eitaa logo
♥مشکات♥
173 دنبال‌کننده
14هزار عکس
8.7هزار ویدیو
148 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 دو خطا از یک تجربه تلخ (۱) 👤 🔸متأسفانه در دولت چهاردهم، چه دولت محترم بپذیرد یا نپذیرد، سفره زندگی مردم روی میز مذاکرات پهن شده است. اقدامی که باعث می‌شود کوچک‌ترین تکان در این میز، به جامعه ایران و افکار عمومی آن منتقل شود. دولت با این کار بار مضاعفی نیز بر تیم مذاکراتی تحمیل کرده و با بستن دست آنها به واسطه انتظارات اجتماعی، قدرت مانورشان در مذاکرات را کاهش داده است. از منظر دولت، سید عباس عراقچی و همکارانش باید به «توافق» برسند چون «توافق» وعده اصلی و یا دست‌کم یکی از اصلی‌ترین وعده‌های انتخاباتی رئیس‌جمهور بوده و عدم آن یعنی عدم دستاورد دولت! 🔸این خطای فاحش 12 سال پیش نیز رخ داده بود. روزهای آغازین دولت حسن روحانی بود که قائم‌مقام وقت وزیر خارجه ایتالیا در سفر به تهران به علی‌اصغر خاجی، معاون وقت اروپا و آمریکای وزارت خارجه ایران گفت: «تا حالا فشار خارجی روی شما بود که بیایید مذاکره كنيد. الآن فشار داخلی را هم خودتان ایجاد کرده‌اید. یادت نرود آقای روحانی با شعار مذاکره این انتخابات را برده است. بنابراین از نظر ما، باید پاسخگوی مردم خودتان هم باشید.» اظهارات نسنجیده و خالی از واقعیت آقای حسن روحانی و اطرافیانش پیش و پس از پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری 1392 ناظران خارجی را به این نتیجه رساند که ایران به هر قیمتی خواستار «توافق» است. رادیو دولتی فرانسه همان زمان دولت ایران را «فروشنده بدهکار و مشتاقی» خواند که «ناگزیر از فروش حقوق ملی» است و نوشت: «پیشنهاد سقف زمانی ۳ ماهه از سوی روحانی برای انجام معامله قطعی با غرب، نشانه وضعیت اضطراری دولت او است که در ژنو در هیئت فروشنده ظاهر خواهد شد.» آقای روحانی می‌خواست هر طور که شده در 100 روز ابتدائی دولتش به «توافق» برسد و در این چارچوب به نظر می‌رسید «محتوای توافق» برای او چندان اهمیت نداشت. «توافق موقت ژنو» در آذر 1392 با چنین رویکردی شکل گرفت و همین رویکرد در اصل انگاشتن «توافق» و فرع پنداشتن «محتوای توافق» تا «تفاهم لوزان» در فروردین 1394 و سپس «برنامه جامع اقدام مشترک» در تیر 1394 ادامه یافت. 🔸شاید هیچ چیز به اندازه کارزار تبلیغاتی مضحک وزارت خارجه وقت برای دستیابی به توافق نهائی در حد فاصل «توافق موقت ژنو» تا «تفاهم لوزان» گویای این خطای ساده‌لوحانه نباشد. کارزاری که پس از اظهار نظر عجیب آقای محمدجواد ظریف وزیر خارجه وقت در گفت‌وگو با رادیو ملی آمریکا مبنی بر: «هر نوع توافق بهتر از عدم توافق است» شکل گرفت و طی آن شش کارگردان سینمایی شناخته شده ایران در عرصه جهانی با هدایت وزارت خارجه، شعار «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست» سر دادند. 🔸این رویکرد خام‌اندیشانه و ضدملی آقای ظریف و وزارت خارجه تحت امرش با واکنش رهبر انقلاب مواجه شد: «توافق نکردن بهتر از توافق بد است ـ که این حرف را آمریکایی‌ها هم می‌زنند ـ این فرمول، فرمول درستی است؛ توافق نکردن از توافق کردنی که در آن، منافع ملّت پامال بشود، عزّت ملّت از بین برود، ملّت ایران با این عظمت، تحقیر بشود [بهتر است]، توافق نکردن شرف دارد بر یک چنین توافق کردنی.» 🔸عجله‌ای که دولت روحانی برای امضای توافق با اروپا و آمریکا داشت برای گره‌گشایی واقعی از مشکلات اساسی مردم نداشت. آنها پس از شتابزدگی 100 روزه در امضای «توافق موقت ژنو» در «تفاهم لوزان» به ضرب‌الاجلی 90 روزه (سه ماهه) برای دستیابی به توافق نهایی تن دادند. محدود کردن زمان دستیابی به توافقی که منافع ملی ایران را تضمین کند تقریبا با هیچ منطقی سازگار نبود اما دولت آقای روحانی و وزارت خارجه وقت، بررسی‌ها و ارزیابی‌های کارشناسانه را به نفع سرعت در حصول توافق نادیده گرفتند و اصرار داشتند ظرف 90 روز تفاهم لوزان را تبدیل به توافق نهایی کنند. همان زمان منتقدان نسبت به مفاد نامتوازن و فاقد تضمین تفاهم لوزان هشدار دادند اما در دولتی که منتقدانش را به «جهنم» حواله می‌داد، شنیده نشدن صدای منتقدان کاملا طبیعی بود. رهبر انقلاب 20 فروردین 1394 (یک هفته پس از تفاهم لوزان) با غیرالزام‌آور دانستن ضرب‌الاجل سه ماهه برای دستیابی به توافق نهایی؛ دولت وقت را به شنیدن نظرات و دیدگاه‌های منتقدان تفاهم لوزان دعوت کردند و فرمودند: «به نظر من بنشینند، بشنوند، بحث کنند. حالا ممکن است بگویند آقا ما سه ماه بیشتر زمان نداریم؛ خب، حالا سه ماه بشود چهار ماه، آسمان که به زمین نمی‌آید؛ چه اشکالی دارد؟ کمااینکه آنها در یک برهه‌ دیگری هفت ماه زمان را عقب انداختند. خیلی خب، دوستان ما هم اگر چنانچه در این همدلی‌ها و هم‌زبانی‌ها و تبادل‌نظرها یک وقتی گرفته شد، چه اشکال دارد، وقتی گرفته بشود، یک خرده زمان آن تصمیمات نهایی عقب بیفتد؛ طوری نخواهد شد.» 🔻ادامه دارد... @Kayhan_online
🔰 دو خطا از یک تجربه تلخ (۲) 👤 🔸اما تقریبا هیچ‌کدام از توصیه‌های دلسوزانه رهبر انقلاب و منتقدان بر تصمیم‌های عجولانه و خالی از تدبیر دولت تدبیر و امید[!] اثری نداشت. آنها در موعد مقرر یعنی سه ماه بعد در تیر 1394 همان تفاهم لوزان را تبدیل به توافق نهایی «برنامه جامع اقدام مشترک»(برجام) کردند. توافقی که هر چه از زمان انعقاد و اجرایش می‌گذشت؛ خسارت‌ها و ساختار معیوبش بیشتر آشکار می‌شد. 7 آذر 1395 کمتر از یک سال از اجرای برجام می‌گذشت که رهبر انقلاب به مضرات این توافق و شتاب‌زدگی در حصول آن ‌اشاره کردند: «مشکلات فعلی در توافق هسته‌ای به خاطر عجله در زودتر به سرانجام رساندن توافق است. وقتی عجله داریم که کار را زودتر تمام کنیم و به جایی برسانیم، از جزئیات غفلت می‌کنیم و گاهی غفلت از یک امر جزئی، موجب ایجاد رخنه و نقطه‌ سلبی در آن کار می‌شود.» 🔸در این روند دست‌کم دو خطا کاملا مشهود بود: «عجله در حصول توافق با تعیین یا پذیرش ضرب‌الاجل‌های چند ماهه» و دیگری «تن دادن به توافق موقت». 🔸پس از تجربه تلخ برجام، به نظر می‌رسد اکنون و در دولت چهاردهم نیز مذاکره‌کنندگان کشورمان در معرض این دو خطا قرار گرفته باشند. دولت آمریکا اصرار بر تعیین ضرب‌الاجل چندماهه برای دستیابی به «توافق» دارد. اصرار واشنگتن وقتی نگران‌کننده می‌شود که در تیم مذاکراتی ایران نیز با تحلیل‌های نادرست، زمان دستیابی به توافق را محدود ارزیابی کنند. 🔸26 آبان 1403 وزیر محترم امور خارجه گفت: «اگر مذاکرات جدیدی شروع شود، فرصت محدودی خواهد داشت، چرا که در اکتبر ۲۰۲۵ که مهر ۱۴۰۴ خواهد بود، زمان پایان قطعنامه مربوط به برجام است... احتمالا قبل از آن، اگر توافقی نشود، ما با شرایط بحرانی مواجه خواهیم بود. ممکن است کشور‌های اروپایی در آن زمان به سراغ «اسنپ‌بک» (بازگشت قطعنامه‌های سازمان ملل) بروند.» اما «شرایط بحرانی» مدنظر آقای عراقچی چندان معتبر به نظر نمی‌رسد. قطعنامه‌های تحریمی سازمان ملل علی‌رغم «تعلیق کاغذی» در حال حاضر نیز توسط کشورهای غربی اجرا می‌شود، حتی تحریم‌هایی به مراتب بیشتر از آن توسط آمریکا و متحدانش اعمال و اجرا شده است. بر این اساس هراس از بازگشت قطعنامه‌های تحریمی‌ای که هیچ‌وقت کنار گذاشته نشده بودند؛ واقع‌بینانه نیست. از طرف دیگر جمهوری اسلامی گزینه‌های متعددی برای مقابله با تهدید اروپا به استفاده از مکانیسم ماشه در اختیار دارد؛ گزینه‌هایی که از توسعه ظرفیت‌های هسته‌ای و خروج از NPT گرفته تا افزایش بُرد موشک‌های دفاعی به غربی‌ترین نقاط اروپا را می‌تواند شامل شود. در این زمینه مجلس شورای اسلامی که پیشتر با قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از حقوق ملت ایران» دست تیم مذاکراتی ایران را باز کرد؛ این بار هم می‌تواند با تعیین تکلیف قانونی برای سازمان انرژی هسته‌ای و وزارت دفاع به کمک مذاکره‌کنندگان بیاید. گذشت زمان به نفع ما و به زیان آمریکاست و مذاکره‌کنندگان ایرانی نباید با پذیرش محدودیت‌های زمانی این وضعیت را وارونه کنند. 🔸«توافق موقت» نیز یکی از گزینه‌هایی است که رسانه‌های آمریکایی از آن سخن می‌گویند. با توجه به شرایط ایران برای ایده «توافق موقت» نقاط ضعف فراوانی را می‌شود شمارش کرد اما شاید مهم‌ترین آن، بالا بردن انتظارات اجتماعی برای دستیابی به توافق نهایی و در نتیجه شرطی کردن هر چه بیشتر اقتصاد کشور با «توافق» باشد. بر این اساس «توافق موقت» بیشتر از آنکه فضای تنفس و آزادی عمل برای مذاکره‌کنندگان ما فراهم کند؛ آنها را تحت فشار خواهد گذاشت. سال‌هاست که اروپا و آمریکا با آگاهی به این ویژگی در هر دوره از مذاکرات گزینه «توافق موقت» را مطرح کرده‌اند. «توافق موقت» همچنین راهکار پیشنهادی اندیشکده‌های غربی مانند «مرکز امنیت نوین آمریکا»(CNAS)، «مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی»(CSIS)، «گروه بین‌المللی بحران»(ICG) و... به مذاکره‌کنندگان‌شان بوده است. 🔻 ادامه دارد... @Kayhan_online
🔰 دو خطا از یک تجربه تلخ (۳) 👤 🔸این اولین بار نیست که ایران درباره برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای خود مذاکره می‌کند. تعهدات قابل عرضه ایران در حوزه هسته‌ای تقریبا روشن است و به پشتوانه عبرت تلخ برجام، تعهدات مورد انتظار ما از طرف مقابل نیز بیش از گذشته ملموس شده است. اگر بنای طرف آمریکایی به مذاکره از موضع برابر و «توافق» باشد، صحنه آن‌قدر واضح است که نیازی به «توافق موقت» احساس نشود. 🔸دولت چهاردهم اگرچه «توافق» را به عنوان وعده انتخاباتی خود مطرح کرد اما لزومی ندارد بر این خطا پافشاری کند و ما امیدواریم آقای سید عباس عراقچی که به مراتب تعهدشان معترفیم با بهره‌گیری از همراهی جناب پزشکیان که بر مصالح نظام و مردم تأکید ویژه دارند و با در نظر گرفتن منافع ملی، این موضوع را فراتر از رقابت‌های انتخاباتی و گروه‌های سیاسی دیده و همیشه این کلام رهبر انقلاب را پیش چشمان خود داشته باشند: «توافق نکردن شرف دارد بر توافقی که منافع ملّت پامال بشود و عزّت ملّت از بین برود.» @Kayhan_online
🔰 گزینه پوچ (۱) 👤 🔸«ایران نباید غنی‌سازی داشته باشد» این آخرین موضع رسانه‌ای مقامات آمریکایی درباره برنامه هسته‌ای ایران است. «استیو ویتکاف» نماینده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا در امور غرب آسیا و مذاکره‌کننده ارشد این کشور در گفت‌وگوهای هسته‌ای با ایران؛ جمعه شب (19 اردیبهشت 1404) در مصاحبه با سایت بریتبارت گفت: «هیچ‌گونه برنامه غنی‌سازی در ایران نباید ادامه یابد و سه سایت اصلی نطنز، فردو و اصفهان باید به‌طور کامل برچیده شوند... ایران به فناوری غنی‌سازی برای داشتن یک برنامه هسته‌ای غیرنظامی نیاز ندارد.» پیش از او نیز «مارکو روبیو» وزیر خارجه آمریکا 1 می‌2025 (11 اردیبهشت 1404) در مصاحبه با شبکه فاکس‌نیوز گفته بود: «ایران باید بپذیرد که دیگر اورانیوم را غنی نمی‌کند، نیروگاه خواهد داشت چون به انرژی هسته‌ای نیاز دارد، و اورانیوم غنی‌شده را وارد خواهد کرد.» 🔸«غنی‌سازی اورانیوم» در تقابل ایران و آمریکا البته موضوعی فرعی است و اصل ماجرا ایستادگی در برابر درخواست‌های زورگویانه و غیرقانونی واشنگتن و دفاع از حق قانونی ملت ایران طبق پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای(NPT) است. ماجرائی که اگر به عقب‌نشینی ایران منتهی شود، راه را برای درخواست‌های غیرقانونی و سلطه‌طلبانه دیگر کاخ سفید باز خواهد کرد و این اطمینان را به دولتمردان آمریکا خواهد داد که در صورت اعمال فشار کافی بر ایران، آنها از حقوق و منافع ملی خود صرف نظر خواهند کرد! 