2⃣
#قصص_القرآن
#حضرت_داود_علیهالسلام
🔹ماجرای شهرت داود علیهالسلام آن
هنگام شروع شد که به عنوان یکی از
سربازان طالوت،به جنگ جالوتولشکرش
رفت و با سنگی که در فلاخن خود نهاده
بود، جالوت جبّار را کشت.
🔹«ایشا» ده پسر داشت،داود علیهالسلام کوچکترین آنها بود.حضرت داود علیهالسلام
بسیار خوش صوت بود🎶بهطوری که وقتی
صدایش به مناجات بلند میشد، پرندگان به
سوی او می آمدند و حیوانات وحشــی گردن
میکشیدند تا صدای دلنشین او را بشنوند.
🔹او کوتاهقد و کبود چشم و کـم مو بود،
در میان بنـی اسرائیل و در پیشگاه طالـــوت
فرمانده شجاع و باایمان لشکر بنی اسرائیل
دارای مــوقعیت عظـیم بود ، پــس از آن که
طالوت از دنیا رفت،بنی اسرائیل حکومت و
فــــرماندهی طالـــوت را در اختیار داود علیه
السلام گذاشتند، و همه ثروتهای طالوت را
به او سپردند، وقتی که به حاکمیّت رسید،
خداوند او را به مقام پیامبری نیز رسانید.[۱]
۱.بحار،ج 14، ص 14 و 15.دانشنامه قرآن کریم
♨️#ادامه_دارد
@mesbaholquran
3⃣
#قصص_القرآن
#حضرت_داود_علیهالسلام
🔆ده خصلت عظیم داود علیهالسلام
🔸در #قــرآن در آیات 15 تا 20 ســوره ص،
#خداوند داوود علیهالسلام را با ده خصلت
ارجمند میستاید،حتی به پیامبراسلام صلّی
الله علیه وآله سفارش کرده که در برابر گزند
مخالفانوبدخواهان همانند داوودعلیهالسلام صبر و مقاومت داشته باشد.
🔸در آیه نخست (آیه 17 ص) چنین آمده:
اِصْبِرْ عَلى ما یَقُولُونَ وَاذْکُرْ عَبْدَنا داوُدَذَاالْأَیْدِ
إِنَّهُ أَوَّابٌ؛ ای پیامبر! در برابر آن چه مخالفان
میگویند شکیبا باش و به خاطر بیاور بنده ما
داوود علیهالسلام را که صاحب قدرت و بسیار
بازگشت کننده به خدا بود.»
⭕️خصال دهگانه ارجمند داوود علیه السلام
1⃣صبر و مقاومت.
2⃣مقام عبودیّت و بندگی.
3⃣قوّت و قدرت معنوی و جسمی.
4⃣بازگشت و رجوع مداوم به خدا و رابطه
تنگاتنگ با خدا.
5⃣کوهها در تسخیر او بودند و با او صبح
و شام تسبیح خدا میگفتند.
6⃣پرندگان در تسبیحخدا با او همآواز میشدند.
7⃣آنها نه تنها در آغاز کار بلکه در همه احوال، با تسبیح او هماهنگ میشدند.
8⃣داشتن حکومت استوار و مقتدرانه.
9⃣علم و دانش سرشار که مایه برکات است.
🔟منطقی گویا، و بیانی لطیف و شیوا.[۱]
۱.تفسیر فخر رازی، ج 26، ص 183 (با استفاده از آیات 17 تا 19 صاد
دانشنامه قرآن کریم
@mesbaholquran
4⃣
#قصص_القرآن
#حضرت_داود_علیهالسلام
🔸خداوند گاهی او را به عنوان«نِعمَ العَبدِ»
«نیکوترینبنده»و زمانی او را به عنوانخلیفه
خود[۱]و نیز به داشتن امتیاز و فضایل[۲]علم
و حکمت[۳]معرفی کرده و نزول کتاب اخلاقی
و مهمزبور را بر او برشمرده[۴]او را با عالیترین
خصلتها ستوده است.
🔸کتاب زبور مشتمل بر نصایح و مناجات و
اموراخلاقی است،مزامیر زبور در کتاب عهدین
مشتمل بر 150فصل است که هرکدام به نام
مزمور نامیدهشده و سراسر آن به شکل اندرز
دعا و مناجات است.
[۱]. سوره ص، آیه 30 و 26.
[۲]. سبأ، 26.
[۳]. نمل، 15.
