مسئله-- ۲۵۶۱-- در کاشف الاسرار ص ۱۲۹ آمده : (( صوفی باید در جانب طور نار ببیند ))!! ( یعنی به مقام موسی برسند) دلیل چیست؟ هیچ!! پس دارند ادعای پیامبری از نوع مبشِّرات عُمَری می کنند منتها به روی خود نمی آورند. مسئله ۲۵۶۲-- در روح الارواح ص ۳۳۹ می گوید در حدیث قدسی خدا گفته :(( ای بنده من تومال منی و من هم مال تو ،به فضول می گویم به تو چه !؟)) این که می گویم در فرهنگ اهلبیت (ع) مقوله حدیث قدسی نیست ، نتیجه قول به وجود حدیث قدسی یکی این است. که خدا چه حرف خصوصی میزند!! تصوف و عرفان خرافه اندر خرافه است. مسئله ۲۵۶۳-- در روح الارواح ص ۳۳۷ می گوید در یک حدیث قدسی خدا گفته :(( بنده جان! اگر به اندازه کل کره زمین جنایت کنی خودمان هستیم همه را جور می کنم و عفو می شود.)) !! خدای عارف و صوفی عجب خدائی است!! مسئله ۲۵۶۴-- در روح الارواح ص ۷۵ و ۲۵۸ آمده :(( ارواح صوفی ها را ریختند به سگهای آشغال خور در مزبله و آشغال ، هیچ سگی نظر و میل نکرد )) پس عجب مقامی !! انسانهای دارای مشکل روانی چنینند. مسئله ۲۵۶۵-- در عبهر العاشقین ص ۷۷ آمده :(( عشق آدمی نردبان عشق خدا است )) و گوینده اش هم معلوم نیست ‌. هدف تخریب فضای دین و ایمان مسلمانان است. متاسفانه اسم این خرافات در کتاب شریف فرهنگ ماثورات متون عرفانی آقای دکتر باقر صدرنیا :(( ماثورات و منقول از معصوم )) معرفی شده است. مسئله ۲۵۶۶-- در تمهیدات ص ۲۹۲ از اسلام یک تفسیر ماتریالیستی دارد : (( عشق همان راه است ، دیدن معشوق هم همان بهشت است ، فراق هم همان آتش و عذاب است.)) چه کسی گفته ؟! مجهول است. اما راه اسلام است.!! اسلام صوفی ، آورنده خاصی ندارد.! هر کس می تواند بیاورد .!! مسئله ۲۵۶۷-- ابن خفیف شیرازی در کتاب سیرت ص ۳۰۲ ، کاملا و ناگهانی از تصوف زده بیرون گفته : (( عقل حسن و قبح را تشخیص نمی دهد ، این شرع است که دارای چنین تشخیص است و شرع حاکم بر عقل است.)) باید بگوئیم خوش آمدی! اما این هم خیلی بی نمک بود!. عقل توان درک حسن و قبح را دارد جناب !. مسئله ۲۵۶۸-- چون در قرآن کریم علم کامل را فقط علم خدای متعال دانسته ( قد احاط بکل شی علماً / طلاق آخر سوره ) سپس رسول خدا (ص) و سپس علی مرتضی(ع) را در آیه آخر سوره رعد :(( و من عنده علم الکتاب )) معرفی کرده و از طریق چندین آیه اهلبیت را وارثان و ناشران علم معرفی کرده . روزی یک نفوذی جنایتکار برای جنگ با این اصل اللهی ، جعل کرد که خود علی (ع) فرموده : علم یک نقطه بیشتر نبوده افراد جاهل آنرا زیاد کردند(( العلم نقطه کثرها الجاهلون)) و تعدادی از روحانیون هم این روایت ضد قرآن و اهلبیت را بالای منبر منتشر می کنند و اصل ناشر آن صوفی ها هستند. مراجعه کنید به المصباح فی التصوف ص ۵۷. اخیراً در یک مجلس بزرگ سر نشر این خبر جعلی با یک روحانی درگیر شدم. ویروس تصوف به تمام جهان اسلام نفوذ کرده و آلوده نموده است. و باید آن هم باید وجوبی یک جهاد آگاهانه ،عالمانه ، مستدلاّنه ، با منطق بسیار قوی و غنی با این ویروس ضد کتاب و سنت به راه بیاندازیم. مسئله ۲۵۶۹-- روزی جنید گفت :((علم طریقت ما با احادیث رسول الله (ص) ممزوج و مشبّک شده است)). عوارف المعارف ص ۲۲ و ما از روی کتاب فرهنگ ماثورات متون عرفانی حساب کردیم دیدیم در منابع صوفیه ۳۹۹۴ مطلب بعنوان روایت نقل شده و ما هم ۶ تا اضافه کردیم شد ۴۰۰۰ مطلب. اما با ارزیابی اولیه متوجه شدم تقریباً و تخمیناً نصف آن اصلا از کتاب و سنت نیست. تا بشود ماثور !! . ماند۲۰۰۰ مطلب ، از ۲۰۰۰ مطلب هم حدود ۱۰۰۰ تا سند ندارد‌ .و از ۱۰۰۰ مطلب باقی نیز اقلا ۱۰۰ مطلب از ۱۲ امام معصوم (ع) نیست .!! غلبه با متن تورات و اسرائیلیات و اخبار خاندان عمر و ابوبکر است. صوفی یعنی این.!! مسئله ۲۵۷۰-- در قرآن کریم با اشاره به دنیا (( بکره و اصیلا) دارد. و با اشاره به آخرت در سوره مریم آیه ۶۲ آمده :(( رزقهم فیها بکره وعشیا)) دارد ، اما در مکاتبات اسفرائینی به سمنانی ص ۴۳ آمده عندالله نه صباح هست و نه مساء. بله دشمنی عارفان و صوفیان با اسلام اهلبیت واضح است. کار صوفیان توجیه جنایت حاکمان بوده است از فرعون ، متوکل و حجاج بگیر الی آخر. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 https://t.me/mousavizanjany

💠سوال : سلام وقت بخیر از دغدغه مندی و تلاش حضرت استاد سپاسگزارم و جای تقدیر و تشکر دارد زحمات و نو آوری‌های ایشان و بنده از مباحث ایشان واقعاً استفاده می‌کنم و برایم مفید است. ولی اگر استاد قابل بدانند نقدی به یکی از نقدهای استاد از کلام مولوی داشتم. استاد فرمودند: مسئله ۲۵۵۱-- روزی مولوی بعنوان عارف گفت و در کتاب فیه مافیه ص ۷۶ آورد که (( همه شکار در درون گور خر است.)) ( الصیدکله فی جوف الفراء)) خب !! آیه نیست . روایت نیست ، حکمت نیست. جمله سیاسی نیست. رمز امنیتی نیست. پس چیست؟! بله شطحیات و چموشی عقل نامیزان و غیر استاندارد است. اما نقد: اولاً در همان فیه ما فیه در بحث«هر که محبوب است، خوب است» مولوی آورده که «سائل را دو مقدمه می‌باید که تصوّر کند: یکی آنکه جازم باشد که «من در این‌چه می‌گویم مُخْطی‌ام؛ غیرِ آن چیزی هست» دوم آنکه که اندیشد که «به از این و بالای این، گفتی و حکمتی هست که من نمی‌دانم» پس دانستیم که اَلسُّؤالْ نِصْفُ الْعِلْمِ ازین روست.» پس تواضع و تقوا حکم می‌کند وقتی می‌خواهیم کلام کسی را (چه عارف باشد چه فیلسوف یا فقیه) بفهمیم و نقد کنیم ، احتمال دهیم شاید ماتِن چیزی را اراده کرده غیر از آن چیزی که ما فهمیده‌ایم و شاید برداشت او صحیح‌تر است؛ پس زیبنده‌ی حضرت استاد نیست که در نقد دیگری از الفاظی مانند «چموشی» یا «عقل نامیزان» استفاده کنند. ثانیاً در فیه ما فیه است که «صاحب‌دل، کلّ است چون او را دیدی همه را دیده باشی که اَلصَّیْدُ کُلَّهُ فِیْ جَوْفِ الفَّرَا، خلقان عالم همه اجزای وی‌اند و او کلّ است.» که مورد نقد حضرت استاد واقع شده، باید بگویم ۱_اَلصَّیْدُ کُلَّهُ فِیْ جَوْفِ الفَّرَا یک ضرب المثل عربی است که هم معنای جمله‌ی «چون که صد آمد نود هم پیش ماست» می‌باشد و داستان مربوط به خودش را دارد و مولوی هم از این باب آن را ذکر کرده؛ نه اینکه معنای تحت الفظی آن را اراده کرده باشد. ۲_کسی که در اصول فقه قسمت الفاظ را خوانده باشد و کمی منصفانه و بی‌طرفانه دقت و اجتهاد کند در متن، می‌فهمد منظور مولوی از این پاراگراف چیست و می‌فهمد که مولوی دارد به همان اصالت وجود اشاره می‌کند.(کاری به این نداریم که اصالت وجود درست است یا خیر؛ بلکه منظور مولوی را از جمله مذکور می‌گوییم) ثالثاً قطعاً ایرادات و نقدهایی به ابن عربی و مولوی و نوشته‌جات و افکار آن‌ها وارد است زیرا که آن‌ها هم معصوم نیستند اما این به معنای آن نیست که آن‌ها حرف و قولِ حق و درست هم نداشته باشند یا خدای ناکرده کافر باشند و مانند کافران حربی با آن‌ها رفتار کنیم. همانطور که به فقیهان و نظریات فقهی آن‌ها هم نقد و اشکال وارد است ولی با عداوت قرار نیست آن‌ها را نقد کنیم. در آخر از استاد می‌خواهم حال که شما دارید زحماتی را متقبل می‌شوید و این کار بزرگ را انجام می‌دهید (نقد مطالب ابن عربی، مولوی و...) لطفاً دقت بیشتری در نقد و ظهور گیری از کلام ایشان به خرج دهید، تا نقدتان نقدی قویم باشد و خدای ناکرده تهمتی و تخریب نادرستی متوجه گفته‌های درست این عزیزان هم وارد نشود. و همه گفته‌ها و معلومات ایشان را با یک چوب نرانید. باتشکر ✅پاسخ : وعلیکم السلام و تشکر صمیمانه ، چون نقدتان منصفانه است ما به جای پاسخ ، امر را موکول می کنیم به برداشت خوانندگان عزیز . اما یک نکته را باید عرض کنم ما در کجا و کی گفتیم هر چه این صوفیان گفته اند همه اش باطل است .؟! اگر چنین گفته ام ،پس گفته من باطل است و دفاع نمی کنم. ولی قطعا چنین چیزی نگفته ام. بنده منتظر است تا آخر نقد تصوف را رصد فرمائید اگر مطلب نادرستی هست کمک فرمائید اصلاح کنیم. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 https://t.me/mousavizanjany

💠سوال : سلام استاد وقت بخیر. آیا میشه از کتب اصلی مستقیما استفاده یا تقلید کرد مثلا از من لا یحضر الفقیه حکمی رو که با عقل جور در میاد تقلید کرد مثلا اجتهادی برخورد کنیم و بعضی از مسائل رو خودمون بدون مرجع تقلید برداشت کنیم و به فتواهای موجود در این کتاب عمل کنیم ✅پاسخ : وعلیکم السلام بخشی از اخبار این کتاب ضعیف است. مثل روایت ۹۶ و ۹۷ که فتوای عایشه است. قطعا صحیح نیست. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 https://t.me/mousavizanjany

مسئله ۲۵۷۱-- در مشارق الدراری ص ۲۰۷ و ۳۱۵ و مصباح ۳۷۸ و اوراد الاحباب ص ۳۶ از یک عارف مجهول الهویه ای نقل می کنند که :(( الفقیر لایحتاج الی الله )) فقیر محتاج خدا نمی شود!!! حالا در قبال این دشمنان فرهنگ قرآن چه بگوئیم!؟ وانتم الفقرا الی الله که متن قرآن است. بله ! همان طوری که بارها گفته ام باز صریح می گویم : (( تصوف کودتای فرهنگی یهود علیه اسلام اهلبیت است.)) کسانی که گرایش به تصوف دارند تا دیر نشده خود را اصلاح کنند . مسئله ۲۵۷۲-- در خلاصه شرح تعرف صفحه ۴۹۴ آمده :(( که رسول خدا (ص) فرموده : فی آخرالزمان یکون زعیم القوم ارذلهم)) در سنن ترمذی خبر۲۲۱۰ و تحف العقول مواعظ النبی نظیر این روایت را داریم منتها اختصاص به آخرالزمان ندارد. حالا منظور از این روایت چیست؟! چه ربطی به عرفان دارد.؟! مگر در صدر اسلام خلفای کودتای سقیفه چه مقامی داشته اند.!؟ وضع حکومتهای آخرالزمانی ربطش با عرفان چیست؟ جز کوبیدن موفقیت مسلمین و امید بخشی به کفار؟! مسئله ۲۵۷۳-- بخشنامه عمر منبی بر وجوب عمل به قیاس را در تمهیدات ص۱۹۸ به رسول خدا نسبت داده که قیاس را عمل شیطانی می دانست. این مارهای خوش خط و خال را بشناسید. مسئله ۲۵۷۴-- در روضه الفریقین ص ۲۶۷ از عارف مجهولی آمده که تا اصحاب حضرت محمد(ص) در منزل او شکم از عزا در نمی آوردند متفرق نمی شدند که دروغ است. مسئله ۲۵۷۵-- در عوارف المعارف ص ۱۸۷ و مصباح الهدایه ۴۰۳ از عارف مجهولی آورده که محبوب ، هر جنایتی کند محبوب است . چرا؟! طبق کدام آیه و سنت؟! مسئله ۲۵۷۶-- در تمهیدات ص ۳۳۹ و روضه الفریقین ص ۳۴ از عارف مجهولی آورده که کل مجتهدین مصیب و بدون خطا هستند که اصلش از عمر بود تا فتواهای جاهلانه جناب خلیفه اول و خودش را بشُوید. مسئله ۲۵۷۷-- در روح الارواح ص ۲۶ و ۴۱۸ آمده :(( خدا متناسب با مقام موسی با موسی حرف می زد و اگر متناسب با عظمت خداوندیش حرف می زد موسی ذوب می شد!!)) حالا این مطلب در عرفان و تصوف جا افتاده که پیرامون خدا ، خیلی گرم و داغ است. چرا ؟! معلوم نیست حتی خدا سبحات وجه را می سوزاند!! مسئله ۲۵۷۸-- در طبقات صوفیه ص ۵۲۰ و نفحات الانس ص ۲۲۸ آمده که سهل ابن عبدالله تستری می گفته :(( انسان در حرکات و سکونش بدون امام باشد به مقصد نمیرسد )) خب ! این حرف اهلبیت (ع) بود . مقتداهای تستری اهلبیت را قتل عام کردند ، شدند امام تُستَری!! و تستری هم شد امام صوفیه.!! مسئله ۲۵۷۹-- طبق نقل اوراد الاحباب ص۱۲۳ ابراهیم ابن شیبان می گفته :(( اگر کسی بگوید : کفش من و خود را مال کفش بداند با او رفیق نمی شویم )) اما ابن عربی با فرعون و عمر رضی الله عن المومنین و متوکل سفاک و حجاج سفاک رفیق غایبانه شد که جهان را می خواستند بخورند. مسئله ۲۵۸۰-- در اسرار التوحید ص ۲۸۵ آمده که رسول خدا فرموده :(( یا یهودی استاندارد و خالص باش و یا با تورات بازی نکن ))!! دروغ محض . دروغ را از صوفی و عارف بگیری دیگر سرمایه ای ندارد. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 https://t.me/mousavizanjany

مسئله ۲۵۸۱-- در روح الارواح ص ۳۰۶ از رسول خدا نقل می کند که آخر امت اسلام عیسی است .( و نه امام زمان) !! بله!! یعنی بنی اسرائیل وارث اسلام خواهد بود که خواسته یهود است. مسئله ۲۵۸۲-- در روح الارواح ص ۵۳۱ آمده که ابوبکر واسطی گفته :(( من زیر بار عبادت به آن خدایی نمی روم که بنده خود را بخاطر معصیه (و جنایت) از خود دور کند و بنده ای را بخاطر عبادت به خودش نزدیک کند.!! )) بخاطر این حرفهای ضد صدها آیه قرآن است که من به ابوبکر واسطی ها جنایتکار خطاب می کنم. مسئله ۲۵۸۳-- در مکاتیب فارسی غزالی ص ۱۲ آمده :(( لااله الا الله )) توحید عوام است ،این ((لاهو الا اللهُ )) است که توحید خواص است. !! یعنی رسول خدا (ص) و امام باقر(ع) عوام ! ولی دلقک قونیه و ناظم کنیز ، کدو ، و الاغ خواص! علیهم و علی تابعیهم مایستحقون . عمال و دلقک های اهل کتاب!! مسئله ۲۵۸۴-- از روزی که در کتاب تمهیدات ص ۳۱۷ دیدم ابوالحسن خرقانی می گفته :(( لا اله الا الله را از صمیم قلب بگوئید اما محمد رسول الله را بیرون گوشتان ادا کنید )) از آن زمان متوجه شدم تصوف کودتای دشمن از طریق تفسیر دین و مذهب و فرهنگ است .( لا اله الا الله من داخل القلب و محمد رسول الله من قرطُ الاذُن.)) مسئله ۲۵۸۵-- در قرآن در۱۲ آیه دنبال اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اطیعونی آمده و روایت متواتر بین الفریقین (( انی تاریک فیکم الثقلین)) آمده .و طریق اخذ احکام اسلام را فقط کتاب و سنت ماخوذ از معصومین معرفی کرده ،اما عین القضات در تمهیدات ص ۳۱۶ میگوید :(( از غیرت خدا است که از غیر خودش راه دیگر برای اخذ اوامر و احکام قرار نداده است)) . اتفاقا به غیر انبیا اجازه نداده ادعای اخذ امر از خدا بکنند تا هر دست و صورت نشُسته ای ادعای ملاقات با خدا کند. دلقکهای رقاص در قونیه که کتابشان مانند کتابهای سُلَّمی در اسرائیل منتشر می شود قطعاً نمی توانند طریق اخذ حکم از خدا شوند. زمان مرگ این کودتا رسیده است. مسئله ۲۵۸۶-- مولوی ( طبق نقل نفحات ص ۴۶۲) می گوید : صوفی نباید با غیر صوفی در ارتباط و تعامل باشد. و در عبهرالعاشقین ص ۲۲ و اوراد الاحباب ص۱۰۶ به رسول خدا (ص) نسبت می دهد که فرمود :(( در کسی که با مردم در انس و تعامل نیست خیری هم نیست. )) خب! جناب صوفی کدام اسلام است و کدام باطل.؟! شما آلت دست اهل کتابید و در پرونده تاریخ شما نوشته اولین بانی خانقاه یک سلطان مسیحی است. و پرونده پیش ما است. مسئله ۲۵۸۷-- صوفی از یک طرف می گوید رسول خدا فرموده خیری نیست در کسی که با مسلمین در تعامل نباشد . از طرف دیگر جناب (( رویم)) (مطابق نقل اوراد الاحباب ص ۱۱۰ ) گفته :(( اگر صوفی با غیر صوفی در ارتباط و تعامل باشد هلاک میشود)) !! حالا کدام اسلام است.!؟ مسئله ۲۵۸۸-- حلاج روزی گفت : ( بین من و خدا هیچ فرقی نیست الا به دو صفت .)) تمهیدات ص ۱۲۹. !! این حرفها کجا ، قرآن کجا!؟ این ها عمال اهل کتابند. مسئله ۲۵۸۹-- صوفی از یک طرف خودش را درویش ، گوشه نشین ، فقیر و زاهد نشان میدهد ،از طرف دیگر ابو عثمان مغربی صوفی می گوید :(( این امر ( تصوف) جز با بوی خون حاصل نشود .))!! ( لایجئی هذالامر الا برائحه الدم)! حالا شد هم خط ابوبکر بغدادی.!! مسئله ۲۵۹۰-- خود بایزید بسطامی روزی گفت : ((مادامی که نمی فهمی، صوفی و عارف هستی ، وقتی فهمیدی عرفانت هم رفت)) ( لایزال العبدعارفاً مادام جاهلا ً ،فاذا زال عنه جهله زالت معرفته) طبقات صوفیه ص ۶۵۰. هر چه توجیه شود صراحت کلام زایل نمی شود. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 https://t.me/mousavizanjany

واژه تاریخ دو معنا دارد : اول مبدا مورد انتخاب برای مقایسه زمان حوادث دیگر با آن، مانند زمان میلاد مسیح آخرین رسول بنی اسرائیلی و هجرت رسول جهانی اسلام آخرین رسول بنی اسماعیلی که زمان هر حادثه ماقبل آن و مابعد آن را با آن مقایسه می کنند، مثلاً می گویند عاشور ۶۱ سال پس از هجرت اتفاق افتاد و یا رسول خدا پنجاه و چند سال قبل از هجرت متولد شده است. این قسم از تاریخ به معنای سابقه حضور یک امت در بستر زمان نیست. اگر تاریخ اسلام یعنی تولد اسلام از هجرت شروع شده باشد، پس باید بعثت رسول خدا که قبل از هجرت بوده و سوره های مکی در بیرون از تاریخ اسلام بماند، پس این قسم از معنای تاریخ به معنای آغاز تولد تاریخ حضور ملت صاحب آن تاریخ نیست اما تاریخ به معنای دوم یعنی عقبه حضور یک ملت در بستر زمان گذشته، آغاز تاریخ اسلام بدین معنا از روز نجات حضرت اسماعیل ذبیح الله جد اعلای رسول خدا(ص) از امتحان ذبح حساب می شود که عید قربان عید تولد اسلام و تسلیم است. ولذا تاریخ اسلام ۴۴۰۰ سال عقبه دارد و باید مطالب و حوادث اسلام در کتب تاریخی اسلام، از حضرت ابراهیم ، ثبت ، ضبط، تدوین، تدریس، تالیف و نشر شود و ما ملتی هستیم تاریخاً از یهود و نصارای جلوتر در فلسطین حضور داشته ایم و ما دارای تاریخ ۴۴۰۰ ساله هستیم و اقدم الملل ما هستیم. در اینستاگرام👇 @mousavi.zanjani.ir #تاریخ_اسلام #تاریخ #اسلام #4400_سال_اسلام #آیت_الله_موسوی_زنجانی #موسوی_زنجانی #سید_حسین_موسوی_زنجانی #تاریخ #احکام #علم #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ایتا https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit تلگرام https://t.me/mousavizanjany

💠سوال : بیش از ۲۰۰ روایت در کتاب احادیث قدسی حر عاملی هست ! چگونه می فرمایید حدیث قدسی نداریم؟!! ✅پاسخ : --۱-- تمام یک میلیون باب علم املا شده از سوی رسول خدا (ص) به علی مرتضی(ع) پس از بازگشت از معراج (( از نظر قال الله داشتن )) همه از خدا است، اما حدیث قدسی نیست. --۲-- حدیث قدسی که مورد انکار مطلق حقیر است آن احادیثی است که در کتب فلسفه و عرفان برای آن عنوان حدیث قدسی اطلاق کرده اند. که وجود خارجی ندارد و پیش حقیر دارای پرونده است. --۳-- بخش زیادی از روایات حدیث قدسی کتاب مرحوم حر عاملی ، از امثال انس و کعب الاحبار و سائر کذابین است. مردود است. --۴-- بخشی از روایات آن کتاب قول خدا هست اما مصداق روایت :(( ان جبرئیل نزل بالسنه کما انه نزل بالقرآن .)) است . یعنی رسول خدا گاهی بدون ذکر منبع ( خدا) و گاهی با ذکر منبع (خدا) حدیث گفته این حدیث قدسی نیست. بلکه حدیث معمولی است منتها با ذکر منبع که خدا است . --۵-- بخش عظیمی از روایات و احادیث نبوی مصداق ما فرض النبی و یا ما رآه النبی است ، به اعتبار ((وما آتاکم الرسول فخذوه وما نهاکم عنه فانتهوا.)) ولذا رسول خدا برای تفکیک بین ما امره الله و بین ما امر نفسه به ، قال الله را اضافه کرده است ،و این حدیث قدسی نیست. بیان حکم است با ذکر منبع. --۶-- واژه حدیث قدسی مال صوفی ها است و منتسب به معصومین نیست. اکنون نتیجه : در هر جا از کتب عرفا و متصوفه عنوان حدیث قدسی استعمال شود پوششی است برای نقل خیالات خود صوفی ها و مجعول است و عنوان حدیث قدسی در قاموس اهلبیت نیست. بخش اعظم روایاتی که شیخ حرعاملی بعنوان حدیث قدسی آورده از مقوله احادیث قدسی نیست بلکه از سوی رسول خدا نقل منبع است تا برساند منبع ما فرض الله است و نه ما فرض النبی . و بخشی از احادیث موسوم به حدیث قدسی هم از مصادیق قصه تاریخی و خبر از یک جریان ، در گذشته است. و نقل حکم شرع نیست. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 https://t.me/mousavizanjany

مسئله ۲۵۹۱-- صوفیان در دهها و صدها کتاب از یک طرف نقل میکند رسول خدا فرموده از۷۳ فرقه امت فقط و فقط یک فرقه ناجیه هستند. و باز در دهها کتاب نقل می کند رسول خدا فرموده فقط (( طائفه من امتی علی الخیر والحق حتی تقوم الساعه)). ( مرصادالعباد ص ۱۵۹ و کشف المحجوب ص۲۰۲) اما از ناحیه دیگر در صدها کتاب نقل میکند رسول خدا فرموده با اکثریت امت همراه شوید.((علیکم بالسواد الاعظم)) (کشف المحجوب ص ۱۶) ! شعور! فکر! اجتهاد! استنباط! منطق! چقدر بی مشتری!! مسئله ۲۵۹۲-- در مصباح الهدایه ص ۸۶ نوشته : رسول خدا فرموده :(( ایمان انسان به کمال نمی رسد مگر اینکه ارزش مردم پیش او در حد ارزش پِهِن و سرگین باشد )) العیاذبالله ! آیا این همان اسلام نیست که فرموده ولقد کرمنا بنی آدم .!؟ صوفی چه می کند؟! آیا کرامت انسانی زیر سایه عرفان به پهن و مدفوع حیوانات تبدیل می شود!!؟ این چه کودتایی است علیه انسان بنام عرفان!؟!! این چه افترائی است علیه رسول خدا (ص)!!؟ کجا است این حدیث !!؟ کی نقل کرده است!!؟ خبری نیست جز دشمنی علیه اسلام. مسئله ۲۵۹۳-- در حالات وسخنان ابوسعید ابوالخیر ص۷۸ و اسرار التوحید ص ۳۴ آمده که رسول خدا فرموده :(( ایمان بنده به کمال نرسد تا آنگاه که مردم او را دیوانه ببینند.))!! عرفان کجا افترا به رسول خدا کجا!؟ اینها روایت نیستند. جنگ علیه اسلام است تحت پوشش عرفان. مسئله ۲۵۹۴-- یکی از منابع عرفان و تصوف در کتاب تمهیدات عین القضات همدانی میانجی ص ۲۵۸ کعب الاحبار یهودی است. آن هم در تفسیر آیه نور در سوره نور!! مسئله ۲۵۹۵-- در کتاب عوارف المعارف ص۲۳ میگوید : رسول خدا فرموده فقرای صابر همنشین خود خدا هستند .(( الفقراء الصُبّر هم جلسا الله.)) کذب محض و افترا به رسول خدا است. صوفیان و عارفان معاشر الکذابین علیه رسول الله (ص) هستند. مسئله ۲۵۹۶-- در نفحات الانس ص ۲۴۶ آمده که رسول خدا فرموده :(( بین زمین و آسمان شیطان یک ایستگاه فضائی دارد بنام عرش شیطان اگر بخواهد علیه کسی تله بگذارد عرش خود را بر او کشف می کند.)) افترا و بهتان به رسول خدا است. سرمایه صوفی دروغ است. مسئله ۲۵۹۷-- طبق نقل مصباح الهدایه ص ۸۴ سهل ابن عبدالله تستری این دلقک کذاب یهود می گفته :(( در نفس سریّ هست جز فرعون کسی قادر به درک عمق بُعد عرفانی آن نیست و فرعون هم قادر نبود به درک آن ، او هم وقتی گفت انا ربکم الاعلی آن وقت توفیق ترقی به مقام بالا برای درک آن پیدا کرد))!! الا لعنه الله علی القوم الکافرین . صوفی جز برای تحریف دین برنامه ای ندارد. مسئله ۲۵۹۸-- حافظ عراقی می گوید : روزی سفیان ثوری گفت :(( عند ذکرالصالحین تنزل الرحمه)) . اما در اسرار التوحید ص ۷ گفته کلامی است از بزرگان بدون معرفی آن. عطار در مقدمه تذکره الاولیا می گوید حدیث رسول خدا است. ابن حجر گفته این روایت ریشه ندارد. زمخشری گفته حدیث رسول خدا است. در کتاب کیمیای سعادت گفته روایت است. در نفحات الانس جامی آمده حرف محمد منصور طوسی است. اکنون در کتبی بنام حدیث رسول خدا جا خوش کرده است. این است وضع ما. مسئله ۲۵۹۹-- در روح الارواح در ص ۵۳۴ آمده :(( مررتم علیها وهی خامده)) شما وقتی از پل صراط ردّ شدید که جهنم خاموش بود. در بعضی از متون عرفانی آمده که رسول خدا فرموده :(( جزُنا وهی خامده )) در حال عبور ما از پل صراط جهنم خاموش بود که یک بار مورد نقل مرحوم حضرت امام خمینی هم بود. اما همه ساخته عمال نفوذی تورات بوده است. چون در تورات فعلی تحریف شده ، جهنم نیست و تمام این روایات در ذیل آیه ۷۱ سوره مریم آمده است. و این روایت در کتاب علم الیقین مرحوم فیض در ج ۲ در یک چاپ ص ۹۷۱ و در چاپ بیدار ص ۱۱۸۴ نقل شده و ریشه آن در بحار ج ۸ ۲۵۰ آمده و سند ندارد همه از تفسیر بیضاوی است و عبارت :(( فیقال لهم : قد وردتموها وهی خامده )) از قول جابر منقول از رسول خدا(ص) است اما هیچ ریشه ای مستند ندارد. در این اواخر عزیزانی دیدند این روایت با مذاقشان جور است محافل و مجالس را با آن مزین کردند که اساس ندارد. مسئله ۲۶۰۰-- در تمهیدات ص ۳۳۲ آمده روزی رویم از شبلی درباره توحید سوالی کرد ، شبلی گفت: (( هر کس به سوالی درباره توحید جواب دهد ملحد است ،و هر کس توحید را شناخت مشرک است ، و هر کس توحید را نشناخت کافر است ، و هر کس بدو اشارت کرد بت پرست است. و هر کس درباره آن سوالی پرسید جاهل است.))!! پس بگو خودشان راست می گویند ما متحیّرون هستیم. هیچ اندر هیچ و پوچ اندر پوچ. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 https://t.me/mousavizanjany

💠سوال : سلام علیکم و رحمه الله خدمت استاد زنجانی با ارزوی قبولی طاعات و عبادات استاد لطف کنید بفرمایید حکم معاملات ارز دیجیتال یا همان بیت کوین چیه و سود بدست آمده از این معاملات چه حکمی داره با تشکر ✅پاسخ : وعلیکم السلام اگر ریسک نداشته باشد و نتیجه مثل معاملات عالم فیزیک مُسَلّم باشد مشکل ندارد. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 https://t.me/mousavizanjany

