هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸
🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌
🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏
#پاداش_روزه_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت
به فضل الهی، با عنایت به نزدیک شدن به پایان ضیافت آسمانی رمضان الکریم، بحث بسیار مهمّ و متفاوتی در خصوص حقیقت روزه و پاداش صائم(روزه دار) ارائه خواهد شد! که امید داریم نور مباحث که همه از صدقه سری لطف و تفصل و جود اهل بیت علیهم السلام است قلب های مستعد همه عزیزان را به اوج مهمانی برساند.
فراموش نکنیم میزان بهره هر شخص از حقیقت عبادات و طاعت، به میزان علم او در ساحت معرفت به نورانیّت است! به فرمایش مولی علیه السلام چه بسا صائم از روزه داری جز گرسنگی و تشنگی نصیب دیگری نخواهد داشت!
ان شاء الله پس از تهیه و تدوین محتوای بحث، حضور محترم عزیزان در کانال ارسال خواهد شد که در آن به اسرار ناگفته یکی از توصیه های آیت الله فاطمی نیا رحمه الله علیه نیز اشاراتی خواهد شد، بحث بسیار کلیدی موثر در سیر و سلوک و صیرورت شاکله باطنی عزیزان خواهد داشت به برکت صلوات بر محمّد و آل محمّد صلی الله علیه و آله
🤲 حقیقت روزه - بسیار مهم - نشر حداکثری 🤲
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸
🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌
🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏
#پاداش_روزه_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت
در آیه شریفه از قرآن حکیم، خدای متعال هدف از روزه را اینچنین تصریح فرموده اند:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ: ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ! ﻫﻤﺎﻥﻃﻮﺭﻛﻪ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺍﺻﻞ ﺭﻭﺯﻩ ﻭﺍﺟﺐ ﺑﻮﺩﻩ، ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ تا شاید باتقوا شوید[۱]
اما آیا خودِ تقوا، غایت روزه و روزه داری است؟ در این تقوا چه حقیقتی نهفته که وقتی خدای متعال در سوره شمس یازده بار پشت سر هم قسم یاد فرموده اند تا در نهایت یک رمز حیاتی را به انسان گوشزد کنند! دقت شود اینجا وجود ازلی و ابدی قسم یاد کرده اند! پس موضوعی که به خاطرش یازده بار قسم یاد فرموده اند نشان از اهمیت مطلق آنست! خداوند تبارک و تعالی پس از یازده بار قسم خوردن خطاب به انسان میفرمایند: قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا: رستگار کسی است که ﺧﻮﺩ ﺭﺍ پاک نمود(نفس)[۲]
پس موضوع تزکیه و طهارت و تقوا که شرط رستگاری آدمیست!...
قبل از ادامه بحث ببینیم خدای متعال هدف خلقت انسان را در قرآن را چه چیزی بیان فرموده اند: وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ:ﺟﻦ ﻭ ﺍِﻧﺲ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﻳﺪم، ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍی ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﺮﺍ عبادت ﻛﻨﻨﺪ[۳]
اما عبادت زمینه ساز است برای هدف نهایی و اصلی انسان! لذا در آیه دیگری اشاره فرموده اند: وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ: ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺗﺎ رسیدن به یقین، عبادت کن[۴]
یقین نسبت به چه چیزی؟ یقین نسبت به غیب، ملکوت، ملائکه الله، بهشت، برزخ، نفس، عرش و امام و هفت آسمانها و...که در آیات اوّل سوره بقره هم به این مهم اشاره شده است! یعنی هرآنچه از سنخ نور و بی نهایت است! حالا روزه نیز جزئی از عبادات عملی است که با بدن صورت میگیره(روزه یکی از فروع ده گانه دین ماست)! تقوایی که با روزه و روزه داری حاصل میشود باید ما را به یقین برساند! حالا ببینیم چه رابطه حقیقی میان روزه و تقوا و یقین وجود داره؟!
اکنون روح ما در عالم طبیعت و تعلّق به بدن جسمانی قرار گرفته است، طبیعتاً با محسوسات و ادراکات حسّی، خیالی و وهمی مواجه بوده و در ما غالب هستند! اما این ذاتیِ انسان است که میخواهد حقایق غیبی و ملکوتی عالم هستی و علی الخصوص در راس همه این امور وجود نورانی امامعلیه السلام برایش ملموس و محسوس و آن را تجربه عینی و باطنی نماید! چگونه؟! مگر میشود؟!..
قبلا هم عرض شد وقتی با دهان انسانی(عقل و قلب)،کمالات رحمانی(معرفت الله، حکمت، علم حقیقت، توحید و ولایت و...) را از عالم معنی، کسب و به ادراک جان ما در می آید! یعنی شاکله باطنی ما بصورت انسان کامل انشاء خواهد شد! اما نکته دقیق اینجا نهفته است، اینکه حقایق و معانی که جزئی از ذات ما شده در واقع بصورت وحدت نوری و معنوی میباشد! یعنی حقایق و معانی که نه صورت دارند و نه مادّه و نه مدّت، اما از سویی دیگر این ذاتیِ انسانِ کمال طلب است، کمالات رحمانی بی نهایت(نور معانی و معنویّت) که کسب میکند، دوست دارد برایش ملموس، متمثّل و مشهود شود! نتیجتاً حقایقی که به جانمان نشسته! علمی که حاکم بر قلب ما شده است! حکمتی که از افق اعلی علیین به ما رسیده است! باید تا مرتبه ی قوّه ی خیال، تنزّل یافته تا در عالم برزخ خودمان(قوّه ی خیال)، امکان صورت گری و تمثل معانی و حقایق نوریه فراهمگردد! یعنی طلب و خواسته ی انسان در مشاهده ی تمثّلات و صورتگری هاست که بوسیله یرقوّه ی خیال انجام میگیرد! چرا که قوّه ی خیال پس از صورت گری و تمثّل، آن را به حسّ مشترک انتقال داده تا به ادراک حسّی و تجربه شخص دربیاید!
این قوّه خیال است که در دنیا، بین روح انسان با حواس پنج گانه، عالم طبیعت و ملکوت ارتباط برقرار میسازد! یعنی آنی که وسیله یقین انسان در دنیاست عبارتست از قوّه ی خیال! در واقع قوّه ی خیال هم میتواند معانی و حقایق نورانی را از قوّه ی عقل دریافت سپس آنها را صورتگری بعد به حسّ مشترک بدهد تا به ادراک و تجریه حسّی او دربیاید! از طرفی دیگر قوّه ی خیال میتواند از طریق چشم، تصویر اشیاء، جمادات، نباتات، حیوانات و پدیده ها را دریافت، سپس آن را در اختیار عقل قرار داده تا عقل آن صورتها را به معنی نوری برگرداند و از این طریق، امکان درک باطن اشیاء و حقایق پنهان آن برای شخص فراهمگردد!
پی نوشت:
[۱] - بقره - آیه١٨٣
[۲] - شمس - آیه ٩
[۳] - ذاریات - ٥٦
[۴] - حجر - آیه٩٩
🕌 زیارت در ساحت معرفت به نورانیّت 🕌
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸
🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌
🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏
#پاداش_روزه_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت
بحث به تمایل و رغبت ذاتی انسان در تمثل و صورت گری کمالات رحمانی(معرفت، حکمت، علم حقیقت، توحید و ولایت) رسید! غذاهای رحمانی که با دهان انسانی(عقل و قلب) کسب کرده، شاکله باطنی شخص را بصورت انسان کامل، انشاء مینماید!
اما قوّه ی خیال که شعبه ای از عالم برزخ ماست، رسالت تکوینی آن صورت گری و تمثل معانی نوری و حقیقیّه است! تا پس از صورتگری و تمثل به حسّ مشترک انتقال داده تا آن معانی نوری برای شخص، ملموس و محسوس و مشهود شود!
اما یک نکته دقیق قرآنی که در متن آن، حکمت متعالیه نهفته اینکه! قبلا هم اشاره شد قوّه ی خیال و وهم، سلطان و فرمانده ساحت حیوانی انسان است، قوای مشترک بین انسان و حیوانات عالم طبیعت مثل خر و خرس و خوک و گاو و شتر و....یعنی تدبیر شهوت، غضب و حواس پنجگانه به عهده ی قوّه وهم و خیال هستند! در واقع قوّه ی وهم و خیال، از طریق حواس پنجگانه(چشم، گوش، لامسه، بویایی، شنوایی) صورت محسوسات را کسب کرده، سپس آنها را به نفس حیوانی منعکس و در نهایت آنی که ادراک میکند روح اوست(شاکله باطنی)!
حالا آن نکته بسیار مهم[نیاز به دقّت و تمرکزداره] نفس حیوانی(نفس امّاره) که میل به حیّوانیّت(مادیّات و محسوسات) دارد و همسو با شیطان! نفسی که با هویّت واقعی در باطن انسان حیّ و حاضر است! چرا که به فرمایش مولی علی علیه السلام انسان صاحب چهار نفس هست[نفس جمادی که کارش قوام و دوام سلول و ملکولهای بدن است، نفس نباتی که کارش حفظ و رشد ابعاد و اندازه و زیبایی بدن است، نفس حیوانی که کارش حرکت و تولید مقل و ازدواج و زندگی و تشکیل خانواده وزندگی اجتماعی و کار و تلاش و در نهایت نفس قدسی و رحمانی که همان ساحت روحانی انسان است]
نفس حیوانی(امّاره) و شیاطین در وجود انسان مثل یک رهزن و دزد غارتگر نامرئی اند که در نفس انسان و قوّه ی وهم و خیال در کمین هستند[استناد قرآنی دارد در پست بعد] هرچه دریافت کمالات جمادی و نباتی و حیوانی(محسوسات و متخیلات) بیشتر باشد نتیجتاً صورتهایی که در قوّه خیال منعکس میشود و در نهایت به ادراک روح درخواهد آمد، همه از سنخ ظلمات ثقل صورت، مادّه و مدّت هستند و همین امر سبب میشود تا نفس امّاره و شیطان در قوّه ی وهم و خیال، ظهور و بروز و نمود شدیدتری داشته و به تدریج انقطاع میان قوه وهم و خیال با عقل و قلب(آسمان وجودی انسان) میشود! .
در عالم طبیعت اینطوریست که دزدها و غارتگران سرگردنه بیشتر از تاریکی شب استفاده میکنند! در فضای نامرئیِ قوّه ی وهم و خیال با غلبه ظلمات صورتهای حسّی و ادراکات هم سنخ، نفس امّاره و شیطان شدیدتر و قویتر خواهند شد! رهزنی از دریافت های معانی علمی! رهزنی از کسب کمالات علمی! رهزنی از غذاهای رحمانی که گاه گاهی با دهان انسانی(عقل و قلب) کسب میکنیم! برخی از مذهبی های افراطی که در عقیده به انحراف و التقاط کشیده میشوند بدلیل رهزنی نفس امّاره و شیطان درون آنهاست که بر قوّه وهم و خیال سلطنت یافته و با رهزنی، معانی حق را به حجاب ظلمات و معانی باطل را به حجاب نورانی ملبّس میکند!
عزیزان! اگر حق تعالی، هدف از روزه و روزه داری در قرآن، تقوا بیان فرموده است! تقوا یعنی کنترل ورودی های نفس! یعنی مراقبت دهان حیوانی(حواس پنجکانه و وهم و خیال) باشیم! روزه و روزه داری یعنی دهان حیوانی را ببند تا ورودی های وهم و خیال کنترل شده و از آن طرف دهان انسانی(عقل و قلب) باز کن کمالات(غذاهای رحمانی) دریافت کند! خود خدا هم با جنود رحمان(ملائکه الله) به یاری روزه دار آمده و شیاطین را در غل و زنجیر کرده و با روزه و نزول ملائکه الله در آسمانی وجودی روزه دار، جلوی رهزنی شیطان را گرفته و تا به تدریج دهان حیوانی را بسته و کسب کمالات حیوانی(محسوسات و متخیلات از حلال و حرام و مکروه)! قطع و نفس امّاره ضعیف و در نهایت تسلیم و مغلوب گردد!....