🔸اما حتی اگر بر فرض محال جمهوری اسلامی ایران به این پیشنهاد فکر کند که اورانیوم غنی‌شده مورد نیازش را با واردات از خارج کشور تأمین کند؛ یک مرور تاریخی کوتاه کافی است تا متوجه شویم چنین پیشنهادی هرگز کارآمد نبوده و ضمانت اجرائی نداشته است. 🔸سال 1967 میلادی (1346 شمسی) بود که مرکز اتمی دانشگاه تهران طی قراردادی با شرکت آمریکایی AMF (American Machine and Foundry) یک راکتور تحقیقاتی 5 مگاواتی را برای تحقیقات علمی، تولید رادیوایزوتوپ‌های پزشکی، صنعتی و کشاورزی خریداری و حدود 5 کیلوگرم سوخت اولیه آن (اورانیوم غنی‌شده 93 درصد) را دریافت کرد. طبق قرارداد، شرکت آمریکایی AMF موظف بود در سال‌های بعد سوخت اولیه 93 درصدی را با سوخت تازه جایگزین کند. آنها همچنین متعهد شده بودند تا علاوه‌بر افزایش توان راکتور تحقیقاتی تهران از 5 به 10 مگاوات، قابلیت‌های آن را نیز به نوع پیشرفته‌تر TRIGA ارتقا دهند. اما تقریبا هیچ‌کدام از این تعهدات عملی نشد. در حالی که این راکتور توسط آمریکا ساخته و راه‌اندازی شده بود و از این نظر واشنگتن اشراف اطلاعاتی کاملی به آن داشت و از سطح کارایی غیرنظامی‌اش نیز مطمئن بود ولی در همان اولین سال پس از انقلاب اسلامی با بهانه‌تراشی مانع اجرای تعهدات شد. 🔸مجموعه‌هاي سوخت مورد نیاز راکتور تحقیقاتی تهران در سال 1980 توسط AMF آماده انتقال به ايران بود که مقامات واشنگتن مانع شدند و اجازه صادرات این سوخت را به شرکت آمریکایی ندادند. آمریکا حتی اجازه نداد 2 میلیون دلاری که پیش از انقلاب در چارچوب قرارداد با این شرکت آمریکایی پرداخت شده بود و دیگر امکان اجرای تعهدات آن نبود؛ به ایران مسترد شود. راهزن‌های مستقر در کاخ سفید، نه سوخت را دادند و نه پول را! 🔸علاوه‌ بر این، آمریکا ۱۴ اسفند ۱۳۵۳ (۵ مارس ۱۹۷۵) قراردادی به ارزش 6.4 میلیارد دلار برای فروش 8 راکتور هسته‌ای تولید برق به ایران امضا کرد. راکتورهایی که قرار بود توسط شرکت‌های آمریکایی وستینگهاوس(Westinghouse) و جنرال‌الکتریک (General Electric) ساخته شوند ولی واشنگتن این قرارداد را نیز به بهانه انقلاب اسلامی ایران متوقف کرد. آن زمان ایران نه تنها هیچ فعالیتی در زمینه غنی‌سازی اورانیوم نداشت بلکه حتی دانش غنی‌سازی را هم نداشت؛ ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران با هر متر و معیار آمریکایی برای دولتمردان واشنگتن کاملا مشخص بود زیرا خودشان آن را پایه‌گذاری کرده بودند اما با این حال ساکنان کاخ سفید از هیچ تلاشی برای لغو، تعلیق و توقف قراردادهای هسته‌ای مرتبط با ایران فروگذار نکردند چون اساسا دغدغه آنها نه ماهیت برنامه هسته‌ای ایران که اصل انقلاب اسلامی ایران بود. 🔸13 تیر 1355 (4 جولای 1976) سازمان انرژی اتمی ایران سه قرارداد همکاری با وزارت تحقیقات و تکنولوژی آلمان غربی به امضا رساند که دو مورد آن مربوط به ساخت نیروگاه هسته‌ای و تأمین سوخت آن توسط شرکت آلمانی کرافت‌ورک یونیون (KWU) بود. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_online
🔰 گزینه پوچ (۲) 👤 🔸در قرارداد اول این شرکت آلمانی پذیرفت طراحی، ساخت، نصب و راه‌اندازی دو واحد نیروگاهی 1300 مگاواتی از نوع آب سبک در 18 کیلومتری شهر بوشهر را برعهده بگیرد؛ و در قرارداد دوم کرافت‌ورک یونیون (KWU) تأمین سوخت اولیه نیروگاه بوشهر و سوخت‌گذاری‌های بعدی آن را برای 30 سال آینده نیز تضمین کرد. اما حدود سه سال بعد آلمان تعهدات سی‌ ساله‌اش به ایران را فراموش کرد. 🔸تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران تقریبا 80 درصد از عملیات ساختمانی و 65 درصد از عملیات الکترومکانیکی واحد یک نیروگاه بوشهر به پایان رسیده بود؛ همچنین 70 درصد سوخت مورد نیاز نیروگاه نیز تولید شده و آماده تحویل بود که در سال 1980 شرکت آلمانی کار را متوقف کرد. پس از دو سال مطالبه و پیگیری ایران، شرکت زیمنس جایگزین کرافت‌ورک یونیون (KWU) شد و قرار شد در 18 ژوئن 1982، 110 تن اورانيوم با غناي پايين به صورت هگزا فلوريد اورانيوم (UF6) و ۳۹۲ تن دورريز مربوط به آن را به ايران تحويل دهد. این دفعه دولت آلمان مانع از اجرای قرارداد و انتقال مواد به ایران شد. بیش از ده سال پیگیری این قرارداد توسط ایران نتیجه‌ای نداشت جز اینکه کشورمان ۲۳ جولاي 2003 پذیرفت مواد توقیف شده خود در آلمان را به شركت غني‌سازي اورانيوم اروپايي یورنکو(EURENCO) بفروشد. 🔸یک سال پس از قرارداد با آلمان غربی، یعنی در سال ۱۹۷۷ شرکت فرانسوی کومورکس (COMOREX) طی قراردادی پذیرفت UF6 (هگزا فلوراید اورنیوم) مورد نیاز ایران را از کنستانتره اورانیوم تولید کند. دولت فرانسه اما دو سال بعد با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و برخلاف تعهدات قانونی‌اش، مانع از اجرای قرارداد شد. با پیگیری‌های حقوقی ایران، دادگاه لوزان در این پرونده به نفع کشورمان حکم داد اما دولت فرانسه باز هم اجازه تحویل ۵۰ تن اورانیوم طبیعی در قالب UF6 را به ایران نداد و در نتیجه ۵۰ تُن هگزا فلوراید اورانیوم(UF6) ایران به صورت کاملا غیرقانونی در فرانسه توقیف شد. 