آه
ماند پایِ بینصیبم بازهم از راه، آه
دستم از نخلِ بلندِ وصل شد کوتاه آه
بازهم من ماندم و واگویههای رنجِ خویش
بازهم ماندم من و این حسرتِ جانکاه، آه
موسم مشایه کنج خانه باغم ماندهام،
خانه یعنی چه، بگو کنج اسارتگاه، آه
خانهی ما خانه بر دوشان حریم امن اوست
جز حرم ما را نباشد خانهای دلخواه، آه
آه برخیزد از این آتش که دارم در دلم
آتش افزونتر کند در جان من هرگاه، آه
مرغ جان در کنج این ماتم سرای تنگِ تن
میزند بر سینه و سر با طنینِ آه، آه
هاتفی در جان ندایم داد در مشایه است
هرکه دارد میکشد با یادِ ثارالله، آه
#مشایه
#پیاده_روی_اربعین
#زیارت
🔸️احمد رفیعی وردنجانی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin