سوال فقهی : شما برای ادعای خودتان مبنی بر اینکه《 فقه رایج و موجود به هیچ وجه در باب معاملات و تجارات و بطور کلی در اقتصاد نه تنها پاسخگو نیست بلکه در بخشی از مسائل سبب گرفتاری زیادی شده است》مدرک واضحی بیاورید.( البته من توجه دارم که بدبختانه بخشی از قانون مدنی هم در همان چاه افتاده که فقه افتاده است.) ✅پاسخ: کافی است که به یک فتوای در کتاب منهاج الصالحین در اول باب قرض مرحوم آیت الله خویی توجه کنیم و سپس به یک حکم صادر شده در همین ماه در یکی از شعب دادگاه قم توجه کنیم آن گاه به عمق مصیبت پی می بریم: در منهاج در آخر مسئله 792 می فرماید: 《اذا کان المال المقترض قیمیا ثبتت فی ذمته قیمته وقت القرض.》یعنی مثلا اگر زنی در سال 1396 فرش خود را به شوهرش قرض دهد《 البته فرشی که در سال 1396 به قیمت 70 میلیون تومان فروخته شده بود و اکنون 300/000/000 تومان است》و در سال 1399 بخاطر اختلافی در حال اخذ طلاق از شوهر خود طلب خود را بخواهد قاضی همان 70/000/000تومان را از شوهر گرفته به آن زن مسترد می کند در حالی که در سال 1396 توان خرید و ارزش مبادله آن 70/000/000تومان معادل دو ماشین پراید و یک ماشین پرشیا بوده ولی آقای قاضی به این زن فلک زده در زمانی 70/000/000 تومان را مسترد کرده که قادر نیست با آن مبلغ نصف پراید را بخرد تا چه رسد به خرید پرشیا! به عبارت دیگر این خانم مظلوم سه سال پیش قدرت خرید یک پرشیا به شوهرش داده اما قاضی به زن قیمت نصف پراید را برگردانده است. این فاجعه است و نه عدالت. امروزه روز در سراسر کشور این عدم اطلاع از معنای پول اعتباری و عدم اطلاع از معنای معادل عام ذاتی مثل طلا و نقره و عدم اطلاع از تفاوت بین پول واقعی و پول اعتباری ووو موجب گرفتاری شده است که در تاریخ سابقه نداشته و ندارد و اما راه حل این است بر آقای فقیه و قاضی واجب است معادل 70/000/000 تومان در سال 1396 را از کالاهای رایج در آن زمان در بیاورد که مثلا 150سکه می شده و یا دو دستگاه پراید می شده و یا یک پرشیا می شده سپس در سال 1399 از آقای شوهر فوق مبلغی را باید بگیرد که با آن مبلغ این خانم بتواند دو دستگاه پراید و یا یک دستگاه پژو پرشیا بخرد .و اکنون 300/000/000 تومان خواهد بود . ✳️پس اکنون آقای قاضی باید 230/000/000 تومان دیگر هم از شوهر بگیرد و به آن خانم مظلوم بدهد. پس اکنون با حکم آن قاضی 230/000/000 تومان مال زن از بین رفته و شوهر ضامن است . پس تمام قرضها در عصر جریان پولهای اعتباری باید در حین گرفتن معادل سازی شوند و در حین پرداختن ارزش معادل پرداخت شود. و الا این ظلم ادامه خواهد داشت. وکم له من نظیر. و این فاجعه در این ماه در یکی از شعب دادگستری قم رخ داده است! البته قاضی گناه ندارد قانون باید اصلاح شود اما کی خدا به دادمان برسد. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit

سوال تفسیری : چرا خداوند متعال در هر6 آیه مربوط به استحباب قرض دادن برای تشویق مردم به قرض دادن می فرمایند یقرض الله به خود خداوند قرض دهید ولی مفسرین همه این آیات را آیات دال بر استحباب انفاق گرفتند و نه استحباب قرض؟!! ✅پاسخ: آن 6 آیه نه مربوط به قرض است و نه مربوط انفاق مستحب . اگرچه تقریبا همه مفسرین به معنای انفاق گرفتند و این دلیل این است که تفاسیر ما هم بدلیل تاثر از تفاسیر اهل سنت هم جهت با تفاسیر آنها رفته اند فقط در تفسیر تسنیم اشاره مختصری به تفسیر اهلبیت شده است. آیات فوق مطابق حدود 10 روایت از معصومین (ع) مربوط به کمکهای زیر زمینی مسلمین به ائمه معصومین در عصر تقیه و حکومت جائران است یعنی اشاره به لزوم داشتن سازمان مالی برای شیعه ها است آن هم در زمانیکه اهلبیت (ع) گرفتار حکومت جائران اند. اما تفاسیر اهل سنت آیات فوق را بردند بطرف انفاق !! و در تفسیر المیزان فرموده :《 اگر امام فرموده مربوط به کمکهای مالی زیر زمینی شیعه به امامان در عصر حاکمیت جائران است این تفسیر از باب عدّ المصداق است》!! و در افکار عمومی مسلمین هم خیال شده مربوط به قرض دادن است. در حالی که نه مربوط به قرض است و نه مربوط به انفاق. بلکه این آیات از آیات استتاری امنیتی است مانند آیه اکمال دین و اتمام نعمت که در وسط آیات محرمات جا سازی امنیتی شده است. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit

سوال فقهی: من وضع مالیم الحمدلله بسیار خوب است به دوستم صد میلیون تومان قرض دادم که مشکل اقتصادی بسیار جدی داشت رفع شود و هر وقت مشکلش حل شد پول مرا بدهد ولی متاسفانه فعلا زمینه حل شدنش نیست و به همین دلیل احساس می کند از من شرمنده شده که ممکن بود یک ساله بدهد ولی اکنون سه ساله هم نمی تواند بدهد و ایشان بخاطر اینکه بخشی از شرمندگیش را جبران کند هر هفته برای خرید خانه ما به خانواده ما کمک می کند و خانمش برای خانم ما هر هفته در اداره امور خانه کمک می کند ووو و من هم احساس می کنم با این خدمت وجدانش آرام می شود کمکهایش را ردّ نمی کنم ولی شخصی گفته چون در قبال قرض و پول شما این کارها را می کند این می شود سود پول شما و می شود ربا حال چه کار کنم؟ ✅پاسخ: اولا در ربا از سوی گیرنده قرض تعهد به پرداخت سود هست و این تعهد است که قرض را تبدیل به ربا کرده و شده حرام ولی در قرض شما چنین تعهدی وجود ندارد و ثانیا به آن شخص بگوئید اول باب دین در کتاب حدائق را مطالعه کند تا روایات زیادی را ملاحظه فرماید که امامان (ع) فرموده اند این نوع خدمت از سوی گیرنده قرض هیچ اشکالی ندارد چون تعهدی بر این خدمت نیست بلکه می خواهد در قبال نیکی داوطلبانه ، خدمت داوطلبانه کند. ثالثا من اضافه میکنم روایات کمی که دال بر منع است به قرینه روایات مجوّزه خود می رساند امام آن صورتی را منع فرموده که ارتکازا در ذهن طرفین این تعهد نا نوشته وجود داشته که این قرض فقط بخاطر این خدمتها است و گیرنده قرض گرفتار این تعهد نا نوشته است. و گفتیم در قرض شما چنین تعهدی ملحوظ نیست. پس خیالتان راحت باشد خدمت هائی که و یا منافعی که در حین قرض ملحوظ نبوده ولی بعدا با اختیار آن شخص عاید شما می شود به هیچ وجه سود تلقی نمی شود و اگر آن آقا وجدانش با خدمت کردن به شما راحت می شود بگذار خدمت کند و ربا تلقی نمی شود. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit

پس با توجه به پاسخ بالا تکلیف بعضی از صورتهای رهن ها هم روشن می شود و آن صورت این است که شخص متمولی که دارای ساختمان و یا اطاق خالی است دلش برای خانواده محرومی می سوزد و آن را در اختیار آن خانواده قرار می دهد تا مثلا چند سالی در آنجا بنشیند و این نوعی هبه و بخشش بلا عوض است . منتها این خانواده محروم مختصر پس اندازی دارد می خواهد داوطلبانه آنرا در اختیار صاحب خانه قرار دهد و میدهد. با توضیح شما اینجا هم اشکالی نیست. ✅پاسخ: نه اشکالی نیست. چون تعهد به دادن آن پول نیست و صاحب پول هم این حق را دارد آن پول را به هر کس خواست قرض دهد. بلی اگر در حین قرارداد تعهد می گرفت من این پول را می دهم تا سود آن را بعنوان پول اجاره آن ساختمان حساب کنید و دیگر از من کرایه نگیرید مشکل پیدا می کرد. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit

سوال: پول چیست ؟ ✅ پاسخ: دوست عزیز پاسخ شما در محافل اقتصادی فقط دو سطر است اما عنایت کنید که همان تعریف کلیشه ای است که ما را در این مرحله حیرانی و سرگردانی اقتصادی نگهداشته است. آری ! آنچه که باید در عصر ما در فقه مورد توجه واقع شود و نمی شود این بعُد قضیه است که پول اعتباری (و نه پول واقعی مانند طلا و نقره ) در نگاه به ذات آن فاقد حداقل ارزش است چون یک تکه کاغذ است که در دنیا از همه چیز بی ارزش تر است. آنچه پول را با ارزش کرده این بُعد قضیه است که روی مثلا آن پول ده هزار تومانی نوشته اگر چه من《 یک تکه کاغذ بی فایده در رفع نیاز شما هستم اما اگر مرا به نانوایی بدهید 7 تا سنگک و اگر به میوه فروش بدهید یک کیلو انار خوب و اگر به راننده بدهید 6 کیلومتر طی مسافت به می دهد.》پس ارزش پول در مقدار وجود آن کالا ها و اشیائی متجلی است که آن پول قادر است آن مقدار را در اختیار شما قرار دهد حالا اگر این پول زیر سایه شوم تورم در جذب آن کالاها امروز سه برابر دروغ بگوید یعنی بجای 7 نان 2 نان جذب کند و بجای یک کیلو انار خوب یک سوم یک کیلو انار بخرد و تاکسی بجای طی 6 کیلومتر راه 2کیلو متر شما را ببرد دیگر این پول ده هزار تومانی امروز آن پول ده هزار تومانی دیروز نیست و دادگاه مذکور در پاسخ قبلی باید پولی از بدهکار بگیرد و به طلبکار بدهد که قدرت خرید زمان معامله سابق را داشته باشد. پس پول واقعی آن کاغذ ظاهری نیست بلکه آن قدرت خرید است که قبلا داشته تا در فقه و دادگاهها و در قانون مدنی ماهیت پول اعتباری و کاغذی تفسیر نشود این گرفتاری و در حقیقت ظلم ادامه خواهد داشت. ✳️پس پول یعنی آنچه در قبالش چیزی می دهند و نه آن چه در قبال چیزی می دهند.تا این دو مقوله از هم تفکیک نشوند گرفتاریم و گرفتار. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit

سوالی دارم و انتظار ندارم حتما پاسخ داده شود و آن اینکه در کتابخانه شما کتاب آصف ابن برخیا وزیر حضرت سلیمان و آورنده تخت بلقیس از یمن تا فلسطین با اسم اعظم دیده شده چقدر صحت دارد؟ ✅ پاسخ: بلی , ولی معلوم نیست همان باشد بلکه شواهدی وجود دارد مال کس دیگر است. ولی بنام آصف موسوم شده است. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit

سوال فقهی: شخصی باغی دارد که ارزش آن در عصرحاضر 3 میلیارد تومان است ولی بخاطر یک گرفتاری مجبور شده به شخص بسیار ثروتمندی بفروشد به دو میلیارد ولی شرط کرده که حالا من یک میلیارد تومان به شما ارفاق کردم شما به من بدون ربا و بدون زیاده 5 میلیارد تومان به مدت یک سال قرض بدهید و طرف هم قبول کرده آیا این ربا است؟! ✅پاسخ: بزرگانی مانند مرحوم آیت الله خوئی می فرمایند این ربا نیست و جایز است و بنده در زمان اشتغال به این بحث نوشتم فرق این صورت با ربای حرام در این است که در این مسئله تقدم اخذ ربح بر شرط ربح صورت گرفته است همین! و الا تفاوتی در اصل ربا نیست. در ربا اول شرط می کنند 5 میلیارد می دهم ولی 6 میلیارد می گیرم ولی در صورت فوق اول یک میلیارد سود خود را می گیرد سپس شرط می کند حالا بیا 5میلیارد قرضت را ببر!! چه فرق می کند چه سرمایه دار اول شرط کند سپس سود بگیرد چه اول سود خود را بجیب بزند سپس شرط قرض کند و اگر ما این باب را باز کنیم مردم تمام شکلهای ربا را بر میگردانند به این صورت آن وقت سرمایه داران ضعفا را می چاپند. بالاخره در معامله مزبور سرمایه دار عملا 5میلیارد داده و 6میلیارد گرفته منتها با جواز شرعی!! پس این باب خطرناکی است اگر باز شود و مهر شرعی هم بخورد ضعفا و فقرا بطور کلی گرفتارتر می شوند. دین باید از ضعفا و فقرا دفاع کند نه اینکه برای چاپیدن چپاولگران جواز هم صادر کند. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit

استاد , قوه قضائیه هشدار داده افشای نام مفسدین فقط از طریق قوه قضاییه صورت خواهد گرفت و اشخاص نباید به این کار ورود کنند! ✅پاسخ : بلی در جریان هستم . شما ابوذری ها فعلا نام کسی را افشا نمی کنید و موجب هرج و مرج نمی شوید . اما اشراف و علم ابوذری ها به دامنه فساد و افساد رانتخواران عثمانی یک مقوله است و افشای نام مفسدین مقوله دیگر .شما به مقوله دوم که قوه قضاییه هشدار داده《ورود نکنید》خب فعلا کاری نداشته باشید و قوه قضائیه چنین حقی دارد جلو هرج و مرج را بگیرد. ولی مقوله اول یعنی اطلاع از عمق فساد رانتخواران عثمانی برای ابوذری ها منع شرعی ندارد. مرحله اول مبارزه ابوذریها با رانتخواران عثمانی کسب اطلاع از دامنه فساد و افساد آنها است و ما کاری نمی کنیم , کار قوه قضائیه آسیب ببیند . حوزه دو مقوله فوق کاملا از هم جدا است. عثمانیان بدانند تا آخر عمر مبارزه ما با آنها ادامه خواهد داشت و هیچ نقطه ای در این کشور میدانی برای جولان شیطان زاده های آنها نخواهد بود. البته اگر این مفسدین رانتخوار از عمق عقده و تنفر ملت 85 میلیونی ایران از آنها اطلاع داشته باشند خود دنبال سوراخ موش خواند گشت. گویا هنوز از دامنه آمادگی ملت برای قلع و قمع شجره خبیثه آنها بی اطلاعند. در هر حال هیچ راهی برای مدافعان واقعی اسلام باقی نمانده جز ایجاد آرایش در ملت برای تار و مار کردن مفسدان عثمانی و مروانی. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit

سوال فقهی : برادرم به شدت به یک تن برج هاشمی نیاز داشت از من قرض کرد تا پس از سه ماه عوض آن را بدهد و عقد و یا قرارداد را بستیم و اخوی برنج را برد منتها هم برای من و هم برای او مانعی پیش آمد معامله قرض را فسخ کردیم من منتظر شدم همان برنج خودم را برگرداند دیدم یک هاشمی دیگر آورده گفتم من برنج خودم را می خواهم رفتیم پیش بزرگواری ایشان فرمود به محض عقد قرض مالکیت قرض کننده بر آن برنج مستقر شده لذا می تواند برنج دیگر از همان جنس را بدهد. نظر شما چیست؟ ✅پاسخ: چون نص و روایت خاصی در این خصوص نیست فتاوای زیادی همان را فرموده اند ولی بنده درباب قرض گفته ام در این قبیل قضایا فهم عرف و ذوق فطری عرف ملاک است . عرف می گوید استقرار مالکیت قرض گیرنده بر آن برنج قبول ولی اگر فسخ نمی شد . ولی این عقد جایز قرض ، عملی نشده بلکه فسخ شده و عین برنج هم موجود است .چه اتفاقی افتاده تا علقه مالک اول برنج از برنج موجودش قطع شود!؟ درست است که با تحویل گرفتن برنج مالکیت قرض گیرنده مستقر شده اما این مالکیت با فسخ قرض منقرض شده است و معامله هم یک معامله لازم نیست بلکه جایز است. عرف قبول نمی کند قرض گیرنده با یک استدلال فلسفی بگوید 《چون به محض عقد قرض مالکیت من مستقر شده پس حق دارم از هر نوع برج هاشمی متساوی القیمه که داشتم بدهم》عرف حق دارد بر سر این آقا داد بزند بابا برنج مردم را بده و عوض نکن! ولذا در شرایع با واژه اشبه طرف قرض گیرنده را گرفته . ✳️پس در صورت باقی بودن برنج باید عین برنج قرض دهنده را بدهد. پس بقای مالکیت قرض گیرنده بر آن برنج مراعا به بقای عقد است و نه مطلقا حتی در صورت فسخ. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit

سوال مربوط به قرض :چند سال پیش بخاطر تنگ دستی ناشی از خشک سالی های متوالی رفتم از فرد ثروتمند روستایمان برای تهیه جهیزیه دخترم مبلغی قرض کردم تا پس از وقت خرمن سال آینده که حدود شش ماه فاصله داشت بپردازم ولی پس از 5 ماه که اوج زمان تهیه جهیزیه بود و دیگر رمق اقتصادی نداشتم صاحب پول آمد گفت ببخشید برای من هم مشکلی پیش آمده مجبورم با کمال شرمندگی پولم را بگیرم من با عالم روستا تماس گرفتم که ای آقای محترم بدادم برسید که پیش از وقت مقرر صاحب پول یقه من بیچاره را گرفته است. ایشان هم گفتند قرض از عقود جایزه است یعنی صاحب پول هر وقت خواست می تواند پولش را باز پس بگیرد خوب این چه معامله ایست که هیچ امنیتی برای گیرنده بیچاره قرض نیست!!؟. ✅پاسخ: بلی اوضاع این چنین است اما توجه کنید: اولا : در قرآن کریم هیچ آیه ای نیست حامل 15 و بنابه محاسبه دیگر حامل 21حکم شرعی باشد جز آیه مداینه (282) بقره و فقها فرمودند این آیه اگر شامل حال معامله سلم و نسیه باشد شامل قرض هم می شود. در این آیه تصریح کرده مدت تعیین شده (اجل مسمیّ) باید با قیود زیادی ثبت شود تا احدی نتواند پیش از زمان قید شده یقه بدهکار را بگیرد. ثانیا :در طول تاریخ اسلام هیچ روایتی نیست بگوید قرض از عقود جایزه است فقط اجماع است که مدعی جایز بودن است. ثالثا : اگر امثال صاحب جواهر می فرماید از روایاتی که می فرماید 《اگر صاحب پول به بدهکار فرصت بدهد این قدر ثواب دارد پس معلوم می شود صاحب پول هر لحظه حق باز گرداندن پول خود را دارد》. باید صاحب جواهر و سائر بزرگان توجه کنند چون 99درصد بلکه صددرصد قرض گیرنده ها از بدبختی و فقر اقدام بقرض می کنند پس چنین افرادی به محض گرفتن قرض آنرا صرف حل مشکل خود و بدبختی خود می کنند و دیگر پول ندارند که به صاحب پول بدهند مگر پس آن مقدار از زمان که در حین قرار داد تعیین کرده اند ولذا بانکها باز پرداخت را قسطی می کنند. بنابر این آن روایاتی که می فرماید 《من ارفق فی طلبه 》و یا《ینظر فی میسوره》منظورشان بیان حقیقتی است که در 99 درصد قرض ها اتفاق می افتد و آن اینکه گیرنده قرض قادر به پرداخت بدهی خود در زمان مقرر نمی شود و این روایات می فرماید در بازپس گیری طلبش در زمان مقرر و نه در هر زمان به آن بدهکار گرفتار فرصت دهد . مشکل فقه ما شیعه ها در این است که در طول تاریخ شیعه , فقهای شیعه اعلا الله مقامهم الشریف بخاطر معارض حکومت بودن رابطه ای با حوادث و جریان روزمره امور اقتصادی و غیره نداشته اند تا توجه کنند آن کسانی که قرض می گیرند فاقد توان بازپرداخت پیش از زمان تعیین شده هستند پس فقیهی که فتوای می دهد هر وقت طلبکار طلب خود را ازب دهکار خواست باید بپردازد توجه به این واقعیت ندارد که آنچه بدهکار ندارد همان توان پرداخت است ! چرا از حال مستضعفین بی خبریم! چرا توجه نمی کنیم بدهکار یعنی فاقد توان پرداخت بدهی پیش از زمان تعیین شده . ولذا بر خلاف نظر قاطبه فقها قرض از طرف قرض دهنده تا زمان تعیین شده عقد لازم است و از طرف قرض گیرنده جایز ، بنابر این پاسخ شما این شد که آن طلبکار حق ندارد پیش از زمان تعیین شده طلب خود را از شما بگیرد. بعلاوه روایتی که صاحب حدائق برای لازم بودن عقد قرض تا اتمام اجل تعیین شده به آن استناد کرده سند مهمی است. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit

یک پیشنهاد : بحث قرض بسیار مبتلابه است و مطلب شما دارای نکات گره گشا , پیشنهاد می کنم پیرامون مسئله درست کاویده شود . بگذریم از اینکه شما قبلا قرض را عقد جایز میدانستید و نه لازم . ✅پاسخ: من ابتدا از موضع مشهور وارد شدم و الا , لازم می دانم . بهر حال توجه کنید اگر قرض عقد جایز باشد و صاحب پول هر وقت خواست بتواند پولش را بگیرد این یعنی ایجاد درگیری بین صاحب پول و بین گیرنده قرض . چون اگر مردم بدانند صاحب پول هر وقت بخواهد می تواند پول خود را بگیرد دیگر به آن قرض اعتماد نمی کند و صرف نمیکند . چون کسی که می خواهد جهیزیه بخرد اگر بداند هر لحظه ممکن است طلبکار طلب خود را بگیرد دیگر امکان ندارد آن پول را خرج کند . چون دیگر فعلا پولی ندارد .بعلاوه در تمام قرض ها طرفین ارتکازا در آغاز عقد زمان باز پرداخت را تعیین می کنند و عملا هم به فتاوای توجه ندارند و زمان تعیین شده را رعایت می کنند و این فقه سنتی ما است که بدون توجه به حوادث جاری حرکت می کند. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit

سلام. مباحث تاریخی استاد خصوصا در مورد سقیقه و اقدامات علیه ائمه معصومین رو در کدام کتب ایشون دنبال کنیم. که مفصل بحث کرده باشند. ✅پاسخ: سلام تفصیل کامل در ماهواره بوده که باید از یوتیوب بگیرید اما در مورد کتابها در پاساژ قدس انتشارات دارالفکر کتاب "تفسیر راهبردی" و کتاب "نخستین کلاسه از پرونده یک صحابه" و کتاب "جریان تحلیل نشده" هستند . کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit