پاسخ استاد شیعه به دروغ و تهمت کارنشناس وهابی نسبت به علامه مامقانی یکی از علمای بزرگ شیعه

سنگ بزرگ نشانه نزدن است ( تصویری از موکب بسته شده و قفل و زنجیر زده شده احمد بصری) آمده بود با ادعای بسیار بزرگ من منجی عالم بشریت هستم، من آن مهدی موعودی هستم که طبق روایات تمام طواغیت و ظالمین را به زانو در خواهم آورد و توسط هیچ ظالمی به زمین زده نخواهم شد. سالیانی از ادعای کذبش گذشت و هر روز رسواتر از دیروز تا اینکه دفترش در نجف و بعد از آن موکبش در مسیر کربلا بسته شد و پرچم و بنرهایش پایین کشیده شد شعار سر داده است که به من ظلم شده و یکی به داد من برسد قرار بود منجی بیاید ما را از ظلم و ظالم نجات بدهد نه اینکه خود دنبال منجی بگردد آیا همین یک دلیل برای اثبات کذب بودن جریان احمد بصری کفایت نمیکند؟ برادر و خواهر فریب خورده من تا دیر نشده کمی تامل کن

شیاطین بر پیامبر اهل تسنن مسلط بودند و او را سحر می کردند اما از عمر بن خطاب فرار میکردند

یک نمونه از عدالت و برخورد عادلانه عمر بن خطاب با زیر دستانش - قابل توجه کسانی که عمر را عادل میدونن

وضعیت شوخی های رسول خدا صلی الله علیه وآله

رسول خدا در جریان قرطاس و دوات و قلم قصد داشتند اسامی خلفای بعد از خودشان را بنویسند تا هیچ اختلاف و فتنه ای بعد از ایشان اتفاق نیفتد اما عمر و عده ای از اصحاب مانع شدند

مداحی برادر اهل سنت در ماه محرم، شهرستان کلاله این جواب اهل تسنن است به عبدالحمید که گفته در عزا و اربعين امام‌ حسین‌ علیه السلام شرکت نکنند! 🔹🔹🔹 رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شهادت [امام]حسین (علیه‌السّلام) حرارتی در قلوب مؤمنان ایجاد می کند که تا قیامت هرگز سرد نخواهد ‌شد.🔥❣️ 🔸 مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۳۱۸. #سوگواری_شیعه_سنی #سیدالشهدا

#شبهه مگر پیامبر و امیرالمومنین از امام حسین بالاتر نیستند ؟ چرا برای آن ها اربعین نمی گیرید اما برای امام حسین می گیرید ؟ همین نشان می دهد که کارتان ریشه دینی ندارد و بدعت است . ✅پاسخ : هرکاری در دین نیاز به دلیل دارد یا دلیل قرآنی و یا از کلام اهل بیت علیهم السلام در مورد زیارت اربعین امام حسین (ع) دلیل (روایت )داریم ولی برای پیامبر و دیگران دلیل نداریم . ◀️دلیل زیارت اربعین : 1- روایت امام عسکری (ع) که یکی از نشانه های مومن را زیارت اربعین می داند . 2- روایت امام صادق ( ع) که شیوه زیارت اربعین را به صفوان بن مهران آموخت . منبع : مصباح المتهجد شیخ طوسی ص 548