💠سوال :
پس بالاخره شما تمام مکاشفات عرفا را بی ارزش می دانید؟!
✅پاسخ: نه اما توجه کنید:
🔹۱-- بنده بیش از ۷۰ مورد بصورت زنده و مستند مواردی دیده ام فرد میگوید مطابق خواب دیشبم امروز خبری هست. و من دیدم همان روز خبری برای او شد.
🔹۲-- عرفای مدافع کودتای سقیفه بالاتفاق نوعی بیماری دارند که من اسم آنرا بیماری دو قطبی بزرگسالان گذاشته ام که از آن بیماری خاص روانی شطحیات عرفا صادر می شود که مثلا ابن عربی می گوید خدا خودش مرا بجای خودش خدا ساخته و اکنون خود خدا کار خود را به من محول کرده است. و یا دیگری می گوید من دارم با قرآن معارضه میکنم. و یا به عوعو سگ می گوید تبارک و تعالی. ووو
🔹۳-- عرفا کوشش کردند راهی غیر قرآنی و غیر حدیثی ایجاد کنند که همان مکاشفات خودشان است. و مکاشفات نه مال خودشان است و نه مال خدا .
ونه حجت است .و اکنون برای نشر اسلام عرفای مدافع کودتای سقیفه تنها در اروپا ۳۱۰ مرکز عظیم راه انداخته اند. تا در بردن آبروی اسلام سهیم باشند. و تمام عقاید خود را به ظرف ادبیات و پند و نصیحت و حکمت تزریق کرده اند. مانند مثنوی که ۲۰۵ داستانش کاملا دروغ است.
کانال مشکات در ایتا.............👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
کانال مشکات در تلگرام👇
@mousavizanjany
✳️یک پیشنهاد :
تلاش کردم قم بیایم ، فعلا مقدورم نیست.
پیشنهادی دارم ، و آن اینکه صاحب نظران منتقد درحوزه اقتصاد ، در سراسر کشور با متصدیان محترم اقتصادی کشور ، یک مناظره تلویزیونی بگذارند تا درد مردم در آن مناظره منعکس شود و مردم یک نفسی بکشند .
✅پاسخ: این نظر بنده بوده و هست. یکی از طرفهای مناظره بنده،
بسم الله !
یک برنامه زنده تلویزیونی بگذارند تا آنها را وادار کنند به دست برداری از این سیاستهای خلاف خواست مردم. و مردم هم بصورت تفصیلی بدانند مشکل کجااست ، اما ثمره دیگر این مناظره :
🔹۱-- متصدیان اموراقتصادی و غیر هم متوجه می شوند استمرار وضع موجود ، اعتبار وعده و وعیدهای مسئولین درباره حل معضلات اقتصادی جامعه را از بین برده ، و ستون فقرات حکومت که رضایت و رای مردم است را نه تنها متزلزل بلکه متلاشی کرده است.
🔹۲-- در این مناظره بر متصدیان امور اقتصادی و غیر هم واضح خواهد شد علت اصلی مشکلات اقتصادی سنگ بزرگ برداشتن است. مسئولین محترمی که هرگز مشکل اقتصادی جامعه خودشان را نتوانسته اند حل کنند طبق چه اصلی از اصول کشورداری برای حل مشکلات دیگران در صف اول اند.
🔹 ۳-- حصول ارزبابی درباره دست آوردهای این سیاست دائمی ، کلیشه ای ، تکراری ، شعاری ، (که حاصل آن جز زجر دادن به مردم نبوده است).
🔹 ۴-- راه افتادن طبیعی یک نوع نظر سنجی علنی در سراسر کشور برای نشان دادن کمیت پشتوانه مردمی این سیاستهای اقتصادی موجود.
🔹۵-- سرانجام اینکه این مناظرات باعث می شود مردم از مشکلات کلان کشور مطلع شوند، و عقده های متراکم مردم حل شود، و از انفجار ناگهانی پیشگیری کند.
اما متاسفانه چشمم آب نمی خورد.
کانال مشکات در ایتا.............👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
کانال مشکات در تلگرام👇
@mousavizanjany
💠سوال :
سلام علیکم وقت بخیر
اگر شخص شیعه ای والدینی کافر داشته باشد و این فرزند عاق والدین شود و والدینش از دنیا بروند ،
حال وظیفه ای این فرزند چیست؟
✅پاسخ :
سلام علیکم اگر چه کافر مشمول رحمت در حد غفران کامل نیست اما مشمول تخفیف در عذاب هست.
