هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴 ۴۵ سال امانت داری!
➖ حاج حسن نعلچگر همان نعل ساز پیری است که به گفته خودش وقتی حدود ۴۵ سال پیش ماموران شهرداری زنجان برای ساماندهی محله مسگرها میآیند، یکی از این ماموران دوچرخه وی را به گوشهای پرت کرده و دوچرخهاش میشکند.
➖ حاج حسن میگوید روزگاری که ما جوان بودیم، روزگار یکرنگی و صداقت بود هر چند این روزها هم خوب است ولی روزگار بیانصافی است.
➖ دوچرخه حاج حسن که دو چرخهای فرسوده بوده، میشکند و مامور شهرداری برای جبران خطایش یک دوچرخه نو را عصر همان روز برای حاج حسن میآورد و بدون حرفی دوچرخه را آنجا می گذارد و می رود؛ دوچرخهای که اکنون بعد از گذشت ۴۵ سال حتی یکبار هم کسی سوار آن نشده است.
➖ حاج حسن نعلچگر میگوید: دوچرخه من قراضه و فرسوده بود، همان لحظه که مامور آنرا پرت کرد داخل گودال وسط میدان افتاد و شکست و او عوضش را یک دوچرخه نو آورد.
➖ وی ادامه میدهد: بعد از این قضیه سعی کردم مامور را پیدا کنم ولی هر چقدر دنبالش گشتم تا از هم حلالیت بطلبیم ولی پیداش نکردم و هنوز هم از این فرد خبری نیست.
➖ نعلچگر ادامه میدهد: به نظر من این دوچرخه امانت است و باید امانتداری کنم.
➖ حاج حسن نعلچگر هر روز صبح هنگام باز کردن مغازهاش دوچرخه را جلوی مغازه میگذارد و عصر موقع بستن مغازه دوچرخه را به داخل میبرد، کاری که طی ۴۵ سال هر روز تکرار شده است.
✍️ من هم روایتی دارم...
#روایت_اخوت
#امانتداری