eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
182.5هزار عکس
163هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
🇮🇷هوالعزیزالجبّار🇮🇷 امام خمینی راحل: هواستان راجمع کنید نکند یک مرتبه متوجه شوید که انجمن حجّتیه ای ها همه چیزتان را نابود کرده اند[۱] انتظار بذر انقلاب - نفاق علمی و عملی انجمن حجّتیه حسین تاجری که یکی از استادان انجمن حجتیّه است، در ماه‌های اولیّه‌ی پیروزی انقلاب اسلامی در تابستان ۱۳۵۸کتابی با عنوان انتظار، بذر انقلاب!!!! نوشت که رگه‌های فکری انجمن حجتیّه به وضوح در آن مشهود است، هرچند او تلاش کرده بود تا فضای کلّی کتابش با جوّ انقلابی آن روزگار هماهنگ باشد، امّا نتوانسته بود خطّ فکری انجمنی‌اش را در پوشش انقلابی‌گری پنهان کند، وی در پیش‌گفتار این کتاب به آموختن این تفکرّات از استادش شیخ محمود حلبی اعتراف کرده و می‌گوید: دور از مروّت و انصاف می‌دانم اگر یادآور نشوم که آن‌چه از حقایق و دقایق این نوشته آمده، از بارش فضل و دانش استادی گران‌پایه در معارف راستین اسلامی پدیدار گشته که البته در قیاس آن اقیانوس، قطره‌ای بیش نمی‌باشد و چون جنابش این‌گونه ستایش‌ها و نام بردن‌ها را خوش ندارد، به تنها لقبی که -به جای دیگر القاب پرلاف و گزاف این روزگار بر خویش می‌پسندد یعنی از ایشان یاد می‌کنم. خدایش از هرآسیب نگهدارد[۲] در این بخش تاجری کنایه وار به لقب بنیان گذار جمهوری اسلامی منتقد می شود و با بکار بردن جمله القاب پرلاف و گزاف این روزگار سعی بر کم رنگ کردن لقب امام برای رهبر کبیر انقلاب اسلامی می شود، امّا برای کسانی که با انجمن آشنایی بیشتری داشته باشند، مسلّم و قطعی است که منظور وی از به کار بردن لقب شیخ محمود حلبی است و حکّ شدن این لقب بر سنگ مزارش نیز شاهدی بر این مدّعاست، در نتیجه با استناد به سخن نویسنده این کتاب، مطالب مطروح‌شده در آن را می‌توان از آموزه‌های حلبی و مبانی فکری انجمن به‌حساب آورد. طرد نظام‌های باطل و هماهنگی جهانی برای ظهور! حسین تاجری در فصل های ابتدائی این کتاب، مخالفت خود را با زیادشدن ظلم جهت ظهور ابراز می کند و با استناد به کتاب قیام و انقلاب مهدی شهیدمطهّری می‌نویسد: گفتیم که گروهی دانسته یا ندانسته این چشم‌ به‌ راهی را مایه‌ی رکود و عقب‌ماندگی وانمود کرده، می‌پندارند که شیعه باید از هر تلاش اصلاحی و هر کوشش انقلابی دست بشوید و در برابر زور و ستم، خاموشی و سکوت پیش گیرد و بسان مردگان زنده‌نما، در تابوت انتظار دراز کشد، دست روی دست نهد و به خواب دائمی فرو رود و اگر می‌خواهد که موعود جهانی زودتر از راه برسد، می‌باید به گسترش جور و فساد کمک کند تا گیتی پر از ستم و تباهی گردد و ظهور نزدیک شود! این، بدترین، نادرست‌ترین و گمراه‌کننده‌ترین مفهومی است که می‌توان به انتظار نسبت داد[۳] وی در ادامه صاحبان این تفکّر را دیوانه دانسته و می‌نویسد: چگونه می‌شود کسی که معتقد است امام زمان به هنگام ظهورش، فاسدان و فاجران و فاسقان را کیفری سخت و سهمگین می‌دهد، دست به فسق و فجور و فساد بیالاید و سپس چشم به‌راه رسیدن رستاخیز مهدی و چشیدن کیفر دردناک کردار زشت خویش باشد! چنین آدمی‌زادی را فقط در تیمارستان توان یافت[۴] پی نوشت: [۱] - صحیفه امام، ج۲۱، ص۶۱۳ [۲] - انتظار، بذر انقلاب، حسین تاجری، انتشارات بدر و کوکب، ص۱۹ [۳] - همان، ص۳۵ [۴] - همان، ص۳۷ -----------------------------❀○❀-------------------------- 🔸️
هدایت شده از 