دعا کند برای تخفیف عذاب آنها.
دعا کند عذاب شدید نداشته باشند.
کانال مشکات در ایتا.............👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
کانال مشکات در تلگرام👇
@mousavizanjany
💠سوال :
استاد!
یک نکته قرآنی میخواستم که در تفاسیر نیامده باشد. .
✅پاسخ: واژه الله در هیچ سوره ای به اندازه سوره مبارکه مجادله نیامده که در هر آیه واژه الله دارد. و در مقابل واژه شیطان (نه شیاطین که ۱۸ بار آمده) که در کل قرآن ۷۰ بار آمده ، و به نسبت حجم سوره در هیچ سوره ای به اندازه سوره مجادله نیامده که ۴ بار آمده ، در مقابل سوره توبه که سوره غضب برای اصحاب کودتا است علی رغم طولانی بودنش ، هیچ واژه شیطان و شیاطین ندارد. و در کل قرآن فقط ۷ بار واژه حزب آمده ۴ بار آن در سوره مجادله است، بیش از باقی کل قرآن!! و از آن ۴ واژه حزب هم دو تا حزب الشیطان است و دو تا حزب الله . این دو واژه اصلا در سوره دیگر نیامده!
و چون سوره مجادله سوره ۵۸ است ، و سوره حمد سبع المثانی است و از قرآن عظیم جدا است و از عدد حذف می شود لذا می شود سوره ۵۷ ،
حالا چون پس از حذف سبع المثانی از قرآن میماند ۱۱۳ سوره لذا ما قبل ۵۷ می شود ۵۶ و ما بعد آن هم می شود ۵۶ و سوره مجادله راس هرم می ماند. چرا؟!
اگر مفسری پیام چینش این پازل ها را بفرماید جایزه دارد.
چون بر دانش ما افزوده است.
کانال مشکات در ایتا.............👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
کانال مشکات در تلگرام👇
@mousavizanjany
📚درس بیست و دوم
📌از سلسله دروس مبادی اصول فقه....
در دروس سابق گفتیم اصول همان اصلها است.
بقیه مبادی اصول است و نه از متن اصول . حتی بحثهائی که پیرامون اصلها داریم ، آنها هم از اصول نیست. از مبادی است.
ما قاعده اصولی نداریم ما روایاتی داریم که اصل اند، و معرفی آنها وظیفه آقایان اصولی ها است.
اینک روایات دال بر احتیاط را به صورت مختصر از وسائل جلد ۱۸ کتاب القضاء ابواب صفات القاضی باب ۱۲ نقل می کنیم ، و بدلیل تواتر اجمالی نه سلسله سند را معرفی میکنیم و نه کل متن را ، فقط جمله مورد نظر را نقل می کنیم:
🔹 ۱-- امام (ع) درباره صدور فتوای بدون علم درباره کفاره صید در احرام فرمود : اذا اصبتم مثل هذا فلم تدروا فعلیکم بالاحتیاط ،حتی تسئلوا عنه حتی تعلموا، از دو طریق نقل شده.
🔹 ۲-- الوقوف عندالشبهه خیر من الاقتحام فی الهلکه خبر۲ و۹ و۱۳ و ۱۵ و ۵۰ و دسته
۳-- از اخبار: امام صادق(ع) فرمود :انه لایسعکم فیما ینزل بلک ممالاتعلمون الا الکف عنه والتثبت ،والردالی ائمه الهدای حتی تحملوکم فیه علی القصد،....فاسئلوا اهل الذکران کنتم لاتعلمون.
🔹۴-- دسته دیگر از اخبار: امام صادق (ع) در قبال سوال سائل که گفت: ما حق الله علی خلقه ؟ فرمود: ان یقولوا مایعلمون و یکفُّوا عما لایعلمون
🔹۵-- امام صادق(ع) :...من فرَّط تورَّط و من خاف العاقبه تثَّبت عن التغوّل فیما لایعلم و من هجم علی امر بغیر علم جدع انف نفسه ....
🔹۶-- باز از ایشان است: من شک او ظن فاقامه علی احدهما فقدحبط عمله ان حجه الله هی الحجه الواضحه.
🔹 ۷-- امام رضا(ع) : لایحل مال الامن وجه احله الله.
🔹۸-- امام صادق(ع): وانما الامور ثلاثه امر بیّن رشده فیتبع ،و امربیّن غیه فیجتنب و امر مشکل یرد عدمه الی الله تعالی و رسوله (ص)، قال رسول الله : حلال بیّن و حرام بیّن ،و شبهات بین ذالک،، فمن ترک الشبهات نجا من المحرمات، و من اخذ بالشبهات ارتکب المحرمات ، و هلک من حیث لایعلم .
خبر ۹و۲۲و۲۳
🔹۹-- امام باقر طی سخنی فرمود: فلاترو مّن امرا انت منه فی شک و شبهه .
۱۰--امام صادق(ع) :لوان العباد اذا جهلوا وقفوا ولم یجحدوا لم یکفروا.
🔹۱۱-- امام صادق در باب محتمل الحرمه در مسئله نکاح: و نحن نحتاط فلایتزوجها .
🔹۱۲--عن رسول الله(ص) لاتجامعوا فی النکاح علی الشبهه وقفوا عندالشبهه.
🔹۱۳-- عن الصادق: ان النکاح احرای و احرای ان یحتاط فیه، و هوفرج و منه یکون الولد.
🔹۱۴- علی (ع) : فمااشتبه لک علمه فالفظ وما ایقنت بطیب وجوه فنل منه.🔹۱۵-- عن علی (ع): اخترللحکم بین الناس اوقفهم للشبهات .
🔹۱۶-- عن علی (ع): فلاتستعمل الرای فیما لاتدرک قعره البصر ولاتتغلغل الیه الفکر.
🔹۱۷-- عن علی (ع) در توبیخ اهل سقیفه: یعملون فی الشبهات .
🔹۱۸-- عن علی (ع): یا بنی دع القول فیمالاتعرف...وامسک عن طریق اذاخفت ضلالته ، فان الکف عند حیره الضلاله خیرمن رکوب الاهوال،....وابدا ....بترک کل شائبه اولجتک فی شبهه ، او اسلمتک الی ضلاله، ولاورع کالوقوف عندالشبهه. ... انما سمیت الشبهه شبهه لانها تشبه الحق، فاما اولیا الله فقضائهم فیها الیقین ودلیلهم سمت الهدای ...ان من صرحت له العبر عما بین یدیه من المثلات حجزه التقوای من تقحم الشبهات.
🔹۱۹-- عن الصادق : اورع الناس من وقف عندالشبهه.
🔹 ۲۰-- عن الصادق: ...فاذا لم یتق الشبهات وقع فی الحرام وهو لایعرفه. 🔹۲۱-- عن علی(ع) ان الشک والمعصیه فی النارلیسا منا ولاالینا.
۲۲-- عن الباقر (ع): در تفسیر واژه حجه الله : ان یقولوا مالایعلمون ویقفوا عند مالایعلمون.
🔹۲۳-- قال(ع): اذاعلمت ان علیها عده ولم تعلم کم هی فقدثبتت علیها الحجه فتسال حتی تعلم
🔹۲۴-- قال الصادق: من عمل بما علم کفی مالم یعلم
🔹۲۵-- عن الرضا فی حدیث اختلاف الاحادیث قال: و مالم تجدوه فی شی من هذه الوجوه فردوُّا لینا علمه فنحن الی بذالک، ولاتقولوا فیه بآرائکم و علیکم بالکف والتبث والوقوف وانتم طالبون باحثون حتی یاتیکم البیان من عندنا.
🔹۲۶-- قال: اورع الناس من وقف عندالشبهه .
۲۷-- امام سجاد خطاب به بان ابن ابی عیاش فرمود: یا اخا عبد قیس ان وضح لک امر فاقبله والافاسکت تسلم وردّ علمه الی الله فانک اوسع مما بین السما والارض.
🔹۲۸ -- روایت مشهوره : دع مایریبک الی ما لایریبک
🔹۲۹-- روایت مشهوره دیگر : ان لکل ملک حمی وحمی الله محارمه فمن رتع حول الحمی اوشک ان یقع فیه.
🔹۳۰-- حدیث نبوی دیگر با همین مضمون. با اضافه : والمشتبهات بین ذالک ...فدعوا المشتبهات.
🔹۳۱-- عن علی (ع) : اخوک دینک فاحتط لدینک بماشئت
🔹۳۲-- باز فرمود: اوصیک بالصمت عندالشبهه. وانهاک عن التسرع بالقول والفعل والزم الصمت تسلم.
🔹۳۳-- عن الباقر(ع): اذا اشتبه الامر علیکم فقفوا عنده ، و ردُّوه الینا حتی نشرح لکم من ذالک ماشرح لنا ...
🔹۳۴-- عن رسول الله (ص): ایهاالناس حلالی حلال الی یوم القیامه وحرامی حرام الی یوم القیامه الا وقد بینهما الله فی 👇
👇👇👆👆
الکتاب و بینهما لکم فی سنتی و سیرتی و بینهما شبهات من الشیطان. و بدع بعدی ، من ترکها صلح له امر دینه صلحت له مروته وعرضه ومن تلبس بها وقع فیها .
🔹۳۵--و عنه ،(ص): دع ما یریبک الی مالایریبک فانک ان لن تجد فقد شئ ترکته لله عزوجل.
🔹۳۶- عن علی (ع): ...فلیکن طلبک لذالک بتفهُّم وتعلم ،لابتورُّد الشبهات و ابداء بنبذ کل شائبه ادخلت علیک شبهه ،۳۷-- عن الرضاء(ع): ...والواجب لهم من ذالک الوقوف عندالتحیُّر ورد ما جهلوه من ذالک الی عالمه و مستنبطه.
لان الله یقول فی کتابه ولوردوه الی الله والی الرسول والی الی الامر منهم لعلمه الذین یستنبطونه منهم. یعنی آل محمد.....
🔹۳۸-- عن الباقر: والذین کسبوا السیآت جزآء سیئه بمثلها وترهقهم ذله مالهم من الله من عاصم. قال : هوءلاء اهل البدع والشبهات والشهوات.
🔹۳۹-- عنه: هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا؟ ... قال هم ....واهل الشبهات....
🔹۴۰-- عن الصادق: ایاک ان تعمل برایک شیا وخذ بالاحتیاط فی جمیع امورک ماتجدالیه سبیلا .
🔹۴۱-- عن النبی (ص): من اتقی الشبهات فقد استبرا لدینه .
🔹۴۲-- عن الصادق: لک ان تنظر الحزم و تاخذ بالحائط لدینک.
🔹۴۳-- بحار جلد۲ ص ۲۶۰ -- قال رسول الله عند عدد شروط الاسلام و عهوده: والوقوف عندالشبهه والرد الی الامام فانه لاشبهه عنده.
🔹۴۴-' عن الصادق :لک ان تنطرالحزم و تاخذ الحائط لدینک.// //
🔹۴۵-- عن علی (ع): من التوفیق الوقوف عندالحیره بحار جلد ۷۷ ص۲۱۱
🔹۴۶-- وعنه: ان ابغض الخلایق ....من لبس الشبهات نهج البلاغه خطبه ۱۷
از مجموع روایات فوق استفاده می شود. در هر عملی که انجام می دهیم باید حجت شرعی داشته باشم که حکمش چیست. و الا باید صبر کنیم تا حکمش از عالمان واقعی برسد .
این همان وجوب احتیاط در تمام شبهاتی است که احتمال خطا وجود دارد. مخصوصا شبهات تحریمیه.
ادامه دارد ....
⭕️اشکال :
سلام علیکم استاد
نکته زیبایی فرمودید☺️
منتهی پاراگراف پایانی محل تامل است ( و چون سوره مجادله سوره ۵۸ است ، و سوره حمد سبع المثانی است و از قرآن عظیم جدا است ...)
جدایی سوره ی حمد که سبع المثانی است از قرآن عظیم را بنظر اینچنین برداشت نمودید که در آیه ی مبارکه سوره ی حجر سبع المثانی بر قران عظیم عطف شده و معطوف باید با معطوف علیه مغایرت داشته باشد فتحصل که سبع المثانی غیر قرآن عظیم است.
