eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.6هزار عکس
167.7هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️ آغاز - اطلاعاتی علیه انقلاب اسلامی 🔶دموکرات ها برای استفاده از روش های نرم، پیچیده و اطلاعاتی معروف‌اند. نمونه آن فتنه‌های نرم ، برخی فارسی زبانان مزدور در حوزه‌های نرم و اطلاعاتی امنیتی نظیر اعضای شبکه‌های امنیتی نایاک و پایا(تریتا پارسی، هومن مجد، سحر نوروز زاده، لیلی صرافان، جیسون رضائیان و...)، و... بوده است. متاسفانه اکثر بندهای آن در کشور توسط جریان نفوذ و تحریف اجرا شده است و بخشی از شرایط امروز کشور متاثر از اجرای این سندها است. 🔺با روی کار آمدن بایدن، جریان مومن انقلابی باید در مباحث در حوزه‌های شناختی و نرم فعال شده و دستگاه‌های امنیتی بر روی عناصر نفوذی داخلی و خارجی با حساسیت بیشتری عمل کنند. ⭕️آیا به عنوان یکی از مراکز مهم علوم انسانی اسلامی تولید علم و دانش، آز ظرفیت طلاب، و علما در تقابل با جریان نفوذ و هجمه‌ی نرم دشمنان استفاده کرده است؟! آیا برگزاری دروس طهارت و نجاست با این حجم زیاد، توان تقابل با جنگ همه جانبه ی دشمن، در این راستا را دارد؟! https://eitaa.com/mesagh
🖊پیام مکتوب آیت الله العظمی سبحانی در بزرگداشت مجتهد شهید ▪️ اکنون ۴۳ سال از داغ درگذشت شهادت‌گونه آیت‌الله حاج‌آقا سید مصطفی خمینی(اعلی الله مقامه الشریف) می‌گذرد. این دانشمند فرزانه، ستاره فروزانی بود که به سرعت در آسمان علم، اخلاق و مبارزه درخشید اگر چه متاسفانه بسیار زود نیز غروب کرد. ▫️من در سال ۱۳۲۵ ه.ش پس از اتمام دروس مقدماتی در ، برای اشتغال به به قم آمدم و به نیز مشغول بودم. در خلال تدریس‌های عمومی، این افتخار را داشتم تا به صورت خصوصی و به مدت دو سال، دروس مقدمات از قبیل ادبیات یعنی ، بخش‌هایی از ، و قسمت اعظم و همچنین ابوابی از کتاب لمعه را به ایشان تدریس کنم. ▪️ در کنار ، چیزی است که به ندرت در میان اشخاص خوش‌فهم و خوش‌فکر یافت می‌شود اما (ره) واجد هر دو بود و از همین رو به توصیه بنده را از حفظ داشت و هر زمان که مطالبی از زندگی علما نقل می‌کردم علاقمند بود تا آن بخش را از کتاب حفظ کند. زمانی که دروس معقول را آغاز کرد نیز به حفظ اشعار منظومه پراخت و این‌ها نشان از آن داشت که در کنار عمق فکری و ذکاوت، او از حافظه‌ای قوی نیز بهره‌مند بود. ▫️بنده از دوران جوانی، سالیان درازی را با وی محشور بوده و توفیق خدمت‌گزاری به او را داشتم. تفکر، بیش‌ترین چیزی بود که وی به آن علاقه داشت و اوقات خود را نیز بیش‌تر به آن می‌گذراند. این ویژگی از دوران نوجوانی و سنینی هم‌چون ۱۷ سالگی در وجود او متبلور بود. او از فکری زاینده برخوردار بود و می‌توانست زمانی طولانی در اطراف یک موضوع بحث کرده و آن را به صورت ممتد بسط دهد؛ همین باعث شده بود تا در ، او را به عنوان یک فرد بحّاث بشناسند. چنین فرزانه‌ای، اسوه‌ای مطلوب برای طلاب جوان می‌باشد. ▪️او یک شخصیت علمیِ شناخته شده در حوزه‌ علمیه قم مقدسه و بعدا به حساب می‌آمد و از این گذشته، فرزند حضرت امام(ره) نیز بود اما با این حال در برابر افرادی که آن‌ها را به نحوی صاحب حق بر خود می‌دانست، تواضعی فوق‌العاده داشت. زمانی در بهار سال ۱۳۵۶ به عمره مشرف شده و ایشان را در آنجا ملاقات کردم. از آنجایی که در دروس مقدمات، چندی در خدمت ایشان بودم، احترام و محبت فوق‌العاده‌ای به بنده ابراز داشت به حدی که موجب تعجب دیگران شده بود. ▫️آثار علمی چاپ شده از وی، خود گواه عظمت، ذکاوت فکری و ذوق او در مسائل فقهی، اصولی و فلسفی می‌باشد. او در اواخر عمر شریفش، به بُعد دیگری نیز علاقه‌مند شده بود که حتی بنده نیز از آن مطّلع نبودم. طبیعی بود که وی نسبت به و و همچنین نظر به این‌که فرزند حضرت امام(ره) بود، نسبت به فلسفه علاقه‌مند باشد اما او به تفسیر کتاب‌الله نیز گرایش پیدا کرده بود تا از آن هم بهره گیرد. اثر تفسیری وی نشان می‌دهد که وی بیش از هر چیزی به منظر فلسفی و عارفانه از کتاب‌الله متمایل بود هم‌چنان‌که تفسیر ارزشمند حضرت امام(ره) در اوایل انقلاب چنین بود هرچند متاسفانه ادامه نیافت. چنین نگاهی به تفسیر قرآن، بسیار مکتوم و حداقل کم‌یاب بود. استفاده‌های حضرت امام(ره) از آیات قرآن، جز به مدد ذوق خاص ایشان میسر نبود و بحمدالله فرزند ایشان نیز از نظر فقه، اصول، فلسفه و تفسیر نمایانگر شخصیت علمی پدر بود. ▪️در هر صورت خداوند منّان، این گونه مصلحت دید که این فرزند فرزانه را در زمان حیات پدر، از او بگیرد. هرچند بنده در هنگام فوت حاج آقا مصطفی در نجف نبودم اما شنیدم که دیده نشد حضرت امام(ره) در داغ فرزند عزیز خود گریه کرده و یا عکس‌العمل زیادی نشان دهند هرچند ممکن است در خفا اشک ریخته باشند. ▫️بسیار جالب است که بنده از حضرت امام(ره) ماجرایی را شنیدم که به نوعی در فوت حاج‌آقا مصطفی در مورد شخص ایشان به وقوع پیوست. امام(ره) به نقل از استاد بزرگوار خود (ره) و ایشان به نقل از پدرشان که شاگرد (ره) بودند فرمودند فرزند فاضل و دانشمند ایشان در جوانی به رحمت خدا رفت اما صاحب جواهر، شب‌هنگام در کنار جنازه فرزند عزیز خود مقداری قرآن خواند و همان‌جا به کار علمیِ همیشگی خود نیز پرداخت. این، بدان معنا نبود که قلب ایشان داغدار نبود بلکه او راضی به قضای الهی بود. هم‌چنانکه پیامبر اکرم(ص) در فوت نوزاد دلبندش ابراهیم که در آغوش وی جان داد، فرمودند چشم‌ها اشک می‌ریزد و قلب داغدار است اما در عین حال به آنچه خداوند تقدیر نموده، راضی می‌باشند. سلام الله علی الإمام حینما وُلِد و حینما مات و حینما یُبعث حیّاً و سلام الله علی وَلدِه حینما وُلِد و حینما استشهد و حینما یُبعث حیّاً‏....(١آبان١٣٩٩)
⭕️ این یک جنون ساختاری است! 🔹 و در حوزه زمین و مسکن، باعث شده هیولایی از سرمایه‌داری مستغلاتی سربرآورد که به راحتی شهر و مردم را می‌بلعد. این یک جنون ساختاری است. 🔸 وضعیتی که به نفع مستأجران، مالکان خُرد و در نهایت حاکمیت و دین و جامعه نیست، و تنها به سود نوفئودال‌های است. 🔹 اجاره خانه‌ای که سال گذشته ۹۰ میلیون، ۵۰۰ هزار تومان بوده، الان دوباره شده ۱۰۰ میلیون، ۲ و ۵۰۰. 🔸 این وضعیت دیگر از منطق عبور کرده و به جنون رسیده. این وضعیت به نفع هیچ کس نیست. نه مستأجر، نه صاحبخانه (البته اگر منصف باشد یا خودش هم مستأجر باشد). 🔹 تعجب و تأسف‌آور آن‌که این سرمایه‌داری مستغلاتی در جامعه‌ای به وجود آمده که مدعی نظام‌سازی و جامعه‌سازی مبتنی بر است. در حالی که مالکیت زمین از ضد انباشت‌ترین بخش‌های فقه موجود ماست: آن‌جا که فقهای بزرگ با صراحت استدلال می‌کنند زمین ملکیت ندارد و تنها «حق اولویت» مطرح است. 🔸 شگفت‌آورتر آنکه میزان افزایش مالیات بر ثروت و مستغلات در بودجه ۱۴۰۱، ۴ همت و بر مصرف مردم، ۱۷۰ همت است! 🔹 منطق اقتصادی می‌گوید محاسبات و محدودیت‌هایی وجود دارد، اما مگر برآمدن این محصول کدام منطق است؟ 🔺 آیا نباید در کنار منطق اقتصادی، به منطق اجتماعی هم بیاندیشیم؟ 🖊 مجتبی
💎 طرح نامه فقه سیاسی + دانلود PDF 🌐 AEOS.IR/post/23 متن کامل ♦️ در طرح نامۀ حاضر سعی شده است محورهایی که نشان دهندۀ گستره و قلمرو فقه سیاسی است بر شمرده شوند. جایگاه فقه سیاسی در منظومه و مجموعه دانش‌های سیاسی، مبادی، مبانی و منابع فقه سیاسی، تاریخ فقه سیاسی، روش شناسی فقه سیاسی، چالش‌های فقه سیاسی، وضعیت کنونی فقه سیاسی، مکاتب و ادوار فقه سیاسی، مسائل فقه سیاسی، جامعه شناسی فقه سیاسی، موانع و الزامات گسترش فقه سیاسی و بایسته‌های پژوهشی در این حوزه به عنوان مهم‌ترین محورهای شایسته طرح در درس فقه سیاسی پیشنهاد شده است. #️⃣
هدایت شده از mesaghمیثاق
🖊پیام مکتوب آیت الله العظمی سبحانی در بزرگداشت مجتهد شهید ▪️ اکنون ۴۳ سال از داغ درگذشت شهادت‌گونه آیت‌الله حاج‌آقا سید مصطفی خمینی(اعلی الله مقامه الشریف) می‌گذرد. این دانشمند فرزانه، ستاره فروزانی بود که به سرعت در آسمان علم، اخلاق و مبارزه درخشید اگر چه متاسفانه بسیار زود نیز غروب کرد. ▫️من در سال ۱۳۲۵ ه.ش پس از اتمام دروس مقدماتی در ، برای اشتغال به به قم آمدم و به نیز مشغول بودم. در خلال تدریس‌های عمومی، این افتخار را داشتم تا به صورت خصوصی و به مدت دو سال، دروس مقدمات از قبیل ادبیات یعنی ، بخش‌هایی از ، و قسمت اعظم و همچنین ابوابی از کتاب لمعه را به ایشان تدریس کنم. ▪️ در کنار ، چیزی است که به ندرت در میان اشخاص خوش‌فهم و خوش‌فکر یافت می‌شود اما (ره) واجد هر دو بود و از همین رو به توصیه بنده را از حفظ داشت و هر زمان که مطالبی از زندگی علما نقل می‌کردم علاقمند بود تا آن بخش را از کتاب حفظ کند. زمانی که دروس معقول را آغاز کرد نیز به حفظ اشعار منظومه پراخت و این‌ها نشان از آن داشت که در کنار عمق فکری و ذکاوت، او از حافظه‌ای قوی نیز بهره‌مند بود. ▫️بنده از دوران جوانی، سالیان درازی را با وی محشور بوده و توفیق خدمت‌گزاری به او را داشتم. تفکر، بیش‌ترین چیزی بود که وی به آن علاقه داشت و اوقات خود را نیز بیش‌تر به آن می‌گذراند. این ویژگی از دوران نوجوانی و سنینی هم‌چون ۱۷ سالگی در وجود او متبلور بود. او از فکری زاینده برخوردار بود و می‌توانست زمانی طولانی در اطراف یک موضوع بحث کرده و آن را به صورت ممتد بسط دهد؛ همین باعث شده بود تا در ، او را به عنوان یک فرد بحّاث بشناسند. چنین فرزانه‌ای، اسوه‌ای مطلوب برای طلاب جوان می‌باشد. ▪️او یک شخصیت علمیِ شناخته شده در حوزه‌ علمیه قم مقدسه و بعدا به حساب می‌آمد و از این گذشته، فرزند حضرت امام(ره) نیز بود اما با این حال در برابر افرادی که آن‌ها را به نحوی صاحب حق بر خود می‌دانست، تواضعی فوق‌العاده داشت. زمانی در بهار سال ۱۳۵۶ به عمره مشرف شده و ایشان را در آنجا ملاقات کردم. از آنجایی که در دروس مقدمات، چندی در خدمت ایشان بودم، احترام و محبت فوق‌العاده‌ای به بنده ابراز داشت به حدی که موجب تعجب دیگران شده بود. ▫️آثار علمی چاپ شده از وی، خود گواه عظمت، ذکاوت فکری و ذوق او در مسائل فقهی، اصولی و فلسفی می‌باشد. او در اواخر عمر شریفش، به بُعد دیگری نیز علاقه‌مند شده بود که حتی بنده نیز از آن مطّلع نبودم. طبیعی بود که وی نسبت به و و همچنین نظر به این‌که فرزند حضرت امام(ره) بود، نسبت به فلسفه علاقه‌مند باشد اما او به تفسیر کتاب‌الله نیز گرایش پیدا کرده بود تا از آن هم بهره گیرد. اثر تفسیری وی نشان می‌دهد که وی بیش از هر چیزی به منظر فلسفی و عارفانه از کتاب‌الله متمایل بود هم‌چنان‌که تفسیر ارزشمند حضرت امام(ره) در اوایل انقلاب چنین بود هرچند متاسفانه ادامه نیافت. چنین نگاهی به تفسیر قرآن، بسیار مکتوم و حداقل کم‌یاب بود. استفاده‌های حضرت امام(ره) از آیات قرآن، جز به مدد ذوق خاص ایشان میسر نبود و بحمدالله فرزند ایشان نیز از نظر فقه، اصول، فلسفه و تفسیر نمایانگر شخصیت علمی پدر بود. ▪️در هر صورت خداوند منّان، این گونه مصلحت دید که این فرزند فرزانه را در زمان حیات پدر، از او بگیرد. هرچند بنده در هنگام فوت حاج آقا مصطفی در نجف نبودم اما شنیدم که دیده نشد حضرت امام(ره) در داغ فرزند عزیز خود گریه کرده و یا عکس‌العمل زیادی نشان دهند هرچند ممکن است در خفا اشک ریخته باشند. ▫️بسیار جالب است که بنده از حضرت امام(ره) ماجرایی را شنیدم که به نوعی در فوت حاج‌آقا مصطفی در مورد شخص ایشان به وقوع پیوست. امام(ره) به نقل از استاد بزرگوار خود (ره) و ایشان به نقل از پدرشان که شاگرد (ره) بودند فرمودند فرزند فاضل و دانشمند ایشان در جوانی به رحمت خدا رفت اما صاحب جواهر، شب‌هنگام در کنار جنازه فرزند عزیز خود مقداری قرآن خواند و همان‌جا به کار علمیِ همیشگی خود نیز پرداخت. این، بدان معنا نبود که قلب ایشان داغدار نبود بلکه او راضی به قضای الهی بود. هم‌چنانکه پیامبر اکرم(ص) در فوت نوزاد دلبندش ابراهیم که در آغوش وی جان داد، فرمودند چشم‌ها اشک می‌ریزد و قلب داغدار است اما در عین حال به آنچه خداوند تقدیر نموده، راضی می‌باشند. سلام الله علی الإمام حینما وُلِد و حینما مات و حینما یُبعث حیّاً و سلام الله علی وَلدِه حینما وُلِد و حینما استشهد و حینما یُبعث حیّاً‏....(١آبان١٣٩٩) 🔻 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
هدایت شده از mesaghمیثاق
مقاله (از طرف یک روحانی) بسم الله الرحمن الرحیم آیت الله فرموده اند: به خاطر ها، نگوییم بدون عبا و قبا به خیابان برویم، فرض کنید یک اهانتی هم به ما بشود، ؟ 🔸بله چه اشکالی دارد؟ همین یک کلمه ی «چه اشکال دارد؟» از شما آقازاده هایی که نسلا بعد نسل در حوزه به عرش رسیده اید؛ شمایی که نه خودتان و نه مردم یادشان نمی آید به صورت عادی در خیابان قدم زده باشید یا حتی برای خرید کوچکترین مایحتاج‌تان بیرون آمده باشید، شمایی که وقتی متولد می شوید اسمتان محمد، حسن یا حسین نیست از همان اول محمد آقا، یا حسین آقا زاییده می شوید؛ ما را به این رسانده! می شود ده ها نمونه برای این «چه اشکال دارد» های شماها ذکر کنم که باعث بدبختی ما شده است اما فقط یکی را می گویم. ♦️چه اشکال دارد طلبه کمی در فشار اقتصادی زندگی کند، البته منظورشان از «کمی»، با ماهی نهایتا دو‌ میلیون و پانصد هزار تومان، آن هم با اجبار به گذاشتن است و الا که باید با همان یک و هفتصد، هشتصد تومان بسوزی و بسازی! 🔸وقتی بیچاره این طلبه ای که در نظام مرجعیت پروری و آقازاده پروری قرار ندارد، می کند و‌ می گوید: بخدا پیش زن و‌بچه ام می کشم، نمی توانم حداقلی ها را تامین کنم، اصلا برای شما که اینقدر مثلا مهم است، بابا نمی توانم فقه بخوانم؛ مسئول مربوطه را ( آن هم وقتی حقوق چند ده میلیونی ماهیانه اش در حسابش جا خوش کرده است ( البته با لحاظ مدرک دکتری نه با لحاظ مدارک حوزه) را مامور میکنند که با لبخندی زیبا بیاید و به رسانه ها بگوید: اینکه نیست، این شهریه است و است. بماند که البته بعدا یواشکی در دفاترشان می گویند اگر کسی بیش از ۴۰۰ یا بعضا ۷۰۰ هزار تومن درآمد ماهیانه دارد، است همین شهریه چند هزار تومانی را بگیرید. 🔷 اینجا آن مرز فروپاشی طلبه است، با منیه المرید و ژست های کذایی عالمانه به مغز پاک و روح صافش سالها فرو‌ کردند، ارزشت به عالم شدن است و حالا اینگونه او را رها می کنند: معاشش دچار مشکل است... مدرکش اعتبارندارد.... هویت صنفی اش در جامعه با عمامه پرانی هتک می شود... اعتبار و‌شخصیتش پیش خانواده و بچه هاش له می شود... و البته به قول آقایان : « ؟ » اصلا به درک! 🛑📢 🔰🔰🔰 👈این جمع خواهد شد ... بدون شک..❗️ 🛑📢 ❗️ 👈❗️ 👈 👈 🛑📢 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
علامه : 🔸 برخی از عبارات نهج البلاغه به مراتب از "لا تنقض الیقین بالشک" سنگین تر است. لاتنقض الیقین بالشک را یک طلبه بعد ۸ سال با استاد استصحاب برایش روشن می شود. ولی "کل قایم فی سواه معلول" را یک طلبه درس خارج خوان نمی تواند ترجمه کند تا چه رسد به شرح. 🔸 ما درس خوان زیاد داریم ولی عالم ربانی نه. چون درس هایی که می خوانیم مال چه کنیم و چه نکنیم است ولی علومی که در مورد جهان شناسی و انسان شناسی و رابطه انسان با جهان است نمی خوانیم.  این ها در و نیست این ها در قرآن و نهج البلاغه است. 🔸 موعظه با اخلاق فرق دارد. سخنرانی و موعظه، علم نیست. ، علم است علم فلسفی است. اخلاق یعنی عقل نظری را بدانی و مراتب آن و زیرمجموعه آن را بدانی. تجرد روح و نفس و مراتب آن (عقل و وهم و خیال) را اثبات کنی. عقل عملی و زیرمجموعه آن را بدانی. تفاوت عقل نظری (بخش اندیشه و جزم) و عملی عملی (بخش انگیزه و عزم و اراده) را بدانی. 🔸 مومن آبرویش مال خودش نیست. مال خداست. می شود اولیا دم از قاتل فرزند خود بگذرند اما مساله ی آبرو مال خود ما نیست مال خداست و امانت خداست. مومن در مساله آبرو امین الله است. آدم نباید حرفی بزند تا دیگران بخندند. این ذلت است. امام علی علیه السلام به فرزندش می فرماید: مبادا در جمع کاری کنی یا حرفی بزنی که دیگران بخندند. این کار تو را کوچک می کند. 🌿 فرازهایی از جلسه اخلاق 🌎 با_انتشار_مطالب_از_ما_حمایت_کنید
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴از «فقه جامعه‌زده» تا «فقه جامعه‌پرداز» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹یکی از مدرسان فقه در حوزه علمیه گفته است: «اگر به هر دلیلی، ولو سوگمندانهْ ناموجه، نهی از منکر نه تنها پیشگیری نکند بلکه عوارض دیگری ایجاد کند؛ مثل اینکه عده‌ای را روی دنده لج بیندازد یا احساس کنند که باید مخالفت کنند، لذا خود این حرکت باعث ترویج عدم حجاب و برهنگی شود، اینجا جایی است که فقهای ما می‌فرمایند ما دیگر نهی از منکر نداریم.» 🔻گوینده این جمله، آگاهانه یا ناآگاهانه، و خواسته یا ناخواسته، به شکلی واضح تفاوت و «جامعه‌زده»، «منفعل»، «پیرو» و «عرف‌زده» را با فقه و فقیه «جامعه‌پرداز»، «فعال»، «پیش‌رو» و «عرف‌ساز» ابراز کرده است. جمله فوق ‌الذکر در واقع، باور کسانی است که می‌کوشند با عینک فقه فردگرا و غیراجتماعی، وظایف اجتماعی و فرهنگی پیروان فقه ساختارساز و انقلابی را بیان کنند! با قبول چنین عینکی، وظیفه فقه و فقیهان و بالتبع جامعه مقلدان، سکوت در برابر منکرات نهادینه و فساد‌های سیستمی خواهد بود! به تعبیر دیگر زبان حال و قال چنین افرادی در مواجهه با منکرات جامعه‌پسند یا عرف‌پسند آن است که باید تسلیم «جامعه منکراتی» شد! در کف شیر نر خون‌خواره‌ای غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای و عجیب این است که چنین رخوت و بی‌تحرکی و خمودی و سکوتی را وظیفه‌ای شرعی و الهی نیز می‌دانند! احتمالاً فعالیت‌های پیامبران در مواجهه با طاغوت‌های زمان و ناهنجاری‌های فرهنگی نهادینه‌شده زمان خود را رفتاری نامشروع و مخالف فقه اسلامی می‌پندارند! 🔻این در حالی است که اساساً انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی، محصول «فقه جامعه‌ساز» و «ساختارساز» (ره) بود. و الا فقه «فردگرا»، «منفعل» و «انزواطلبی» که نمود آن را در جمله فوق‌الذکر می‌بینیم نه تنها با انقلاب اجتماعی و سیاسی میانه‌ای ندارد؛ که هیچ نقشی در فرهنگ‌سازی و جامعه‌پردازی هم برای فقه و فقیهان و جامعه مقلدان قائل نیست! اصولاً بر اساس چنان نگاهی مبارزه امام خمینی با حکومت دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی و حرکت او در جهت براندازی رژیم فاسد پهلوی و تغییر فرهنگ عمومی، مبارزه‌ای مشروع و فقه‌پسند نبوده است! نیازی به توضیح ندارد که چنین فقهی و چنین نگاهی به فقه و فقاهت، هیچ تناسبی با سبک و سیره تبلیغی پیامبران ندارد. چنین فقهی تناسبی با اسلام و احکام و ارزش‌های اسلامی و الهی ندارد. چنین فقهی هرگر فقه اسلامی و قرآنی نیست. کجای قرآن ما را دعوت به سکوت در برابر منکرات نهادینه‌شده یا منکرات جامعه‌پسند می‌کند؟ کدامیک از پیامبران الهی در برابر چنین منکراتی سکوت کردند. مگر غیر از این است که لیک دعوت واردست از کردگار با قبول و ناقبول او را چه کار نوح نهصد سال دعوت می‌نمود دم به دم انکار قومش می‌فزود هیچ از گفتن عنان واپس کشید هیچ اندر غار خاموشی خزید اگر حضرت نوح هم پیرو چنین فقهی بود که نیازی به آن همه دعوت و آن همه مجاهدت در مبارزه با منکرات و ناهنجاری‌های اجتماعی قوم خود نداشت. اگر حضرت لوط هم از چنین فقهی تبعیت می‌کرد که در مقابل رفتارهای ناهجنار قوم خود قیام نمی‌کرد و همینطور حضرت ابراهیم و موسی و عیسی و خاتم الانبیاء علیهم صلوات المصلین.