[۴]. اسراء، 55؛ نساء، 163. این کتاب در شب 28 رمضان به آن حضرت نازل شد (بحار، ج 4، ص 33). دانشنامه قرآن کریم
#ادامه_دارد
@mesbaholquran
5⃣
#قصص_القرآن
#حضرت_داود_علیهالسلام
🔹با این که داوودعلیهالسلام دارایحکومت
و امکانات وسیع بود ، همواره به طور ســـاده میزیست، و حریم پارسایی را رعایت میکرد.
🔹#حضـــرت_عــلی_علیهالسلام در یکی از
خطبههایش از پارسایی داوود ـ علیه السلام
یاد کرده و میفرماید: «او صاحب صدایخوش
و خوانندهبهشت است،بادست خود زنبیلهایی
از لیــف خــــرما می بافت و به هـــم نشینانش
میفرمود : کدام یک از شـــما در فـــروش این
زنبیــــل ها مــــرا کمک میکند ؟ او از پـــول آن
زنبیلها نانجوین تهیه میکرد ومیخورد»[1]
1.نهج البلاغه،خطبه160.دانشنامهقرآن کریم
#ادامه_دارد
@mesbaholquran
6⃣
#قصص_القرآن
#حضرت_داود_علیهالسلام
⚔زره بافی حضرت داوود علیه السلام
🔹امام صادق علیه السلام فرمود:خداوند
به حضـــرت داوود علـیه السلام وحــی کرد:
«نِعْمَ الْعَبْدُ اَنْتَ اِلّا اَنّکَ تأکُلُ مِنْ بیتِ المالِ؛
تو نیکو بندهای هستی، جز این که هزینه
زندگی خود را از بیت المال تأمین میکنی.»
🔹حضرت داوود علیهالسلام چهلروز گریه
کرد، و از خداوند خواست که وسیله ای برای
او فراهم سازد که از بیت المال مصرف نکند،
خداوند آهن را بر او نرم کرد،او هر روز با آهن
یکزره میساخت و آن را میفروخت،بهطوری
که در ســـال 360 زره بافت ، و از بیت المــال
بینیاز گردید.»[۱].
۱.تفسیرمجمعالبیان،ج8،ص381دانشنامهقرآن کریم
#ادامه_دارد
@mesbaholquran
7⃣
#قصص_القرآن
#حضرت_داود_علیهالسلام
🔹قبل از آن عصر،جنگجویان وقتی به جنگ
میرفتند،لباسهایآهنیمیپوشیدندکهپوشیدن
اینلباسها به خاطرسنگینی و انعطافناپذیری،
بسیار دشوار و خسته کننده بود.
🔹داوود علیه السلام که به مسأله جهاد و
دفاع، اهمیت بسیار میداد، در این فکر بود
که وسیلهدفاعی رزمندگان درعین آن که آنها
را حفظمیکند،نرم واستفادهاز آن آسان باشد.
همین مطلب را از خداوند خواست. خداوند
آهن رامانندشمعوموم برای داوودعلیهالسلام
نرم کرد، و او از این موهبت کمال استفاده را
در زره سازی نمود.
🔹روایتشده:روزیحضرتلقمانعلیهالسلام
نزد داوود علیه السلام آمد،او مشغول درست
کردن نخستین زره بود، لقمان سکوت کرد و
چیزی نگفت، همچنان تماشا میکرد و میدید
داوود علیه السلام از آهن مقداری میگیرد و
با آن مفتولهای باریک میسازد، و آن مفتولها
را داخل هم میگذارد.لقمان هم چنان منتظر
بود ببیند که داوود علیه السلام چه میسازد؟!
🔹تا این که داوود علیه السلام یک زره را به
طورکامل ساخت وسپس برخاستآن را پوشید
و گفت:«بهراستی چه وسیلهدفاعیخوبی برای
جنگ است.»
🔹لقمان با صبر و تحمل بدون سخن گفتن
دریافت که داوودعلیهالسلام چهچیزی بافته
است، گفت: «اَلصَّمْتُ حِکْمَهٌ و قَلیلٌ فاعِلُهُ؛
خاموشی حکمت است. ولی افراد خاموش
اندکند.»[3]
مجمع البیان، ج 8، ص 382.دانشنامه قرآن کریم
#ادامه_دارد
@mesbaholquran
8⃣
#قصص_القرآن
#حضرت_داود_علیهالسلام
🔸گـلّـــه گوســـفندی شــــبانه وارد تاکــستانی
شدند،و برگها و خوشههای انگور آن تاکستان
را خوردند. صاحب باغ از حادثه با خبر شد و
صاحبگوسفند را نزدحضرتداوودعلیه السلام
آورد و از او شکایت نمود ، و از حضـــرت داوود علیهالسلام خواست تا در اینمورد داوری کند.
