🎩 *توطئه سازمان سیا براي ترويج اعتقاد به شانس و تخریب فرهنگ کار* براي آشنايي با توطئۀ آمريكا عليه فرهنگ كار در كشورهاي اسلامي به يك نمونه كه به تلاش سازمان جاسوسي آمريكا، سيا، در ترويج فرهنگ اعتقاد به شانس به عنوان عامل موفقيت مربوط مي‏شود، اشاره مي‏گردد: 📕 محمدحسنين هيكل، نويسنده و روزنامه‏نگار معروف مصري، در كتاب خود تحت عنوان "ميان مطبوعات و سياست" كه به فارسي نيز منتشر شده است، مطلبي را به صورت پاورقي در صفحه 187 كتاب به شرح زير نوشته است: «گزارش كميتۀ ويژۀ كنگرۀ آمريكا ... در سال 1974 به رياست سناتور چرچ تشكيل شد و وي مأمور بررسي فعاليت سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) بود. بخشي از آن به تأسيس مؤسسات مطبوعاتي و انتشاراتي در بسياري از كشورهاي اروپايي و جهان سوم و حتي در خود آمريكا مربوط مي‏شد. از جمله نكته‏هاي قابل توجه در اين گزارش آن بود كه مجله «ريدرز دايجست» كه بعداً نيز با عنوان «المختار» به زبان عربي منتشر شد، در فهرست مجلاتي ذكر شده بود كه سازمان اطلاعات مركزي آمريكا به انتشار آن كمك كرد و عجیب اين بود كه نخستين شمارۀ عربي آن، كه در مصر چاپ شد، به سردبيري فواد مصروف بود ... . هم او بود كه وي را به سال 1944 به كرميت روزولت (عضو سيا در سفارت آمريكا در مصر) معرفي كرد ... سالي كه اواخر آن مجله «الأخبار اليوم» منتشر شد و نيز المختار بعدها توسط مؤسسه اخبار اليوم منتشر شد. ارزش‎هايي هم كه المختار ترويج مي‏كرد، در دو مورد قابل توجه است: 1️⃣ اول، موفقيت بستگي به شانس دارد و بر حسب اتفاق به دست مي‏آيد. 2️⃣ دوم، عدالت اجتماعي، مرهون كرم كساني است كه حاضر به دادن اعانه و نيكوكاري باشند.» بايد بررسي كرد كه سازمان سيا چه هدفي را از ترويج اعتقاد به شانس به عنوان عامل موفقيت دنبال مي‏كند و چرا نزد مردم جهان سوم به تبليغ شانسي‌بودن پيشرفت مي‏پردازد؟! قطعاً هدف آمريكا تضعيف فرهنگ كار بوده است و ما امروز در كشورمان شاهد ضعف مفرط فرهنگ كار از جنبه‏هاي مختلف هستيم و باور به شانس به عنوان يك عامل مهم در تحقق آرزوها و اهداف جايگاه بالايي در ذهن بسياري از افراد دارد و متأسفانه به طرق مختلف از جمله در بسياري از فيلمها و سريالها به اين باور دامن زده مي‏شود. متأسفانه فروشندگان کالاها و خدمات در ایران با سوء‌استفاده از این ضعف فرهنگی، بر شانس‌گرایی دامن زده و مسابقات مبتنی بر شانس را بین خریداران کالاها و خدمات خویش برگزار می‌کنند. 📔 به نقل از کتاب "سبک اقتصادی و فرهنگی زندگی" ✍️ نوشته دکتر محمد حسن قدیری ابیانه 📆 چاپ ۱۳۹۳

✍️ اگر دو برادر همسان را به مدت سه سال هر روز به بدترین شکل کتک بزنند و به اولی بگویید کتک خوردنش جزئی از یک تمرین ورزشی است و به دومی هیچ دلیلی برای کتک خوردنش ارائه ندهید، برادر اول بعد از سه سال به ورزشکاری قوی و با اعتماد به نفس بالا، و برادر دوم به انسانی حقیر و سرشار از عقده‌ها و کینه‌ها تبدیل می شود. 🔹 کتک خوردن و رنج برای هر دو یکسان است، اما تفاوت در حکمتی است که می تواند به رنج کشیدن‌ «معنا» بخشد. یکی به امید روزهای بهتر رنج می کشد و دیگری با هر ضربه خرُدتر و حقیرتر می شود. 🔹اینکه چگونه با سختی‌ها و مشقت‌های زندگی کنار بیاییم و به آن‌ها واکنش نشان دهیم، نهایتاً محصول یک «تصمیم شخصی» است. می‌توانیم تصمیم بگیریم به سختی‌ها و مصائب اجتناب‌ناپذیر زندگی از منظر «معنا و حکمت» نگاه کنیم تا در پسِ هر ضربهٔ روحی و هر لطمهٔ جسمی تنومندتر، مقاوم‌تر و آگاه‌تر بیرون بیاییم یا اینکه تصمیم بگیریم در بهترین حالت یک «قربانی منفعل» با حیاتی پر از غم باشیم شیخ فرهاد فتحی