8.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کتاب_اسم_تومصطفاست
از فردای آن روز کار من شده بود زنگزدن به تو: «آقامصطفی تو رو به خدا برای زایمانم خودتو برسون!» ـ به فرماندهم گفتم، برمیگردم سمیه. برمیگردم! ـ نیست که برای غربالگریا و برای دکتررفتنام بودی؟ ـ نگو سمیه، ناراحت میشم! ـ دل من رو شکستی آقامصطفی! ـ ببخش سمیه، اما لازمه که اینجا باشم! ـ آره دیگه، من ته خطم! ـ تلخی نکن خانمم!
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
@meslemostafaa
11.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کتاب_اسم_تومصطفاست
زشته باید برم! ـ چیچی رو زشته؟ ـ اینکه به خدا بگم چون زنم آرایشگاه بود نیومدم مسجد، زشته! و رفتی. خانم آرایشگر باز موهایم را درست کرد..
کانال رسمی شهید مصطفی صدرزاده
#آقا_مصطفی
@sadrzadeh1
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کتاب_اسم_تومصطفاست
غروب شده بود و چراغهای ساحل روشن و من فکر میکردم خواب میبینم: «وای آقامصطفی چقدر قشنگه!» ـ من کُشته مُردهٔ این روحیهٔ توام! ـ مسخره میکنی؟😂 ـ بههیچوجه! ـ واقعاً من الان فقط غروب رو میبینم و ساحل و خودم و خودت رو! رفتیم و در ساحل قدم زدیم. مهتاب شده بود و چینوشکن موجهای نقرهای و صدفهایی که برق میزدند. ـ دیدی چه ماهعسلی آوردمت؟ 😅ـ دستت درد نکنه آقامصطفی!😕 راه میرفتیم و انگار در بهشت قدم میزدیم. کمی بعد گفتی: «بیا بریم شام بخوریم.»
@meslemostafaa
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کتاب_اسم_تومصطفاست
غروب شده بود و چراغهای ساحل روشن و من فکر میکردم خواب میبینم: «وای آقامصطفی چقدر قشنگه!» ـ من کُشته مُردهٔ این روحیهٔ توام! ـ مسخره میکنی؟😂 ـ بههیچوجه! ـ واقعاً من الان فقط غروب رو میبینم و ساحل و خودم و خودت رو! رفتیم و در ساحل قدم زدیم. مهتاب شده بود و چینوشکن موجهای نقرهای و صدفهایی که برق میزدند. ـ دیدی چه ماهعسلی آوردمت؟ 😅ـ دستت درد نکنه آقامصطفی!😕 راه میرفتیم و انگار در بهشت قدم میزدیم. کمی بعد گفتی: «بیا بریم شام بخوریم.»
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#سیزده_بدر
#روز_طبیعت
🆔@meslemostafaa
11.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کتاب_اسم_تومصطفاست
مامان حسابی کیف کرد. گرچه دوسه روز بعد با گلهمندی گفت: «این آقامصطفی تو خونه دست من رو میبوسه، اما بیرون حتی سلامم نمیکنه!» گلهاش را که به تو رساندم، گفتی: «تو که میدونی من توی خیابون به هیچکی نگاه نمیکنم♥️!»
#شهیدمصطفےصدرزاده
#روز_دختر #دهه_کرامت
🆔@meslemostafaa
15.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کتاب_اسم_تومصطفاست
از فردای آن روز کار من شده بود زنگزدن به تو: «آقامصطفی تو رو به خدا برای زایمانم خودتو برسون!» ـ به فرماندهم گفتم، برمیگردم سمیه. برمیگردم! ـ نیست که برای غربالگریا و برای دکتررفتنام بودی؟ ـ نگو سمیه، ناراحت میشم! ـ دل من رو شکستی آقامصطفی! ـ ببخش سمیه، اما لازمه که اینجا باشم! ـ آره دیگه، من ته خطم! ـ تلخی نکن خانمم!
#عید_قربان #روز_عرفه
https://eitaa.com/meslemostafaa🕊