🔸️#بخش_دوّم🔸️
🕌 زیارت در ساحت معرفت به نورانیّت 🕌
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸
🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌
🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏
#پاداش_روزه_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت
خاصیّت کمال طلبی آدمیست که هرآنچه از معانی نورانی را که بواسطه قوای رحمانیِ عقل و قلب، دریافت و جزئی از ذات او میشود، تمایل دارد متناسب با بدن و قوای محسوس، برایش ظهور و نمود داشته باشد! یعنی صورتِ معانی نورانی برایش، مُتِمَثِّل و ملموس شود! اینجا ذاتیِ قوّه ی خیال، پردازش، تصویر گری و جزئی نگریست!قوّه ی خیال، معانی نورانی را از قوّه ی عقل گرفته و متناسب با متن واقع از آن معانی، بر روی لوح نفس تصویرگری میکند!
در مقام نورانیّت است که حقیقت کل اسماء الله در وحدت محض قرار دارند! نوری که حامل معنی اسم سلام است! نوری که حامل معنی اسم طاهر است! نوری که حامل اسم قدّوس است! در مقام نورانیت دیگر جایی برای کثرت اسماء الله نیست! نتیجتاً بین ظرف(مراتب و قوای وجودی انسان) با مظروف(نور) باید نسبت و سنخیت وجود داشته باشد تا تجلّی و تنزل نور از افق اعلی علّیین وجودی انسان تا قوّه خیال میسر باشد!
در حقیقت نور، معانی اسم سلام، طاهر و قدّوس! حی و حاضر است، پس ظرف وجودی انسان نیز باید در سلم و سلامت و طهارت باشد به تعبیری دیگر قوّه ی خیال وقتی میخواهد از نور، تصویرگری کند و متمثل شود بی شک باید عین سلم و سلامت باشد! باید عین طهارت باشد![تعبیر دین باید متصف به صفت تقوای ظاهری و باطنی باشد] در غیر اینصورت این ساحت حیوانی و قوای آن(شهوت و غضب و وهم و خیال) است که بر او مسلّط و نفس امّاره نیز بر او حکمرانی میکند! لذا قوّه ی خیال در خدمت ساحت حیوانی و نفس امّاره خواهد بود! نتیجتاً تو این شرایط، قوّه ی خیال در وجود شخص مثل یک اژدهای هفت سر! مثل یک هیولای نامرئی! تمام ذهن و خیال او را تسخیر کرده و شیاطین نیز همچون دیو غارتگر درصدد رهزنی از دریافت های او هستند!..دقت کردید خدای متعال در قرآن تصریح می فرمایند وقتی شیاطین قصد میکنند به آسمان بالا بروند تا از حقایق آگاه و از ملائکه الله رهزنی کنند خدای متعال شهاب به سمت آنها پرت میکند! حالا نه شیاطین مادّی است و نه آن آسمان معنی و ملائکه الله! چون سخن از دسترسی شیطان به معانی و ملائکه الله است، یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَیُقْذَفُونَ مِنْ کُلِّ جانِبٍ دُحُوراً وَلَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ، إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَهَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ:[به طورى که شیاطین]نمیتوانند به انبوه [فرشتگانِ] عالَم بالا گوش فرا دهند و از هر سوى پرتاب میشوند، با شدت به دور رانده میشوند و برایشان عذابى دایم است مگر کسى که [از سخن ملائکه الله]یکباره استراق سمع کند که شهابى شکافنده از پى او میتازد/و در آیه دیگر نیز تصریح شده ؛وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّماءِ بُرُوجاً وَزَیَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ، وَحَفِظْنَاهَا مِنْ کُلِّ شَیْطانٍ رَّجِیمٍ،إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِینٌ: و به یقین ما در آسمان بُرجهایى قرار دادیم و آن را براى تماشاگران آراستیم و آن را از هر شیطان راندهشدهاى حفظ کردیم، مگر آن کس که دزدیده گوش فرا دهد که شهابى روشن او را دنبال میکند[۲]
حالا شیطان به آسمانِ انفسیِ ما(قوّه وهم و خیال) نفوذ کرده اند و قصد دارند از معانی کلی و جزئیه که کسب کردیم رهزنی و در آنها تصرّف نماید تا برای جنگ ترکیبی نرم بر علیه خود شخص، با استراتژی اغوا و اضلال بوسیله تیرهای نامرئیِ وسواس و شبهه سیاه، وی را به ورطه هلاکت و خسران حقیقی برساند! لذا این ما هستیم که باید با شهاب آتشینِ نور ولایت و معرفت الله، شیاطین را از آسمانِ انفسی خویش(وهم و خیال) برانیم!
آنچه که محرز هست در تاریخ، وقتی پیامبر خاتم، حضرت محمدمصطفی صلی الله علیه و آله در غارحرا مبعوث به رسالت شد به موجب تجلّی نور نبوّت محمّدیه، باب آسمان معنا و ملکوت اعلی به روی شیاطین بستند و هرگاه شیاطین قصد عالم معنا و نور را داشته باسند با شهاب مانع نفوذ آنها میشود! نتیجتاً وقتی پیامبر درون(عقل رحمانی) در غار حرایِ نفس ما مبعوث شد، ذاتیِ رسالت قوّه ی عقل، سلطنت بر ساحت و قوای حیوانی و تسلیم نمودن نفس امارّه میباشد! در اینصورت است که شهاب هایِ آتشینِ ولایت و معرفت الله که در خزینه قلب او ذخیره شده است آماده پرتاپ بسوی شیاطین است تا مانع دسترسی و دستبرد و رهزنی به معانی نوری در آسمان وجودی ما شود.
