#اسوه_های_تشکیلاتی (١)
#شهید_محمود_کاوه
📍در خاطره ی کوه ها
🔹گفتم: «آقا محمود! اگه مردم تو رو فراموش كنن، اين كوه ها فراموشت نمي كنن.» گفت: «چطور مگه؟» گفتم: «به دستور تو، سربازهای امام، روی خيلي از قله هاي كردستان نماز خوندن؛ اين تو بودي كه كلمه ی اشهد ان لا اله الا الله و علي ولي الله رو در بيشتر اين كوه ها طنين انداز كردي.» بچه ها مثل اينكه منتظر بودند كسي سر حرف را باز كند، همه شروع كردند به زدن حـرف هـايـي از هميـن دسـت.
🔸 چهـره اش نشـان مي داد كه از اين حرف ها خوشش نيامده. گفت:«ما بدون امام چيزي نيستيم؛ امام همه چيز را از خدا ميدونن.» كمي مكـث كـرد و گفـت: «از ايـن حــرف هـا هــم ديگـه كسـي نزنـه وگرنـه كلاهمون ميره تو هم.»
#مدرسه_تشکیلات_مضمار
💠 مضمار ؛ تشکیلات اسلامی
🆔 eitaa.com/joinchat/466485249C9adacb35a5
#اسوه_های_تشکیلاتی (٧)
#شهید_محمود_کاوه
#مدرسه_تشکیلات_مضمار
💠 مضمار ؛ تشکیلات اسلامی
🆔 eitaa.com/joinchat/466485249C9adacb35a5
♥️ #اسوه_های_تشکیلاتی
🔰 #شهید_محمود_کاوه
📃 #متن
◀️رد حکم فرماندهی:
دست كرد توی جيبش و نامهای بيرون آورد. حكم فرماندهی سپاه سقز بود. فكر كردم مال خودش است، با خودم گفتم: حتماً میخواد قول بگيره كه پشتش باشم و باهاش كار كنم. حكم را داد دستم، ديدم اسم من توی آن نامه نوشته شده. نگاهش كردم، پرسيدم: اين حكم چيه؟ گفت: حكم فرماندهی سپاه سقز، برای تو گرفتمش، گفتم: خودت چی؟ گفت: از اين به بعد من هم مسئول عملياتم، اينم حكم. بیاختيار زدم زير خنده، گفتم: آقا محمود تو هم چه كارهایی میكنیها! اينجا همه میدونن كه از تو شايستهتر و بهتر برای فرماندهی سپاه كس ديگهای نيست. تنها چيزی كه نمیتوانستم قبول كنم همين يك مورد بود كه او بشود مسئول عمليات و من بشوم فرمانده. آنقدر اصرار كردم تا مجبور شد حكمها را عوض كند.
🗂 پایگاه مِضمار | @MEZMAR_IR
💬 تولید و نشر محتوای تشکیلاتی
♥️ #اسوه_های_تشکیلاتی
🔰 #شهید_محمود_کاوه
◀️در خاطره کوهها:
گفتم: آقا محمود اگه مردم تو رو فراموش كنن! اين كوهها فراموشت نمیكنن. گفت: چطور مگه؟ گفتم: به دستور تو، سربازهای امام روی خيلي از قله های كردستان نماز خواندن، اين تو بودی كه كلمه اشهد ان لا اله الا... و علی ولی ا... رو ،در بيشتر اين كوهها طنين انداز كردی. بچه ها مثل اينكه منتظر بودند كسی سر حرف را باز كند، همه شروع كردند به زدن حرفهايی از همين دست. چهرهاش نشان میداد كه از اين حرفها خوشش نيامده، گفت: ما بدون امام چيزی نيستيم، امام همه چيز را از خدا می دونن.كمی مكث كرد و گفت: از اين حرفها هم ديگه كسی نزنه و گرنه كلاهمون میره تو هم.
🗂 پایگاه مِضمار | @MEZMAR_IR
💬 تولید و نشر محتوای تشکیلاتی