هدایت شده از طلاب پاسخگو
#معرفی_مقاله :
🔻نوشتار پيش رو، شرح تقابل انديشه دو شخصيت معروف در دو حوزه الهيات و الحاد است. يكى از اين دو، #ريچارد_داوكينز، مى كوشد در كتاب «پندار خدا» از همه تخصص خود در حوزه زيست شناسى فرگشتى يارى بجويد و به بى خدايى و الحاد برسد و در نقطه مقابل، #آليستر_مك_گراث، با تصنيف #كتاب «پندار داوكينز» تلاش دارد به #نقدى_منصفانه از اين كتاب بپردازد و به مخاطبان نشان دهد كه علوم تجربى و به طور خاص، نظريه فرگشت با خداباورى در تنافى نيستند.
🔖نكته درخور توجه اينكه هر دو نفر در فضاى #دانشگاه_آكسفورد تنفس كرده و هر دو #تجربه_الحاد را از سر گذرانده اند؛ با اين تفاوت كه اولى هنوز با پافشارى بر الحاد خود، مشهورترين و پرارجاع ترين ملحد جهان شده، ولى دومى با وجود تخصص در علوم تجربى، #از_الحاد_دست_شسته و به مدافعى سرسخت براى خداباورى بدل گشته است.
#نقد_داروینیسم
#نقد_فرگشت
📮 طلاب پاسخگو 📮
http://eitaa.com/joinchat/3691249664Cffea7a2f5a
@studiesofshia_مبانی_و_ویژگی_های_اصلی_فلسفۀ_تحلیلی_دین.pdf
409.1K
#معرفی_مقاله
✳️ مبانی و ویژگی های اصلی فلسفۀ تحلیلی دین
✳️ The Main Basis and Features of Analytical Philosophy of Religion
🔹فائزه برزگر تبریزی، حمیدرضا آیت اللهی
🔸چکیده
در این مجال، به دنبال کشف مبانی و ویژگی های اصلی «فلسفه تحلیلی دین» هستیم. رویکردی که می گوییم آن را به عنوان واکنش متفکران تحلیلی دین آور، نسبت به فضای الحادی و لا ادری گرایانه نیمه دوم قرن بیستم معرفی کنیم.
جهت گیری اصلی این مقاله، به سمت اثبات سه ویژگی عمده برای این رویکرد است: 1- تلاش برای وضوح حداکثری کلمات و در نظر گرفتن ارزش معرفتی برای فهم عرفی به جای اتمیسم منطقی؛ 2- توجه به دستاوردهای علوم تجربی جدید و در نظر گرفتن ارزش معرفتی برای تجربه دینی به جای پوزیتیوسم منطقی؛ 3- تلاش در جهت ارزیابی عقلانی گزاره های دینی و ارائه ملاک صدق و کذب برای آنها. از همین رهگذر، زمینه های عمده چالش ساز برای فلسفه دین و نیز حوزه های اصلی فلسفه تحلیلی که در فلسفه دین به کار گرفته شدند، به عنوان خاستگاه اصلی که منجر به پیدایش این رویکرد فکری با سه ویژگی فوق شده است شناسایی می شوند.