پی نوشت:
[۱] - صافات - آیات ۸ الی ۱۰
[۲] - حجر - آیات۱۶ الی ۱۸
-----------------------------❀💠❀-----------------------
🔸️#بخش_سوّم🔸️
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸
🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌
🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏
#پاداش_روزه_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت
در قرآن حکیم اشاره شد جزای روزه به تقوا ختم میشود ولیکن، تقوا از فروع اعمال عبادی است! عبادتی که همچون مرکبی انسان را باید به مقام یقین برساند! یقینی یعنی حقیقت ملکوت، غیب، ملائکه الله، قرآن، عرش، بهشت و هفت آسمان، به ادراک شهودی و ملموس تو در بیاد! برای تو متمثل و صورت گری شود!
وقتی در ایام مبارک رمضان، سی روز تمرین و ممارست کردی و دهان حیوانی(حواس پنجگانه و وهم و خیال) به روی حرام و مکروه و مباه بستی و وقتی دهان انسانی(عقل و قلب) را برای کسب غذای انسانیِ معرفت الله، حکمت متعالیه، علم حقیقت، ذکر، دعا، مناجات،قرآن، نماز باز کردی و وقتی خدای متعال هم جنود رحمانی از ملائکه الله را به آسمان وجودی روزه دار نازل کرد به تدریج نفس قدسی و کلی روزه دار غالب بر نفس امّاره(ساحت حیوانی و قوای آن) شده و شاکله باطنی اش بصورت انسان کامل، انشاء خواهد شد! احکام روزه و روزه داری از دهان، چشم، زبان، وهم و خیال برای پرهیز و خودادری از کمالات مباه و حرام و مکروه است، تا دریافت ادرکات حسّی و خیالی توسط شاکله باطنی به حداقل خود برسد! روزه داری در واقع کنترل ورودی های حسّی و خیالی به نفس است! نتیجتاً شیاطین و نفس امّاره، قدرت رهزنی خود را از دست خواهند داد! در این احوالات است که شرایط برای دریافت حداکثری ادراکات رحمانی(نور) در نفس و قوّه ی خیال فراهم می گردد!
نور کمالات رحمانی(معرفت و حکمت و علم) سبب لطافت و رقّت و طهارت وهم، خیال و قلب روزه دار میشود! دراین احوالات است که شاکله باطنی شخص روزه دار آماده نزول حقیقت نوری و معانی قرآن شده در نهایت به این قابلیت می رسد که به وسیله قوّه خیال، چهره دل آرای قرآن به زیباترین صورت ممکن برایش، تصویرگری سپس به حسِّ مشترک و در نهایت برای شخص ملموس و محسوس میشود!.....
آری! با نزول حقیقت قرآن است که صائم، قدر و قیمت پیدا میکند! قدّ و قامتش، قیامتی برپامیکند!
قرآن، معدن مطلق حکمت متعالیه است
قرآن، خزینه مطلق معرفت الله است
قرآن، ظرف مطلق علم حقیقت است
قرآن، کتاب مبین سرالاسر است
قرآن آئینه تمام نمازی ازل تا ابد است
قرآن، سرچشمه شراب یازده گانه بهشت!
قرآن، ضیافتخانه توحید احدی و صمدیست!
قرآن، نقشه راه منظومه آفرینش است
قرآن، پلان کتاب آفرینش است!
قرآن تجسم مشیّت ازلی الله است!
قرآن، کتاب کوثر اسماء الله است!
قرآن، کانون لایتناهی نور است!
قرآن، سبوی شراب ناب عرفان ربّانی است!
قرآن حکیم، صورت کتبی عوالم وجود و مراتب موجودات است!
قرآن یک حقیقت جمع الجمعی در مقام وحدت است؟!! یعنی این چی؟! یعنی نور مطلق اسماء الله در قرآن جمع است! حروف اسم اعظم در قرآن جمع است! نور مقام مسّ در قرآن جمع است! نور سدرالمنتهی در قرآن جمع است! نور قاب قوسین و اوادنی در قرآن جمع است! شراب کوثر بهشتی در آن جمع است! آنقدر عظیم است که روح اعظم و حاملین عرش و ملائکه الله مقرب، همراه با نزولش، فرود می آیند! بی جهت نیست کتاب قرآن را به ثقل اکبر تعبیر کرده اند! اما این همه ی داستان خلقت نوری قرآن نیست! علت العلل و سِرُّالاسراری که سبب شده قرآن به ثقل اکبر تعبیر شود باید در جای دیگری جستجو کرد، این روزی ضیافت الله عزیزان است! نوش جانتان! در روایتی اعجاب انگیز و محیرالعقول که عرفا و عالمان ربّانی از جمله امام خمینی قدس السره الشریف و سایرین را نقل و اشارات سربسته ای داشته اند:
امیرالمؤمنین علیه السلام: اسرار کلام الله فی القرآن و اسرار القرآن فی الفاتحة و اسرار الفاتحة فی بسم الله الرحمن الرحیم و اسرار بسم الله الرحمن الرحیم فی باء بسم الله الرحمن الرحیم و اسرار الباء فی النقطة التی تحت الباء و انا النقطة التی تحت الباء:اسرار توحید در قرآن و اسرار قرآن در سوره فاتحه و اسرار فاتحه در بسم الله الرحمن الرحیم و اسرار بسم الله الرحمن الرحیم در باء آغازین بسم الله الرحمن الحیم است و منم نقطه تحت باء بسم الله الرحمن الحیم[۱]
پی نوشت:
[۱] - ينابيع الموده، سليمان بن ابراهيم قندوزي، ج۱،ص۶۸، نشر اسوه
[۲] - علامه محمود دهدار عیانی- ابتدای کتاب مفاتیح المغالیق
🔸️#بخش_چهارم🔸️
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸
🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌
🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏
#پاداش_روزه_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت
سوره شریف حمد، فاتحة الکتاب و ام الکتاب است! در واقع صورت اجمالیه و عصاره قرآن بوده و عصاره فاتحه الکتاب(سوره حمد) نیز در بسم الله الرحمن الرحیم مستور است و خلاصه بسم الله الرحیم الرحیم نیز در " باء " بسم الله الرحمن الرحیم جمع است و " باء " بسم الله الرحمن الرحیم از نقطه تحت آن، ظهور غیبی دارد! لذا " باء " بسم الله الرحمن الرحیم نمودِ توحید و نقطهی تحت " باء "، سِرِّ آن است، پس دقّت شود یعنی تمام حقایق ظاهریّه و باطنیّه قرآن در " باء " بسم الله الرحمن الرحیم " جمع است و انسان کامل(امام علیه السلام) یعنی وجود مبارک علوی همان نقطهی سِرِّ تحت " باء " بسم الله الرحمن الرحیم است! همچنان که در روایت آمده است حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمود: اعلم أنّ جمیع أسرار الکتب السماویة فی القرآن و جمیع ما فی القرآن فی الفاتحة، و جمیع ما فی الفاتحة فی بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، و جمیع ما فیه فی الباء و جمیع ما فی الباء فی النقطه و أنا نقطة تحت الباء : همه آنچه در قرآن آمده در سورهی فاتحه جمع است و همه آنچه در فاتحه است در بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ جمع است و همه آنچه در بسم الله است در " باء " جمع است و همه آنچه در" باء " است! در نقطه " باء " جمع است و من نقطهی باء بسم الله هستم.
بدان که در وجود کتبی قرآن، کلام به حروف منتهی است و حروف به الف و الف به نقطه و لایه های باطنی نقطه در قرآن، عبارت است از سِرِّ هویت غیبیه در عالم، حقیقتی که نه اسم دارد و نه رسم! نه قابل اشاره! فقط {یا هو یا من لا هو الّا هو} است!
حقیقت نقطه تحت " باء " بسم الله الرحمن الرحیم، اگر بر عرش نازل شود عرش فرو می ریزد! حقیقت غیبی این نقطه است که به لحاظ تعلّقش به کثرات، سبب خلقت چندین هزار عالم از آن میشود و چندین هزار مرتبه از آن هستی میگیرد! هویت غیبی این نقطه گاهی با یک تجّلی، عرش الهی را خلق کرد در یک تجلّی دیگر قلم و کرسی! در تجلّی دیگر لوح محفوظ! و در تجلّی دیگر عقل اوّل، در تجلّی دیگر هفت آسمان و عالم قدس! با تجلّی دیگر هفتاد هزار عالم و هفتاد هزار مرتبه کلمات وجودی عالم! با تجلّی دیگر بهشت ها را خلق کرد!
حقیقت نقطه تحت "باء" بسم الله الرحمن الرحیم که تقدّم و اوّلیت دارد در تجلّی! هویتی که مخصوص به مقام احدیت " هو " شده است! حقیقتی که سّرِّالمستودع هستی است! پوشیده و بریده از عالم قدس و عرش و قدسیان و عرشیان !
اگر در روایات اشاره شده اسم اعظم که ۷۳ حرف دارد و مطلقِ ۷۲ حرف آن، نزد امام علیه السلام است و یک حرف دیگر آن، مخصوص ذات الله است به این تک حرف، اسم مستاثره ذات تعبیر شده و در مقام جمع الجمعی میباشد و آن اسم، همان هویت غیبی نقطه تحت " باء " بسم الله الرحمن الرحیم، هویت غیبیه ای که حقیقت فاطمیّه نام گرفت!
با اولّین تجلّی" هو " در مقام ذات، اسم مستاثره ذات متعیّن(خلق) شد! سپس با تجلّی اسم مستاثره ذات، حقیقت محمّدیه متعیّن(خلق) شد و بعد از آن با اوّلین تجلّیِ حقیقت محمّدیه، انوار ذوات مقدّس ائمه اطهار علیهم السلام، مشتق و متکثر شد و سرانجام با انوار ائمه اطهار علیهم السلام، ماسوی الله خلق شد.
اگر به فرمایش رسول الله صلی الله علیه و اله، مولی علی علیه السلام که ممسوس فی ذات الله است! ذات در اینجا اشاره به اسم مستاثره یعنی حقیقت فاطمیه دارد! همه چیز از همین نقطه واحد و احد شروع شد! داستان خلقت حقیقت و مجاز نیز از همین جا شروع شد! ولایت مطلقه از ناحیه اسم مستاثره ذات(حقیقت فاطمیّه) بصورت حقیقت علوی متجلّی شد! اما در مشیّت و علم ازلی اینچنین تقدیر شده بود که این تجلّی فاطمیّه در مقام ذات، بصورت و نام و اسم علی علیه السلام ثبت شود!
اساسادر نظام توحیدی، خلقت خلقی و نوری در رحم مادر اتفاق می افته، یعنی در رَحِمِ مادر است که از تک سلول، میلیاردها سلول متکثر و از میلیاردها سلول، اعضاء و جوارح نوزاد خلق میشود! در رَحِمِ غیبی مادر است که از اوّلین نقطه واحد تحت " باء " بسم الله الرحمن الرحیم، حقیقت محمّدیه خلق میشود و از حقیقت محمّدیه، انوار مقدّس چهارده معصوم و از انوار قدسی چهارده معصوم نیز ماسوی الله متکثر و خلق میشود! یعنی همه چیز از یک حقیقت واحد به اسم مستاثره ذات شروع شد منتهی در رَحِمِ اسم مستاثره ذات(حقیقت فاطمیّه) اینجا هم پای حضرت مادر کل در میان است! پای مونث کل! درمیان است!