🌳🌳🌳🐏🐑🐏
🔹حضرت داوود علیهالسلام پس از بررسی
چنین فهمید که قیمت در آمد آن باغ که به
وسیله گوسفندان نابود شده به اندازه قیمت
آن گوسفندان است، از این رو چنین قضاوت
کرد که:«گوسفندان باید به صاحب باغ سپرده
شوند.»
🔸حضرت سلیمان فرزند داوود علیه السلام
که در آن هنگام خردسال بوده،در آنجا حضور
داشت و به پدر گفت:ای پیامبربزرگ خدا! این
قضاوت را تغییر ده و تعدیل کن.
داوود علیه السلام گفت: چگونه؟
سلیمان علیه السلام گفت: گوسفندان را به
صاحبباغ تحویل بده تا از منافع آنها(از شیر
و پشمشان) استفاده کند، و باغ را به صاحب
گوسفندان تحویل بده،تا در اصلاح آن بکوشد،
وقتی که باغ به حـــال اول بازگشت ، آن را بــه
صاحبشتحویل بده و درهمانوقت،گوسفندان
را نیز به صاحبش بسپار.
✅هر دو قضاوت صحیح و عادلانه بود، ولی
نظر به این که در مقام اجرا، قضاوت سلیمان
علیهالسلام دقیقتراجرا میشدو به طورتدریج
بود و زندگی هر دو نفر (صاحب باغ و صاحب
گوسفند)پس ازمدتی سامانمییافت، قضاوت
سلیمان از سوی خداوند انتخاب گردید، البته
قضاوت سلیمان علیهالسلام را خداوند به او
تفهیم نمود[۱] و در ضمن، بوجود آمدن ماجرا
به این صورت، برای آن بود که وصی حضرت
داوود علیه السلام در میان فرزندانش معرفی
گردد که سلیمان است نه غیر او.
۱.مجمع البیان، ج 7، ص 57، ذیل آیه 78
سوره انبیاءبه نقل از امام صادق و امام باقر
علیهما السلام ناگفته نماند که ظاهر امر نشان
میدهد که در قضاوت حضرتداوود و حضرت
سلیمان دوگونگی وجود دارد، ولی طبق بعضی
از روایات، امام باقرعلیه السلام فرمود: این
دو گونگی در مرحله مناظره و مشورت بود، نه
در مرحله قضاوت نهایی (تفسیر نور الثقلین،
ج 3، ص 443). دانشنامه قرآن کریم
#ادامه_دارد
@mesbaholquran
8⃣
#قصص_القرآن
#حضرت_داود_علیهالسلام
🎖از ویژگیهای حضرت داوود علیه السلام و
پسرش حضرتسلیمان علیهالسلام آن است
که خــداوند مقام رهبری و حکومتداری را به
آنها داد.
🔹و این موضوع بیانگر آن است که: دین از
سیاست جدا نیست، دین منهای سیاست، به
معنی انسان بیبازو است، زیرا سیاست بازوی
اجراییدین است وسیاستبدوندین نیز عامل
مخرّب و ویرانگر است.
🔹پیامبران هرگاه زمینه را فراهم میدیدند،
به تشکیل حکومت اقدام مینمودند.حضرت
داوود علیه السلام ، سپس پســـرش سلیمان
علیه السلام شــــرایط و زمینه را برای تشکیل
حکومت فراهــــم دیدند ، خداوند آنها را حاکم
مردم نمود.
🔹بر همین اساس #خداوند میفرماید:
«یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلِیفَهً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَینَ النَّاسِ بِالْحَقِّ؛ ای داوود! ما تو را خلیفه(و نماینده)خود در زمین قرار دادیم،پس در میان
مردم به حق داوری کن.»[1]
🔹نیز میفرماید:
«وَشَدَدْنامُلْکَهُ وَ آتَیناهُالْحِکْمَهَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ
و حــکومت داوود علیه الســـــلام را اســتحکام
بخشیدیم و بهاو دانش و شیوه داوری عادلانه
عطا کردیم.»[2]
[1]. سوره ص، 26.[2]. سوره ص، 19.