مسئله ۲۶۰۱-- در روح الارواح ص ۱۳۵ نقل می کند ((موسی با شنیدن کلام خدا غش کرد ملائکه با بادزن بهوش آوردند )). نه سند دارد نه منبع دارد و نه پیامی دارد ، نقل خرافه هسته و محتوای کتب تصوف است. مسئله ۲۶۰۲-- تنها در شرح تعرف در شش مورد نقل کرده که رسول خدا فرموده :((علت تقدم ابوبکر بر کل امت بخاطر زیادی صوم و صلاتش نبود بلکه در قلب او شئ خاصی( نور) باعث برتری ابوبکر شد.)) اولا اصل خبر کذب و جعل است. ثانیاً ابوبکر برتری نداشته کودتای یهود با همکاری عمر ابوبکر را رئیس سنی کرد. این عرفان نیست تملق و چاپلوسی مستمر پیرامون قدرت در طول تاریخ است و معاشر العرفا و صوفیان بوجود آمده اند تا از خلفا تمجید کنند. این عرفان نیست بلکه پوشش است. مسئله ۲۶۰۳-- در تذکره الاولیاء ص ۲۰۷ و۶۴۴ که مجمع المجعولات است می گوید : (( بایزید بسطامی می گفته لوائی اعظم من لواء محمد)) ، بیرق و یا پرچم من اعظم از بیرق و یا پرچم محمد است!! العیاذبالله . گوینده این حرف، باور کننده اش، منتشر کننده اش برای تبلیغ ، همه یا منحرفند و یا مجنون!. مسئله ۲۶۰۴-- در تمهیدات ص ۲۱۱ نوشته حسن بصری سامری امت می گفته :(( اگر شیطان نور خودش را برای کل بشر ظاهر کند بعنوان خدا مورد پرستش قرار می گیرد.)) اولا شیطان ظلمت محض است و اصلا نور ندارد. ثانیاً طبق کدام دلیل قرآنی و یا حدیثی این حرف منتشر شده !؟ تا حسن بصری آنرا باور کند. تصوف نشر دروغ برای تغییر دادن دین به شکل بی فروغ است. مسئله ۲۶۰۵-- در تورات تحریف شده فعلی معاد و آخرت نیست هر چه هست همین یک عالم است . هدف صوفی ها هم اثبات وحدت وجود است ، ولذا باید فرعون ، یزید ، شمر، معاویه ، حجاج ، متوکل عضو اصلی عارفان باشند. و این راهی ندارد جز اینکه بگویند اصلا در جهان هستی از نظر قرآن کفری نیست . دشمنی نیست تا نیازی به معاد داشته باشد. ولذا عین القضات با یک حرکت جنائی و ظالمانه در تهمیدات به جنگ مستقیم بیش از هزار آیه رفته و نوشته اصلا در قرآن ذکری از دشمن وجود ندارد و ذکری از اعدائی نیست. آن هم به اسم عمر ابن الخطاب.!! (( لیس فی القرآن ذکر الاعداء ولا خطاب مع الکفار )) تمهیدات ص ۱۷۱ . !!!!. در حالی که فقط از فرعون ۷۴ بار اسم آمده است. و از کافرین ۱۳۵ بار ذکر آمده است.!! متصوفه لشکری است در استخدام دشمن. مسئله ۲۶۰۶-- در ۳۹ فصل از کتب عرفا وجود خبر (( لی مع الله وقت ..)) را رصد کردم سپس بررسی کردم دیدم همه دروغ محض بوده است.!!! مسئله ۲۶۰۷-- در مناقب العارفین ص۲۸۰ از یک موجود مجهولی (!!!) نقل می کند که گفته من همواره خدا را در لباس قرمز دیده ام. ( ما رئیت الله الا بلباس احمر) خب! اصلا آیا باور کننده اش مسلمان هست تا عارف وصوفی شود؟؟!! مسئله ۲۶۰۸-- در تمهیدات در۳ جا گفته شبلی قائل بوده در بهشت غیر از خدا احدی نیست. ص ۳۱۶ و ۲۳۴ و۲۵۶. چه بگویم! همه تخریب قرآن ودین است. مسئله ۲۶۰۹-- در مناقب العارفین ص ۳۶۵ می گوید : ((تک تک تمام بشر در عرش اعلا عکس دارند )) !! چه کسی گفته ؟! معلوم نیست.!! از کذب دین می سازند. مسئله ۲۶۱۰-- در صوفی نامه ص۳۸ و فیه ما فیه ص۱۴۵ و معارف سلطان ولد ۱۰۲ و مناقب العارفین ص ۱۰۳۸ آمده که رسول خدا فرموده : هر کس می خواهد در جلسه خدا شرکت کند در جلسه صوفی شرکت کند .با صوفی نشستن با خدا نشستن است. حالا هی فریاد بزن آغا!! اصلا واژه صوفی در زمان رسول خدا نبوده است اصلا!! در قبال معاشر الکذابین اثری ندارد . این روایت مال عبدالرحمن صفوری شافعی در کتاب نزهه المجالس و منتخب النفائس ج ۱ ص ۷۶ می باشد. بی سند. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 https://t.me/mousavizanjany

مسئله ۲۶۱۱-- مطابق نقل تمهیدات ص ۳۱۴ از ابویزید بسطامی پرسیدند زاهد کیست؟ گفت زاهد همان فقیر ، فقیر همان صوفی است ، صوفی هم همان خدا است.!! بله این قوم متحیر هیچ ارتباطی با قرآن ندارند. مسئله ۲۶۱۴-- در شرح شطحیات چهار بار تکرار کرده که رسول خدا خودش فرموده خدا با زبان عمر حرف می زند. ص ۱۳۵ و۱۸۳ و ۴۰۵ و۴۷۷.