🌐 @meshkatnoor
هدایت شده از فلسفه دین اسلامی
📄#معرفی_مقاله
🟪 بررسی رابطه دین و اخلاق از منظر سم هریس
✍🏻 نویسندگان:
مرتضی فقیهی فاضل و یوسف دانشور نیلو
📒منتشر شده در پژوهشنامه فلسفه دین، شماره ۴۱، بهار و تابستان ۱۴۰۲
📮DOI: 10.30497/PRR.2022.242538.1741
🌐 لینک دانلود مقاله:
https://prrj.isu.ac.ir/article_76454.html
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻چکیده
چکیده
سم هریس، یکی از سردمداران خداناباوری جدید، به تعارض رابطه دین و اخلاق معتقد است. بر خلاف آنچه عموم متدینان فکر میکنند، او دین را نه مبنای اخلاق، بلکه ویرانگر آن میداند. برای اثبات این مدعا، او به دو طریق عمل میکند. نخست، تمسک به بررسیهای میدانی و استنباط این که در کشورهای دیندار اخلاق نوعاً در سطحی نازل قرار دارد و بالعکس در کشورهای خداناباور در وضعیت مناسبی است. او در شیوه اول از معیارهایی همچون رفاه مادی، حقوق زنان، رعایت مسائل بهداشتی، رعایت حقوق بشر، دسترسی همگانی به آموزش و غیره به عنوان شاخصهای یک جامعه اخلاقی نام میبرد. در اینجا او به کمک آمارهای میدانی به دنبال القای آن است که کشورهای خداناباور در شاخصهای فوق در موقعیت به مراتب بهتری نسبت به کشورهای خداباور قرار دارند، و در نتیجه این خداناباوری است که جامعه را اخلاقیتر کرده است. دوم، از طریق بررسی آموزههای دینی و توجه به آموزههایی همچون جهاد و شهادت و تأکید بر خشونتبار بودن آن، که در این صورت دیگر جایی برای دفاع از منبعیت دین باقی نمیماند. در این مقاله به طرح و بررسی مدعیات سم هریس راجع به رابطه دین و اخلاق پرداختهایم و به این نتیجه رسیدهایم که این مدعیات دچار اشکالات مهمی از جمله تلقی نادرست از اخلاق و ارزشها و مبانی آنها، عدم تعیین دقیق معنای خداباروی و خداناباوری، عدم توجه به شاخصهای مختلف در حیات اخلاقی انسان، رویکرد غیرعلمی در ارزیابی شاخصهای اخلاقی کشورهای خداباور و خداناباور، بیتوجهی به جنایات خداناباوران در طول تاریخ و نیز نگاه سطحی و نادرست به آموزههای دینی است.
کلیدواژهها: #سم_هریس #خداناباوری_جدید #دین #اخلاق #خداباوری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🟪 A Study of the Relationship between Religion and Morality from Sam Harris's Perspective
✍🏻 Authers:
Morteza Faghihi Fazel & Yousef Daneshvar Nilo
____________
Abstract
A leading figure of "new atheism", Sam Harris, maintains that religion and morality are in conflict. He, despite what religious believers generally think, does not take religion to be a basis for morality, instead, he believes that religion devastates morality and the moral system. In order to substantiate this claim, Harris takes two ways. First, based on some surveys, he argues that religious countries witness a moral decline, while atheist countries are morally in an acceptable situation. Accordingly, he seeks to induce by field studies that atheist countries are in a much better position than the theist countries in the moral indicators such as material well-being, respect for women's rights, human rights, etc.. As a result, it is atheism that has made society more moral. Second, by inspecting some religious doctrines, he decides that they are sources of violence and clashes among human beings and, consequently, lead societies toward moral decline. In this article, we examine Harris' claims concerning the relationship between religion and morality, concluding that they suffer from following flaws: not accurately determining the meaning of theism and atheism, misunderstanding about moarality and values, not paying attention to various indicators in human moral life, taking a weak scientific approach in evaluating the moral indicators of theist and atheist countries, not paying attention to the crimes of atheists throughout history, and having a superficial and false understanding of religious teachings.