دانشنامه قرآن کریم
#ادامه_دارد
@mesbaholquran
9⃣
#قصص_القرآن
#حضرت_داود_علیهالسلام
🔹روزی خداوند به حضرت داوودعلیهالسلام
وحی کرد:«نزد خلاده دختر اَوس برو و او را به
بهشت مــــژده بده و به او بگو همنشین تو در
بهشت است.»
🔹داوود علیهالسلام به این دستور عمل کرد
و به درِ خانه خـــلاده آمـد و درِ خـانه را کوبید ،
خلاده پشت در آمد و همین که در را باز کرد
چشمش بهداوودعلیهالسلام افتاد،عرض کرد:
« آیا از سوی خدا درباره من چیزی نازل شده
است که برای ابلاغ خبرآن به اینجا آمدهای؟»
🔹داوودعلیهالسلام فرمود: آری.خلادهگفت:
آن چیست؟داوودعلیهالسلام : خداوند به من
وحی کرد و فرمود: تو همنشین من در بهشت
هستی.خلاده: گویا مرا عوضی گرفتهای،او من
نیستمبلکه همناممناست؟داوودعلیهالسلام:
خیر، او قطعاً تو هستی.خلاده: ای پیامبر خدا
به تو دروغ نمیگویم،سوگند بهخدا من چیزی
در خود نمیبینم که چنین لیاقتی یافته باشم
وهمنشینتودربهشت شَوَم.داوودعلیهالسلام:
از امور باطنی خود اندکی با من صحبت کن تا
بدانم چگونه است؟
🔹خلاده:«من یک حالتیدارم کههر دردی بر
من وارد شود، و هر زیان و نیاز و گرسنگی به
من برسد، هر گونه باشد بر آن صبر میکنم و
از خدا رفع آن را نمیخواهم تا خودش برطرف
سازد(پسندم آن چه را جانان پسندد)و جای آن
دردها و زیانها،عوضی از خدا نمیخواهم، بلکه
شکر و سپاس آنها را بجا میآورم.»
🔹داوودعلیه السلام راز مطلب را دریافت و
به او فرمود:«فَبِهذابَلَغْتِ مابَلَغْتِ؛ تو به خاطر
همین خصلتها به آن مقام رسیدهای.»
🔹امامصادقعلیهالسلام پسازنقلاین ماجرا
فرمود:«وَ هذادِینُ اللهِالَّذِی ارْتَضاهُ لِلصَّالِحینَ؛ و این همان دین خدااست که آن را برای شایستگان پسندیده است.»[۱]
[۱]. بحار. ج 14، ص 39.دانشنامه قرآن کریم
#ادامه_دارد
@mesbaholquran
🔟
#قصص_القرآن
#حضرت_داود_علیهالسلام
🔹در میان بنی اسرائیل عابدی بود.بسیار
عبادت میکرد ،به گونهای که حضرت داوود علیهالسلام از آن همه توفیق او شگفتزده
شد،#خداوند به داوودعلیهالسلام وحی کرد:
«از عبادتهای آن عابد تعجّبنکن او ریاکار و
خود نما است.»
🎖مدّتی گذشت،آن عابد از دنیا رفت،جمعی
نزد داوودعلیهالسلام آمدند و گفتند: «آن عابد
از دنیا رفته است.» داوود علیه السلام فرمود:
«جـنازهاش را ببرید و به خـاک بسپارید.» ایـــن
موضوع موجب ناراحتیوبگومگوی بنیاسرائیل
شد که چرا داوود علیه السلام شخصاً در کفن
کردن و دفن او شرکت ننموده است؟وقتی که
بنیاسرائیل او را غسل دادند، پنجاه نفر از آنها
برخاستند و گواهی دادند که از آن عابد جز کار
خیر ندیدهاند؛
🔹پس از دفن #خداوند به داوودعلیهالسلام
وحی کرد : « چرا در کفن کردن و دفن آن عابد
حاضر نشدی؟ » داوود علیهالسلام عرض کرد:
« به خاطر آن چه که در مورد او به من وحــی
کردی»(که او ریاکار است)#خداوند فرمود:«اگر
او چنین بود ، ولـی گروهــی از علـمـا و راهـبان
گواهی دادند که جز خیر از او ندیدهاند،گواهی
آنهـــا را پذیرفتم و آن چـــه را در مـورد آن عــابد میدانستم پوشاندم.»[۱]
[۱].بحار،ج 14، ص42دانشنامه قرآن کریم
#ادامه_دارد
@mesbaholquran
1⃣1⃣
#قصص_القرآن
#حضرت_داود_علیهالسلام
🔹در روایات آمده: بانویی فقیر و بینوا در
عصـــر حضــرت داوود علیه السـلام زندگـــی
میکرد. با اندک پولی که داشت هر روز (یا
هر چند روز) اندکی پشم و پنبه میخرید و
به کلاف نــخ تبدیل مینمود و سپس آن را
میفروخت و به ایـــن وســیله معاش ساده
زندگی خود و بچههایش را تأمین میکرد.
