eitaa logo
مشکات اهل بیت (ع)
1.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
855 ویدیو
43 فایل
✅ کانال رسمی ▫️نظرات قرآنی ▫️نظرات فقهی ▫️نظرات تاریخی ▫ ️دیدگاهها ◾️سیدحسین موسوی زنجانی 👈 برای عضویت کلیک کنید 🔻🔻 کانال مشکات در ایتا..👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit ارتباط با ادمین @S_A_M15511348
مشاهده در ایتا
دانلود
Hiha Fgav: با سلام مجدد. متأسفانه باز پاسخی که ارائه شده ارتباطی به سوال طرح شده نداشت سوال مشخصا این است :« چه دلیلی بر خروج نساء النبی از دلالت آیات مربوطه وجود دارد؟!» به عبارت دیگر «آیا تغییر ضمیر از مونث به مذکر دلیل محکمی برای خروج زنان از «اهل البیت» مطرح در آیه می باشد؟!» اجازه بفرمایید قبل از آنکه پاسخ سوال ابتدایی را بفرمایید برای اینکه بحث سمت و سوی بهتری نیز بگیرد به بخشی دیگر از پاسخ شما بپردازیم در میانۀ پاسخی که شما ارائه کرده اید این جمله آمده است:« آیه تطهیر می فرماید: ای اهلبیت! شما درشرف ارتکاب گناه نیستید چون تطهیر شده ی آسمانی هستید». این ترجمه بدین اشاره دارد که ارادۀ مطرح در آیه « يُرِيدُ ٱللَّهُ ...» را شما ارادۀ تکوینی گرفته اید و از این رو یک تنه به قاضی رفته اید لازمست در اینجا مطلبی دربارۀ ارادۀ تکوینی و تشریعی ذکر شود تا این ابهام نیز ازاین جهت برطرف گردد. ابتدا باید ببینیم که خواست و اراده‌ی الهی که در آیه به صورت ﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ﴾ خدا می‌خواهد و اراده دارد» ذکر گردیده، کدام اراده است؟ اراده‌ی تکوینی یا اراده‌ی تشریعی؟ اگر بدون پیشداوری بنگریم مشکل نیست که دریابیم اراده‌ی مذکور در آیه، «اراده‌ی تکوینی» نیست. یعنی نه چنان است که خدا تکویناً ـ مانند آیه‌ی 82 سوره ی«یس» ـ اراده فرموده باشد «أهل البیت» را تطهیر نماید یعنی اراده‌ای که تخلف‌ناپذیر است و موجب عصمت می‌شود. زیرا این اراده را پس از چند نهی از قبیل: ﴿فَلَا تَخۡضَعۡنَ بِٱلۡقَوۡلِ﴾[الأحزاب: 32] ﴿وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ﴾[الأحزاب: 33] و پس از اوامری چون: ﴿وَقُلۡنَ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٣٢ وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰۖ وَأَقِمۡنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِعۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ﴾ [الأحزاب: 32-33] آورده و فرموده جز این نیست که خدا اراده دارد که شما را پاک سازد یعنی تحقق پاکی منظور خدا، از طریق عمل به اوامر و اجتناب از نواهی خواهد بود باید گفت اگر در ابتدای کلامی سخن از مسایل طبیعی و تکوینی باشد و در آنجا «اراده» ذکر شود بدیهی است که مقصود «اراده‌ی تکوینی» است، اما وقتی از باید و نباید و امر و نهی شرعی سخن به میان آید و سپس «اراده» ذکر شود پیداست که «اراده‌ی تشریعی» منظور است. به عبارت دیگر، اگر «اراده» معطوف به امور تکوینی باشد، مقصود «اراده‌ی تکوینی» است که تخلف‌ناپذیر و علت تامّه‌ی تحقق مراد است(آیات در این مورد فراوان است از قبیل (بقره/ 117)، (آل‌عمران/ 47)، (یس/ 82)، (غافر/ 68) و ...). اما اگر «اراده» معطوف به احکام و اوامر و نواهی شرعی و قوانین الهی ذکر شود، بی‌تردید منظور «اراده‌ی تشریعی» است، به عنوان مثال، «اراده‌ی تشریعی» را در آیه‌ی ششم سوره‌ی مبارکه‌ی «مائده» می‌توان دید که فرموده: «يَٰأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا قُمۡتُمۡ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ فَٱغۡسِلُواْ وُجُوهَكُمۡ وَأَيۡدِيَكُمۡ إِلَى ٱلۡمَرَافِقِ وَٱمۡسَحُواْ بِرُءُوسِكُمۡ وَأَرۡجُلَكُمۡ إِلَى ٱلۡكَعۡبَيۡنِۚ وَإِن كُنتُمۡ جُنُبٗا فَٱطَّهَّرُواْۚ وَإِن كُنتُم مَّرۡضَىٰٓ أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوۡ جَآءَ أَحَدٞ مِّنكُم مِّنَ ٱلۡغَآئِطِ أَوۡ لَٰمَسۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَلَمۡ تَجِدُواْ مَآءٗ فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدٗا طَيِّبٗا فَٱمۡسَحُواْ بِوُجُوهِكُمۡ وَأَيۡدِيكُم مِّنۡهُۚ مَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيَجۡعَلَ عَلَيۡكُم مِّنۡ حَرَجٖ وَلَٰكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمۡ وَلِيُتِمَّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَيۡكُمۡ؛اى مؤمنان، چون به [قصد] نماز برخيزيد، روى خود و دستهايتان را تا آرنجها بشوييد و سرتان را مسح كنيد و پاهايتان را تا دو قوزك [مسح کنید] و اگر جنب باشيد، غسل كنيد. و اگر بيمار يا مسافر باشيد و يا كسى از شما از موضع قضاى حاجت بيايد و يا با زنان آميزش كرده باشيد، آن گاه آبى نيابيد، آهنگ خاكى پاك كنيد، و از آن [خاك‏] رويتان و دستانتان را مسح كنيد. خداوند نمى‏خواهد بر شما دشوارى قرار دهد. بلكه مى‏خواهد كه شما را پاك بدارد و نعمتش را بر شما تمام كند، باشد كه سپاس گزاريد»[المائدة: 6] ملاحظه کنید پس از احکام تشریعی از قبیل وضو و تیمم، می‌فرماید: «خدا نمی‌خواهد (اراده ندارد) بر شما هیچ تنگی و دشواری نهد بلکه می‌خواهد (اراده دارد) شما را پاکیزه سازد و نعمت خویش را بر شما تمام نماید». به صدر آیه توجه فرمایید که با ﴿يَٰأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ﴾ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید» آغاز شده، آیا می‌توان گفت که بنا به اراده‌ی الهی همه‌ی مؤمنین معصوم‌اند؟! حال این آیه را با آیه‌ی 33 سوره‌ی «احزاب» مقایسه کنید، چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود؟ در سوره‌ی «مائده» فرمود: ای مؤمنان، چون به نماز برخیزید، صورت و دست‌هایتان را تا آرنج‌ها بشویید ... و اگر آب نیافتید تیمم کنید ... الخ. یعنی به واسطه‌ی اجرای این احکام و ا