🔸علاوه‌ بر توقیف این 50 تُن UF6، دولت فرانسه یک عهدشکنی فاحش دیگر نیز مرتکب شد. سال 1974 طبق توافقی میان سازمان انرژی اتمی ایران و کمیساریای انرژی اتمی فرانسه، شرکت فرانسوی- ایرانی سوفیدیف (Sofidif) در حوزه کاری غنی‌سازی اورانیوم با نسبت شراکت 60 درصد کوگمای (COGEMA) فرانسه و 40 درصد سازمان انرژی اتمی ایران تأسیس شد. هدف از تأسیس این شرکت جایگزینی سهام سوئد با ایران در شرکت تخصصی غنی‌سازی یورودیف (Eurodif) بود. از آنجا که این شرکت کنسرسیومی اروپایی متشکل از فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، سوئد و بلژیک بود و طبق اساس‌نامه‌اش مجاز به پذیرش سهامدار غیراروپایی نبود؛ قرار شد ایران به شکل غیرمستقیم و از طریق شرکت سوفیدیف، با خرید 25 درصد از سهام یورودیف (به ارزش حدود یک میلیارد دلار) جایگزین سوئد در این کنسرسیوم شود. بدین ترتیب ترکیب سهام یورودیف عملا به صورت 56.7 درصد فرانسه، 11.1 درصد ایتالیا، 11.1 درصد اسپانیا، 11.1 درصد بلژیک و 10 درصد ایران درآمد. ایران همچنین علاوه‌ بر خرید غیرمستقیم سهام به ارزش حدود یک میلیارد دلار، همان سال یک میلیارد دلار دیگر نیز در قالب وام به کمیساریای انرژی اتمی فرانسه اعطا کرد تا در ساخت کارخانه یورودیف هزینه شود و در ازای آن حق خرید 10 درصد از اورانیوم غنی‌سازی شده توسط یورودیف را به دست آورد. 🔸در کمال تعجب اما دولت فرانسه پس از پیروزی انقلاب اسلامی دست به بهانه‌جویی زد و برخلاف تمام اصول حقوقی و تجاری از انجام تعهدات خود طفره رفت. ایران در حالی که 10 درصد از سهام شرکت شناخته شده یوردیف را در اختیار دارد و برای شکل‌گیری کارخانه‌های آن در سا‌ل‌های اولیه تأسیس، یک میلیارد دلار وام داد ولی نتوانست کوچک‌ترین خدماتی از غنی‌سازی چه برای راکتور تحقیقاتی تهران و چه برای نیروگاه هسته‌ای بوشهر دریافت کند. این بار راهزنان اروپایی نه سوخت را دادند و نه پول را! 🔻ادامه دارد... @Kayhan_online
🔰 گزینه پوچ (۳) 👤 🔸اینها فقط گوشه‌ای از رذالت و خباثت اروپا و آمریکا در مواجهه با ایران در زمینه هسته‌ای است. آن سال‌ها ایران هیچ دانش هسته‌ای نداشت و صنعت هسته‌ای‌اش کاملا وارداتی محسوب می‌شد؛ در نتیجه برنامه هسته‌ای ایران تحت اشراف اطلاعاتی کامل غرب قرار داشت و ماهیت غیرنظامی‌اش برای آنها از هر نظر مسجل بود. با این حال آمریکا و اروپا اجازه هیچ‌گونه واردات سوخت و یا سایر مواد و فناوری‌های مشابه را به ایران ندادند؛ آن هم در حالی که ایران پیشاپیش هزینه همه خدمات و محصولات را پرداخت کرده بود! 🔸مسلما این روزها که ایران از دانش بومی هسته‌ای برخوردار است و به فناوری چرخه کامل سوخت هسته‌ای دست یافته است؛ آمریکا و اروپا بهتر از آن سال‌ها با ایران رفتار نخواهند کرد. یک نمونه در اردیبهشت 1389 (می 2010) رخ داد. ترکیه و برزیل با چراغ سبز آمریکا وارد گفت‌وگو با ایران برای یک معامله هسته‌ای شدند که طی آن قرار بود ایران 1200 کیلوگرم از اورانیوم کم غنی شده (LEU) خود را با خارج کردن از کشور در ترکیه به امانت بگذارد و در ازای آن گروه وین (آمریکا، فرانسه، روسیه و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی) 120 کیلوگرم سوخت مورد نیاز راکتور تحقیقاتی تهران (اورانیوم 20 درصد غنی شده) را برای تولید رادیودارو تأمین کنند. پس از موافقت تهران و امضای توافق با ترکیه و برزیل اما آمریکا زیر میز زد و حاضر به پذیرش توافق نشد. 🔸ایران طبق پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای(NPT) از حق غنی‌سازی حتی تا 90 درصد برخوردار است و هیچ چیز نمی‌تواند این حق را از ایران بگیرد. پیشنهاد توقف یا محدودیت غنی‌سازی در ایران و واردات سوخت هسته‌‌ای و اورانیوم غنی‌شده از خارج که این روزها از سوی مقامات آمریکایی مطرح می‌شود؛ پیشنهادی تکراری و غیرقابل قبول است چون تجربه تاریخی ایران به خوبی نشان می‌دهد این پیشنهاد فقط یک گزینه پوچ است. @Kayhan_online
🔰 فرصت جنگ (۱) 👤 🔸صدا، صدای یک دختر کم سن و سال است و تصویر، تصویر موشک‌های شلیک شده از ایران در آسمان اراضی اشغالی فلسطین. دخترک از اعماق قلبش فریاد می‌زند: «اللّهُمّ سَدِّد رَمیَهُم»(خدایا موشک‌هایشان را به هدف برسان) نه یک بار که چندین مرتبه و هر بار بلندتر از دفعه قبل؛ تا زمانی که بغض گلویش را می‌فشارد، راه کلمات را می‌بندد و او دیگر با بغض و‌گریه فقط فریاد می‌زند «الله‌اکبر». این دختر یکی از اهالی مظلوم و رنج‌دیده غزه بود که دومین شب حملات ایران به رژیم صهیونیستی را از آسمان مشاهده می‌کرد؛ این بار او برخلاف همیشه موشک‌هایی را در آسمان می‌دید که قرار نبود در خاک غزه فرود آیند. نه فقط او که تمام مردم غزه حس و حالی شبیه به او داشتند. رسانه «غزه الآن» که از داخل نوار غزه و توسط ساکنان آنجا اداره می‌شود در اولین شب حملات ایران، یک پیام به زبان فارسی منتشر کرد: «والله یا ایران و ‌ای مردم ایران، و ‌ای یمن و ‌ای مردم یمن، ما در غزه از خوشحالی اشک می‌ریزیم، پس از دو سال درد و ظلم و نسل‌کشی و گرسنگی، گویی همه چیز را فراموش کرده‌ایم. ضربات شما زخم‌های ما را درمان کرد، و موشک‌هایتان انتقام خون ما و خون خودتان را گرفت. پایان صهیونیست‌ها نزدیک شده است.» 🔸کمی آن طرف‌تر در لبنان جماعتی مشغول شادی در یک جشن عروسی بودند که شادی بزرگ‌تری را در آسمان مشاهده کردند؛ رد نور موشک‌های ایران که به مقصد اراضی اشغالی در حرکت بود. آن نور، نور امیدشان شد؛ جشن خودشان را فراموش کردند و با خواندن یک سرود حماسی متعلق به حزب‌الله لبنان به شادی پرداختند. حال و هوای ملت‌های منطقه تقریبا همین است. شب دوم حملات ایران به اسرائیل، در عراق مردم در یکی از کافه‌های محبوب بغداد جمع شده بودند، جمعیت تا وسط خیابان هم می‌رسید و چشم‌ها خیره شده بود به تلویزیونی که پخش زنده شبکه الجزیره عربی از حملات موشکی ایران به تل‌آویو را نشان می‌داد. با هر اصابت شوق و هیجان اوج می‌گرفت؛ دست می‌زدند و پای می‌کوبیدند. 