🔹یک روز پس اززحماتبسیار وتهیهکلاف
آن رابرایفروش به بازارمیبرد.ناگهان کلاغی
با سرعت نزد او آمد و آن کلاف را از او ربود
و با خود برد. بانوی بینوا بسیار ناراحت شد،
سراسیمه نزد حضرت داوود علیهالسلام آمد
و پس از بیان ماجرای سخت زندگی خود و
ربودن کلافش از ناحیه کلاغ، عرض کرد:
«عدالت خدا در کجاست؟...»
🔹حضرت داوود علیه السلام به او فرمود:
«کنار بنشین تا درباره تو قضاوت کنم.»
🔹این از یک سو ، از سوی دیگر گروهی در
میان کشتی از دریا عبور میکردند که بر اثر
سوراخ شدن کشتی در خطر غرق شدن قرار
گرفتند. نذر کردند اگر نجات یافتند هزار دینار
بهفقیر بدهند.خداوندبه آنها لطفکرد وهمان
کلاغ را مأمــور کرد تا آن کــلاف را از دســت آن
بانو برباید وبه درونکشتی بیندازد وسرنشینان
به وسیله آن کلاف،تخته کشتی را محکم کرده
و سوراخ را ببندند. آنها از کلاف استفادهنموده
و نجات یافتند. وقتی که به ساحل رسیدند به
محضر حضرت داوود علیه السلام بـــرای ادای
نذر آمدند، هزار دینار خود را به حضرت داوود
علیه السلام دادند وماجرای نجاتخود را شرح
دادند.
✅حضرتداوودعلیه السلام حکمت و عدالت
و احسان خداوند را برای آن بانو بیان کرد وآن
هزاردینار را به او داد،آن زن در حالیکه بسیار
خشنود بود،دریافت که عادلترواحسانبخشتر از خداوند کسی نیست.[۱]
[۱]. اقتباس از کتاب ثمرات الحیاه.دانشنامه قرآن کریم
#ادامه_دارد
@mesbaholquran
1⃣2⃣
#قصص_القرآن
#حضرت_داود_علیهالسلام
🔸حضرت داوود علیه السلام صد سال عمر
کرد ، که چهل سال آن را بر مردم حکومت و
رهبری نمود. او کنیزی داشت که وقتی شب
فــــرا می رسید هـــمـه درها را قفــل میکرد و
کلیدهای آنها را نزد داوودعلیهالسلام میآورد.
🔸شبی مــــردی را در خانه دید ، پرسید: چه
کسی تو را وارد خانه کرد؟ او گفت: «من کسی هســتم که بـــدون اجـــازه شــــاهان بر آنها وارد میگردم.»داوودعلیهالسلام اینسخن را شنید
و گفت: آیا تو عزرائیل هستی؟ چرا قبلاً پیام نفرستادی تا من برای مرگ آماده گردم؟
🔸عزرائیل گفت:من قبلاًپیامهای بسیار برای
تو فرســـتادم . داوود علیه الســـلام گفـــت: آن
پیامها را چهکسی برایمن آورد؟عزرائیل گفت:
«پدرت ، برادرت ، همسایهات و آشنایانت کجا
رفتند؟» داوود علیه السلام گفت: همه مردند.
عزرائیل گفت:«آنها پیام رسانهای من به سوی
تو بودند که تو نیز میمیری همانگونه که آنها
مردند.»
🔸سپس عزرائیل جان داوود علیه السلام را
قبض کرد. او نوزده پسر داشت. در میان آنها،
یکی از پسرانش،حضرت سلیمان علیه السلام
حکومت و مقام علم ونبوّت داوودعلیه السلام
ـ را به ارث برد.[1]
📚[1]. کامل ابن اثیر، ج 1، ص 76ـ78.
دانشنامه قرآن کریم
#تمام
@mesbaholquran