🔸️#بخش_پنجم🔸️
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸
🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌
🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏
#باطنی_ترین_ثمره_روزه
#پاداش_روزه_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: قال الله عزو جل الصَّوْمُ لی و اَنا اَجْزی به:
خداوند تبارک و تعالی فرمود: روزه برای من است و من شخصا جزا میدهم
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: قال الله عزو جل الصَّوْمُ لی و اَنا اُجْزی به:
خداوند تبارک و تعالی فرمود: روزه برای من است و جزای روزه منم
مباحث قبل اشاره شد خداوند تبارک و تعالی در تمام عوالم وجود، با اسماء الله اش تجلّی میکنه! منتهی هرجا اشاره به لقاء الله شده است یعنی کاملترین تجلّی که به واسطه خلیفه الله مطلق! خلیفه الله مقام سلطنت حقیقیّه است! این مقام، به معنی مطلق کلمه تکویناً در انحصار امام معصوم علیه السلام است! اینکه در روایت تصریح شده است: خدای متعال انسان را به صورت خویش خلق کرده است! صورت خدای متعال همان عرش اسماء الله است که مدام در طواف قلب امام علیه السلام میباشد.
خلیفه الله مطلق یعنی تمام مراتب جزئیه و کلیه ۷۲ حرف از ۷۳ حرف اسم اعظم در جان امام علیه السلام، تجلّیِ آن به آن دارد! البته امام علیه السلام نسبت به یک حرف باقیمانده از ۷۳ حرف اسم اعظم که اشاره به اسم مستاثره ذات دارد در نهایت قرب است چنان قربی که هیچ دوئیتی میان امام علیه السلام و اسم مستاثره ذات(حقیقت فاطمیه) وجود ندارد! اسم مستاثره ذات که اشاره به نقطه تحت " باء " بسم الله الرحمن الرحیم دارد، حالا مولی علی علیه السلام اشاره دارند: منم نقطه " باء " بسم الله الرحمن الرحیم، یعنی حضرت در نهایت قرب با اسم مستاثره دارد و ولایت مطلقه تصرّفی امام علیه السلام نیز حاصل همین قرب مطلق با اسم مستاثره ذات(حقیقت فاطمیّه) است!.....
کمال المطلوب، لقاء المحبوب، اشاره به لقاء الله دارد! اینجا(لقاء الله) یعنی خدا با اسماء الله اش تجلّی میکند و این تجلّی بوسیله قلب امامعلیه السلام است، امامی که پاهایش بر روی خاک است اما قدّ و قامتش سیطره و سروری دارد بر سدرالمنتهی و کنگره عرش و کرسی و هفت آسمان و ماسوی الله وزمین و.....حالا امامی که میفرمایند: اسرار قرآن در سوره الفاتحه جمع است و اسرار سوره الفاتحه در بسم الله الرحمن الرحیم و اسرار بسم الله الرحمن الرحیم در" باء " بسم الله الرحمن الرحیم جمع است و اسرار " باء " بسم الله الرحمن الرحیم در نقطه تحت " باء " جمع است و آن نقطه منم! یعنی بسم الله الرحمن الرحیم، صورت حقیقی انسان کامل است! یعنی بسم الله الرحمن الرحیم نام تکوینی امام علیه السلام است! از سویی دیگر در زیارت جامعه کبیره از قول امام های علیه السلام بصورت محکم تصریح شده است:(ما شهادت میدهیم) آغاز آفرینش با شماست! بازگشت و انجام ما نیز بسوی شماست! عبادت خدا هم بوسیله شماست! شما در جان ها و بدنها و جسم ها و قبرهای ما هستید! پس مطابق با متن واقع، آغاز(آفرینش) از بسم الله الرحمن الرحیم است! سیر و سلوک و صیرورت ما در بسم الله الرحمن الرحیم است! مرکب و وسیله ما با بسم الله الرحمن الرحیم و در نهایت سرانجام ما بسوی بسم الله الرحمن الرحیم است!...
حالا حق تعالی فرمول قرآنی به فرزندان آدم نازل کرده اند اینکه چطور به مقام کشف و شهود و ملموسِ چهره دل آرامِ حقیقی قرآن نائل و واصل شویم! چطور قیامت انسان کامل که در هویت غیبیّه نقطه تحت " باء " بسم الله الرحمن الرحیم جمع است را حسّ و کشف و شهود نمائیم!...
إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ، فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ، لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ: بدرستیکه اين قرآنى است کریم، در كتابى نهفته، كه جز مطهرون بر آن دسترسی ندارند[۱]
قرآن مسّ کردن یعنی حقیقت قرآن برای ما متمثل شود! صورت قرآن برای ما ملموس شود! و این رسالت و ذاتیِ قوّه خیالی است که متصف به اسم سلام و طاهر و تقوای ظاهریه و باطنیه باشد که این مهم با سی روز تمرین و ممارست روزه و روزه داری نیسر خواهد شد...
پی نوشت:
واقعه - ۷۶ الی ۸۰
🔸️#بخش_ششم🔸️
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸
🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌
🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏
#پاداش_روزه_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت
حضرت علامه جوادی آملی :
در روایتی از قول معصومین علیهمالسلام امده است: الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی بِه: روزه مال من است و من شخصاً به آن جزا میدهم.
در بعضی از روایات آمده است که روزه بگیرید برای آنکه طراوت و خرمی و شادابی غیر ماه مبارک را از دست بدهید؛ زیرا آنها نشاط کاذب و زودگذر است! وقتی انسان روزه گرفت و به آن دل بست، کمکم به باطن روزه پی میبرد! باطن روزه انسان را به لقای حق میکشاند که خدای سبحان فرمود: الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی بِه! روزه مال من است و من شخصاً به آن جزا میدهم، این تعبیر فقط درباره روزه وارد شده است، این که فرمود: روزه مال من است، یعنی خصوصیتی را میرساند که قابل ملاحظه و دقت است.
