به لطف عشق علی عاشقم‌خدا شده است سرم به جرم علی بودنم جدا شده است شاعر:حسین عباسی فر #حضرت_علی_اصغر #وترگراف #عکسنوشت

مشکل اَبَر شرکت‌ها 🔹 ویراست و توئیت #حجت‌‌_الاسلام_راجی درباره قربانی‌شدن خرده‌فروشها در #نظام_سرمایه‌داری صفحه رسمی ویراستی حجت‌الاسلام‌راجی 💢 نصب ویراستی

به لطف عشق علی عاشقم خدا شده است سرم به جرم علی بودنم جدا شده است چنان به خاک یکی گشته است جان و تنم که نینوا ز غمم نای پرنوا شده است به مُهر حضرت ثارالله‌‌ است خاموشیم وگرنه آنکه شنیده است مبتلا شده است خیال خال تو با خود به شام خواهم برد وداع حضرت زینب چنین ادا شده است چه دید در لب خونین تو که بعد از آن همیشه گریه‌ی ارباب باصدا شده است صفات حضرت احمد به جلوه آمده است تمام کرب و بلا پر ز مصطفی شده است ز بس که آینه‌ات را شکسته بود عدو درون آینه تکرارِ "تو" ، "شما" شده است ستاره‌های تو در آسمان صحرا ریخت نشان راه تو والشمس و والضحی شده است چنان به سینه خویشت حسین چسبانید که گفت دشمن تو کشته هر دوتا شده است تمام کرب و بلا بعد تو علی جان سوخت که عطر حضرت زهراست در هوا شده است رسیده خون تو اینجا که در زمانه‌ی جنگ (۱) دوصدهزار به عشق تو جان‌فدا شده است نداشت تربت صحرای کربلا قیمت به مُهر مِهر علی‌اکبرش طلا شده است گمان مبر که تو کُشتی و پیش افتادی در این محاسبه‌ کافر دوصد خطا شده است (۲) به نام حضرت زینب قیام کردیم و ببین چه کرده خمینی ببین چه‌ها شده است ببین که گشته‌ایم آزاد از اسارت کفر ببین که مکر شیاطین برملا شده است که خون پاک علی‌اکبر است رمز نجات هر آنچه داشت پیمبر به او عطا شده است ولای سیدعلی را به جان خریداریم که دشتِ جان ز غمش ارض کربلا شده است #دلاوار ۱. دفاع مقدس ۲. وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَبَقُوا

پیامد سرمایه‌سالاری به‌جای مردمسالاری دینی در اقتصاد میشود تله‌گذاری این شرکتهای انحصارگر، مخرب و خانمان خراب‌کن در کشور.. از سرای ایرانی تا دیجی‌کالا، از باسلام تا مهدفرش، از اسنپ تا افق کوروش و هفت و هایپرمی و جانبو؛ تا پیام‌های بازرگانی پشتیبان، همه ساختارهای ضدانقلابی و ضد مردمی در اقتصادند! ✍سیدامیرحسین حسینی

📍 وقتی خودتحقیری تا مغزاستخوانت رفته و داستان بافی می‌کنی و همه چیز در مولکول‌های مغزت با نمی‌شه، به هم بافته شده باشه

"ادب آداب دارد" حرف حقی‌ست ولی بعد از "ادب عباس دارد"... #سرمشق

بسم رب الحسین ببین عرش معلی را... ببین از اسب افتاده تمام سنت و قرآن و دین از اسب افتاده همین که نام حیدر در میان دشت خون آمد علی‌ها بر زمین خون بر جبین از اسب افتاده برای کشتن اولاد زهرا آمدند اینها که اینسان تیر تیز و تیغ کین از اسب افتاده به جنگ با خدا ابلیس آمد با سپاهش که چنین عمامه‌ی حبل المتین از اسب افتاده میان آن حرامی‌های بی‌مقدار از خود کس نپرسیده چرا ماه اینچنین از اسب افتاده میان خون خود رقصیده دیدم مرد میدان را ندیدم کس پشیمان و حزین از اسب افتاده کنار علقمه در گودی گودال و هر جایی از این خاک مقدس حق ز زین از اسب افتاده الهی کور می‌گشتم نمی‌دیدم جدا از هم تمام حاء و نون و یاء و سین از اسب افتاده نیفتاده کسی از اصل خود در کربلا اما همه خوبان عالم بر زمین از اسب افتاده... #دلاوار

