eitaa logo
سرباز روز نهم
175 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
891 ویدیو
6 فایل
خدایا ما رو برا سربازی امام زمان عج خرج کن کانال زیر نظر مستقیم مادر شهید صدرزاده اداره میشه آغاز نوکریمون 1403/2/9
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 سلام خدمت همراهان همیشگی وخوب کانال 😊 همون طور که مستحضرید چند شبی هست که با مهمون جمع گرم و صمیمی تون هستیم اما چرا ؟؟ راستش دلیل انتخاب این رمان این بود که ما تعریفش رو ازجاهای مختلف شنیده بودیم وبا توجه به استقبال زیادی که به این رمان شده بود وبا اعتماد واطمینان به کانالهای معتبری که این رمان رو بارگزاری کرده بودند با مشورت دوستان تصمیم گرفتیم که این رمان رو در کانال بارگزاری کنیم. تا اینکه بعداز بارگزاری چند قسمت اول این رمان تعدادی از اعضای محترم کانال پیام دادند که محتوای این رمان مناسب نیست واین باعث شد که با مشورت و گفتگویی که با کارشناسانمون داشتیم وتحقیقاتی که کارشناسانمون در مورد این رمان داشتند به این نتیجه رسیدیم که : این رمان کاملا تخیلی ست و واقعی نیست و با توجه به تخیلی بودنش ممکنه که مواردی داشته باشه که مناسب کانال ما نباشه وادامه اون به صلاح نیست. چون براین باوریم هروقت که فهمیدیم مسیرمون اشتباهه برگردیم وهیچ وقت دیر نیست. ویه خبر خوب اینکه از این به بعد با رمان زیبا وجذاب مهمونتون هستیم.☺️ از حس نظر ودقت همه شما خوبان کمال تشکر رو داریم وباز هم منتظر نظرات وپیشنهادات شما هستیم. امیدواریم تمامی اعمال وگفتار ما مورد رضایت وخشنودی خداوندباشه وبتونیم ادامه دهندگان شایسته راه شهدای والا مقاممون باشیم.🌷 باتشکر🌺 مجموعه فرهنگی شهید ابراهیم هادی🌹🌹🌹 @shahidmedadian 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
💐 💐 زندگی داستانی حُرّ مدافعان حرم شهید مجید قربان خانی به قلم کبری خدابخش دهقی 🌸🌸🌸 ✨به جای مقدمه: سلام آقا مجید،سلام برادر،نه،بگذار مثل خانواده ات صدایت کنم،سلام داداش مجید، داداش مجید،پهلوان ها فقط توی افسانه ها نیستند. قهرمانان این روزها،همان آدم های ساده دیروزند.همان آدم هایی که چقدر ساده از کنارشان گذشته و می‌گذریم و آن ها چه ساده تر،از دنیای ما دل میبُرند.تو قهرمان این شهر و محله بودی و هستی و شاید کمتر کسی،به پهلوانی ات پی برده باشد. قصّه تو قصه کوچه پس کوچه های یافت آباد است.قصه تو از آن قصه هایی بود که ما بارها با چشم های ظاهر بین مان،درباره ات قضاوت کرده بودیم.اما تو صدای((هل من ناصر ینصرنی))حسین ع را که شنیدی،تمام جاده را با سر دویدی،تا از قافله عقب نمانی.تو وقتی یک باره کوله بارت را بستی،هیچکس نمی دانست در سرت چه می‌گذرد. اما تو تصمیمت را گرفته بودی،پس قید دنیای پشت سرت و همه آرزوهایت را زدی.حتی جیب هایت را هم خالی کردی که سبک تر بروی،تا یک محله و یک نسل را رو سفید کنی.قصه تو قصه این روزهای بچه های (یافت آباد )تهران است و عکس هایت ،زینت کوچه هایی است که کودکان خردسالش،هنوز به امید آمدنت ،اسباب بازی هایشان را توی کوچه بساط می‌کنند.هنوز با دیدن ماشینت،که تو دیگر سوارش نیستی،شادمانه بالا و پایین می‌پرند. حتی به امید آمدنت برایت نامه می‌نویسند.در مقابل،بزرگترها مدام از خود می‌پرسند، راستی!چه چیزی مجید را با خودش برد؟ مادرت،هرروز،خطی تازه،کنار چین های صورتش می نشیند و پدر هرروز که می‌گذرد،موهایش سفید و سفیدتر می‌شود. انگار دارد به زبان حال می‌گوید: ((موی سپید را فلکم رایگان نداد...)) بچه مشتی محله! نمیدانم بدنت کی برمیگردد،تا این همه دوری و درد تمام شود.هنوز که هنوز است،مادرت نیمه شب ها،دل آشوب تا سرکوچه می آید،به خیال آن که همین شب هاست که برگردی،ولی کدام برگشت،کدام آمدن؟! و در آخر از خانواده و دایی های شهید تشکر میکنم،که در خلق این اثر یاری ام کردند. ✨ دوستان زندگی نامه این شهید عزیز هرشب کانال بار گیری می‌شود ✌️ لینک کانال رو نشر دهید و دوستانتون رو دعوت کنید 👇👇 کانال https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc