🛑 #اختصاصی_کرونا اختصاصی,حتما_بخوانید اینجا #ایتالیا تا الان 528 مبتلا و 14 کشته داشته ، یک محله نزدیک شهر #میلان که محل آغاز شیوع #ویروس بوده #قرنطینه شده خوشبختانه هنوز به شهر و استان ما نرسیده, ولی مردم میترسن، در حال جمع‌آوری مواد غذایی برای قرنطینه احتمالی هستن. مواد ضدعفونی کننده و #ماسک هم #اصلاً #گیر نمیاد، بعضی مغازه ها صبح زود میارن و همون اول کار مردم صف میکشند و همشو #میخرن! #تفاوتی که اینجا با ایران داره اینه که #شایعه_پراکنی و #سیاست_بازی در این باره بسیار کمه، نه اینکه نیست ولی اصلاً قابل #مقایسه با ایران نیست! میثم ، ایتالیا ، شهر پروجا ،#امروز ۸/۱۲/۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۴۵ ❌#ترور_رسانه_ای_غرب_وغربگراهابایدشکسته_شود #کرونا #مجلس_قوی #مجلس_انقلابی #مرگ_بر_آمریکا #انقلاب_امام_سالم_بود #انتخاب_غلط_فساد_آورد 🔰#درکانال میثاق همه چیز را #شفاف ببینید👇 #میثاق_در_نرم_افزار_eitaa 🇮🇷 🆔https://eitaa.com/mesagh

✨﷽✨ #شایعه_پراکنی .... ✍زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند. شخصی که برایش شایعه ساخته بود به شدت از این کار صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و... ✿ سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرد بلکه بتواند این کار خود را جبران کند.حکیم به او گفت: «به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.» آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد. فردای آن روز حکیم به او گفت: حالا برو و آن پرها را برای من بیاور. آن زن رفت ولی ۴ تا پر بیشتر پیدا نکرد. ❗️ مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است. پس بهتر است از شایعه سازی دست برداری. 📚مجموعه شهرحکایات

✨﷽✨ #شایعه_پراکنی .... ✍زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند. شخصی که برایش شایعه ساخته بود به شدت از این کار صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و... ✿ سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرد بلکه بتواند این کار خود را جبران کند.حکیم به او گفت: «به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.» آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد. فردای آن روز حکیم به او گفت: حالا برو و آن پرها را برای من بیاور. آن زن رفت ولی ۴ تا پر بیشتر پیدا نکرد. ❗️ مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است. پس بهتر است از شایعه سازی دست برداری. 📚مجموعه شهرحکایات ‌‌‌‌