🔰پیوست 2 لایو عدالت و مصلحت در سیره امیر المومنین(ع)
❓مصلحتی که می تواند "موقتا" یک حق و عدلی را تعطیل کند کدام است؟!
1️⃣اولا اصل بر عدم تاخیر است:
امیر المومنین در نامه 50 نهج البلاغه:"آگاه باشید حق شما بر من این است که...وحقی را که از آن شماست از موردش تاخیر نیاندازم وتا آن را به انجام نرسانم باز نایستم وهمه شما نزد من درباره حق مساوی باشید. وهرگاه چنین کردم نعمت خدا برشما تثبیت شده برشما لازم می شود از من اطاعت کنید واز دستورم تخلف نکنیدودر انجام کاری که به صلاح شماست کوتاهی نورزیدوبرای رسیدن به حق در امواج سختی ها فرو روید..."
2️⃣ثانیا مصلحت معارض باید اهم باشد و چاره دیگری هم نباشد.
در خطبه 168 نهج البلاغه از تاخیر خود در باره حق عثمان(قصاص قاتلین) می گوید:"...اگر خوانخواهی عثمان تحقق پذیرد مردم سه دسته می باشند: دسته ای با شما هم رای هستند و گروهی با شما مخالفند وجمعی نه موافقند ونه مخالف . پس شکیبائی کنید تا مردم آرام شوند و دلها از تب وتاب بیفتد و حقوق از دست رفته به آسانی گرفته شود..."
⬅️توضیح:حکومت برای کف و سقفی تشکیل می شود: کف آن رفع هرج و مرج است که فرمود امیر فاسق هم از هرج ومرج مدام بهتر است/سقف آن هم اقامه قسط و عدل اجتماعی است.
حالا اگر در روز اول این حکومت بعد از شورش و هرج و مرجی که 4ماه خانه عثمان محاصره و کشته شده است یکباره سراغ انتقام برود آن هرج ومرج ادامه می یابد و کف حکومت هم تامین نمی شود. تاخیر برای استقرار یافتن حکومت وبعد سراغ استیفای این حقوق رفتن حکم عقل است.
این مثال در روزهای اول بیعت اتفاق افتاده و قابل سریان بر یک حکومت مستقر نیست الا همان هرج ومرج گسترده ثابت شود.
3️⃣نمونه های دیگر را در روایت کافی(پیوست 1)ملاحظه کنید که می فرماید:"اگر بخواهم مردم را به ترک آنها(25 بدعت شمارش شده)وادارم وبجای اصلی آنها برگردانم و به همان ترتیب که در زمان رسول خدا(ص)بود مقرر دارم لشکر از دور من پراکنده شوند تا جز خودم تک وتنها بجای نمانم ویا اندکی از شیعیان من ..." وهم فرمود:"اذاً لتفرقوا عنی: در اینصورت(اجرای این 25مورد)مردم از دورم پراکنده می شدند".
⬅️تدریج در اجرا با پیگیری مدام هم کاملا عقلائی است. آن مصلحت مزاحم تحقق فوری آن حقوق و عدالتها پراکندگی #عامه_مردم و زوال حکومت است نه رنجش خواص و کانونهای خاص! سریان این مصلحت به جای که بخلاف خواست عمومی عدالتی اجرا نمی شود درست نمی باشد.
☑️ @m_ghanbarian