نجام این اعمال، خدا می‌خواهد شما را پاک ساخته و نعمتش را بر شما تمام نماید. در سوره‌ی «احزاب» نیز فرموده: در خانه‌های خویش قرار گیرید و نماز برپا دارید و زکات بپردازید و از خدا و رسولش اطاعت کنید جز این نیست که خدا می‌خواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و چنانکه بایسته است شما را پاکیزه سازد. این آیه نیز مشابه آیه ششم سوره‌ی «مائده» است. در هر دو آیه، در مقام تعلیل حکمت تشریع قوانین، نازل شده و در آن‌ها سخن از علت غایی تشریع احکام است نه مقامات افراد و خصوصیات تکوینی آنها! و همچنان که در سوره‌ی «مائده» جمله‌ی ﴿وَلَٰكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمۡ﴾ دلیل طهارت تکوینی و عصمت مؤمنان نیست در سوره‌ی «احزاب» نیز «اراده‌ی طهارت و اذهاب رجس» در واقع «اراده‌ی تشریعی» است و نمی‌تواند دلیل عصمت و طهارت تکوینی کسی باشد، همچنان که آیه‌ی ششم سوره‌ی «مائده» بیانگر آن است که هدف از تشریع وضو و غسل و تیمم «طهارت مؤمنان» است، غایت اوامر مذکور در آیه‌ی 33 سوره‌ی «احزاب» نیز «طهارت اهل البیت» بوده است. زیرا چنانکه می‌دانیم اصولاً اوامر و نواهی الهی در آیات تشریعی و قانونی قرآن (یعنی در احکام) ناشی از «اراده‌ی تشریعی» پروردگار است. افزون بر این، در سوره‌ی «احزاب» (آیات 28 به بعد) سخن از تکالیف است، از قبیل اینکه در خانه‌های خویش قرار گیرید و خودنمایی نکنید و نماز اقامه کنید و زکات بپردازید و خدا و رسولش را اطاعت کنید و ... پرواضح است که این امور مربوط به «اراده‌ی تشریعی» الهی است نه اراده‌ی تکوینی. به عبارت دیگر، اراده‌ی خدا بر اذهاب رجس و تطهیر اهل البیت که در سوره‌ی «احزاب» فرموده: ﴿يُطَهِّرَكُمۡ﴾ مانند اراده‌ای است که در سوره‌ی «مائده» خطاب به همه‌ی مؤمنین ـ از جمله پیامبر اکرم ص و حضرت علی و فاطمه و ... ـ فرموده ﴿يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمۡ﴾. همچنان که به پیامبرص نیز فرموده: ﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَكِّيهِم بِهَا﴾ [التوبة: 103] «از مال‌های ایشان زکات بگیر که بدین کار پاکشان می‌سازی و آنان را تزکیه و پالایش [روحی] می‌کنی». آیا این آیه بدان معنی است هر که به پیامبرص زکات پرداخت، طاهر و معصوم شد؟! بدیهی است که مقصود این است که هدف از تشریع زکات آن است که انسان‌ها از آلودگی به حرص و آز نسبت به مال دنیا، پالایش شوند و این پاکی و طهارت از طریق عمل به قانون زکات حاصل می‌شود. توجه شما را به این نکته جلب می‌کنم که در ذیل آیه‌ی 6 سوره‌ی مبارکه «مائده»، افعال مضارع آمده است مانند «یرید» و «یتم» و در آیه‌ی 103 سوره‌ی «توبه» نیز افعال «تطهر» و «تزکی» مضارع‌اند. زیرا تحقق این افعال منوط و مشروط است به اجتناب از نواهی و انجام اوامری که قبل از این افعال ذکر شده‌اند یعنی تحقق این افعال نتیجه‌ی اعمال و افعال پیش از آن‌هاست. با در نظر داشتن این نکته می‌بینیم که آیه‌ی تطهیر نیز نفرموده: «أذهب الله عنکم الرجس وطهرکم .... = خدا پلیدی را از شما زدود و شما را پاک و پاکیزه ساخت» زیرا چنانکه گفته شد این «اذهاب رجس و تطهیر» مشروط و موکول به انجام اعمال و افعالی است که قبل از آن‌ها ذکر شده است. به عبارت دیگر اعمال و افعال مذکور، مقدمه و زمینه‌ساز تحقق اذهاب رجس و تطهیر است. نیازی به توضیح نیست که این موضوع تناسبی با اراده‌ی تکوینی الهی ندارد که نامشروط و بی‌نیاز از مقدمه و زمینه‌سازی است (تأمل بفرمایید) در آخر این مطلب را خاطرنشان می سازم طبق مدلول این آیه : اراده‌ی تشریعی خدا بر آن بوده که اهل بیت پیامبرص اعم از آن حضرت و همسران و دختران و دامادها و نوادگانش با تمسک به طاعات و عبادات، از گناه دور و پاک شوند و چون اراده، اراده‌ای جبری و تکوینی نبوده لزومی نداشته که در مورد تک تک مصادیق اهل بیت پیامبر ص به یک نتیجه‌ی واحد رسیده باشد، بلکه چه بسا برخی از مخاطبین آیه به مراتب و درجات والا نایل شده و بعضی در سطوح پایین‌تر مانده باشند
مشکات اهل بیت (ع)
نجام این اعمال، خدا می‌خواهد شما را پاک ساخته و نعمتش را بر شما تمام نماید. در سوره‌ی «احزاب» نیز
با سلام و احترام و تشکر بخاطر صرف وقت و ارسال مطالب فوق .گویا اتکا ی بنده بر برداشت عرفی و عبارت پردازی تسامحی ناشی از وضوح معنا و نه ترجمه دقیق از آیه تطهیر موجب زحمت شده است. اجازه بفرمایید در ابتدا یک جمله عرض کنم تا 99درصد قصه حل شود تا کل تفصیل جنابعالی با مقصد بنده آشنایی کامل پیدا کند . عصمت به معنی جبر تکوینی و عدم توان بر گناه نیست. بلکه عدم میل به گناه آن هم عدم میل ناشی از خلوص و ایمان و عمل که اشاره فرمودید . مجبورم از مثالی استفاده کنم : هیچ انسانی میل ندارد خاک و یا خاکستر بخورد چون آن قدر تنافر بین مذاق انسان و خاک و خاکستر وجود دارد دیگر هر انسان متعارف نسبت به خوردن آنها عصمت دارد . پس این تنفر از گناه و عصمت زیر سایه بندگی است پس فرمایش شما مبنی بر تاثیر خلوص و عمل در پاکی و عصمت را کسی رد نکرده تا این همه زحمت تقبل فرموده تفصیل داده اید. پس میماند این که بگوییم یرید یعنی مقدمات تطهیر و عصمت شما را خدا فراهم کرده چون ان الله اصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران و در کره زمین در حین نزول قرآن مصداقی برای آل ابراهیم جز اهلبیت نبوده و لذا ام یحسدون الناس علی ما آتاهم الله من فضله و قدآتینا{حال توجه کنیدآتینا} آل ابراهیم الکتاب و الحکمه و آتیناهم ملکا عظیما نسآ ایه 54 پس اصطفی و اتینا کتاب و اعطای امامت عظیم کار خدا بوده بخاطر این که این خاندان بیش از دیگران جهاد با نفس کرده اند کجا فرموده بخاطر جهاد؟ در واژه السابقون . المقربون ، المجاهدون یقتلون و یقتلون و یوءتون الزکات و هم راکعون . ✳️پس ما یرید را حمل بر جبر و تکوین نکرده بودیم تا تفصیل شما خلایی را پر کند . و اما فاما در مقام عمل که خیلی تاکید داشته اید عایشه با یک کودتای فرهنگی شده مفتیه عظمی ! این عمل !! و عامل قتل بیست هزار مسلمان ! چون دختر خلیفه بود و شد فرمانده نظامی !!این هم عمل !! و شد دشمن علی که حداقل صحابه عادل بود ، این هم عمل . پس با قبول فرمایش شما و نه با ردّ آن دیگر دو زن رسول خدا (ص) بخاطر جنایت علیه امت و امامت و قبول حرفهای طاغوت قریش , معاویه , نمی توانند وارد عنوان مطهر عملی شوند. اما چون قلم شما قلم مادّبی است ، و نشان میدهد دنبال مطلبید اگر واقعا میل دارید بحث کنید اول 207 ساعت بحث تحت عنوان نقد و نظر و حدود 300 ساعت سرزمین عشق و حدود 250 ساعت بینات بنده را که همه از متون اهل سنت است و از طریق شبکه های جهانی به سراسر جهان منتشر شده از یوتیوب بردارید . سپس اگر خلائی بود در خدمت هستم . یعنی بنده حرفم را زده ام و موجود است اما شما بحث نفرموده اید. اول آن مباحث را ببیند بعد در خدمتیم و ادامه بحث آن هم در این سطح ابتدائی و تکراری برای بنده دوباره کاری است ولی شما میتوانید یکی یکی مطالب بنده را نقد کنید و اگر حال بررسی ندارید . دیگر برای من تکرار فایده ندارد . ولی من توصیه میکنم ادامه دهید و حتما اگر آن مباحث را ببینید دیگر به این مطالب کلیشه ای قدیمی و تکراری نمی پردازید . متشکرم. ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
مشکات اهل بیت (ع)
با سلام و احترام و تشکر بخاطر صرف وقت و ارسال مطالب فوق .گویا اتکا ی بنده بر برداشت عرفی و عبارت پ
اضافه می کنم زنان پیامبر پس از تغییر ضمیر اصلا داخل نشده بودند تا خارج شوند این فرض شما بود که داخل کرده بودید . چون در قران تمام آیات مربوط به اهلبیت در درون و وسط آیات دیگر و کاملا غیر مرتبط جاسازی امنیتی شده مانند آیه اکمال وسط محرمات آیه زکات در رکوع آیه ابلاغ امامت وسط آیات اهل کتاب و آیه حب و مودت ووو تا دشمنان اهلبیت تحریف نکنند که این بحث حدود ده ساعت وقت میبرد که اقلا نیم ساعت را ندیده اید . ✅لذا اول باید آن مقدمات را طی کنید آن وقت این مباحث آسان خواهد بود . باید برای ورود به این مباحث شرایط لازم یعنی اشراف بر متون مورد استناد داشته باشید. یک کلمه از تورات نگفتید یک کلمه از اخبار متواتر اهل سنت مطلب نیاوردید . پس ابتدا اشراف بر ابزار علمی ، سپس ادامه بحث. ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال نظامی و امنیتی با توجه به اطلاع رسانی شما درباره کدگذاری همه هواپیماهای جنگی و غیر جنگی امریکا و غرب که حدود ده روز پیش در کانال مشکات خواندیم آیا خیال می کنید هم اکنون اطلاعات سرّی و امنیتی خاورمیانه از طریق این قبیل هواپیماها به پنتاگون منتقل می شود؟! ✅پاسخ : اگر در عالم واقع و ثبوت این طور نباشد حداقل باید فرض ما بر این باشد. و تنها چاره این است هیچ هواپیمایی از غرب نخریم. ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال اقتصادی: حذف چهار صفر از ریال و یا سه صفر از تومان را چقدر مفید می دانید؟ ✅پاسخ: اگر در مدت زمان قابل ملاحظه اجرا شود به طوری که مدتی پول قدیم و پول جدید با هم رواج داشته باشند طبق قانون گرشام آرام آرام پول قدیمی کم ارزش , پول جدید با ارزش را بسوی حفظ و ذخیره سازی سوق می دهد. و جلو خرید زیاد را می گیرد لذا مثبت است. اگر چه به مذاق اقتصاددانان معاصر خوش نیاید. ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال فقهی صد قطعه بوقلمون را از شخصی خریدم و پولش را هم پرداخت کردم منتهای ماند در حیاط فروشنده تا سه روز بعد با وسیله نقلیه مخصوص حمل بوقلمون بفرستند . یعنی بوقلمونها را به من تحویل ندادند . اما روز سوم سیل آمده بود سقف محل نگهداری بوقلمونها ریخته بود همه را کشته بود . و در این سه روز هم شاید صد عدد هم تخم گذاشته باشند . حاج آقایی گفته چون قبضی صورت نگرفته بوده از جیب فروشنده رفته .اما تخمها چه ؟ مال کیست ؟ ✅پاسخ : چون معامله تا لحظه تلف شدن بوقلمونها صحیح بوده تمام تخم ها مال مشتری است که شما هستید . اما بوقلمونها هم تا لحظه تلف مال شما بوده ولی چون قبض و اقباض روی مبیع صورت نگرفته بوده به محض تلف شدن درحال تسلط فروشنده،، او ضامن است یعنی عین پول شما را باید برگرداند که قیمت بوقلمونها بوده است. و ضمان هم ضمان معاوضی است و نه یدی . و این حکم در صورت گم شدن و غرق شدن و هر نوع عدم امکان تحویل شئ معامله شده به خریدار صادق است. ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال فقهی آیا اگر پس از معامله و قبل از پرداخت قیمت ، آن قیمت تلف شود . از جیب مشتری رفته و معامله مثل تلف شدن کالای معامله شده است ؟! ✅پاسخ : اگر چه تقریبا همه فقها می فرمایند تلف شدن ثمن مثل تلف شدن مثمن است اما مصداقش در معاملات بدوی کالا به کالا است و نه پول ، و چون پول در داخل جیب و یا بانک تعیّن ندارد کدام قیمت واقع می شود لذا مشتری نمیتواند ادعای تلف قیمت کند مگر در معاملات سنگین که قیمت مستوعب کل ثروت مشتری است . و فتاوای فقها در این مسئله امروز شاید فقط در جوامع ایلات و عشایر بدوی آن هم در فصل تابستان مصداق داشته باشد. ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit @mousavizanjany
سوال فقهی ملاک در قبض و اقباض چیست؟ یعنی این که با کدام عمل و فعل فروشنده تحویل دادن کالا به مشتری محقق میشود ؟ یعنی چه بکند تا شرع مقدس بگوید فروشنده کالای بفروش رسانده خود را تحویل مشتری داد بطوری که اگر پس از آن ، کالا تلف شود از جیب مشتری رفته است.؟ ✅پاسخ: آنچه در کتب تجارت مانند مکاسب و تذکره آمده حداقل در عصر ما برای ما قانع کننده نیست . که اگر مکیل را پس از کیل کردن و موزون را پس از وزن کردن تحویل دهد ، اقباض محقق می شود ! نه خیر عرف برای تحویل هر نوع کالا شکل خاصی را عملا تعریف غیر ملفوظ دارد ملاک آن اقباض عرفی است. برای مثال امروزه تحویل پرینت در فروشگاهها علامت تحویل است . ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال فقهی مشتری در خانه فروشنده به اشتباه کالای خریده شده خودش را خورد که خیال کرد مال خودش نیست و مال فروشنده است که بعنوان میهمان برای او آورده اند.! حال از جیب کدام رفته است؟ ✅ پاسخ: اگرچه در فقه دو نظر وجود دارد لکن چندین صورت وجود دارد که کوتاهی در قرار دادن در محل خودش ، کوتاهی در زمان قرار دادن ، کوتاهی مشتری در توجه به محل استقرار کالا، کوتاهی در انتخاب ظرف . ووو صورتهای دیگر ، لذا باید تحقیق موضوعی و میدانی شود . ممکن نیست تحت ضابطه واحده در بیاوریم. ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال فقهی اگر در خرید و فروش (بیع) کالای مورد معامله پیش از تحویل به طرف مقابل از بین برود از جیب صاحبش از بین رفته و معامله دیگر با این شئ منتفی می شود. حال سوال این است در معاملات دیگر مثل مضاربه و مساقات و مزارعه و اجاره و ازدواج ووو نیز حکم همین است؟ ✅پاسخ: در بابهای مذکور به جز اجاره و نکاح غالب فقها و یا همه فقها بحث نکرده رها کرده اند . ولی درباب اجاره فرموده اند با تلف شدن عین مستاجره و یا تلف شدن اجرت قبل از قبض و اقباض اجاره هم باطل است . و حتی اگر پس از قبض ، عین مستاجره تلف شود باز اجاره باطل است . و باز در باب نکاح فرموده اند که اگر مهریه پیش از پرداخت به زوجه تلف شود زوج ضامن هست ولی عقد باطل نمی شود همان طوری که اگر زوج و یا زوجه پیش از زفاف بمیرد عقد صحیح است. و مهر هم اگر تلف شود با شئ دیگر جبران خواهد شد . و تمام محرمات ناشی از نکاح مستقر خواهد بود. و همچنین در باب خلع اگر عوض خلع پیش از پرداختن به شوهر تلف شود خانم باید مثل و یا قیمت آنرا بپردازد . بلی از یکی از مباحث علامه در تذکره استفاده می شود این بحث ضمان قبل از پرداخت ( که برگردن صاحبش است) در تمام ابواب معاوضات حقوقی هست. مانند رهن ، شرکت ، هبه معوضه مضاربه مساقات و مزارعه . بخاطر این که در این قبیل معاملات شرط ضمنی مستتر است که اگر شی مورد معامله را بخاطر تلف شدن نداد باید عوضش را بدهد. و باید توجه کرد در استتار فوق این مطلب نیز مستتر است شئ مورد مبادله اعم از خود و بدلش هست که بدل در صورت تلف شدن شئ مورد معامله است. ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
فصل سوّم از بحث ابن عربی محمّد بن حسین بن محمّد بن موسی العضدی السلّمی النیشابوری ابو عبد الرحمن ( متولّد 325 و متوفّای 412) من علماء المتصوّفة قال الذهبی شیخ الصوفیّة و صاحب تاریخهم و طبقاتهم و تفسیرهم قیل کان یضع الحدیث للصوفیّة . شخص نامبرده یعنی آقای سلّمی طبق اعتراف آقای ذهبی که از راوی نام نمیبرد میگوید گفته شده است که شخص سلّمی در کار ساختن حدیث برای صوفیّه بوده است که احتمالا بیش از یکصد و پنجاه روایت باشد که در هیچ جائی یافت نمی شوند. این شخص پیش از ابن عربی در کار ساخت حدیث بوده است. امّا این شخص کیست؟ شیخ الصوفیّة. چنانچه ذهبی می گوید : صاحب تاریخ هم یعنی کسی که نقش تاریخی در جمعیّت متصوّفة داشته است و در مورد طبقات صوفیّه تاریخ نگاری کرده است. در ضمن مقام تفسیر نیز دارد (و صاحب ....تفسیرهم ) .چنین شخصی جعل حدیث میکرده است ( طبقات صوفیّه ص 16 و 29 ، الرسائل المستطرفة ص 41 مفتاح السعادة جلد یک ص 451 ، اعلام زرکلی جلد 6 ص99) .خواننده عزیز این نکته را از ذهن دور ندارد که این شخص جاعل حدیث ، شیخ و بزرگ و مرشد جریان صوفیّه بوده است. امام موسی بن جعفر صلوات الله علیه در فروع کافی جلد ششم ص 368 چاپ دار الکتب الاسلامیّة می فرماید : ما احمق بعض الناس انهم یقولون جرجیر ینبت فی وادی جهنّم (چقدر نادانند کسانی که می گویند در جهنّم سبزیجات می روید). این حدیث از امام موسی بن جعفر در قرن دوم است و ابن عربی در قرن ششم تا هفتم همین سخن را می گوید. گفته است در جهنم خلودی نیست و در کف آن جرجیر می روید. این خبر از امام معصومی است که از طرف خداوند جلّ و اعلا سخن می گوید. اگر مکاشفه ای و دریافت خبر از غیب باشد همین سخن امام موسی بن جعفر علیه السلام است. یعنی