هدایت شده از mesaghمیثاق
صفحه اندیشه روزنامه قدس-9آذرماه.pdf
حجم:
341.4K
🔰 روایت استاد عبدالحسین خسروپناه از جلسات گفتوگوی #شهید_فخری_زاده درباره #فیزیک و #فلسفه_اسلامی
⭕️ حتماً باید شهید بشوم تا حرفم را باورکنید!
@mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
اصلی-خسروپناه و فخری زاده.docx
حجم:
19.7K
🔰 روایت استاد عبدالحسین خسروپناه از جلسات گفتوگوی #شهید_فخری_زاده درباره #فیزیک و #فلسفه_اسلامی
⭕️ حتماً باید شهید بشوم تا حرفم را باورکنید!
@mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
• تشکیل دولت اسلامی با اسلامی سازی علوم انسانی
_ رسیدن به تمدن نوین اسلام مستلزم تشکیل دولت اسلامی است.
_ هر دولتی حداقل پنج رکن آموزش، اقتصاد، فرهنگ، سیاست، امینت را داراست.
_ هر یک از این ارکان دولت ساز در حوزه تئوری خروجی علوم اجتماعی است.
_ علوم اجتماعی بر اساس هر منبع و متدی شکل گرفته باشد نظام اجتماعی که منتج میشود از همان جنس است.
_ تا زمانی که علوم اجتماعی مبتنی بر فلسفه اسلامی و منابع دینی ساخته نشود نمیتوان دولت اسلامی را حتی در حوزه تئوری شکل داد.
_ تولید علوم انسانی مستلزم جریان ساز شدن علوم عقلی و احیا سنت #فلسفه_اسلامی است.
_ حوزه علمیه به عنوان مهد و نهاد علوم دینی تا زمانی که بهای کافی به فقه اکبر یا فلسفه اسلامی ندهد تغییر و تحول اجتماعی انقلاب ممکن نخواهد بود
_ تحول اجتماعی به صرف کار فردی و مقاله نویسی ممکن نیست و کار تشکیلاتی لازمه جریان سازی در عرصه علوم دینی است.
🌎 با_انتشار_مطالب_از_ما_حمایت_کنید
هدایت شده از mesaghمیثاق
✍️ تأملاتی تاریخی و فلسفی در ضلالت تفکر مدرن با نظر به مواضع غنینژاد در مناظره با علیزاده (۲)
#فلسفه_اسلامی
اما به نقد روشی بر میگردم. طبق مبانی منطقی و معرفتشناختی فیلسوفان ارجمند سنت فلسفی و الهیاتی ما چون علامه طباطبایی این گزاره که «اقتصاد دولتی و دستوری یک شر مطلق است» به نحو پیشینی باطل است و القاء مکرر و مؤکد آن از طرف یک عالم علوم انسانی نشان از یک بیماری فکری خطرناک دارد!
توضیح این مختصر این که #فیلسوفان اسلامی با تقسیم ادراکات به حقیقی و اعتباری، منکر تعریف و حکم ذاتی برای جمیع امور اعتباری هستند. تعریف و حکم مخصوص مفاهیم حقیقی مثل انسان، گربه، کاج، تیتانیوم، کوروموزوم، ستاره و امثال اینها است که با توجه به مصادیق حقیقی خود تعریف و تعلیل میشوند، اما برای مفاهیم اعتباری همچون «دولت» و «آزادی» و «دستور» که مفاهیم انتزاعی هستند که بنا به نیازهای عینی و زمینههای اعتقادی، متغیر میشوند، چه طور میتوان ذات و ذاتیات در نظر گرفت؟! بر این اساس، این تصور که برای یک کلیِ اعتباری مثل «دولت» یا «دستور» میتوان ذات در نظر گرفت و بدتر، آن ذات را سراسر پلید و فاسد دانست، در نگاه منطقدانان و اهالی حکمت، حُکمی در غایت بلاهت و ضلالت است! سادهترین راه برای نقض احکام ذاتی و مطلق برای اعتباریات، یافتن مثالهای نقض از مصادیق مخالف آن حکم است. به راستی، علیزاده با ذکر مثالهای زیاد سعی میکرد همین ملازمهٔ تصوری غنینژاد بین اقتصاد «دستوری» و «فساد» را نقض کند، گرچه چنان که عرض شد برای دانشمندی که با اصول روشی، منطقی و معرفتشناختی آشنا باشد، بطلان این دست ادعاها به نحو پیشینی بدیهی است و حتی نیاز به مثال نقض ندارد!
اما آنچه مایهٔ مشخصاً وحشت یک حکیم است این است که در همین تمدن ظلمانی ذاتیات را برای حقایق نوعی (مثل انسان، زنانگی و مردانگی) انکار میکنند، اما این چنین بر ذات داشتن امور اعتباری تأکید میکنند! به راستی این میزان واژگونگی در فهم حقایق امور مایهٔ وحشت است! بدا به حال تمدنی که میگویند زن و مرد و نقشهای جنسی خصوصیت ذاتی انسان نیستند و لذا انواع ساختارشکنیهای اخلاقی و جنسی را مجاز میدانند، اما امور اعتباری و متغیر مثل دولت، #مالکیت، #آزادی و امثالهم را واجد ذات ثابت میداند و با استقراءهای بسیار ناقص یا نامعتبر ادعا میکنند که «دولت» سراسر شر است و «مالکیت» سراسر خیر یا برعکس!
بزرگان علم و اندیشه در سنت فکری ما همچون #ابنسینا و #ملاصدرا غور در مسائل علمی را بدون استحکام دانش منطق خطایی نابخشودنی میدانستند و علامه طباطبایی خلط بین حقیقت و اعتبار را سمی مهلک میدانستند که دامنگیر بسیاری از متفکران مدرن شده است. دیشب یک نمونه از این خطای نابخشودنی و سم مهلک را در گزافهگوییهای اقتصاددانی ۷۲ ساله که سالها سرمنشأ اشتباهات و تدلیسات شبهعلم اقتصاد متعارف بوده به عینه شاهد بودید!