گاهی انسان از سحر تا افطار امساک میکند؛ این یک درجه روزهداری است؛ تلاشی است که حداکثر در قیامت نسوزد یا وارد بهشت بشود؛ بهشتی که جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ؛ اما به آن بهشت که فَادْخُلِی فِی عِبَادِی، وَادْخُلِی جَنَّتِی راهش نمیدهند! یعنی روزه، ضمن اینکه حکم و ادبی خاص دارد، حکمتی هم دارد که آن لقا و محبّت خداست.
این حدیث در انسان شوق ایجاد میکند تا عاشق شود، انسان تا مشتاق نباشد! تلاش نمیکند و تا تلاش نکند، نمیرسد! وقتی روزه مال خدا بود، خدا هم شخصاً جزای روزهدار را برعهده گرفت به کسانی که چون اولیای الهی(اهل بیت علیهماالسلام) که روزههای مستحبی میگیرند و سهمیه افطار خود را به یتیم و اسیر و مسکین میدهند، در عین حال که جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ در اختیار آنهاست، میفرماید: فَادْخُلِی فِی عِبَادِی، وَادْخُلِی جَنَّتِی! زیرا برای مطلب بالاتری، روزه میگیرند! اما آنها که برای ورود به بهشت و برای استفاده از میوههای دلپذیر آن روزه میگیرند تنها نوعی سوداگری دارند.
از موارد فوق بین روزه و سایر عبادات همین است که درباره اعمال دیگر ملائکه الهی هنگام مرگ به استقبال مؤمنین میآیند که: سَلَامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ، درهای بهشت را باز میکنند و میگویند از هر دری که خواستید بفرمایید! اما درباره روزه داران خدای سبحان فرمود: من خودم جزا میدهم! این جزء احکام و آداب روزه نیست؛ لذا نه در سلسله بحثهای واجب و مستحب که فقه عهدهدار آن است آمده و نه در بحثهای آداب روزه؛ بلکه جزو حکمتهای عبادت است که چگونه انسان به جایی میرسد که خداوند متعال مستقیماً جزای او را به عهده میگیرد!
🔸️#بخش_هفتم
🕌 پاداش روزه در ساحت معرفت به نورانیّت 🕌
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸
🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌
🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏
#پاداش_روزه_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت
رسول الله صلی الله علیه و آله:
خداوند تبارک و تعالی فرمود: روزه برای من است و من شخصا جزا میدهم.
و در روایتی دیگر فرمود:
خدای متعال فرموده اند: روزه برای من است و جزای روزه منم[۱]
مگر عبادات مثل نماز و حج و خمس و جهاد جزء احکام دین اسلام نیست! مگر سایر احکام عبادی برگرفته از کتاب و سنّت نبوی نیست؟ پس چرا خدای متعال فقط روزه را مال خود معرفی کرده است! خدای متعال در روایات، هیچ عبادتی اینچنین برجسته نفرموده اند! پس معلومه یک خصوصیتی در روزه نهفته است که در هیچ یک از عبادت اینگونه نیست! اگر به ادامه روایت دقت کنیم علت این امر را متوجه خواهیم شد اینکه: جزای روزه منم یا من شخصا جزای روزه را میدهم! یعنی باطنی ترین ثمره روزه لقاء الله است! وقتی خدای متعال اشاره دارند که منم جزای روزه، اشاره ی خدای متعال به " من " همان " الله " است یعنی خدایی که به اسم اعظم الله ظاهر است و ظرف این ظهور، قلب انسان کامل یا امام علیه السلام است! جمیع اسماء الله و ۷۲ حرف از اسم اعظم که در طواف قلب امام علیه السلام هستند و این امر با جعل مقام خلیفه الله مطلق از سوی خداوند تبارک و تعالی به امام علیه السلام تحقق پیدا نموده است!
مقام خلیفه الله همان بار امانتی که خدای متعال به زمین و هفت آسمان و افلاک عرضه کرد اما آنها از قبول آن امتناع وزیدن چرا که بُنیّه ی لازم برای قبول این بار این امانت را نداشتند! إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ: ما این امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، از تحمل آن اِبا کردند و از آن ترسیدند، فقط انسان آن را حمل کرد[۲]
در نظام آفرینش روح اعظم با تجلّی اسم مستاثره ذات(حقیقت فاطمیه) خلق شده و تکویناً ماهیّت و بنیّه اهل بیت علیهم السلام را تشکیل داده است! چرا که احدی راه به ذات ازل و ابد(خدای متعال) ندارد و همه نزد ذاتش محکوم به فنا و اختفای وجودند، نتیجتاً امکان دریافت هستی و نعمات الهیه نیز برای مخلوقات وجود ندارد! اساسا حکمت خلقتِ اسم اعظم(اسماء الله) برای همین امر است! یعنی خدای متعال با اسماء الله خلق میکند! با اسماء الله هدایت میکند! با اسماء الله رزق میدهد! اینکه خدای متعال با وساطت اسماء الله، آن به آن در کار هستند به دلیل اینست که مخلوقات قابلیت ندارند تا نزد ذات ازل و ابد " هو " بی واسطه فیض را دریافت کنند! منتهی اسماء الله برای ظهور و بروز خاصیت و آثارشان، نیاز به مظهر دارند و این مظهریت همان مقام خلیفه الله است که خداوندتبارک و تعالی به امام علیه السلام جعل کرده اند! از سویی دیگر خداوند تبارک و تعالی در قرآن تصریح فرموده اند: وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا: ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻧﺎمﻫﺎ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺧﺪﺍﺳﺖ. ﺑﺎ ﺁﻥﻫﺎ ﻋﺒﺎﺩﺗﺶ ﻛﻨﻴﺪ[۳] و امام محمد باقر علیه السلام فرمود: نَحْنُ و الله الاَْسْماءُ الحسنى: ما همان اسماء حسنی الهی هستیم[۴] یعنی عبادت ظاهریه و باطنیه بوسیله ی اسماء الله صورت میگیرد و در زیارت جامعه هم امام هادی علیه السلام تصریح فرموده اند: در قیامت بازگشت همه شما بسوی شماست، آغاز و ختم آفرینش هم با شماست[۵].....
آنچه که در مجموع این روایات و آیات و زیارت جامعه کبیره محرز است خزینه غیبی علم و حکمت و رحمت و برکت، آغاز خلقت و پایان آفرینش و معاد و عبادت خدای متعال، هدایت و...به وسیله امام علیه السلام است!
پی نوشت:
[۱] - بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۲۵۶، باب ۳۰، فصل الصوم
[۲] - احزاب - ایه ۷۲
[۳] - اعراف - آیه ۱۸۰
[۴]اصول كافى، ج ۱، ص۱۴۳
[۵] - زیارت جامعه کبیره
🔸️#بخش_هشتم
🕌 پاداش روزه در ساحت معرفت به نورانیّت 🕌
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸
🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌
🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏
#پاداش_روزه_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت
#عید_فطر_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت
معیار و میزان قبولی هر عملی از اعمال عبادی، به رویت هلال ماه ولایت در آسمان دل است! کما اینکه در روایت فرمود: تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام! یعنی کمال حج به لقاء امام علیه السلام در تمام مناسک حج است! به همین دلیل حاجی که در حج است باید نشان قبولی زیارت را در ملاقات امام علیه السلام بداند! اگر اینگونه نباشد در واقع سجده و طواف بر در و دیوار کرده ایم! زیرا بیت الله خانهی از سنگ و گل است یعنی آن نشان است و این صاحب نشان! راز شکافتن کعبه و تولد امیرمومنان در بیت الله مگر به غیر از اینست که میوه توحید، ولایت است! جان کعبه، امام علیه السلام است! روح کعبه، امام علیه السلام است! کعبه خود به طواف عرش اسماء الله(قلب امام علیه السلام) در طواف است! حتما خطبه معروف ابوالفضائل حضرت عبّاس علیه السلام بر بام کعبه هنگام عزیمت بسوی کوفه و کربلا را با جان و دل نوش جان کرده ای که میفرماید:
اگر حکمتهای خداوند بلند مرتبه نبود و اسرار بالا و امتحانات موجودات نبود، همانا بیت به سوی ایشان پرواز میکرد قبل از اینکه مردم حجر را لمس کنند، حجر دستان حسین علیهالسلام را استلام میکند.....
لذا نه تنها تمام حج رویت امام علیه السلام است بلکه تمام عبادات به رویت امام علیه السلام است یعنی صلوة لقاء امام علیه السلام است! الصوم لقاء امام علیه السلام و.....
ماه مبارک رمضان با رویت ماه در افق آغاز میشود، اما برای اهل معرفت، مقارن است با طلوع ماه ولایت در افق اعلی وجودی صائم و کامل شدن آن تا نیمه ماه! پس دریاب تقدیر مولود کریم اهل بیت علیه السلام در نیمه ماه را، لذا کمال روزه این است که هلال ماهِ ولایت از افق وجودی صائِم طلوع نموده به نحوی که در پایان ماه مبارک رمضان، رویت آن کامل شود یعنی ماه ولایت از محاق غیبت بدرآید و در پایان ماه قرصِ کاملِ قمر ولایت تمام و کمال شود! در اینصورت است که برای روزه دار با تجلّی اعظم(طلوع و کمال قرص ماه ولایت) عید فطر برای او تحقق یافته است! اگر با پایان رمضان الکریم، ماه ولایت همچنان در آسمان دل، در محاق باشد پس معلوم است که وارد ضیافت الله نشدیم....
البته هرگز آن نور نیّر الهی، ماه ولایت ولی الله الاعظم در محاق نبوده است! بلکه ظلمات ادراکات حسّی و خیالی و وهمی است که بر شاکله باطنی او غلبه کرده و دیگر در وجود او خبری از طلوع ماه ولایت نیست! چرا که ذات او شبیه ادرکاتی است که کسب کرده است! ادراکات حسّی و خیالی و وهمی چه نسبت و ربط و سنخیتی با نور ماه ولایت دارد!....
اگر بیان شده پایان سی روز، روزه داری باید به تقوا ختم شود برای این است که غلبه ساحت حیوانی و ادراکات حسی و خیالی و وهمی از شاکله باطنی ما شکسته شود و به تدریج با نفحات رحمانی و مائده های ضیافت الله، صورت انسان کامل بر روی شاکله باطنی، نقش بسته! در این حالت است که دل همان موطن ظهور قیامتی میشود که در آن شمس و قمر جمع خواهد شد: وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ[۱] این قیامت به محض طلوع ماه ولایت در افق آسمان وجودی صائم رخ میدهد و عید فطر سالک از همین لحظات آغاز میشود! هر چند رویت ماه ولایت سخت است، اما برقی است که چون بدرخشد خرمن سالک الی الله را آتش میزند و مسیر حرکت او را روشن میکند! امشب، شب عید فطر است یعنی صائم امشب باید منتظر طلوع ماه ولایت در افق آسمان قلب و خیال خویش باشد! اینست جزای روزه برای صائم! اینکه حق تعالی فرمودند: روزه مال من است و منم جزای روزه، خدا با اسماء الله نمود و ظهور و بروز دارد! و کاملترین آن با وجه الله یعنی ولی الله الاعظم حضرت صاحب الزمان علیه السلام است...اگر پایان ۳۰ روز روزه و روزه داری صائم را به رویت ماه ولایت نرساند پس روزه او، روزه عوام بوده که در روزه و روزه داری برای تحصیل بهشت حور و باغ و قصر و نحر است.
پی نوشت:
[۱] - قیامت - آیه ۹
🔸️#بخش_نهم
🕌 عید فطر در ساحت معرفت به نورانیّت