🔸فرسنگ‌ها آن طرف‌تر در ریودوژانیرو برزیل، روبرتو پیاتزا سرمربی تیم ملی والیبال ایران برای تماشای بازی برزیل-اوکراین روی سکوهای ورزشگاه ماراکانازینیو نشسته بود که یک نفر روی شانه‌اش زد. او یکی از هواداران تیم ملی والیبال برزیل بود و دست‌نوشته‌ای روی یک تکه دستمال کاغذی را به سرمربی تیم ایران داد. روی دستمال نوشته بود: «ما برای صلح دعا می‌کنیم. خدا شما را حفظ کند. برزیل در کنار ایران است.» آن سوی کره زمین در ژاپن یک زن ژاپنی پس از تماشای اخبار شبکه ان‌اچ‌کی(NHK) ژاپن و دیدن خسارات و تلفات وارد شده به صهیونیست‌ها در حمله ایران، به جای اینکه به همدردی با صهیونیست‌ها بپردازد با دوست ایرانی‌اش این‌طور درد دل کرد: «دو سال است هر روز صبح که بیدار می‌شوم، اخبار مردم وحشت‌زده غزه را نشان می‌دهد که دنبال اجساد عزیزان‌شان می‌گردند. راستش بدم نمی‌آید دو ماهی هم اینها را در آن وضعیت ببینم تا بفهمند که چه بلایی سر مردم مظلوم آوردند!» می‌شود این روایت را با مشاهداتی دیگر از مصر، ترکیه، اسپانیا، کانادا، آمریکا و... ادامه داد. پویش‌هایی که توسط کاربران در برخی شبکه‌های اجتماعی و در سطح جهان برای تشکر از ایران به راه افتاده است نیز می‌تواند تکمیل‌کننده این مشاهدات باشد. 🔸واقعیت این است که ایران در مسیر خود علی‌رغم همه نابرابری‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی از پشتیبانی قدرتمند افکار عمومی جهان بهره می‌برد. این سرمایه بی‌نظیر شاید بیشتر از زرادخانه‌های موشکی ما ارزشمند باشد. سرمایه‌ای که رژیم صهیونیستی با وجود هزینه‌های هنگفت و هماهنگی سکوهای رسانه‌ای و تبلیغاتی هیچ بهره‌ای از آن ندارد. «هیچ‌کس برای اسرائیل دل نمی‌سوزاند» این پیام یک کاربر آمریکایی در تشویق ایران برای ادامه حملات بود. رژیم صهیونیستی با محاسبه غلط در حمله به کشورمان؛ جمهوری اسلامی ایران را در افکار عمومی بالا برد و به صدر نشاند. درست همان اشتباهی که آمریکا در حمله به یمن برای حمایت از اسرائیل مرتکب شد. آن زمان نشریه انگلیسی اکونومیست با انتقاد از این اقدام آمریکا و انگلستان؛ آن را به نفع یمن ارزیابی کرد و نوشت: «تقابل با غرب، مزایای متعددی برای دولت یمن به همراه دارد زیرا اقدام آن در محاصره اسرائیل تحسین جهان عرب را به همراه داشت و احساسات طرفداران فلسطین را برانگیخت، آن هم در زمانی که اغلب حکام عربی به تماشای جنگ غزه نشسته‌اند. در چنین فضائی حملات ائتلاف آمریکایی علیه یمن در سایه تشدید خصومت علیه واشنگتن به دلیل حمایت از اسرائیل، محبوبیت انصارالله را افزایش خواهد داد.» 🔻ادامه دارد... @Kayhan_online
🔰 فرصت جنگ (۲) 👤 🔸ما اکنون به لطف خدا و به برکت انقلاب خمینی(ره) و هدایت‌های ملکوتی رهبر معظم انقلاب در درست‌ترین نقطه تاریخ، در مقابل شر مطلق و منفورترین رژیم حکومتی جهان ایستاده‌ایم. موقعیتی فوق‌العاده که در صورت بهره‌گیری مناسب از آن می‌توانیم جایگاه جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت را در جهان به صورتی چشمگیر ارتقا دهیم. جنگ تحمیل شده بر ما با همه هزینه‌هایش، موقعیت هراس از سقوط در دره را پیش چشم ما نگذاشته بلکه چشم‌اندازی روشن از صعود به قله است. سربازان جنگ روانی دشمن در داخل و خارج اما می‌کوشند سختی صعود به این قله را، رنج سقوط از دره جا بزنند. 🔸مکر و حیله خدا همیشه همین‌طور بوده است. روزی که فرعون ساحران مورد اعتمادش را برای غلبه بر موسی(ع) به میدان فرستاد فکرش را هم نمی‌کرد آن ساحران به مؤثرترین مبلغان موسی(ع) و خدای موسی(ع) تبدیل شوند؛ همان‌طور که سران پَست رژیم صهیونیستی هم با حمله به ایران به ذهنشان نرسید، پنجره‌ای بزرگ و فرصتی بی‌نظیر برای گسترش و معرفی ایده و منطق جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان فراهم کرده‌اند. 🔸این همان فرصتی است که مشابه آن را 8 سال دفاع مقدس برای ما ایجاد کرد و امام خمینی(ره) 3 اسفند 1367 در وصف آن نوشتند: «هر روز ما در جنگ بركتى داشته‏ايم كه در همه صحنه‏ها از آن بهره جسته‏ايم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‏ايم‏... ما در جنگ حس برادرى و وطن دوستى را در نهاد يكايك مردمان بارور كرديم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان داديم كه عليه تمامى قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها ساليان سال مى‏توان مبارزه كرد، جنگ ما كمك به افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطين را به دنبال خواهد داشت‏... و از همه اينها مهم‌تر استمرار روح اسلام انقلابى در پرتو جنگ تحقق يافت.» جنایتکاران صهیونیست در خیال احمقانه‌شان، خود را «قوم برگزیده» می‌دانند اما «قوم برگزیده» قومی است که مجرای اراده حق برای مبارزه با شرّ و باطل قرار گرفته است و طولی نخواهد کشید که با به خاک مالیدن پوزه آنها، شور و شادی را به قلب مظلومین و آزادی‌خواهان جهان می‌نشاند... ربّنا! لا تَستَبدِل بِنا غَیرَنا (پروردگار ما! قومی دیگر را جایگزین ما مکن) @Kayhan_online
🔰 میدان بهارستان(۱) 👤 🔸سه روز پس از ترور شهید محسن فخری‌زاده، دانشمند برجسته کشورمان در 7 آذر 1399، نمایندگان وقت مجلس شورای اسلامی کاری کردند؛ کارستان! آنها که پیش‌تر طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از حقوق ملت ایران» را تدوین و آماده کرده بودند؛ در واکنش به این جنایت رژیم صهیونیستی، ابتدا دو فوریت این طرح را به تصویب رساندند و سپس کمتر از 24 ساعت بعد، در 11 آذر 1399 متن کامل طرح را با جزئیاتش بررسی کردند و به تصویب رساندند. در حالی که فهم غلط و گیجی آزاردهنده دولت تدبیر و امید[!]، ایران را در سطح جهانی منفعل و متضرر کرده بود؛ نمایندگان مجلس شورای اسلامی با این قانون دست جمهوری اسلامی ایران را باز کردند تا واکنشی به 5 سال عهدشکنی اروپا و آمریکا در انجام تعهدات برجامی‌شان و خروج یک‌طرفه آمریکا از برجام نشان دهد. 🔸این قانون بارها مورد تمجید و تأیید رهبر معظم انقلاب قرار گرفت. ایشان آخرین‌بار در سخنان 31 تیر 1403 «قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از حقوق ملت ایران» را مصداق حضور موفق مجلس در موضوعات جهانی و مسائل مربوط به سیاست خارجی دانستند که دست دولت ایران را در عرصه بین‌المللی پُر کرد: «یک نمونه از کارهای خوب، همین قانون اقدام راهبردی(۷) در مجلس قبل بود؛ این یکی از کارهای بسیار خوب [بود]. البتّه بعضی‌ها اعتراض و عیب‌جویی کردند؛ مطلقاً این عیب‌جویی وارد نیست و کار بسیار درستی بود. این حضور می‌تواند خیلی مؤثّر [باشد].» 🔸مجلس همچنان می‌تواند حضور موفق و تأثیرگذاری در موضوعات جهانی و مسائل بین‌المللی مربوط به ایران داشته باشد. هفته گذشته طرح تعلیق همکاری ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. پس از تصویب این طرح با توجه به عملکرد جانبدارانه و غیرحرفه‌ای آژانس، همکاری ایران با این نهاد متوقف خواهد شد. طرح‌هایی مانند توقف همکاری با آژانس، خروج از ان‌پی‌تی و... با توجه به عملکرد آژانس در افشای اطلاعات کشور برای دشمنان، کاملا منافع ملی ایران را تأمین می‌کند. این طرح‌ها از پشتوانه منطقی خوبی نیز برخوردار است و طبق تجربه تاریخی ایران در دهه‌های گذشته می‌تواند کاملا در سطح افکار عمومی داخلی و خارجی اقناع‌کننده باشد. بازرسی‌های آژانس در تمامی این سال‌ها بیش از آنکه جنبه فنی و کارشناسی داشته باشد، در خدمت تکمیل اشراف اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی بر تأسیسات فنی و سرمایه‌های انسانی ایران بود. 🔸۱۰ آگوست ۲۰۱۲ «جی کارنی» سخنگوی وقت کاخ سفید در کنفرانس خبری‌اش گفت: «ما «چشم» داریم و می‌توانیم برنامه [هسته‌ای] ایران را مشاهده کنیم.» وقتی خبرنگار منظور او را درباره «چشم» پرسید، کارنی گفت: «بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، آنها آنجا هستند.» آن روزها تنها بازرسی‌های متعارف آژانس از ایران انجام می‌شد اما نسخه‌ای از همین بازرسی‌های متعارف در رویه خلاف چارچوب آژانس در اختیار آمریکا قرار می‌گرفت. 🔸«ارنست مونیز» وزیر انرژی اسبق آمریکا در مقاله‌ای برای نشریه «فوروارد» رابطه بازرسان آژانس با آمریکا را کمی بیشتر توضیح داد: «از سال 1980، ما همه بازرسان آژانس را در آزمایشگاه ملی لوس‌آلاموس تربیت کرده‌ایم. ما برای آنها ده‌ها دوره آموزشی برگزار کرده و اطمینان حاصل ‌کردیم که آنها از پیشرفته‌ترین تجهیزات و ابرازهای الکترونیکی برخوردار هستند که اکثر آنها هم ساخت خود ما است.» درواقع بازرسان آژانس را می‌شد منابع اطلاعاتی آمریکا در داخل خاک ایران به حساب آورد، این گویاترین اعترافی بود که یک مقام رسمی آمریکایی درباره بازرسان آژانس انجام داد. 🔸سال ۱۳۹۴ وقتی دولت تدبیر و امید[!] توافق خسارت‌بار برجام را پذیرفت؛ علاوه‌بر بازرسی‌های متعارف آژانس، پروتکل الحاقی را نیز پذیرفت و باز هم علاوه‌بر آن رژیم بازرسی‌های ویژه‌ای را پذیرفت که دست آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را برای هر اقدامی در داخل ایران باز می‌کرد. 🔸باراک اوباما رئیس‌جمهور وقت آمریکا در مقاله‌ای که برای «واشنگتن‌پست» نوشت از بازرسی‌های اعمال‌شده بر ایران در برجام به عنوان برگی برنده‌ سخن گفت: «ایران اکنون تحت جامع‌ترین رژیم بازرسی‌ای قرار گرفته که تاکنون برای نظارت بر یک برنامه هسته‌ای [درباره آن] مذاکره شده است.» جو بایدن رئیس‌جمهور سابق آمریکا نیز همین نظر را داشت و توصیف جالبی را برای توافق برجام به کار برد: «توافقی که چشم و گوش را در درون برنامه هسته‌ای ایران قرار می‌داد.» 🔻ادامه دارد...
🔰 میدان بهارستان(۲) 👤 🔸«اندیشکده بروکینگز» با تحلیل رژیم بازرسی‌های ویژه برجام، آن را فرصتی تازه برای ایالات متحده خواند و طی یادداشتی از«جاشوا رونر» استاد دانشگاه ساوترن متدیست آمریکا، نوشت: 🔻«حضور بازرسان فرصت‌های جدیدی برای جمع‌آوری اطلاعات فراهم خواهد کرد. نه تنها سازمان‌های اطلاعاتی از گزارش‌های بازرسی درباره برنامه هسته‌ای ایران سود خواهند برد، بلکه آزاد خواهند بود که دیگر حوزه‌های علمی و زیرساخت‌های صنعتی ایران را نیز بررسی کنند.» 🔸مجلس شورای اسلامی با تصویب قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از حقوق ملت ایران» مُهر پایانی بر این بازرسی‌های ویژه زد اما چشم شیطان هنوز کور نشده است و حالا پس از نبرد ۱۲ روزه اخیر تقریبا با اطمینان می‌توانیم بگوییم همان بازرسی‌های متعارف آژانس نیز در خدمت نهادهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل قرار گرفته‌اند. طرح مجلس برای توقف همکاری‌ها با آژانس از این منظر می‌تواند منجر به امنیت بیشتر برای کشور شود. مجلس علاوه‌بر این می‌تواند با استفاده از ابزارهای قانونی محاسبات دشمن را نیز تغییر دهد. 🔸اگر آمریکا و رژیم صهیونیستی (حتی به دروغ) نگران غنی‌سازی اورانیوم در ایران هستند؛ باید به آنها نشان داده شود تجاوز و حمله به ایران نگرانی آنها را رفع نخواهد کرد بلکه این نگرانی را بیشتر خواهد کرد. موظف کردن سازمان انرژی اتمی به غنی‌سازی 90 درصد و فراتر از آن با همین هدف توسط مجلس شورای اسلامی می‌تواند انجام شود. آمریکا و متحدان اروپایی‌اش با تبلیغات فریبکارانه غنی‌سازی 90 درصدی را به منزله استفاده نظامی از صنعت هسته‌ای تصویر می‌کنند در حالی که این ادعا کاملا خلاف واقع است. به یاد بیاوریم سوخت اولیه رآکتور تحقیقاتی تهران در بدو تأسیس، اورانیوم غنی‌شده 93 درصد بود. این رآکتور سال 1346 توسط شرکت آمریکایی AMF ساخته شد و به بهره‌برداری رسید و همین شرکت طبق قرارداد ملزم به تأمین سوخت آن بود که در سال 1980 (1358) دولت آمریکا دیگر اجازه صادرات سوخت به ایران را نداد. اکنون رآکتورهای تحقیقاتی متعددی در سطح جهان وجود دارد که با اورانیوم غنی شده 90 درصد و بالاتر از آن به فعالیت می‌پردازند. 🔸مجلس اما در نقش‌آفرینی بین‌المللی خود نباید فقط در حوزه هسته‌ای محدود بماند. در جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل، آمریکا علاوه‌بر میدان‌داری غیرمستقیم جنگ در حمایت از اسرائیل، مستقیما نیز وارد نبرد شد و به خاک ایران تجاوز کرد. بنابراین کاملا منطقی است که جمهوری اسلامی ایران با شناسایی نقاط تهدیدآفرین در خاک آمریکا، خود را برای رفع تهدید آماده کند. در این چارچوب مجلس می‌تواند با موظف کردن وزارت دفاع به ساخت موشک‌های قاره‌پیما(ICBM) با هدف اقدام متقابل نسبت به مراکز تهدیدکننده امنیت ایران در خاک آمریکا، گام بلندی در تأمین منافع ملت ایران بردارد. عملکرد موفق موتور سوخت جامد سلمان در ماهواره‌برهای سری قائم به‌خوبی نشان می‌دهد دستیابی به موشک‌های قاره‌پیما با بُرد حداقل 12 هزار کیلومتر کاملا در دسترس جمهوری اسلامی ایران است. آمریکا با حمله مستقیم به خاک ایران بازی خطرناکی را آغاز کرد که کمترین تاوان آن باید نگرانی دائمی از اصابت موشک‌های ایران به اهداف مدنظر در خاک آمریکا باشد. 🔸مجلس همچنین پیش‌تر طرحی برای اخذ عوارض عبور کشتی‌ها از تنگه هرمز را در دستور کار داشت. این طرح با توجه به شرایط کنونی می‌تواند با فوریت و جدیت بیشتری دنبال شود. از حدود 30 مایل (48 کیلومتر) عرض تنگه هرمز، 12 مایل(19 کیلومتر) آن کاملا در آب‌های سرزمینی ایران و 12 مایل دیگر آن طبق قوانین بین‌المللی تحت نظارت ایران قرار دارد. تنها حدود 6 مایل(9 کیلومتر) از عرض این تنگه خارج از حوزه فعالیت ایران جای می‌گیرد که فقط قابل استفاده برای لنج‌ها و کشتی‌های کوچک است. جمهوری اسلامی ایران طبق قوانین بین‌المللی حق دارد برای تأمین امنیت این آبراه حساس اقدام به اخذ عوارض عبور برای همه کشتی‌ها و یا کشتی‌های متعلق به کشورهایی که مخل امنیت منطقه هستند، کند. اخذ عوارض عبور از کشتی‌ها اتفاقی خارق‌العاده نیست. مالزی نیز با این استدلال که تأمین امنیت تنگه مالاگا برای این کشور هزینه‌بر است، به دنبال اخذ عوارض از کشتی‌های عبورکننده از این تنگه است. 🔸نبرد ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، دست مجلس شورای اسلامی را برای نقش‌آفرینی مؤثر به نفع ایران در تحولات جهانی بیشتر از گذشته باز کرده است. بهارستان‌نشینان برای تکمیل پیروزی نیروهای مسلح می‌توانند میدانی تازه باز کنند و با ضربه به محاسبات دشمن متجاوز، آنها را از اقدام خود پشیمان کنند.
🔰 ما تشنه‌ایم اما...(۱) 👤 🔸مذاکره می‌کردیم؛ آن هم در عالی‌ترین سطوح! با زیر پا گذاشتن خطوط قرمز اعلام شده، رئیس‌جمهورمان با رئیس‌جمهور آمریکا گفت‌وگو و وزیر خارجه‌مان با رئیس‌جمهور آمریکا دیدار کرد. حتی به توافق هم رسیدیم؛ توافقی که نام آن را «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) گذاشتند. آن روزها هم رئیس‌جمهور می‌گفت «مذاکره نکنیم؛ چه کنیم؟!» البته به بیان دیگر آقای حسن روحانی 26 دی 1398 در جمع مدیران بانکی کشور تصریح کرد که «من بلد نیستم» بدون مذاکره با آمریکا و اروپا مشکلات اقتصادی داخلی را حل کنم. البته اتفاقات این روزها نشان می‌دهد متاسفانه ایشان حتی مذاکره هم بلد نبود! اما واقعا مشکلات داخلی با مذاکره و توافق با آمریکا و اروپا حل می‌شود؟ 🔸شهریور 1392 آقای بیژن زنگنه وزیر وقت نفت، احتمالا در همین رؤیا بود که از ذوق مذاکره و توافق با آمریکا و سرازیر شدن دلارهای نفتی و غیرنفتی، توافق گازی جدیدی با ترکمنستان بست. تا پیش از آن با توجه به موج اول تحریم‌های ایران و دشواری‌های تسویه حساب مالی، ایران با صادرات کالا و خدمات فنی- مهندسی هزینه واردات گاز از ترکمنستان را برای حل مشکل ناترازی گاز در استان‌های شمالی کشور پرداخت می‌کرد. آقای زنگنه و دوستانش اما به محض حضور مجدد در وزارت نفت، این توافق را لغو کرده و به جای آن تعهد دادند هزینه گاز وارداتی را به صورت ارزی پرداخت کنند. آنها حتی پذیرفتند در ازای تأخیر در پرداخت، جریمه دیرکرد را نیز به شرکت ترکمنی بپردازند. 🔸مذاکرات انجام شد و توافق برجام هم به امضا رسید؛ اما خبری از دلارهای نفتی و غیرنفتی سرازیر شده به کشور نبود! با فشار آمریکا بانک‌های خارجی از تبادلات مالی با ایران خودداری می‌کردند. 🔸بیژن زنگنه و دوستانش نمی‌توانستند هزینه گاز وارداتی از ترکمنستان را بپردازند. آنها از اجرای قراردادی که خودشان به طرف ترکمنی پیشنهاد کرده بودند، عاجز بودند. با گذشت 3 سال در دی ماه 1395 اختلافات بالا گرفت؛ بدهی ایران و جریمه دیرکرد آن تقریبا به رقم هنگفت2 میلیارد دلار رسیده بود و وزیر وقت نفت تمایلی به چاره‌جویی و حل و فصل مسالمت‌آمیز ماجرا نداشت. در نهایت ترکمنستان شیر گاز را بست و طبق قرارداد علیه کشورمان شکایت کرد و ایران محکوم به پرداخت 2 میلیارد دلار شد. روابط ایران و ترکمنستان کاملا به سردی رفت و همسایه شمالی مراودات خود با تهران را به حداقل رساند تا جایی که وزیر خارجه وقت نیز از این عملکرد بیژن زنگنه انتقاد کرد. تا پنج سال بعد شیر گاز ترکمنستان بسته ماند. با روی کار آمدن سیدابراهیم رئیسی بود که دولت ایران توانست بدون توجه به مذاکره و توافق با آمریکا و اروپا؛ اختلافات موجود را با ترکمنستان حل و فصل کند؛ بدهی ایران را از منابع مالی موجود در عراق بپردازد و با سوآپ سه‌جانبه میان ترکمنستان، ایران و آذربایجان ناترازی گاز در استان‌های شمالی را جبران کند. 🔸«مذاکره نکنیم، چه کنیم؟» این سؤال پس از این اقدام دولت سیزدهم به نظر می‌رسد پاسخی ساده داشته باشد: امکانات گسترده موجود و در دسترس را شناسایی کنیم و با کمک آن شرایط را به بهترین شکل مدیریت کنیم. اگر این کار را نتوانید انجام دهید حتی در صورت مذاکرات و دستیابی به توافق هم نمی‌توانید امورات کشور را اداره کنید. تجربه ناموفق حسن روحانی و دولتمردانش به خوبی گواه این ادعاست. 🔸سیستان خشک است. این را همه می‌دانیم؛ هم ما و هم ساکنان سیستان. با گلایه و غر زدن یک مقام ارشد اجرائی در این استان که آب نیست؛ یا ۵۰ سال قبل که این‌جا آمدم وضعیت بهتر و سیستان آبادتر بود؛ تنش آبی سیستان برطرف نمی‌شود! مدیر اجرائی باید وضعیت استان را به درستی شناسایی کند؛ ظرفیت‌هایش را بشناسد و مطابق با آن و با بهره‌گیری از امکانات و اختیارات گسترده تحت امرش برای رفع مشکل برنامه‌ریزی و اقدام کند. 🔸آنچه مدیر ارشد اجرائی باید با مردم در میان بگذارد برنامه‌ها و گزارش اقداماتش برای رفع مشکلات استان است؛ نه غر زدنی که منجر به تشدید حس بدبختی و بیچارگی در مردم استان شود! البته وقتی برنامه نباشد؛ اقدامی هم نیست و وقتی اقدام نباشد، جلسات کاری چیزی جز ذکر مصائب روز و سوگواری برای وضع موجود نخواهد بود. 🔸سیستان و بلوچستان از خشکسالی رنج می‌برد اما با بهره‌گیری از امکانات موجود در همین استان می‌شود به این رنج پایان داد. این دقیقا کاری بود که سید ابراهیم رئیسی سعی کرد در مدت کوتاه مسئولیتش انجام دهد. 12 شهریور 1400 تنها 9 روز پس از تشکیل هیئت دولت سیزدهم، آقای رئیسی در «دومین» سفر استانی خود (اولین سفر استانی 5 شهریور 1400 به استان خوزستان، دو روز پس از تشکیل کابینه انجام شد) از نزدیک مشکلات آب آشامیدنی در استان سیستان و بلوچستان را مورد بررسی قرار داد. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_Online
🔰 ما تشنه‌ایم اما...(۲) 👤 🔸یک سال بعد در شهریور 1401 مشکل آب آشامیدنی 107 هزار و 293 نفر از اهالی سیستان و بلوچستان(86083 نفر از جمعیت روستایی و 21210 نفر از جمعیت شهری) حل شده بود. 🔸آیت‌الله رئیسی یک اقدام «اضطراری» برای رفع مشکل آب در سیستان و بلوچستان را نیز کلید زد. شهریور 1402 چاه‌نیمه‌ها به عنوان اصلی‌ترین منبع تأمین آب این استان رو به خشکی می‌رفت که دولت سیزدهم با بررسی ظرفیت‌های موجود، منابع بالقوه تأمین آب سیستان را که شامل 6 شهر و 1000 روستا می‌شد، شناسایی کرد. سه طرح بزرگ آبرسانی در نظر گرفته شد که یکی از آنها احداث آب‌شرین‌کن فراساحلی (خشکی) در دشتک بود. آب شیرین‌کنی که با ظرفیت 100 هزار متر مکعب در شبانه‌روز بزرگ‌ترین آب‌شیرین‌کن فراساحلی ساخته شده در جهان به حساب می‌آمد. این آب‌شیرین‌کن با حفر ۷۳ حلقه چاه عمیق، آب شور زیرزمینی را استخراج و پس از شیرین‌سازی به شبکه توزیع منتقل می‌کرد. پروژه بزرگی که در کوتاه‌ترین زمان ممکن یعنی ظرف تنها ۸ ماه به اتمام رسید. خرداد ۱۴۰۳ وقتی پروژه به بهره‌برداری رسید مردم زاهدان و پنج شهرستان و مناطق روستایی و مرزی سیستان طعم شیرین برنامه‌ریزی و اقدامات آیت‌الله رئیسی را در غیاب او را چشیدند. انتقال آب دریای عمان به زاهدان و احداث آب‌شیرین‌کن ساحلی چابهار به عنوان بخشی از طرح ملی انتقال آب دریای عمان به استان‌های شرقی و مرکزی کشور و افتتاح دو سد «کهیر» و «شهری‌کور» از دیگر اقداماتی بود که سید ابراهیم رئیسی در دولت سه ساله خود آن را پیگیری و تأمین مالی کرد تا چالش آب در استان سیستان و بلوچستان را برای همیشه برطرف کند. اکنون مدیران اجرائی فعلی در دولت چهاردهم باید به جای آه و ناله از خشکسالی با دنبال کردن این طرح‌ها، گزارشی از میزان پیشرفت و چشم‌انداز نهائی اجرای کامل آنها در کمترین زمان ممکن به مردم ارائه دهند. 🔸چالش آب، برق، گاز و... تقریبا در اکثر کشورهای جهان وجود دارد. «ناترازی» آن طور که مدیران ارشد دولت چهاردهم درباره آن ناله سر می‌دهند، پدیده‌ای مختص به ایران نیست. همه کشورهای جهان کم و بیش با چالش «ناترازی» دست به‌گریبانند و اساسا مردم از رهگذر انتخاب رئیس‌جمهور، مدیران اجرائی کشور را منصوب می‌کنند تا همین چالش‌ها را برای‌شان مدیریت کرده و به سرانجام برسانند. اما شاید فقط در ایران باشد که گاهی مدیران اجرائی‌ای که با وعده حل مشکلات کشور خود را در معرض انتخاب مردم گذاشته‌اند، بیشتر از مردم از وجود مشکلات غر می‌زنند! و شاید باز هم فقط در ایران باشد که برخی مدیران اجرائی برای انجام در دسترس‌ترین اقدامات داخلی نیز به دنبال مذاکره با آمریکا و سه کشور اروپایی هستند! 🔸«مذاکره نکنیم، چه کنیم؟» سؤال مدیری است که زاویه دیدش آن‌قدر تنگ شده که جز مذاکره با اروپا و آمریکا افق دیگری پیش چشمش نمی‌بیند. چنین مدیری نسبت به گستره وسیع امکانات و ظرفیت‌های داخلی بی‌تفاوت است چون آنها را ندیده و شناسایی نکرده است. رهبر انقلاب 5 تیر 1403 در نقد چنین مدیرانی فرمودند: «بعضی از سیاسیّون در کشور ما تصوّر می‌کنند که باید آویزان به این قدرت و آن قدرت بشوند؛ و بدون آویزان شدن به فلان قدرت معروف و بزرگ، در کشور نمی‌شود پیش رفت؛ بعضی‌ها این‌جور فکر می‌کنند. یا خیال می‌کنند که همه‌ راه‌های پیشرفت از آمریکا می‌گذرد؛ نه، اینها نمی‌توانند [کشور را پیش ببرند].... اینکه ما می‌گوییم چشمتان به خارج نباشد، یک علّتش این است که وقتی چشم به خارج نبود، انسان قادر می‌شود که این ظرفیّت‌های درونی را ببیند، بفهمد، بشناسد.» 🔸ایران ما تشنه است اما بیش از آنکه تشنه آب، برق، گاز و... باشد، تشنه به‌کارگیری مدیرانی در دولت آقای پزشکیان است که امیدوار، خودباور، پرتلاش و با افق دیدی گسترده باشند که عمیقا به این باور رسیده باشند هیچ بن‌بستی در مسیر اجرای امور کشور وجود ندارد. مدیرانی که با تمام وجود به این کلام امام عزیزمان ایمان داشته باشند: «قطع رابطه و تحریم اقتصادی و لیست‌های دروغین آنها [آمریکا] دنیا را بر کشوری تنگ نخواهد کرد.» @Kayhan_Online