی ایالات متحده در عراق ، قبول نقش آفرینی ویترینی و علنی در چنان ساختار مسدودی دومین اشکال وارده بر ایشان به حساب میآید. واقعیت آن است که حتی اگر به دلایل متعددی امکان کناره گرفتن از ساختار سیاسی جدید وجود نمیداشت، لااقل ایشان میبایست نقشی نامرئی تر و نامحسوس تر ایفا میکردند. به ویژه آنکه تجربه نشان داده است محور اسلام گرا-مقاومت از حیث قدرت اقناع سازی رسانهای اساسا در ضعف شدیدی به سر میبرد و...
3. اشکال سوم وارده به شخصیت ها ، گروهها و احزاب موسوم به اسلام گرا همانا تحول رفتاری اکثریت ایشان و ورود به بازی قدرت و فسادهای مرسوم آن است. متاسفانه میبایست با صدای بلند اعتراف کرد که بخش معظم ایشان از سال های دهه نود میلادی و به طور ویژه در سالهای پس از اشغال به ویروس فساد ، زدوبند و لابی گری ، رابطه سالاری ، خوشاوندسالاری ، رفاه طلبی و راحت طلبی ، فاصلهگیری از مردم و... آلوده شده و بخش مهمی از سرمایه اجتماعی خود را به همین دلیل سوزاندند...
4. دو اشکال بعدی به اندازه زیادی به عملکرد جمهوری اسلامی بازگشت دارد:
اشکال نخست به بیتوجهی آن به دیپلماسی عمومی و اهمیت سرمایه اجتماعی و تلاش برای پیشبرد تمامی یا اکثر امورات خود از کانال احزاب ، گروهها و فصائل معین بازگشت دارد.
اشکال بعدی به فقدان توازن در مولفه های قدرت ج اا و به تبع آن همپیمانان عراقی آن بازگشت دارد: مزیت نسبی در حوزه های نظامی و امنیتی و ضعف آشکار و مزمنی در حوزه ادراک سازی ، اقناع سازی و جهت دهی به افکار عمومی
5. مخلّص کلام آنکه در سیستمهای سیاسی موجود به دلیل قوت طرفهای مقابل و دوپینگ سیاسی ایشان از سوی قدرتهای منطقه ای و فرامنطقهای از یک سو و ماهیت ضدسیستمی و ضعفهای مفرط ج اا و گروههای اسلام گرا در حوزههای مختلف رسانهای و سیاسی ، ایشان نمیتوانند بازیسازان جامع و موفقی باشند. بازیساز کسی است که یا رکنِ ساختار (همچون قدرتهای غربی ، روسیه و چین) یا تابعِ ساختار (همچون امارات متحده عربی و عربستان سعودی) است.
از همین روست که موفقترین تجارب ج اا و همپیمانان آن نه در برساختن و خلق بازیها که در برهم زدن بازی طرف مقابل و خلق «نظمآشوب»ها بوده است. این درست برآمده از منطق ماهیت ضدسیستمی این دست از بازیگران است.
📌این #گزارش_راهبردی از سوی اندیشکده مرصاد جهت استفادۀ کارشناسان و نهادهای مرتبط منتشر شده است.
#عراق #ایران
👈برای تهیۀ این گزارش می توانید با شمارۀ ۰۲۵۳۷۸۳۰۵۵۳ یا آی دی @Mers_ad تماس حاصل فرمایید.
🔗 لینک خبر
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
📣 گزارش راهبردی « از تقریب اقناعی تا تقریب ساختاری » منتشر گردید.
🖋 هادی معصومی زارع در این پژوهش ضمن آسیب شناسی تجربه کنونی تقریب به بررسی راهحل برون رفت از این آسیب ها و مشکلات می پردازد.
🔹اساسا تقریب در حوزه مذهبی، نتیجه و خروجی تقریب در حوزههای سیاسی است و تا این حل نشود، نمی توان توفیق چندانی برای پروژه تقریب متصور بود. تقریب در حوزه مذهبی بدون تقریب در حوزه سیاسی از تجارب موفقی در تاریخ برخوردار نبوده است. از این رو تقریب را میبایست پروژه حکومت ها دانست!
🔹از طرفی دیگر میبایست تقریب را نه به عنوان طرحی دستوری و نظری که پویشی تاسیسی و انضمامی دنبال کرد. برای تحقق امر تقریب میبایست ساختارهای سیاسی و اقتصادی همگرا در انداخته شوند و از فراخور آن تنشها در عرصه مذهبی کنترل شود.
