ببین ته مانده بر چایم نشسته! دلم افتاده می خواهی بیایی!... #میثم_رنجبر  @meysamranjbar_channel

#میثم_رنجبر  @meysamranjbar_channel

#محمودآباد #میثم_رنجبر  @meysamranjbar_channel

شه پیرهن ره اتو کمه نماشته گل ونوشه بو کمه نماشته به گمونی که جمعه ته ره ویمه ته سه لمپا رو سو کمه نماشته #میثم_رنجبر @meysamranjbar_channel #جمعه

با اشک و غزل ها حرم مادرتان را پیش تو بسازیم بنایی متفاوت... #میثم_رنجبر @meysamranjbar_channel

کسی که نام تو را می برد فقط خودمم! همیشه ناز تو را می خرد فقط خودمم! برای دیدن تو چیستان عاشقی است پرنده نیست ولی می پرد، فقط خودمم! نه گول می خورد و گول هم نمی زندت و آب و دانه نمی گسترد، فقط خودمم! نه یوسف است که از پشت پیرهن-چاک است که دل به شوق دلت می درد، فقط خودمم! درون چشم چمن گونت آب می نوشد، کسی که در تو به خود بنگرد، فقط خودمم! چه طاقتی است ببیند ولی نگوید هیچ؛ و از کنار تو هم بگذرد، فقط خودمم! بخیل هیچ کسی نیست جز رقیبانش، که نامی از تو نمی آورد، فقط خودمم! #میثم_رنجبر @meysamranjbar_channel

بخیل هیچ کسی نیست جز رقیبانش؛ که نامی از تو نمی آورد... فقط خودمم! #میثم_رنجبر @meysamranjbar_channel

یک مرد وقتی که گناهی تن بگیرد بوی بدش را کوچه و برزن بگیرد دیگر نخواه از شعله رد گردی سیاوش این بار حتما شعله ات دامن بگیرد شاید برای آبرو هم گشته یوسف روی لباس پاره اش سوزن بگیرد بی بی! عمو را گفته ای که: مرده گاوش؟ دیگر نیازی نیست گاوآهن بگیرد من تن به تن رقصیده ام با او تنیدم شاید که آهنگم ت تن تن تن بگیرد دیگر چه فرقی می کند این عشق مسری یا من از او یا این که او از من بگیرد؟! با بوسه ای می شد که شیطانی ترین شد ضحاک روی دوش اهریمن بگیرد کاش این زلیخا شهرتی هرگز نمی داشت تا که رود بازار پیراهن بگیرد #میثم_رنجبر @meysamranjbar_channel 🖊کتاب #دندان_درد نشر #هزاره_ققنوس چ ۳

دیگر نخواه از شعله رد گردی سیاوش این بار حتما شعله ات دامن بگیرد #میثم_رنجبر @meysamranjbar_channel

برشی از صحبت هایم در یک جلسه مهم #شعر_بصری #شعر_ذهنی #میثم_رنجبر @meysamranjbar_channel

🎙شعرخوانی #شاعر_میثم_رنجبر #با_شاعران_مازندران 🔴 کانال ایتا | تبیان مازندران @tebyanmazand 📣📣 کانال اشعار، آثار ادبی، مطالب خواندنی و اطلاع رسانی انجمن‌های ادبی مازندران👇👇👇 #میثم_رنجبر ╭┅───── 🌺 ─────┅╮ @meysamranjbar_channel ╰┅───── 🌺 ─────┅

مشغول من و شستشوی جانم باش! ای علت بی دلیل! برهانم باش! این شهر مرا به خشکسالی برده است ای خیس ترین حادثه، بارانم باش! #میثم_رنجبر @babolshahrebaharnarenj

🎙شعرخوانی #شاعر_میثم_رنجبر #با_شاعران_مازندران 🔴 کانال ایتا | تبیان مازندران @tebyanmazand 📣📣 کانال اشعار، آثار ادبی، مطالب خواندنی و اطلاع رسانی انجمن‌های ادبی مازندران👇👇👇 #میثم_رنجبر ╭┅───── 🌺 ─────┅╮ @meysamranjbar_channel ╰┅───── 🌺 ─────┅

صبح است... مرا ببر به صبحانه ی خویش..... #میثم_رنجبر @meysamranjbar_channel

رو به روی آینه هر روز صبح، می نشینم با تو صحبت می کنم از خجالت سر به زیر و گل به دست در سلامم خوب دقت می کنم گاه گاهی دزدکی می بینمت از نگاهت شعر غارت میکنم گاه گاهی ابلهی می خوانی ام من به ابله ماندن عادت می کنم این من و این ابلهی در عشق تو؛ وای احساس صداقت می کنم پیر دربان لبم را می کشم بغض را از درد راحت می کنم می رود بیماری عشقم ولی، همچنان حس نقاهت می کنم آینه دیروز افتاد و شکست فکر کردی من شکایت می کنم؟! قبل از این که چیز دیگر بشکند، خود شکستن را رعایت می کنم باز فردا سر به زیر و گل به دست من به قاب ـ آینه عادت می کنم... #میثم_رنجبر @meysamranjbar_channel #بازنشر

آقااجازه! درد دندان کشت ما را در حسرت یک پاره ی نان کشت ما را گفتند برخی "عند رب... یرزقون" اند این تکه از آیات قرآن کشت ما را با مرگ گاوان محل در هر طویله، این ماومای گاوداران کشت ما را ما از نژاد برتر خورشید بودیم سرمای سنگین زمستان کشت ما را گفتیم می آیی که در پایت بباریم سیلاب وحشتناک باران کشت ما را این بار جای پاره قرآن روی نیزه، پیراهن خونین عثمان کشت ما را در عصرخونین، عصرشب، عصرشبیخون پیشانی جا مهر ایمان کشت ما را دیشب تراشیدم تمام صورتم را این ریش های نامسلمان کشت ما را آقا! بیا تا بی خیال نان بمانیم؛ آه گدایان خیابان کشت ما را از خیر این یک پاره ی نان هم گذشتیم آقااجازه! درد دندان کشت ما را #میثم_رنجبر  @meysamranjbar_channel کانال رسمی شعرهای #میثم_رنجبر 👆👆👆👆

🎥 اشعارش چنان بی‌نقص بود که باور نمی‌کردند کار اوست! #حسین_منزوی @meysamranjbar_channel

🎥 استاد مسلم ادبیات فارسی، دکتر بدیع‌الزمان فروزانفر @meysamranjbar_channel

من آن سرباز صفرم؛ مست، روی برجکی تنها که تا روز رسیدن می شمارم هرچه تیرم را #میثم_رنجبر @meysamranjbar_channel

درگیر و دارم تا به یاد تو نیفتم مشغول کارم تا به یاد تو نیفتم کارت به کارم نیست؛ پس دیگر به کارت کاری ندارم تا به یاد تو نیفتم هر شب ستاره دانه دانه می شمارم هی می شمارم تا به یاد تو نیفتم شغل شریف آسمان می داشتم کاش دائم ببارم تا به یاد تو نیفتم بابل بیابان که ندارد، بر خیابان سر می گذارم تا به یاد تو نیفتم این روزها حسی عجیب الخلقه دارم؛ خوابم، خمارم، تا به یاد تو نیفتم در زیر پایم؛ دور و تنها چون گلی بر سنگ مزارم تا به یاد تو نیفتم. #میثم_رنجبر  @meysamranjbar_channel