یلاحظ علیه : که تغایر میان معطوف و معطوف علیه نیاز نیست که از نوع تباین باشد بلکه گاهی از نوع عموم و خصوص مطلق است چون (عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر) و اینجا نیز اینچنین است قطعا و تغایر سبع المثانی از قرآن بنحو تباین نیست بلکه عموم و خصوص مطلق است و اساسا رابطه هر سوره ای از سور قرآن در رابطه با قرآن اینچنین است یعنی هر سوره ای از قرآن است اما هر موضعی از قرآن آن سوره نیست.
ولذا وجهی برای کسر 1 عدد ندیدیم که بعد از کسر ، سوره ی مجادله در راس هرم بخواهد قرار گیرد و در نتیجه سوال شما قابلیت طرح داشته باشد که بخواهیم یا بتوانیم جواب دهیم یا بخلاف.
نعم ؛ لا حول و لا قوه الا بالله.
✅پاسخ :
سلام علیکم از اساس سوره حمد دارای حکم خاص شرعی است مباین با حکم خاص قرآن عظیم ، قرآئت حمد حداقل هر روز ده بار واجب است و قرآئت کل قرآن عظیم واجب نیست هیچ بار .
این اولا و
🔹ثانیا عنوان ((فاتحه الکتاب)) از عنوان (( الکتاب)) جدا است و دارای حکم خاص دیگری است و آن این که اگر در ترتیب سور اختلاف باشد و جابجایی سوره ها مجاز باشد اما این تغییر درباره سوره حمد جایز نیست و احدی حق ندارد سوره حمد را جابجا کند.
🔹ثالثا حمد رمز ریاضی سبع المثانی است عدد دو قاری را در جفر آوردیم که آخرین عدد ساده شده روی کل سوره ها ۷ است. و این با ادغام دو سوره محل تلاقی ممکن است که رمزش در حمد است و بس.
🔹رابعا حتی در اضطرار هم هیچ سوره ای جایگزین حمد نمی شود.
کانال مشکات در ایتا.............👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
کانال مشکات در تلگرام👇
@mousavizanjany
👇👇👆👆
ادامه درس بیست و دوم از سلسله دروس مبادی اصول فقه.....
آنچه در قسمت اول این درس نقل شد فقط بخشی از روایات مربوط به لزوم احتیاط است. و از روایات بالا معلوم شد
🔹۱--بخشی از روایات ناظر به احتیاط در شک بدوی است و بیرون از اطراف علم اجمالی است . مانند : (( و خذ بالاحتیاط فی جمیع امورک)) و امثاله .
🔹۲--روایات دال بر برائت در قبال روایات احتیاط هم عددا بسیار ضعیف اند و هم سندا که انشاالله میرسیم
🔹۳-- روایات برائت دقیقا مطابق مذاق بخشنامه های خلیفه دوم است که (( اگر حکم مسئله ای را ندانستید اولا قیاس کنید و اگر نشد هر چه بذهنتان آمد به همان عمل کنید خطا هم کنید یک ثواب دارد چون اجتهاد کرده اید و به زحمت افتاده اید ، ویله و رها هستید))
و کل شیئ لک حلال حتی تعرف و یا تعلم انه حرام بعینه بر ضد روایات عدیده و کثیره ای روایات احتیاط متواتر است که دال بر این است که اگر حکم شئی را ندانستید صبر کنید تا حکم آنرا یکی از ائمه اطهار،(ع) بفرستند.
این قبیل روایات متخذ و مستنبط از آیه احتیاط است (( و اذا جاء هم امر من الامن اوی الخوف اذاعوا به ،ولو ردوه الی الرسول والی الی الامر منهم لعلمه الذین یستنبطونه منهم ولو لا فضل الله علیکم و رحمته لاتبعتم الشیطان الا قلیلا / نساء / ۸۳))
گفتیم روایات احتیاط از شخص رسول خدا (ص) و علی مرتضی (ع) و سائر ائمه در حد تواتر اجمالی است و متکی به آیه صریح.
🔹۴-- روایات برائت گویی جنگ زده و دست خورده و تزریقی است ، مثلا روایت کل شی فیه حلال و حرام (که حول محور علم اجمالی است) فهو لک حلال حتی تعرف الحرام بعینه فتدعه ببینید چه تغییراتی به آن داده شده! .
