◀️ وقتی امام حسن عليه السلام با معاويه صلح كرد عده اى حضرت را به خاطر صلح با معاويه سرزنش كردند ،
حضرت فرمودند :
واى بر شما ! نميدانيد مقصود من چه بود ، صلح من با معاويه از آنچه آفتاب بر آن مي تابد و غروب ميكند براى شيعيانم بهتر است .
◀️ نمی دانيد كه من امام شما هستم و اطاعت از فرمان من بر شما واجب است ، و به فرموده پيامبر يكى از دو آقاى اهل بهشت ميباشم؟
◀️ نمی دانيد كه چون خضر عليه السلام كشتى را سوراخ كرد و آن كودك را به قتل رسانيد و ديوار را استوار کرد باعث خشم موسى شد كه حكمت آن كار بر او پوشيده بود ولى نزد خداوند عمل خضر كارى موافق حكمت و صحيح بود؟
نمي دانيد (چنين مقدر شده) كه هر يك از ما ائمه سازش با سلطان زمانش را به گردن ميگيرد جز قائم ما كه عيسی پشت سر او نماز ميگزارد و خداوند ولادت او را از مردم پوشيده ميدارد ! و خود وى از نظرها پنهان خواهد شد تا چون ظهور كند بيعت هيچ كس در گردن وى نباشد.
(و مجبور نشود در برابر سلاطين زمانش سكوت نموده با آنها بيعت و سازش كند) او فرزند نهم برادرم حسين پسر فاطمه بانوى بانوان است ، خداوند در طول غيبت عمر او را طولانى گرداند آنگاه با قدرت كامله خود بصورت جوانى كه كمتر از چهل سال داشته باشد ظاهر سازد. تا همه بدانند كه خداوند بر همه چيز توانا است.
📚کمال الدین ، ج۱ ، ص ۳۱۶
#مهدویت
#روایت_امام_حسن علیه السلام