( نطق الله علی لسان عمر) !! معاشر الکذابین دروغ حرام است حالیشان نیست.!! مسئله ۲۶۱۲-- در رساله عینیه ص ۱۲ نوشته : (( خود رسول خدا فرمود مثل عروس بخواب!)) ( نم نومه العروس ) از آنجایی که عنوان عروس انصراف عرفی به شب زفاف دارد . قصه پیچیده تر از عرفان و تصوف است.! الاحتیاط حسن علی کل حال.!! مسئله ۲۶۱۳-- سران صوفی سیاسی ، نفوذی و خطرناکند مثلا وقتی ابوالقاسم قشیری کتاب مصبح الشریعه را جعل میکرد چند تا کار انجام داد معلوم شد جریان تصوف دقیقاً مثل جریان بهائیت سیاسی است. مثلا --۱-- در مصباح الشریعه حکم شرعی نیست. --۲-- مولف معلوم نیست. اسم خودش را برداشته. --۳-- در باب رکوع خواجه صفحه ۶۲ ربیع را الگو معرفی کرده که کار امیرالمومنین را بی معنا می دانست. --۴-- در صفحه ۷۶ کلام بعض الصحابه را حجت معرفی کرده که نماد کودتا بودند. --۵-- برای هیچ روایتی سندی معرفی نکرده است. --۶-- در صفحه ۱۰۷ رفتار عرفانی حضرت عیسی را حجت برای مسلمین معرفی کرده است. --۷-- در صفحه ۱۲۴ کلام وهب ابن منبه یکی از اکذب الکذابین تاریخ را حجت معرفی کرده است. --۸-- در صفحه ۱۴۸ به امام صادق روایتی نسبت میدهد تا نشان دهد شیعه باید با هدایت امام صادق بسوی تصوف بیاید. مسئله ۲۶۱۴-- ادامه مسئله قبل : --۹-- در صفحه ۲۱۵ امام صادق می شود راوی و کعب الاحباریهودی می شود مصدر الاحکام.!! --۱۰-- در صفحه ۲۶۴ قول سفیان ابن عیینه را حجت می شمارد . --۱۱-- در صفحه ۲۹۵ میگوید امام صادق فرمود : رُوی باسناد صحیح عن سلمان الفارسی! امام شده راوی روایت سلمان حجت ! --۱۲-- در اواخر کتاب واژه عارف را در دو بحث از امام صادق نقل می کند!! نتیجه این که این کتاب جعلی ، بی سند ،ضد مبانی مذهب شیعه است‌. حتی یک روایتش مستند و حجت نیست. مسئله ۲۶۱۵-- یکی از ضررهای نفوذ افکار متصوفه به حوزه های شیعه :(( عقب راندن عمدی ماثورات و ادعیه اهلبیت(ع) از دعاهای مخلوط به مجعوله های متصوفه و مقدم دانستن دعاهای مخلوط به مجعولات متصوفه بر دعاهای قرآنی و اهلبیتی است. )) توجه کنید :(( در نظر کمترین ، اول مفتاح الفلاح شیخ بهائی ،و پس از آن عده الداعی ابن فهد حلی و بعد از آن قوت القلوب ابوطالب مکی است و سپس اقبال سید ابن طاووس ، و در آخر انجیل اهلبیت و زبور آل محمد صحیفه کامله سجادیه در عداد کتب درسی در آیند.)) !!! با کمال تاسف این عبارت مال مرحوم علامه حسن زاده قدس سره الشریف است.!! در کتاب نور علی نور صفحه ۱۱. گرفتاری ما این است علنا می فرمایند:(( و در آخر )) چرا صحیفه سجادیه در آخر ؟!! دومین کتابی که مقدم کرده عده الداعی ابن فهد حلی است که نیمه صوفی بوده کتابش مخلوط به مجعولات متصوفه است.!! مسئله ۲۶۱۶-- یکی از اهداف تصوف اثبات این است که همه می توانند مثل پیامبران بدون واسطه گری انبیا با خود خدا حرف بزنند ، علامه حسن زاده قدس سره در کتاب نور علی نور صفحه ۱۵ با نقل یک روایت میفرماید (( چرا امام نفرموده است قال الله عزوجل بلکه مکرر فرموده فانی سمعت الله عزوجل .!؟)) یعنی پس صدای خدا را می شود شنید. خب !! این روایت مال جعفر ابن محمد ابن مسرور است که مرحوم آیت الله خوئی تیشه به ریشه وثاقت او زده و از اعتبار انداخته است. و در صفحه ۲۲ در تفسیر ن والقلم بین این همه روایات اهلبیت رفته از کتاب اختصاص که مال مفید هم که نیست روایتی از عبدالله ابن سلام یهودی آورده است.!! چرا؟! برای ما سّرش حّل نمی شود. باقی در مسئله بعد. مسئله ۲۶۱۷-- ادامه مسئله قبل : علامه حسن زاده آملی قدس سره در صفحه ۲۵ کتاب نور علی نور روایتی از رسول خدا (ص) آورده :(( الشریعه اقوالی ، والطریقه افعالی و الحقیقه احوالی )) که مجعول صوفی هااست، نه در مستدرک سند دارد و نه سید حیدر آملی سند دارد. یکی از مشکلات کتب مرحوم علامه حسن زاده آملی قدس سره اعتماد به کتاب ارشاد القبوب دیلمی است که مجمع اسرائیلیات است مانند ارتعوا فی ریاض الجنه در صفحه ۴۲. و در صفحه ۵۸ از امام سجاد (ع) روایتی نقل می کند که فقط از مجعولات هیئت جعل حدیث پیرامون دیلمی در ارشاد القلوب است که امام سجاد فرموده باشد ابرار در فلان ساعت می چرند. کذب محض است. سند پیدا کنید با افتخار بگویم صدق محض است ببخشید. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 https://t.me/mousavizanjany