-
تا رقیب از تو مرا وعدهی دشنام آورد
ذوقِ این مژده، مرا ساخت دعاگوی رقیب
I هلالیجغتایی
-
-
در دلم هستی و از حال دلم بی خبری غـم چشمان مرا جز تـو همـه دنیا خواند...
#دفترچه
-
دست خواهش چون صدف مگشای پیش خاکیان
هرچه میخواهد دلت از عالم بالا طلب
صائبتبریزی
#دفترچه
-
چشمت به غمزه ما را خون خورْد و میپسندی
جانا روا نباشد خونریز را حمایت...
I حضرتحافظ
-
-
من شکستم که نیفتد ترکی بر دل تو
نشد آرام دلت؟ باز بگو، میشکنم...
I میکده
-
-
ترسم به وصل زنده شود حسرت فراق
برگشتنم ز کوی تو اصلا بعید نیست...
I معنی
-
-
گر تو پنداری به حسن تو نگاری هست نیست
ور تو پنداری مرا بیتو قراری هست نیست
ور تو گویی چرخ میگردد به کار نیک و بد
چرخ را جز خدمت خاک تو کاری هست نیست
سالها شد که بیرون درت چون حلقهایم
بر در تو حلقه بودن هیچ عاری هست نیست
بر در اندیشه ترسان گشتهایم از هر خیال
خواجه را این جا خیالی هست آری هست نیست
ای دل جاسوس من در پیش کیکاووس من
جز صلاح الدین ز دلها هوشیاری هست نیست
I مولانا
-
-
همه خفتند به غیر از من و پروانه و شمع
قصه ی ما دو سه دیوانه، دراز است هنوز
I میکده
-
-
تا شدم حلقه به گوشِ، درِ میخانهی عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم...
I میکده
-