امام موسی بن جعفر 500 سال پیش از ابن عربی هشدار داده است که صوفیان جهنم را به استهزاء خواهند گرفت. این مطلب را در مقدمه کتاب فصوص ابن عربی که توسط آقای موحّدی ترجمه و تألیف شده است می توانید بیابید. این سخن که 500 سال پیش توسط امام موسی بن جعفر بعنوان انحراف از معارف دینی مطرح شده است در این کتاب به پیامبر اعظم صلوات الله علیه و اله اسناد داده می شود آن هم با این عبارت : " والذی نفسی بیده" ( قسم به آن که جانم در دست او است ). این یعنی افترای به شخص پیامبر . و این افترا و افتراهای مشابه بسیار به این منظور صورت می گیرد که عرفانی بسازیم که نام اسلام و قران و پیامبر را در پشتوانه تئوریک خود داشته باشد. (قال رسول الله : والذی نفسی بیده لیأتی علی جهنّم زمانٌ تُغلَق ابوابها یَنبِتُ فی قعرها الجرجیر: قسم به آنکه جانم در دست اوست زمانی برای جهنّم فرا می رسد که درهایش بسته می شود و در کف آن سبزیجات می روید ) واقعیّت این است که معمّای ابن عربی به طریقی که تاکنون مطرح شده است قابل حلّ نیست. تنها راه ممکن این است که نحوه بررسی تغییر کرده و به ریشه هاباید پرداخت. این بحث و کنکاش لازم است که بسیار عمیق و با توجه به حقایق تاریخی و واقعیات احادیث صورت گیرد. حدود سه هزار حدیثی که صوفیّه به آنها استناد می کند در کتب روائی اسلام ما به ازائی ندارند ، و با جستجوی دقیقتر این احادیث را در میان احادیث ساخته شده در کمیته سرّی هشت نفره جعل حدیث می یابیم. ابن عربی ادعا می کند همه چیز را من مستقیما از خدا آموختم. یعنی ده هزار صفحه فتوحات مکیّه ترجمه آقای خواجوی همگی انشای خداوند است و ابن عربی بر این مدّعا قسم یاد میکند. در این قسمت هیچ سخنی نه در باب اثبات و نه نفی نمی توان گفت. زیرا در این مکاشفات تنها خدا بوده و ابن عربی و ما چون حضور نداشتیم نفیاً و اثباتاً نمی توانیم نظری داشته باشیم. اما حاصل این مکاشفات را می توان به چالش کشید. زمانی که ابن عربی می گوید قال رسول الله ، می توان از منبع این سخن سؤال کرد. هنگامی که به بررسی احادیث منقول از رسول اکرم صلوات الله علیه می پردازیم و برای یافتن منبع این احادیث در تاریخ جستجو می کنیم از تورات سر در می آوریم . چگونه است که خداوند در یک صحنه قرآن را به وجود مبارک حضرت ختمی مرتبت نازل می کند و در پشت صحنه فتوحات مکیّه را بر ابن عربی نازل می کند که البتّه در این نزول دوّم ردّپای احادیث به تورات می رسد و یا احادیثی نقل می شود که در هیچ کجا یافت نمی شود. قرآن را صحابه پیامبر کتابت کرده اند اما فتوحات مکیّه را خود خداوند تصحیح و ویراستاری کرده است.! اینکه چگونه علمای بزرگی همچون ابن فهد حلّی ، شیخ بهائی ، محقّق فیض، مجلسی اوّل، قاضی نورالدین شوشتری و محدّث نیشابوری ، محی الدین عربی را شیعه میدانسته اند احتمالا بعلّت عدم شناخت کامل از ایشان بوده است. شاید مطرح شدن نام امام زمان علیه السلام و ادّعای رؤیت آن حضرت توسط ابن عربی به چنان تصورّی دامن زده باشد. و از طرفی طرح چنین ادّعائی از سوی ابن عربی با هدف کاستن حساسیت ادامه دارد👇👇