رسانه منحط تجارت فردا و اکوایران با انتشار مطلبی با عنوان «امام حسین انقلابی بود؟» در توهین و تحریفی رذیلانه به حضرت سیدالشهدا ایشان را فردی غیرانقلابی خواندند.. صادق حقیقت در این مصاحبه می‌گوید که «امام حسین ۵ بار درخواست کرده تا از منگنه خارج شود، اگر ایشان انقلابی بودند باید می‌جنگیدند؛ یا پیروز می‌شدند یا شهید.» همچنین در ادبیاتی زشت بیان میکند «انقلاب یک مفهوم چپ و مدرن است و اگر بگوییم حسین (ع) انقلابی بود، متاثر از فرهنگ چپ سخن می‌گوییم.» این رذالت اخلاقی و توهین و جسارت این تروریسم رسانه‌ای اقتصادی زیرمجموعه #دنیای_اقتصاد از اکوایران تا تجارت فردا به امام‌حسین آن هم در روز عاشورا چه معنی می‌دهد؟! اینها دقیقا به کدام رانت و پشتوانه وصلند که نه کشف‌حجاب کارکنان آن و نه پرونده‌های مفاسدمالی و تخلفات دیگرشان تعطیلشان نمی‌کند؟! ✍سیدامیرحسین حسینی

#تایپوگرافی نشسته‌ام به تماشای قله‌ی متواضع نشسته‌ام به تماشای نام دیگرِ زینب (سلام‌الله‌علیها)

السلام علیک یا عقیله العرب یا زینب الکبری... غرق آیات تو در سوره‌ی انسان بودم محو بوسیدن پیراهن قرآن بودم سال‌ها بود که انگار به کنعان بودم *آمدی وه که چه مشتاق و پریشان بودم* *تا برفتی ز بَرَم صورت بی‌جان بودم* دست من نیست مرا عشق تو اینگونه کشاند نه که امروز همان دم که خدا نام تو خواند بعد قربانی تو، دردِ دلم در دل ماند *نه فراموشیم از ذکر تو خاموش نشاند* *که در اندیشه اوصاف تو حیران بودم* در اسیری ز غم یار نخفتم یک شب وز غم کوچه و بازار نخفتم یک شب من و این دیده ی بیدار...نخفتم یک شب *بی تو در دامن گلزار نخفتم یک شب* *که نه... در بادیه‌ی خار مغیلان بودم* عشق می‌گفت که از دوری معشوق بنال چه کنم؟... "صبر" ولی بود مرا اوج کمال بوسه می‌زد به سر از دور لب مرغ خیال *زنده می‌کرد مرا دم به دم امید وصال* *ور نه دور از نظرت کشته هجران بودم* جز خدا نیست در آیینه ذهنت چو خلیل تو گذشتی ز همه از سر غیرت چو خلیل من موحد به توام بی غم و منت چو خلیل *به تولای تو در آتش محنت چو خلیل* *گوییا در چمن لاله و ریحان بودم* تا شود از حرم امن شما رد، دم صبح تا غمی در دل طفل تو نکارد دم صبح تا که از دیده‌ی تو خون نبارد دم صبح *تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح* *همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم* # مسمط مخمس تضمینی از غزل سعدی

به قول دکتر مقصودی فن‌آوری اجتماعی شیعه جمعیت است. یدالله مع الجماعه... امروز در دسته طویریج کربلا به عینه دیدم... با جمعیت امنیت حاصل می‌شود و تفتیش بی‌معناست... با جمعیت سلامت حاصل می‌شود و در اوج فشار و گرما کسی آسیبی نمی‌بیند. با جمعیت نظم حاصل می‌شود و قطره‌های این رودخانه در منظم‌ترین حالت حرکت می‌کنند. با جمعیت نیازها برطرف می‌شود و آنقدر زیاد است که قابل محاسبه نیست حتی با جمعیت خورشید با آن عظمتش توان نداشت زمین زیرسایه‌ی عزاداران را گرم کند تا پاهای برهنه‌شان را بسوزاند... خلاصه آنکه جمعیت شیعه که حرکت می‌کند گویی دست خداست که در دریای عظمت اهل‌بیت علیهم‌السلام موج انداخته است...