eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.6هزار عکس
167.6هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌴 https://eitaa.com/mesagh 🔴📢 آشنایی با اصطلاحات سیاسی 👈 تفاوت بین کمونیسم، سوسیالیسم و مارکسیسم چیست؟ 🔻 علیرغم شباهت ها و اشتراكات فراوان اين اصطلاحات ، در بیان تفاوت ها لازم است به بررسی آن بپردازيم : 1⃣ (communism)؛ در فرضيه های كارل ماركس و فردريك انگلس ، كمونيسم جامعه ای است به اصطلاح بی طبقه با مالكيت واحد همگانی مردم بر وسايل توليد ، برابری كامل اجتماعی همه اعضای جامعه . كمونيسم از ريشه لاتين (commons) به معنی اشتراك گرفته شده است كمونيسم از قديمی ترين مكاتب سياسی دنيا است. در سال ۱۸۴۸ «كارل ماركس» و «فردريك انگلس» در آلمان با انتشار مانيفست كمونيست حركت تازه‌ای در نهضت كمونيسم جهانی به وجود آوردند. 🔹 از نظر فلسفي و اقتصادي كمونيسم و سوسياليسم دارای ريشه واحدی هستند و هر دو بر وسائل توليد تكيه ميكنند، با اين تفاوت كه كمونيسم مرحله پيشرفت يا مرحله نهايی سوسياليسم به شمار میآيد. ماركس در آثار مختلف خود از «مانيفست» كمونيست گرفته تا كتاب «كاپيتال» تاريخ تحولات جهان را بر مبناي ماترياليسم تاريخي، يا فلسفه مادی ديالكتيكی بيان ميكند. 🔻از نظر ماركس دوره های تاريخی عبارتند از: 🔹۱_ : كه در اين جامعه بدون طبقه هيچ گونه تملك بر وسايل و ابزار توليدوجود نداشته است 🔹۲_ 🔹۳_ 🔹۴_ 🔹۵_ 🔹۶_ 2⃣ (Marxism) ؛ عنوان فلسفه ماركس و واضع فلسفه كمونيسم جديد است. اين واژه از نام كارل ماركس بنيانگذار سوسياليسم علمی گرفته شده است . به طور مختصر ميتوان اساس تفكر ماركسيستی را در موارد ذيل خلاصه نمود: 🔸الف ) اقتصاد تعيين كننده مسير تاريخ است و تاريخ جز جنگ هاي طبقاتی و مبارزه بين گروه هایی كه منافع اقتصادی آنها با هم متعارض است چيز ديگری نيست. بر اساس اين تعبير جنگ های طبقاتی در مراحل مختلف تاريخي ابتدا بين بردگان و برده داران، سپس ميان فئودالها و «سرفها» يا دهقانان فقير و بی زمين و بالاخره بين كارگران و سرمايه داران در ميگيرد و سرانجام به پيروزي طبقه كارگر يا و نفی كامل طبقات اجتماعي منتهی ميگردد. 🔸ب) دولت ها نقشي جز تأمين طبقه حاكم ندارند و در جوامع سرمايه داري دولت حافظ منافع صاحبان سرمايه ها و استثمار طبقه كارگر است اين فشار و استعمار فقط هنگامي خاتمه خواهد يافت كه مالكيت خصوصی، به ويژه مالكيت ابزار توليد از ميان برداشته شود و طبقه كارگرحكومت را به دست خود بگيرد. همانگونه كه گذشت كمونيسم قبل از ماركسيسم هم وجود داشت. ماركس در واقع كمونيسم كارگري را فرموله كرد و ماركسيسم تئوری كمونيسم كارگری است. خود ماركس و انگلس ميگويند كه قبل از آنها هم سوسياليسم هاي غير كارگری وجود داشتند. ولي بعد كمونيسم ماركس به گرايش اصلی كمونيسم تبديل شد . 3⃣ «socialism» يا جامعه باوری، اين اصطلاح كه از واژه «سوسيال» به معناي اجتماعی در زبان فرانسه گرفته شده است، معناهاي بسيار دارد، اما تعريف معمول اين اصطلاح را در واژه نامه انگليسي آكسفورد، چنين ميتوان يافت: «سوسياليسم تئوری يا سياستی است كه هدف آن مالكيت يا نظارت جامعه بر وسايل توليد - سرمايه، زمين، اموال و جز آنها - به طور كلی، و اداره آن به سود همگان است» . در يك جمع بندي سوسياليسم به عنوان مكتبی مبتنی بر و اشتراكيت ابزار توليد ، و كمونيسم بيانگر مرحله اي ايده ال از چنين وضعيتی در جامعه ، و بالآخره ماركسيسم يكی از نظريه پردازان چنين تفكری است. 🇮🇷🚀 https://eitaa.com/mesagh
✡️ نهضت ملّی شدن نفت و کانون‌های دسیسه‌گر مالی (٣) 1️⃣ سالیان سال کودتای ٢٨ مرداد به‌عنوان کودتای آمریکایی شهرت داشت ولی امروزه اسناد کاملاً مسجل می‌کند که این طرح بیش‌تر - انگلیسی بود تا آمریکایی. 2️⃣ سرویس اطلاعاتی انگلیس با بزرگ‌نمایی خطر و انجام تحریکات و آشوب‌های پنهانی، مثلاً در ماجرای سفر آورل هریمن به ایران در ٢٣ تیر ١٣٣٠، توانست به‌تدریج آمریکایی‌ها را با خود هم‌عقیده کند. 3️⃣ عامل مهم دیگری که در این حوادث نقش فعال داشت، در ایران است که متأسفانه تاکنون مورد توجه جدّی مورخین ایرانی قرار نگرفته است. 4️⃣ این کانون در سرویس‌های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا از فراوان برخوردار بود و به نظر من در آشوبگری‌های آن زمان نقش عمده داشت. 5️⃣ در سه مقطع مهم تاریخ ایران مؤثر بود: 🔸در زمان خرید سهام برای دولت انگلیس چرچیل وزیر دریاداری بود و با حمایت صهیونیست‌هایی چون سر (رئیس کمپانی شل) این امتیاز را خرید. 🔸در ماجرای کودتای ١٢٩٩ چرچیل وزیر جنگ بود و با حمایت شبکهٔ صهیونیستی دولت و یهودی (نایب‌السلطنه هند) کودتا را به فرجام رسانید و سپس دیکتاتوری را در ایران مستقر کرد. 🔸بار سوّم در سال ١٣٣٢ است که چرچیل باز در پیوند با شبکهٔ قدرتمند دنیای غرب، طرح مداخله و کودتا در ایران را انجام داد. ✍️ نویسنده: استاد عبدالله شهبازی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🛑📢 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
••• 🔰 کمونیسم به زبان ساده! ♦️در وضعیت فعلی جهان، که در حال عبور از یک نظمِ غرب‌ساخت است، باید از بودن در چارچوب‌ها و معناهایی که این نظم برای سلطه خود بر دیگران، ساخته و پرداخته نیز، فاصله گرفت و فراتر رفت! 🔻اما ابتدا باید دانست که با گذر از سده‌های ۱۶ و ۱۷ میلادی، به مرور، ، در اروپا با پرچم‌داری سرمایه‌داری، به طور کامل مسلط می‌شود و با استعمارِ دیگر جوامع، گسترش می‌یابد تا اینکه با رقیب دیگری بنام ، مواجه شد. در چند پست، کمونیسم، به زبان ساده، آموزش داده خواهد شد که البته سال‌ها پیش با فروپاشی شوروی، این ایده شکست خورده و نسخه‌های تعدیل شده آن ادامه یافتند ...
هدایت شده از mesaghمیثاق
| به زبان ساده 🔰مارکس تحت تاثیر هگل، فوئرباخ و پرودون: ➖ بر اساس منطق ارسطویی، ارسطو می‌گوید که هرگز دو چیز متضاد با هم، در کنار هم جمع نمی‌شوند. مثلا: هر زمان که شب است، روز نیست و برعکس. ➖ در توضیح این بحث با تفاوت قائل شدن بر موضوع تضاد و متناقص، قانونی با عنوان ارائه داد. در این قانون توضیح می‌دهد که هر چیزی یا ماده‌ای که به وجود می‌آید، پس از مدتی، ضد خودش را می‌سازد (یعنی دو چیز متضاد در زمانی که در کنار هم قرار می‌گیرند) و بعد از مدتی این دو به دلیل ماهیت متضاد با هم تعارض پیدا می‌کنند و منجر به یک چیز جدیدی می‌شود و این فرایند را به صورت (تز- آنتی تز- سنتز) معرفی و باور دارد این فرآیند پایه حرکت بشری بوده و جنبه تکاملی و پیشرفت دارد و جبری است. ➖ اندیشه‌ی ماتریالیسم را بنا می‌گذارد؛ باید برای پدیده‌های طبیعت علت مادی جست وجو کرد یعنی اینکه هیچ روح یا خدایی برای حرکت تاریخ و جهان وجود ندارد. : مبنای تاریخ اقتصاد است. منافع اقتصادی باعث مبارزه‌ی طبقاتی می‌شود و تاریخ را به حرکت در می‌آورد.
هدایت شده از mesaghمیثاق
📌 ادامه به زبان ساده! 🔰 انقلاب ۱۹۱۷، روسیه: [۱ از ۲] اولین ضربه به مارکسیسم! _ تبدیل مارکسیسم به مارکسیسم_لنینیسم یا مارکسیسم روسی! ♦️در انقلاب سال ۱۹۱۷، کمونیست‌ها به رهبری لنین، در مجموع به دو گروه کلی تقسیم می‌شدند؛ ➖ یک جناح، حزب سوسیال دموکرات، معروف به «مِنشویک‌ها» به رهبری «جولیوس مارتوف» مخالف نگاه افراطی بلشویک‌ها (لنین) بودند. دومین جناح، «بُلشویک‌ها» که در میان کمونیست‌های روسیه در اکثریت نبودند، اما نظم و انضباط سازمانی قوی داشتند و در نهایت توانستند گروه‌هایی از کارگران و همچنین ملوانان مسلح را با خود همراه کنند و در نهایت «حزب کمونیست اتحاد شوروی» را تشکیل دادند! ➖ نظریات سیاسی لنین با تغییرات زیربنایی در نظریات مارکس همراه بوده است. آنچه در اکتبر ۱۹۱۷ روسیه رخ داد انقلابی بر روی انقلاب بود، یعنی قدرت گیری بلشویک‌ها که بر همین نگاه جدید لنین ( دیکتاتوری پِرولتاریا) تکیه داشت. او فکر می‌کرد که در اوضاع و شرایط روسیه، رفتن از مرحله‌ی بورژوازی یا سرمایه‌داری (مرحله سوم ماتریالیسم تاریخی) به مرحله‌ی بعد یعنی سوسیالیسم غیرممکن است پس باید پرولتاریا همراه با دهقانان به قدرت سیاسی دست یابند تا مستقیم به سوسیالیسم برسند. بنابراین می توان انقلاب اکتبر را یک انحراف از مارکسیسم به لنینیسم با پیروزی بلشویک‌ها دانست. 📷 عکس از چپ مارکس، انگلس،لنین و استالین
هدایت شده از mesaghمیثاق
💢اگر سیاست جمهوری اسلامی «نه شرقی، نه غربی است» چرا فقط با دشمنی می‌کنیم و چشم بر خیانت‌های تاریخی روسیه می‌بندیم؟ 🔹🔸این شبهه‌ی ظاهر فریب در حالی مطرح می‌شود که شعار «نه شرقی، نه غربی» در شرایطی مطرح شد که دنیای دو قطبی دوره برقرار بود، در مقابل ابرقدرت غرب و در رأس آن آمریکا، ابرقدرت استعمارگر شرق و در رأس آن شوروی قرار داشت، اتحاد جماهیر شوروی آن چنان که امام امت در نامه تاریخی به آخرین صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی پیش بینی کرده بودند، ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ به صورت رسمی از هم پاشیده شد و جهان دو قطبی دوره جنگ سرد به دوران چند قطبی کنونی رسید. ♦«جمهوری اسلامی» از ابتدا با شوروی به عنوان ابرقدرت شرق زاویه داشت، دی ماه ۱۳۵۸ پس از اشغال افغانستان توسط شوروی به شدت این تهاجم وحشیانه را محکوم و المپیک مسکو را تحریم کرد، در طول نیز شوروی از جمله تأمین‌کنندگان سلاح برای صدام بود و همزمان نیز حزب توده به عنوان متحد شوروی در داخل که به «حزب جاسوسان» مشهور بود، دست به تهیه اخبار از نهادهای سیاسی و نظامی کشور و مخابره آن به مسکو می‌زد، از سال ۱۳۶۱ به بعد نظام اسلامی به شدت با این حزب دست ساخته شوروی برخورد و سران این حزب دستگیر، محاکمه و زندانی شدند. ♦ (ره) در نامه به گورباچف آخرین صدر هیئت رئیسه اتحاد شوروی تصریح کردند: «جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است که از این پس را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد؛ چرا که مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا که مکتبی است مادی و با مادیت نمی‌توان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت، که اساسی‌ترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به درآورد». ♦این موارد و موارد متعدد دیگر به خوبی نشان می‌دهند که ایران همانند ابرقدرت غرب، با نیز زاویه و دشمنی آشتی‌ناپذیر داشت. پس آنچه روشن است زاویه غیر قابل کتمان نظام اسلامی و رهبری آن با شوروی به عنوان ابرقدرت استعمارگر شرق در کنار آمریکا به عنوان ابرقدرت استعمار غرب است. اما پس از فروپاشی شوروی و تشکیل نظام تک قطبی، دیگر ابرقدرت شرق وجود خارجی نداشته و ندارد و ایران با کامل با هر کشوری که بخواهد رابطه سیاسی، اقتصادی و ... برقرار می‌نماید. ♦به طور خلاصه می‌توان گفت منظور از نه شرقی و نه غربی نفی وابستگی به شرق و غرب بود و نه صرف هرگونه ارتباط و انعقاد قرارداد تجاری. لذا شبهه برخی غربگرایان درباره «شعار نه شرقی، نه غربی» و هجمه به روابط ایران با در شرایط کنونی مغالطه‌ای بیش نیست.
هدایت شده از mesaghمیثاق
اگر سیاست جمهوری اسلامی «نه شرقی، نه غربی است» چرا فقط با دشمنی می‌کنیم و چشم بر خیانت‌های تاریخی روسیه می‌بندیم؟ ✅ این شبهه‌ی ظاهر فریب در حالی مطرح می‌شود که شعار «نه شرقی، نه غربی» در شرایطی مطرح شد که دنیای دو قطبی دوره برقرار بود، در مقابل ابرقدرت غرب و در رأس آن آمریکا، ابرقدرت استعمارگر شرق و در رأس آن شوروی قرار داشت، اتحاد جماهیر شوروی آن چنان که امام امت در نامه تاریخی به آخرین صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی پیش بینی کرده بودند، ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ به صورت رسمی از هم پاشیده شد و جهان دو قطبی دوره جنگ سرد به دوران چند قطبی کنونی رسید. 🔸 «جمهوری اسلامی» از ابتدا با شوروی به عنوان ابرقدرت شرق زاویه داشت، دی ماه ۱۳۵۸ پس از اشغال افغانستان توسط شوروی به شدت این تهاجم وحشیانه را محکوم و المپیک مسکو را تحریم کرد، در طول نیز شوروی از جمله تأمین‌کنندگان سلاح برای صدام بود و همزمان نیز حزب توده به عنوان متحد شوروی در داخل که به «حزب جاسوسان» مشهور بود، دست به تهیه اخبار از نهادهای سیاسی و نظامی کشور و مخابره آن به مسکو می‌زد، از سال ۱۳۶۱ به بعد نظام اسلامی به شدت با این حزب دست ساخته شوروی برخورد و سران این حزب دستگیر، محاکمه و زندانی شدند. 🔸 (ره) در نامه به گورباچف آخرین صدر هیئت رئیسه اتحاد شوروی تصریح کردند: «جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است که از این پس را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد؛ چرا که مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا که مکتبی است مادی و با مادیت نمی‌توان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت، که اساسی‌ترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به درآورد». 🔸این موارد و موارد متعدد دیگر به خوبی نشان می‌دهند که ایران همانند ابرقدرت غرب، با نیز زاویه و دشمنی آشتی‌ناپذیر داشت. پس آنچه روشن است زاویه غیر قابل کتمان نظام اسلامی و رهبری آن با شوروی به عنوان ابرقدرت استعمارگر شرق در کنار آمریکا به عنوان ابرقدرت استعمار غرب است. اما پس از فروپاشی شوروی و تشکیل نظام تک قطبی، دیگر ابرقدرت شرق وجود خارجی نداشته و ندارد و ایران با کامل با هر کشوری که بخواهد رابطه سیاسی، اقتصادی و ... برقرار می‌نماید. 🔸 به طور خلاصه می‌توان گفت منظور از نه شرقی و نه غربی نفی وابستگی به شرق و غرب بود و نه صرف هرگونه ارتباط و انعقاد قرارداد تجاری. لذا شبهه برخی غربگرایان درباره «شعار نه شرقی، نه غربی» و هجمه به روابط ایران با در شرایط کنونی مغالطه‌ای بیش نیست. ┄┅┅═❅❅ ❇️