🔹براساس یافتههای این پژوهش، نقطه عزیمت تمامی تلاشهای وحدتگرا میبایست متمرکز بر تشبیک معاش طرفین تقریب باشد. این نه شرط کافی، که شرط لازم توفیق در پویش تقریب است. چه آنکه فارغ از تمامی چالشهای تاریخی موجود، ریشه اصلی مشکلات فیمابین طرفین تقریب را میبایست در هیمنه حالت ذهنی و روانی خاصی به نام «استغناء» در میان طرفین دنبال کرد.
🔹استغناء یا احساس استغناء، عنصر بسیار مهمی است که در بحثهای مرتبط با تقریب معمولا از آن غفلت میشود. استغناء یا احساس آن درست همان چیزی است که می تواند (وعموما هم همین گونه است) به خلق «چرخه طغیان» در مناسبات فیمابین طرفین منجر شود.
📌سیر متن این گزارش در قالب فصول زیر تنظیم شده است:
خلاصه سیاستی
1- آسیب شناسی دکترین تقریب
آسیب نخست: ابهام مفهومی واژه تقریب
آسیب دوم: دنبال شدن تقریب از کانال مذهب
آسیب سوم: متولی تقریب
آسیب چهارم: تقریب؛ دستوری-نظری یا تاسیسی-انضمامی
آسیب پنجم: تقریب در ذیل الگوی دولت-ملت
آسیب ششم: تقریب از کدام لایه؟ سکولارها یا اسلام گرایان؟
2- تقریب و چالش اعتماد متقابل
3- استغناء به مثابه زمینه اصلی واگرایی
4- نیازمندی در حوزه سیاسات علیا یا سیاسات سفلی؟
5- تجانس ساختاری؛ پیش شرط توفیق کامل در همگرایی
👈این #گزارش_راهبردی جهت استفادۀ کارشناسان و نهادهای مرتبط آماده شده است. برای تهیۀ این اثر می توانید با شمارۀ ۰۲۵۳۷۸۳۰۵۵۳ و یا آی دی @Mers_ad تماس حاصل بفرمایید.
🔗 لینک خبر
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
💢گزارش راهبردی «خوشه های خشم (1)» به قلم حمید عظیمی و سید هاشم رضوی منتشر شد.
🔺این گزارش که سری اول از مجموعه گزارشاتی با همین عنوان است، توسط میز عربستان اندیشکدۀ مرصاد و با استمداد از روش های تحلیل شبکه به بررسی یکی از چهار جریان اصلی معارض با سیاست های دولت عربستان میپردازد.
🔻پروندۀ تحلیل شبکۀ معارضۀ سعودی از اوایل سال 1400 و پس یک دورۀ طولانی مطالعات کتابخانهای و میدانی بر روی جریانهای معارض و اسلامگرای سعودی آغاز گردید. بر اساس مطالعات قبلی اندیشکده، و خصوصا گزارش «عبور از سازمان»، روشن گردیده بود کنشگری معارضه دیگر از الگوهای کلاسیک سازمانی و نهادی پیروی نمیکند. با این بینش پروژۀ بررسی شبکههای معارضه با استفاده از داده کاوی و الگوهای تحلیل گراف در دستور کار قرار گرفت.
⚜️ این #گزارش_راهبردی منحصرا جهت نهادها و مجموعههای تخصصی آماده شده است.
🔗 لینک خبر
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
💢 گزارش راهبردی " حرکت در سرزمین سفید ؛ چالش اهل سنت در دولت انصارالله" به قلم احمد حاجیصادقیان منتشر شد.
🔺 ایده انصارالله در مورد آینده قدرت در یمن و تصویر این گروه از حضور و سهم خود و رقبای مذهبی در قدرت سیاسی یکی از سوالات مهم و نقاط مبهم پیشِ روی ناظران داخلی و بیرونی تحولات یمن است. آنچه مسلم است ترکیب جمعیتی یمن که در آن زیدیها به عنوان متحدان طبیعی انصارالله در حدود 50 درصد جمعیت را در اختیار دارند موجب میشود انصارالله امکان تشکیل بلوک اکثریت جمعیتی در یک دولت فراگیر را در شرایط عادی نداشته باشد و برای ادامه حیات سیاسی در دوره پساجنگ نیازمند تاسیس بلوک جمعیتی بزرگتر باشد.
🔺 بر همین اساس نویسنده با بررسی سیاست مذهبی انصارالله در یمن علیرغم عدم تصریح به آن و واکنش گروه های مذهبی دیگر نسبت به حاکمیت و سیاست های مذهبی یک دولت زیدی، سعی کرده است ایدهای در جهت حل بلند مدت تضاد مذهبی در این کشور ارائه دهد.
⚜️این #گزارش_راهبردی در 51 صفحه جهت استفاده کارشناسان تهیه شده است. جهت تهیه می توانید با آی دی @mers_ad در پیامرسان های تلگرام و ایتا تماس حاصل کنید.
🔗 لینک خبر
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