هدایت شده از mesaghمیثاق
❁﷽❁
سینه اش را مقابل هجوم مشت های گره کرده و سنگین سپر کرده بود. با هر مشت آماجی از درد به چهارستون بدنش می ریخت. چشمهایش را بسته بود تا رعب آن نگاه های خشمگین و رگهای متورم ، تاب مقاومت را از او نرباید.
فضا پر شده بود از فریادهای گوش خراشی که تن هر شنونده ای را به لرزه می انداخت.
دستهایش را به دیوار قفل کرده بود و صدای ترک خوردن استخوانهایش را می شنید، عرق گرم از شراره خشم آن مردم دل سنگ، صورتش را می سوزاند، نیم نگاهی به اهل خانه اش انداخت، هجوم ترس برچهره شان کاملا مشهود بود و کودکان در آغوش کوچکشان، به هم پناه داده و می گریستند.
سرش را بالا گرفت و نگاهی به آسمان انداخت تا از گستاخی آن جماعت بر اهل خانه اش شِکوه کند اما ضربات مشت های سنگین بر صورتش، فرصت جلوه آسمان نیلی را از نگاهش ربود.
طاقتش طاق شده بود و فریادی جانفرسا از ته دل کشید که در میان آن هیاهو به گوش هیچ کس نرسید. نفسهایش به شماره افتاده بود، سینه اش می سوخت و پاهایش می لرزید. صدای نفس های بریده بانوی خانه را که مدام زیر لب دعایی نجوا می کرد می شنید. به او نگاه کرد و آرام گفت: شرمنده ام بانو، دیگر جانی برایم نمانده...
هنوز ناله اش به گوش بانو نرسیده بود که فریادی چون شمشیر برنده، سخنش را کوتاه کرد.
_ آتشش بزنییییییید.
بر پای استخوان شکسته اش شعله کشیدند و قامتش را تا سینه میان آتش گم کردند. فریاد جانسوزش نه از سوز شعله ها که از اشک های بی پناه بانوی خانه اش، از گلو بر خواست که وای بر شما اینجا خانه ی فاطمه است...اما نه گوشی برای شنیدن بود نه شرمی برای بازگشت...
از پای افتاد و با لگدی از سوی آن جماعت بی رحم به دیوار خورد و با ناله بانوی خانه میان او و دیوار،بلند گریست.
_ حلالم کن بانو، حلالم کن.
روشنی نگاه در، میان شعله های آتش و زجه های بانو روبه سیاهی رفت و دیگر نتوانست بیش از آن شاهد بی غیرتی جماعتی باشد که روزی تا اذن دخول نمی گرفتند دیدارشان میسر نمی شد .
بانو بر زمین افتاد و آسمان قامتش خم شد.قلب زمین ترک خورد و عرش بیکران لرزید. ابر گریست و دریا لباس خون به تن کرد.حوریان به اذن ملکوت،هبوط کردند و امانت را از بطن پاکش به عرش، عروج دادند. پس از آن نه زمین آرام گرفت نه چشمی از غمش خشک شد. و قصه ی پر غصه ی بانوی بی تکرار، محفل هر کوی و برزن شد و خدا خوب می داند چگونه قلم در جوهر هستی بزند تا فاطمه،فاطمه بماند...
✍ فاطمه شفیعی
#داستانک
گروه_تبلیغی_هنری_تارینو
هدایت شده از mesaghمیثاق
از فرار سلبریتیها به آمریکا و کانادا تعجب میکنید؟ فکر کردید اتفاق جدیدی افتاده؟ پس داستان سلبریتی معروف زمان حضرت علی علیه السلام به نام نجاشی را بخوانید 👇
#اختصاصی_داناب | @DasTanaK_ir
[قبس بن عمرو بن مالک از بنی حارث معروف به نجاشی] شاعری به نام ، از شاعران و مداحان امیرالمؤمنین بود؛ کسیکه در جنگ صفین بهترین شعرها را در تحریض و تشویق مردم در مقابل معاویه سروده و از علاقهمندان امیرالمؤمنین و در حزب ایشان است و از لحاظ اخلاص و ولایتپذیری و سوابق، کارش مشهور است، [وی] در روز ماه رمضان مشروب خورد. وقتی امیرالمؤمنین مطلع شد، فرمود حد شراب معلوم است؛ او را بیاورید تا حد جاری شود. امیرالمؤمنین در مقابل چشم مردم او را حد شراب زد؛ هشتاد ضربهی شلاق. خانواده و قبیلهی او پیش امیرالمؤمنین آمدند و گفتند: یا امیرالمؤمنین! تو ما را بیآبرو کردی. اینکه جزو جماعت تو بود؛ جزو دوستان تو بود - به تعبیر امروز - جزو جناح تو بود. فرمود من کاری نکردم؛ مسلمانی تخلفی کرد و حدی از حدود الهی بر او واجب شد و من آن حد را بهجا آوردم. البته نجاشی بعد از آنکه شلاق را از علی خورد، گفت حالا که اینطور است، بعد از این میروم برای معاویه شعر میگویم. بلند شد از کنار امیرالمؤمنین رفت و به اردوگاه معاویه ملحق شد. امیرالمؤمنین هم نفرمود نجاشی از دست ما رفت و حیف شد؛ او را نگه داریم؛ نه، رفت که رفت! البته اگر میماند، بهتر بود. منطق و روش امیرالمؤمنین اینها بود. به یاران نجاشی فرمود: «فهل هو الّا رجل من المسلمین انتهک حرمة من حُرَم اللَّه فأقمنا علیه حدّاً کان کفّارته»؛ حدّش را جاری کردیم، گناهش ریخت.
(بیانات مقام معظم رهبری در خطبههای نمازجمعه ۱۵ آبان ۱۳۸۳)
🔻 پینوشت
نجاشی اینقدر شرف داشت که وقتی معاویه به او گفت: «آفرین بر کسی که حق را شناخت و از آن پیروی کرد و باطل را دید و از آن فرار کرد.»
نامردی نکرد و پاسخ گفت:
«وای بر تو ای معاویه، من از عدالت و حق فرار کردم و به باطل پناهنده شدم»
📚 دانشنامه امام علی ج۱ ص۱۰۸۷
هدایت شده از mesaghمیثاق
CQACAgQAAx0CU12EOAABASfwY3UeRJYMVN_775696eJa6gdP_RUAAlENAAJTCehRFHsSmhY6OvsrBA.mp3
14.27M
🎙 مستند صوتی #شنود، قسمت 2
تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران
🔹️ تجربهگر کتاب شنود در پی حذف برخی قسمتها توسط ارشاد، تصمیم به روایت صوتی تجربه خود گرفته است و استاد امینیخواه مستندات روایی مرتبط با تجربه را بیان میدارد.
هدایت شده از mesaghمیثاق
15.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نماهنگ جدید علی اکبر حائری با نام #دنیام_فاطمه با همراهی گروه سرود ثاقب بمناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
◾️ شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
هدایت شده از mesaghمیثاق
9.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ مستند جالب از واکنش مردم به زندگی نامه دختریک رهبر...
هدایت شده از mesaghمیثاق
26.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤚 لبیک یا زهرا (س)
معجزه ای از حدیث کسا
به روایت فرزند آیت الله علوی گرگانی حاج آقا سید محمد علوی گرگانی(امام جماعت مسجد جامع گرگان)
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍آیت الله حاج شیخ حسنعلی نخودکی فرمود:
می خواین یه چیزی بهتون یاد بدم که قدرتش از علم کیمیا هم بالاتر باشد.
بعد از هر نماز پنج کار را انجام بدید، رزق و روزی شما زیاد میشه و به درجات معنوی خوبی دست پیدا می کنید.
1⃣ تسبیحات حضرت زهرا ( سلام الله علیها)
2⃣ آیت الکرسی تا و هو العلی العظیم.
3⃣ سه تا قل هو الله.
4⃣ سه تا صلوات.
5⃣ آخر آیه 2 سوره طلاق از من یتق الله و آیه 3 .👇
🌺 وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکِّلْ عَلَی الله فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا، 3 مرتبه .
🌹شیخ حسنعلی نخودکی فرمود:
من هرچه دارم از عمل کردن به این پنج مورد بعد از هر نماز دارم.
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تجربه نزدیک به مرگ یک خانم مسیحی اروپایی که حیا و عفت را رعایت نمی کرد.
او در کاباره فعالیت می کرد و مرتکب کارهای زشت اخلاقی شده و عاقبت سختی را تحمل می کند.
به حضرت عیسی متوسل می شود و قول می دهد...
سه دقیقه از تجربه این خانم مطالب تاثیر گذاری دارد.
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔥 خون زهرا (س) مینویسد که کجایی منتقم
▪️بیت وحی و شعلههای نار أَینَ المُنتَقِم
▫️سوخت در آتش گل و گلزار أَینَ المُنتَقِم
▪️این صدای ناله زهراست می آید به گوش
▫️از میان آن در و دیوار أَینَ المُنتَقِم
▪️مادر و شش ماهه باهم پشت در افتاده اند
▫️کار شد بر خادمه دشوار أَینَ المُنتَقِم
▪️خون محسن میچکد از آن درِ آتش زده
▫️خون زهرا و در و دیوار؛ أَینَ المُنتَقِم
▪️با چهل نامرد شد در کوچه زهرا رو به رو
▫️وایِ من از این همه آزار أَینَ المُنتَقِم
▪️در کنار قبر زهرا نیمه شبها تا به صبح
▫️ناله میزد حیدر کرار أَینَ المُنتَقِم
▪️دید تا طشت پر ازخونِ حسن را خواهرش
▫️گفت با چشمان گوهر بار أَینَ المُنتَقِم
▪️نیزه داران آنقدَر بر پیکر اکبر زدند
▫️شد تنش مانند نیزه زار أَینَ المُنتَقِم
▪️با عمود آهنین افتاد آخر بر زمین
▫️با سر، آن سرلشکر و سردار أَینَ المُنتَقِم
▪️خون اصغر را که می پاشید سمت آسمان
▫️گفت جدّت با دل خونبار أَینَ المُنتَقِم
▪️کرد با خون دلش مویِ سفیدش را خضاب
▫️بین مقتل سیدالاحرار أَینَ المُنتَقِم
▪️در میان قتلگه که دست و پا میزد حسین
▫️در حرم شد کار زینب زار أَینَ المُنتَقِم
▪️از حرم تا قتلگه میزد صدا (أَینَ الحسین)
▫️تا تنش را دید میزد زار أَینَ المُنتَقِم
✍عبدالحسین میرزایی
هدایت شده از mesaghمیثاق
4_5854760681873604743.mp3
5.76M
🎙 #پادکست_مذهبی | در برابر شبهه وهابیت
👈 چرا امیرالمومنین (ع) درمصیبت حضرت زهرا (س) دست به شمشیر نبرد؟
💥 پاسخ: مرحوم استاد علی ابوالحسنی (منذر)
#ویژه_مبلغین #فاطمیه