#Sam_Harris #New_atheism #Religion #Morality #Theism
#فلسفه #فلسفه_دین #فلسفه_دین_اسلامی #فلسفه_اخلاق #دین_و_اخلاق #اخلاق_دینی #اخلاق_علمی #اخلاق_سکولار
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📬کانال فلسفه دین اسلامی
|ایـتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات | یوتیوپ|
تحلیل جایگاه مردم در حکومت اسلامی در اندیشه علامه مصباح یزدی-شبان نیا.pdf
306.4K
🌐 پاسخ به شبهات اخیر در مورد دیدگاه استاد مصباح درباره نقش مردم در حکومت
#معرفی_مقاله
✅ تحليل جايگاه مردم در حكومت اسلامی در انديشه علامه مصباح يزدی(ره)
🖊 نوشته حجت الاسلام و المسلمین دکتر قاسم شباننیا، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
🔷 از مباحث حائز اهمیت در هر نظام سیاسی، بحث از مشروعیت حكومت حاكم و به تبع آن، جایگاهی است كه برای مردم در آن نظام سیاسی در نظر گرفته شده است. از آن جا كه در اندیشه سیاسی اسلام، مشروعیت الهی است، بحث از جایگاه مردم اهمیت دوچندان مییابد.
🔷 از این جهت، این مبحث در آثار سیاسی علامه مصباح یزدی نمود روشنی یافته است و از زوایای مختلف، این جایگاه به تصویر كشیده شده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با روش توصیفی تحلیلی و با تمركز بر روی آثار مكتوب ایشان، جایگاه مردم در حكومت اسلامی تحلیل شود.
🔷 در پاسخ به این پرسش كه با توجه به مشروعیت الهی حكومت، مردم در چه عرصههایی در حكومت اسلامی نقش آفرینی میكنند، یافته تحقیق حاكی از این نكته است كه حكومت اسلامی؛ هم در شكلگیری و هم در استمرار منوط به نقش آفرینی مردم است؛ كما اینكه از طریق نظارت و ایجاد تشكلهای غیر رسمی اسلامی، این مشاركت جلوههای متنوعی به خود میگیرد. اساساً نظام سیاسی اسلام، نظامی مردمسالار است كه از مبانی و نیز آفتهای روشی دموكراسی مبرّا میباشد.
🆔@meshkatnoor
بررسی رابطه دین و اخلاق ازمنظر سم هریس .pdf
822.2K
#معرفی_مقاله | «بررسی رابطه دین و اخلاق از منظر سم هریس»
🔹 این مقاله به قلم آقایان مرتضی فقیهی فاضل و یوسف دانشور نیلو نگارش یافته و در پژوهشنامه فلسفه دین (نامه حکمت) به چاپ رسیده است.
🔸 نویسندگان محترم در این مقاله به ادعاهای خداناباورانه و دین ستیزانه سم هریس یکی از سردمداران خداناباوری جدید پرداختهاند. هریس معتقد به تعارض رابطه دین و اخلاق بوده و دین را ویرانگر آن اخلاق میداند. وی از طریق بررسیهای میدانی و استقراء ناقص و اکتفا به برخی شاخصها همچون رفاه مادی، حقوق زنان، رعایت مسائل بهداشتی، رعایت حقوق بشر، دسترسی همگانی به آموزش و همچنین شر و خشن معرفی کردن ادیان ابراهیمی و جامعه دینداران تلاش کرده وانمود کند که وضعیت جوامع خداناباور در حوزه رفتار اخلاقی و بهزیستی از جوامع خداباور به مراتب بهتر است. وی میکوشد این مطلب را به مخاطبان بقبولاند که این خداناباوری است که جامعه را اخلاقیتر کرده است.
🔹 مقاله حاضر، ادعاهای هریس را درباره رابطه دین و اخلاق بررسی نموده و به این نتیجه رسیده است که این ادعاها دچار اشکالات مهمی از جمله تلقی نادرست از اخلاق و ارزشها و مبانی آنها، عدم تعیین دقیق معنای خداباروی و خداناباوری، عدم توجه به شاخصهای مختلف در حیات اخلاقی انسان، رویکرد غیرعلمی در ارزیابی شاخصهای اخلاقی کشورهای خداباور و خداناباور، بیتوجهی به جنایات خداناباوران در طول تاریخ و نیز نگاه سطحی و نادرست به آموزههای دینی است. این مقاله از منابع متنوعی در این باره بهره برده است.
🆔@meshkatnoor