-
ای دل بگو به عقل ڪه دشمن هم این چنین
در خون مرا به حال خودم وا نمیگذاشت....
I فاضلنظری I
-
-
هنوز دایرهی عـشق بود بیپرگار
ڪه طوق عشق تورا بر گلوی ما بستند..
I میـڪـده I
-
هدایت شده از ⚫️◾️دُوخَط رُوضِه◾️⚫️
سلام
رفقا لطفا براے شفاے عزیزے یک حمد شفا بخونید.
-
بیڪسی را با وصال خویش حل ڪردیم ما
خویش را در صحن آیینه بغل ڪردیم ما...
I محمدسهرابی I
-
هدایت شده از چشماتُ ببند :)
4_5830136371645271846.mp3
7.45M
آباد کن مرا، بغلم کن مثل قبل
این باغ بی حصار بدردم نمیخورد...
• میـڪـده •
آباد کن مرا، بغلم کن مثل قبل این باغ بی حصار بدردم نمیخورد...
اسباب زحمتیم و نداریم چارهای
دستان سائلیم و به دامان رسیدهایم🖤🚶🏻♂
-
بگو به خواب که امشب میا به دیدهی من
جزیرهای ڪه مڪان تو بود آب گرفت...
I محمدسهرابی I
-
• میـڪـده •
- بگو به خواب که امشب میا به دیدهی من جزیرهای ڪه مڪان تو بود آب گرفت... I محمدسهرابی I -
جزیرهای که مکان تو بود آب گرفت...
شاعر میگه: ای خواب امشب به دیده من نیا
جزیرهای(چشم به دلیل برآمدگی و بیرون زدن از کاسه چشم به جزیره تشبیه شده) که جایگاه تو بوده رو آب(اشک) گرفت؛
یعنی چشم من رو دیگه گریه فرا گرفته..🚶🏻♂
-
اینجا شڪفتگی عدم هم مبارڪ است
رنگ حیا شڪست، پس ای هیچڪس بخند
I محمدسهرابی I
-