🇮🇷هوالعزیزالجبّار🇮🇷 امام خمینی راحل: هواستان راجمع کنید نکند یک مرتبه متوجه شوید که انجمن حجّتیه ای ها همه چیزتان را نابود کرده اند[۱] عیان شدن انحراف و التقاط انجمن حجّتیه در کتاب انتظار، بذر انقلاب حسین تاجری که در ابتدای کتاب انتظار، در انقلاب، معتقد به تلاش اصلاحی، کوشش انقلابی، طرد نظام‌های باطل، بسیج همه نیروها، ایجاد هماهنگی با ظهور در سراسر جهان و عدم سکوت و خاموشی در برابر زور و ستم بود در فصلی با عنوان در کمین‌گاه صبر با تغییر موضعی عجیب، خط فکری  اصلی انجمن حجتیّه را آشکار می کند و می گوید: رزم‌ آوران این نبرد طولانی انتظار، منتظران حقیقی هستند که پیوسته بیدار و هشیار در درون کمین‌گاه صبر، پشت سنگر تقیّه و زیر پوشش کتمان و سکوت، به پیکار مقدّس خویش ادامه می‌دهند[۲] وی عملا در این بخش می گوید که اقدامات انجمن حجتیه در زمان غیبت تقیه است! وی در ادامه برای توجیه عبارت زیر پوشش کتمان و سکوت، آن را به رزمی تدافعی و جنگی پارتیزانی تشبیه می کند و می‌نویسد : لازمه‌ی پیروزی در چنین رزمی، غافل‌ماندن دشمن، مستوربودن سنگر و مخفی‌گشتن پیکارگر می‌باشد بنا به روایات ما، این منظور در سایه‌ی تقیّه بدست می‌آید[۳] آنچه که محرز است نبرد انجمن حجّتیه با رژیم پهلوی نیز با همین تفکر بوده است؛ نه سنگرش مشخص است و نه پیکار و پیکارگرانش! شاید به همین دلیل بود که پس از پیروزی انقلاب، وقتی مدّعی مخالفت و مبارزه با شاه شدند، همگان تعجّب کردند و گفتند ما نه تنها مبارزه‌ای از شما ندیدیم، بلکه از فروردین ۱۳۴۲ که امام، تقیّه را رسماً حرام اعلام کرد [۴] تا تیر ۱۳۵۷ که جشن‌ها را تحریم نمود [۵] و حتّی تا پایان عمر رژیم پهلوی، یک اعلامیه هم از جانب انجمن حجتیه دیده نشد چه رسد به جنگ‌های پارتیزانی! سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا حقیقتاً با این شیوه می توان نظام‌های باطل را طرد کرد و هماهنگی با ظهور در سراسر جهان ایجاد کرد؟ آیا درست است که خون های ریخته شده در راه مبارزه را هدر بدانیم؟ حسین تاجری در ادامه رویکرد انجمن حجّتیه در مورد این دیدگاه که خون های ریخته شده در راه مبارزه هدر رفته است آَشکار می کند و می نویسد: در روزگار غیبت، ستیز و نبرد انسان منتظر، کمتر آشکار و رودررو است، زیرا که باید نیروها و سلاح‌ها و امکانات و تجهیزات را برای آن "جنگ بزرگ” نگه دارد[۶] چون لازمه‌ی ظهور، مهیّا شدن گروه بسیاری از شیرمردان پارسا و کارآزموده که اوصافشان پیشتر گفته شد برای یاری و نصرت حضرت مهدی است، پس ملّت شیعه باید بیش از هرچیز و پیش از هرکار، به فراهم‌ساختن این جنگاوران پاک و دلاور همّت گمارد و برای تربیت آنان تلاش و کوشش نماید و به هیچ بهانه نباید نیروی آنان را هدر دهد و تلف کند[۷] شیخ محمود حلبی که خون شهدای انقلاب را هدر رفته می دانست، همچنین سران انجمن حجّتیه با حضور در جبهه‌ها مخالف بودند و این جنگ را شیعه‌کشی دانسته و حتّی برخی از آنان هنگام تشییع شهدا می‌گفتند: باز لاشه آوردند! و امروز نیز بی‌شرمانه‌تر از دیروز بر خانواده‌های شهدا زخم زبان زده و می‌گویند نتیجه‌ی خون‌ها چه شد؟ این تفکر آنقدر خطرناک است که امام خمینی رحمت الله در پیام جام زهر به آن اشاره می کنند، وی می گویند: در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مسئله را مطرح نمایند که ثمره خون‌ها و شهادت‌ها و ایثارها چه شد؟ این‌ها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفه شهادت بی‌خبرند و نمی‌دانند کسی که فقط برای رضای خدا به جهاد رفته و سر در طبق اخلاص و بندگی نهاده است، حوادث زمان به جاودانگی و بقاء و جایگاه رفیع آن لطمه‌ای وارد نمی‌سازد و ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدان مان فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. مسلّم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است و خدا می‌داند که راه و رسم شهادت کورشدنی نیست، و این ملّت‌ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمودو بدا به حال آنانی که در این قافله نبودند! بدا به حال آن‌هایی که از کنار این معرکه بزرگ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تا به حال، ساکت و بی‌تفاوت و یا انتقادکننده و پرخاشگر گذشتند! آری، دیروز روز امتحان الهی بود که گذشت و فردا امتحان دیگری است که پیش می‌آید و همه ما نیز روز محاسبه بزرگتری را در پیش رو داریم. پی نوشت در رپیلای👇 -----------------------------❀○❀-------------------------- 🔸️🔸️