#طنز_جبهه
دیر به مقر رسیده بود
وقتی رسید فرمانده گردان اون را با ۳۰۰ صلوات جریمه کرد و گفت : همین حالا جریمه ات را پرداخت کن
گفت راه ندارد کمتر شود
فرمانده : نه نه اصلا
باصدای بلند و رسا گفت : برادران جمیعاََ صلوات بفرستید .
همه صلوات فرستادن و ابراهیم گفت: بفرمایید از ۳۰۰ تاهم بیشتر شد😅
#شهید_ابراهیم_هادی
@meshkat_3361
🌱 ابراهیم هر وقت اسم مادر سادات به زبان می آورد بلافاصله میگفت: سلام الله علیها.
یکبار در زورخانه مرشد بخاطر ایام فاطمیه شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا کرد.
ابراهیم همینطور که شنا میرفت باصدای بلند گریه می کرد و آنقدر گریه کرد که مرشد مجبور شد شعرش را تغییر دهد. روزی که از بیمارستان مرخص شد حدود ۸ نفر از رفقایش حضور داشتند ابراهیم گفت وسط اتاق پرده بزنید تا خانم ها نیز بتوانند بیایید می خواهم روضه حضرت زهرا بخوانم.
#شهید_ابراهیم_هادی🕊️
@meshkat3361