و بر سر آن روایت چه بلایی آمده در بحار جلد ۶۵ ص ۱۵۲ خبر۲۱ از محاسن از عبدالله ابن سلیمان نقل کرده او هم از امام باقر. در حالی که در مصدر عبدالله ابن سنان از عبدالله ابن سلیمان نقل کرده .و در همان ادرس از بحار خبر۲۴ از محاسن در وسط عن رجل من اصحابنا دارد نقل کرده از امام باقر و در همان آدرس از بحار خبر ۲۶ از عبدالله ابن سنان از امام صادق (ع) از کتاب سرائر . و در همان آدرس از بحار خبر ۲۹ از کافی از عبدالله ابن سنان از عبدالله ابن سلیمان از امام باقر نقل کرده .و در همان آدرس از بحار خبر ۳۰ از عبدالله ابن سنان از امام صادق اما ((حتی یجیئک شاهدان یشهدان عندک ان فیه میته)) ،اضافه دارد و در فقیه جلد ۳ باب صید و ذباحه خبر۹۲ و تهذیب همان کتاب صید باب ذبایح خبر۷۲ و غولی جلد۳ ص۴۶۵ از عبدالله ابن سنان از امام صادق . و در بحار جلد ۲ ص ۲۷۳ از مسعده از امام صادق نقل کرده و اضافه دارد که امام مثالهائی هم زد. و بجای شاهدین در روایات دیگر در این روایت اسم از بینه برده ،! و این روایت ، روایت برائت نیست بلکه می گوید احتمالات در فضای عدم شبهه و بیرون از علم اجمالی اصلا ملحوظ نیست و درست هم هست و ربطی به فضای وجود شبهه ندارد و از قسم ثالث و غیر مبیَّن که جای احتیاط است نیست.
بلکه اصل طبیعی و صحیح بودن اشیاء است..
جمع بندی این که اولا این روایت ما قبل روایت مسعده، یک حادثه مربوط به جبن از دو امام نقل می شود، پس تردید در مروی عنه دارد.
ثانیا : در یک نقل رجل من اصحابنا دارد که مجهول است.
ثالثا در یک نقل عبدالله ابن سلیمان اضافه دارد .
رابعا در یک روایت دو شاهد لازم است تا دست از برائت برداشته شود.
این متغیرهای چهارگانه اجازه نمی دهد به روایت اعتماد شود.
اما روایت دیگر برائت:(( کل شی مطلق حتی یرد فیه منع( اونهی ) (او نص ). )) ابن ابی جمهور در غوالی جلد۳ ص۱۴۶ و۱۶۶ و۴۶۲ و جلد۲ ص ۴۴ و فقیه ج ۱ ابواب الصلاه و حدودها خب ۲۲ و مستدرک باب ۱۲ کتاب القضا صفات قاضی خبر ۸ و جامع احادیث الشیعه ج ۱ از ابواب المقدمات خ ۱۵ و وسائل کتاب قضا باب۱۲ از صفات قاضی خ ۶۰ و کتاب الصلات باب ۱۹ من ابواب القنوت خ ۲ و یا ۳ . و مهذب البارع مقدمات اعتکاف . چنین روایتی در هیچ کتاب معتبر و غیر معتبر سند متصل به معصوم ندارد منتها بزرگترین راه برای تزریق مبانی روائی فقه اهل سقیفه به فضای روایی شیعه است ، چون آنها احکام شرعی بلد نبودند اصل آزادی هر انسان از قید فقه آل محمد را تراشیده و داشتند.
و این روایت بازترین دهان را برای بلعیدن روایات معارض و تزریق آزادی انسان از قید احکام و اثبات نیاز نداشتن امت به فقه آل محمد داشته است .
اما روایت ((الاشیاء مطلقه مالم یرد علیک امر او نهی )) جامع احادیث الشیعه ج ۱ ص ۳۲خ ۶۴۲ این روایت را مرحوم صدوق بعنوان متن عبارت خودش در کتاب اعتقادات آورده است . و یک جا بعنوان خبر بی سند .
اولا این روایت که بزرگان آن را بی سند شناخته اند دارای سند است منتها حسین ابن ابراهیم قزوینی نقل کرده که ظاهرا جز این خبر روایت دیگر ندارد و گویا اساسا راوی نبوده و احساس وظیفه کرده این روایت را تزریق کرده و فرار کند.!
ثانیا در سلسله سند خبر فوق علی ابن حبشی واقع شده که 👇👇👇