eitaa logo
فرزندی مثل مصطفی
824 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
29 فایل
بسم رب الشهدا والصدیقین این کانال جهت باز نشر خاطرات شهید مصطفی صدرزاده راه اندازی شده است مستقیم زیر نظر خانواده محترم شهید صدرزاده اداره میشه #شهید_مصطفی_صدرزاده
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹✨🌹🍃✨🍃🌹✨🌹 ✨🍃 🌹 یکی از کارهای ، رسیدگی به بعضی افراد ضعیف بود یک روز مقداری بهش داده بودم برای این کار ، ولی فراموش کردم اتیکت بزنم ، که برای چه کار ی استفاده بشه . بعداز مدتی که متوجه شد برای کار مورد نظر هزینه نشده ،خیلی و برافروخته شد و گفت : من اون دنیا چی جور جواب حق الناس بدم. 😔 بهش گفتم : نگران نباش من مقدارشو میدونم از طرف خودم جایگزین میکنم، با این حال مرتب تکرار می کرد ممکن از حق خودش بگذره اما از حق اش هرگز نمی گذره. یکی از ویژگی های مصطفی این بود که مواظب باشد ، حتی اگر خیلی ناچیز باشد. 🌹 https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
26.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الشهدا🌹 در فرهنگسرای شهریار کلاس بازیگری گذاشتند. 🌹 مصمم بود که در کلاسها شرکت کند. وقتی دیدم برای رفتن اصرار دارد؛ گفتم : مامان به دو دلیل امکانش نیست؛ اول اینکه از نظر این جور کلاس ها با خانواده ما سازگار نیست. دوم اینکه از نظر مالی هزینه اش برای ما زیاد است، چون شهریه سه ماه را یک جا می گیرند. 🙏 اما باز روی خواسته اش پا فشاری کرد. با اینکه نسبت به حقوق پدرش میزان هزینه برای ما خیلی زیاد بود؛ گفتم: من برات شهریه را فراهم می کنم ولی خودت می شوی . مدتی در کلاسهای تئوری شرکت می کند و به کلاسهای عملی که می رسد به یک هفته نمی کشد که کلاسها را ترک کرد.😊 با پیشم آمد گفت: ازشون خواهش کردم بقیه شهریه رو پس بدن قبول نکردن. خیلی بود. 😔 و گفتم: اشکال ندارد مامان فدای سرت؛ حالا چرا ادامه ندادی؟ 💕 گفت : همون که گفتید. مامان اصلا من و که هیچ، به حساب نمی آورند؛ تازه از مردهای بزرگ هم نمی گیرند و خیلی چیزها را رعایت نمی کنند. ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮ https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب الشهدا🌹 یه شب خیلی بودم ،داشتم در خواب به می گفتم دوست داشتم لباسی که برای اخرین بار تنت بود میدیم .😭🙏 همون لحظه هایم رفت روی هم ،مصطفی با این پیراهن اومد دستمو گرفت،😔 رفتیم تو اتاقش ،برای چند لحظه ،کامل کردن وقتی بیدار شدم بویی را حس کردم که تو به مشامم خورده بود .😔 ظاهرا با همین لباس به رسیده با همین لباس سبز که تو عکسه، خوابش دیدم.😔😭 🌹 کانال https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1