eitaa logo
طرح امین دبیرستان شهید میثمی۲
261 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
316 ویدیو
42 فایل
این کانال برای اطلاع رسانی برنامه های مجری طرح امین و اخبار مدرسه ایجاد شده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👣 : (شکیبایی) 💫«وَصَبِّرْنِی فِیهِ عَلَی کَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ»،💫 «و شکیبایم کن بر مقدراتی که خواهد شد». (فرازی از دعای روز سیزدهم) 🔰 و شکیبایی در اقامه ی فرمان خداوند است. دارای انواعی است: صبر بر مصیبت، صبر در طاعت و صبر بر معصیت. ❣🍃«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصابِرُوا وَرابِطُوا وَاتَّقُوا اللّه لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»🍃❣ (آل عمران/۲۰۰)، «ای کسانی که گرویدید، شکیبایی کنید در راه انجام احکام شرع و شکیبایی کنید در راه جنگ با مشرکان. لشکر سواره مسلمانان را آماده در مرزها نگهدارید، تا آزار کافران را بازدارید و از خشم خداوند بپرهیزید، تا رستگاری یابید». ❣🍃«یا ایها الذین آمنوا اصبروا.... »🍃❣ یکی خطاب به نفس است، دیگری خطاب به دل و سومی خطاب به جان. به نفس می‌گه: به طاعت و خدمت صبر کن. دل را میگه: بر بلا و سختی شکیبا باش. سومی را میگه: با سوز و شوق درد بساز. 🌟باز خداوند می فرماید: «وان تصبروا خیر لکم». سه قسم است: 👈یکی بر بلا و مصیبت که عموماََ در اثر بر سر ما نازل میشه. 👈دیگری بر معصیت. نکردن سخته مخصوصا اگر عادت کرده باشیم لذا تحمل و صبری که در انجام ندادن از خود نشان میدیم ، از دید خدا اجر و مزد داره. 👈سوم بر طاعت. عبادت برای اهلش لذت بخش است ولی در اثر انسان سنگین میشه و گاهی عبادت برایش حکم کوه میشه. حالا همچین کسی با نفسش میجنگه و صبوری در انجام به خرج میده برای همچین کسی اجر و مزد خاص به عنوان جایزه در نظر گرفته میشه ....๑ღ🌸@Fadaii🌸ღ๑.... ✍                
😁😊☺️ 🌺 ای کسانیکه نمیگیرید....... . . . . حداقل کنید..... !🙄🤔 چون از گویند کار را آن کرد که کرد !😂😂😂😂 👇👇👇 🌷🌷🌹🌷🌹🌷🌷 🌷🌹🌷🌹🌷 🌀برخی فکر میکنند سر ثواب دارد درحالیکه این مطلب نیست❗️ نشستن سر فقط برای داران دارد.🌷🌹 💢کسی که و بدون نمیگیرد باید هر که نمیگیرد 60 را دهدیاموارددیگر راانجام دهد🍛 پس به هم که شده نمی ارزد و بهتر است همان را بگیرد.🌹🌷 ....๑ღ🌸@Fadaii🌸ღ๑.... ✍                
فرمانده از بچه‌ها خواست یکی برای رساندن مهمات به بچه‌های خط داوطلب شود. سید قبول کرد. جاده در تیررس مستقیم دشمن بود؛ ☄گلوله و خمپاره از هر سو به سمتش شلیک می‌شد. او بی‌واهمه نعره می‌کشید و با سرعت جاده را می‌شکافت. با هر زحمتی بود خود را به رزمندگان رساند. ☺️فرمانده با لبخندی تحسین‌آمیز دستی بر شانه‌ی سید زد و گفت: مرحبا مَرد. مرگ را سَر بُریدی. در مسیر برگشت، ایستاد تا تعدادی جنازه که روی زمین افتاده بود به پشت خط منتقل کند، عده‌ای از مجروحین و 🥀شهدا را به ماشین انتقال داد. ناگهان جنازه‌ای که با صورت به زمین افتاده بود توجهش را جلب کرد. خم شد تا او را برگردانَد. جنازه، یکی از زنان منافق بود. آن ناپاک به چشم برهم‌زدنی عریان شد. سید چفیه‌اش را روی صورتش کشید. فریاد یا حسینش بلند شد. پژواک صدایش در جاده می‌پیچید و رعب و وحشت را در دل دشمن بیشتر می‌کرد. تعداد دیگری از منافقان دورش حلقه زده و او را اسیر کردند. یکی از ملعونین 🔪خنجری بر پهلوی او فرو برد. سید دست را به پهلو گرفت و خون درون مشتش را به محاسنش مالید.😳 اثری از ترس و ناامیدی در چهره‌اش دیده نمی‌شد. لب‌هایش می‌خندید. صورتش را سمت قبله گرداند؛ دست بر سینه گذاشت و سلام داد. دشمن عصبانی دست‌هایش را زنده زنده از بدنش جدا کرد. هیچ تغییری در چهره‌ی سید دیده نمی‌شد. صورتش را هدف گرفتند و سر مبارکش را از قفا بریدند و بدن پاکش را مُثله کردند.😭 و آن روز خون به ناحق ریخته‌ 🥀سید جلیل موسوی در رگ‌های رزمندگان جوشید و پیروزی حق بر باطل در عملیات مرصاد را امضا کرد. ۱۳
🌿 💦دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره💧 بزرگتر می دهند... اما دو تکه سنگ هیچ گاه با هم یکی نمی شوند! پس هرچه سخت تر باشیم، فهم دیگران برایمان مشکل تر است. When two drops of water get close to each other, they merge immediately into a bigger one. Whereas two rocks never merge. The more impenetrable we are, the less we understand each other. 💯پس خودتون را به پدر و مادرتان نزدیک کنید تا بهتر بتونید درکشان کنید و با آنها یکی بشید. ....๑ღ🌸@Fadaii🌸ღ๑.... ✍                
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیه ۳۴ ابراهیم.mp3
127.1K
❣🍃وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ ۚ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ🍃❣ و از انواع نعمتهایی که از او درخواست کردید به شما عطا فرمود، و اگر نعمتهای (بی انتهای) خدا را بخواهید به شماره آورید هرگز حساب آن نتوانید کرد، (با این همه لطف و رحمت خدا) باز انسان سخت ستمگر و کفر کیش و ناسپاس است. ....๑ღ🌸@Fadaii🌸ღ๑.... ✍                
🌿 ✍دزدکی از مار گیری مار برد یک مارگیری بود که تمام دار و ندارش همین یک مار بود مار هم توی جعبه، جعبه هم توی گونی گونی هم روی دوشش از محله ای می رفت تا در محله ی دیگری معرکه ای بگیره و از این راه هم امرار معاش داشته باشه ✍ همینجور که می رفت یک دزد تیز پایی از راه رسید و گونی را از دست او قاپید و پا به فرار ❌مارگیر هم به دنبال او خواهش تمنا التماس دزد هم بی اعتنا می رفت 🤲 همون جا مارگیر سر به آسمان شدو دست به دعا که خدایا اگه من را به مارم برسانی اگه مارم را به من برسانی چنین می کنم چنان می کنم به هر حال ناله می کرد لابه می کرد و از خداوند عاجزانه ملتمسانه و با چشمان اشک بار می خواست تا او را به این نیاز و حاجتش برسان ☹️همینجور که می رفت بین راه چشمش به یه خرابه ای افتاد سری به خرابه زد به هوای اینکه دزد در آنجا قایم شده باشه 😳 همین که وارد خرابه شد دید مار یک طرف ،جعبه یک طرف، گونی یک طرف، دزد هم یک طرف نقش زمین ،تازه فهمید که مار او زهر داشته و او خبر نداشته و بیچاره دزد از همه جا بی خبر گونی را باز کرده جعبه را بیرون آورده سر جعبه را باز کرده به محض اینکه سر مار بیرون زده نیش خودش را به او فرو کرده و کار او را ساخته ❌اینجا بود که مارگیر با خودش گفت شکر حق را کان دعا مردود شد من زیان پنداشتم وان سود شد 👈ما از خدا چی می خواستیم ،مار می خواستیم ،اونم مار زهرآلود 🐉و خدا چه کرد 🔹این ما رو نکرد، دعای ما رو اجابت نکرد ❎ بسیاری از دعاهای من و تو، حکایت دعای همین مارگیر را داره ، ما از خدا چیزهایی می خواهیم که با خودش زهر کشنده داره ، ❌ولی خداوند اجابت نمی کنه سِرّ اینکه، او همه دعاهای ما رو نمی شنوه همینه ، ◀️ چون همه ی دعاهای ما که به خیر و صلاح ما نیست به سود و صرفه ی ما نیست 🌕🍃او فقط دعاهایی می شنوه که برای ما زیان بار نباشه و اینم پاره ای از دعا هاست 🌕🍃لذا فرمود ما پاره ای از خواست های شما ، مسئلت های شما ،دعاهای شما پاسخ خواهیم گفت ✍ یعنی به پاره ای گوییم و خود این یک و از این ها که خدا نداره به شماره در نمی آید۰ 《حالا ببین آدمی چقدر ناسپاسه》 ❣🍃وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ🍃❣ (ابراهیم/۳۴) 🍃و (خداوند) از هر آنچه كه از او خواستيد (و نياز داشتيد) به شما داده است، و اگر (بخواهيد) نعمت خدا را بشماريد، نمى‌توانيد آنها را به دقت شماره كنيد همانا انسان بسيار ستمگر و ناسپاس است. ....๑ღ🌸@Fadaii🌸ღ๑.... ✍                
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👣 : (خود نگهبانی) 💫«وَاَقِلْنی فیهِ مِنَ الْخَطایا وَالْهَفَواتِ»،💫 «بار خدایا در این روز در مورد خطاها و لغزش هایم عذرم را پذیرا باش». (فرازی از دعای روز چهاردهم) 🔰یکی دیگر از گام‌های ، مراقبت از خویش در مورد و است؛ مراقبت از خویش برای آلوده نشدن به و مراقبت برای و پوزش خواهی از خداوند در صورت آلوده شدن بدان. 💢نفس انسان سرکش و خودسر است و اگر به حال خودش رها بشه، همانند حیوان تربیت نشده به هر سو می‌ره و از هر علوفه ای که سر راهشه می‌خوره. انسان باید با مراقبه، همواره عنان نفس را در اختیار داشته باشه و به راهی که می‌خواد ببره، هدایتش کنه و چیزی را که می‌تواند و مجاز است مصرف کنه، در اختیارش بگذاره. 🌐 مراقبه عمل همیشگی مؤمن است که نمی تونه در هیچ مرحله از زندگی و در هر مقامی، از آن غفلت کند: ♨️مراقبت از نفس یعنی اگر نفس ما را به راه خطا کشوند و یا ناخواسته خطایی از ما سر زد، با و پوزش خواهی به راه راست و صراط مستقیم بازگردیم؛ 🍃❣«رَبَّنا لاتُؤاخِذْنا إِنْ نَسینا أَوْ أَخْطَأْنا»،🍃❣ (بقره/۲۸۶) «پروردگارا، اگر از روی خطا یا به اشتباه خطایی مرتکب شدیم مگیر بر ما». 💯اگر بتونیم نفس را کنترل کنیم ، کنترل اعضای بدن مثل چشم ، گوش ، زبان و..... راحت خواهد شد. ....๑ღ🌸@Fadaii🌸ღ๑.... ✍                
طرح امین دبیرستان شهید میثمی۲
🌨در سرمای زمستان سال ۶۲ حوالی دفتر ریاست جمهوری در پاستور، پسر بچه‌ای خود را به محافظان رئیس‌جمهور وقت رساند و اصرار کرد که با رئیس‌جمهور ملاقات کند. جناب رئيس‌جمهور خطاب به سرتیم حفاظت فرمود که: «اجازه بدهید بیاید.» پسر بچه‌ با جثه‌ای کوچک و صورت سرخ و سرمازده‌ و خیس اشک جلو آمد. آقای خامنه‌ای💞 دست چپش را دراز کرد و با صدایی رسا فرمود: «سلام بابا جان! خوش آمدی.» پسرک با صدایی که از شدت بغض و هیجان می‌لرزید با لهجه‌ی غلیظ آذری سلام کرد. آقای رئیس‌جمهور دست‌های سرد و خشک شده‌ی او را در دست گرفت و از او پرسید: «خوبی پسرم؟!» پسرک فقط سر تکان داد. آقای خامنه‌ای💞 با زبان آذری پرسید: «پسرم اسم شما چیست؟!» او تمام قوایش را در زبانش جمع کرد و گفت: «آقاجان! من مرحمت هستم. از روستایی در استان اردبیل، تنهایی به تهران آمده‌ام و از شما خواهشی دارم. خواهش می‌کنم دستور بدهید دیگر کسی روضه‌ی حضرت قاسم(ع) نخواند.» _ چرا پسرم؟! _ آقا جان! حضرت قاسم۱۳ سال داشت و امام حسین علیه‌السلام به ایشان اجازه دادند به میدان برود. ناگهان بغضش ترکید و ادامه داد: «آقا جان! من هم ۱۳ سال دارم؛ اما فرمانده‌ی سپاه اردبیل اجازه نمی‌دهد به جبهه بروم.» همه‌ی چشم‌ها خیس اشک بود.😢 آقای خامنه‌ای رو به سرتیم محافظان گفت: «با فرمانده‌ی سپاه اردبیل تماس بگیرید و بگویید این آقا مرحمت رفیق ماست؛ و اجازه بدهید هرکجا می‌خواهد برود.» بعد مرحمت را در آغوش گرفت و در گوش او گفت: «سلام مرا به بچه‌های جبهه برسان!» مرحمت وارد تیپ عاشورا به فرماندهی آقا مهدی باکری شد. وقتی گزارشگر تلویزیون📺 از مرحمت پرسید: «چطوری به اینجا آمدی؟!» جواب داد: «با التماس» _ چطوری این گلوله‌ها را بلند می‌کنی؟! _ با التماس. _ می‌دانی چطوری 🥀شهید می‌شوند؟ لبخندی زد و گفت: «با التماس» سرانجام مرحمت بالا‌زاده در عملیات بدر، در جزیره‌ی مجنون، در اثر اصابت ترکش به گلو و چشمش به فیض شهادت نائل آمد. ✍🏻 عاطفه قاسمی 🕊🥀🕊🥀🕊🥀 ۱۴