هدایت شده از mesaghمیثاق
این ده سال، چون سه ده سال دگر!
روایتی متفاوت از کارنامه حوزه در عمل به مطالبات رهبری
[صفحه ۲ از ۳]
🔹اسلام به عنوان یک دین و مکتب واحد از اجزاء و اصول و فروع مختلفی در لایه های بنیادین ، ارزشی و عملی تشکیل شده است که از پیوند و ارتباط این اجزاء با یک دیگر در هر بعدی یک نظام شکل می گیرد و از پیوند و ارتباط این نظام ها به یکدیگر یک منظومه و روح واحد شکل میگیرد بنابراین این جزء پذیر بودن و قوام یافتن از نظام ها و ارکان مختلف به معنای گسست و عدم تأثیر و تأثر هر یک از این اجزاء مبانی بر یکدیگر نیست بلکه اساساً آن هنگام اسلام می تواند ادعای خاتمیت و کاملیت داشته باشد که همه ی اجزای آن انسان را در همه ی شئون زندگی دنیوی و اخروی به سمت هدف واحدی که برایش آفریده شده است رهنمون سازد و هر جزء جزء دیگر را ثابت و عمل به آن سبب تقویت در هر جزء دیگر شود و الا «لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا»(انبياء،22)
🔹بدیهی است هرگونه تغییر در این گزاره ها، نظام ها و منظومه سبب تغییر در کل ساختار، تأثیر و تأثر اجزا و در آخر آنچه که به عنوان خروجی و اسلام نهایی معرفی می شود خواهد شد. هرچه این تغییرات(اعم از حذف یا تحریف) بیشتر باشد فاصله این اسلام با اسلام ناب نبی مکرم و اهل بیت طاهرینش بیشتر است و هرچه در همه ابعاد نزدیک تر باشد این اسلام چون اسلام اولی ناب تر و اصیل تر است. بهترین شاهد برای درک درست این مهم رجوع به حوادث صدر اسلام است، آنجا که پس از رحلت نبی مکرم خواص و داعیان دین تنها یک گزاره، یک جزء و شاید یک اسم را تغییر دادند اما خروجی آن اسلامی شد که پوستینی واژگون بود بر تن امت اسلام. با مشاهده تاریخ اسلام به خوبی روشن می شود، حذف یک گزاره و تحریف یک بخش چه بلایی را بر سر امت اسلامی آورد که حوادث دهشتناک و ویران کننده، سراسر تاریخ آن را فراگرفته است.
🔹اسلامی که آمده بود انسان را به کمال دنیوی و اخروی برساند تبدیل به ابزاری در دست حاکمان و زورگویان شده بود تا امت اسلامی را نسل اندر نسل در بند هوس ها و مطامع دنیوی خود بکشاند هرچه فاصله از مبدأ اسلام بیشر می شد و زمان بیشتری سپری می گشت فاصله از #اسلام_ناب بیشتر می شد و بر عمق این #انحراف افزوده می گردید و به خوبی این حقیقت را ثابت می کرد که آن تغییر اولیه در یک بخش از اسلام به چه هرج و مرج اسفناکی تبدیل شده است تا سر حد آنکه با پیدایش یک نحله فکری ویا یک قدرت سیاسی می شد انتظار این مطلب را داشت که اسلامی هم متناسب آن تولید گردد.
🔹اسلام با تفسیر سلطانى، اسلام سرمايه دارى، اسلام مستكبرين، اسلام مرفهين بی درد، اسلام منافقين، اسلام راحت طلبان، اسلام فرصت طلبان، اسلام رحمانی، اسلام تشريفاتى، اسلام بی تفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زياده خواهى، اسلام بی تفاوت در مقابل دست اندازى به حقوق مظلومان، اسلام كمك به زورگويان و اقويا، اسلامى كه با همه ى اينها می سازد و البته دیگران هم با آنها می سازند؛ این ها تنها نمونه هایی هستند از اسلام هایی که در طول زمان به دست علل و عوامل مختلف ساخته و پرداخته شده اند.
🔹 در حقیقت دین الهی که به عنوان یک #منظومه_جامع و کامل آمده بود تا رهنمودی باشد برای حیات طیبه، به یک فهرست انتخابی تبدیل شده بود که هر کس و یا هر جریان فکری ای متناسب با روحیات، محیط تربیتی، مکتب فکری و یا وابستگی سیاسی و یا اقتصادی، گزینه هایی را انتخاب و گزینه هایی را حذف نماید، هرچند آن را که هم انتخاب می کرد و نگاه می داشت معلوم نبود تا چه حد با آن اسلام ناب فاصله دارد. البته همین اسلام حداقلی هم در دوران پیدایش دولت های استعماری در قرون اخیر، همچنان غیر قابل تحمل بود به حدی که دويست سال است دستگاههاى استعمارى سعى كرده اند تا اسلام به دست فراموشى سپرده شود. يكى از نخست وزيرهاى انگليس در جمع سياستمداران استعمارى دنيا اعلام كرده بود كه ما بايد اسلام را در كشورهاى اسلامى منزوى كنيم! قبل و بعد از آن نيز پولهاى گزافى خرج شد تا اسلام در درجهى اول از صحنهى زندگى، و در درجهى دوم از ذهن و عمل فردى انسانها خارج شود؛ چون می دانستند اين دين، بزرگترين مانع در راه چپاول قدرتهاى بزرگ و استكبارى است.
🔹این روند اسفناک ادامه داشت تا آنکه امام ما اسلام را دوباره زنده كرد و به ذهن و عمل انسانها و همچنین صحنهى سياسى جهان برگرداند. اولين كار بزرگ او، احياى اسلام بود. امام ما براى حيات دوبارهى اسلام، درست همان راهى را پيمود كه رسول معظم(صلّى الله عليه و آله و سلّم) پيموده بود؛ يعنى راه #انقلاب.
در انقلاب، اصل بر حركت است؛ حركتى هدفدار، سنجيده، پيوسته، خستگىناپذير و سرشار از ايمان و اخلاص.
https://eitaa.com/mesagh
ادامه👇