✺———————————✺ وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• گاه سفر آمد نه هنگام درنگ است چاووش می‌گوید که ما را وقت تنگ است •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• گاه سفر شد باره بر دامن برانیم تا بوسه‌گاه وادی ایمن برانیم •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• وادی پر از فرعونیان و قبطیان است موسی جلودار است و نیل اندر میان است •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• از هر کران بانگ رحیل آید به گوشم بانگ از جرس برخاست وای من خموشم •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• دریادلان راه سفر در پیش دارند پا در رکاب راهوار خویش دارند •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• گاه سفر آمد برادر گام ‌بردار چشم از هوس از خرد از آرام‌ بردار •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• گاه سفر آمد برادر ره دراز است پروا مکن بشتاب همت چاره‌ساز است •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• ره توشه باید عقل را در کار بندیم دل بر خدا آنگه به رفتن باره بندیم •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• ره توشه باید شب را در دل نشانیم وادی به وادی باره تا بر دل نشانیم •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• باید خطر کردن سفر کردن رسیدن ننگ است از میدان رمیدن آرمیدن •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• تنگ است ما را خانه تنگ است ‌ای برادر بر جای ما بیگانه ننگ است ‌ای برادر •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• فرمان رسید این خانه از دشمن بگیرید تخت و نگین از دست اهریمن بگیرید •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• یعنی کلیم آهنگ جان سامری کرد ای یاوران باید ولی را یاوری کرد •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• گر صد حرامی صد خطر در پیش داریم حکم جلودار است سر در پیش داریم •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• حکم جلودار است بر هامون بتازیم هامون اگر دریا شود از خون بتازیم •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• از دشت و دریا در طلب باید گذشتن بیگاه و گاه و روز و شب باید گذشتن •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• گر صد حرامی صد خطر در پیش داریم حکم جلودار است سر در پیش داریم •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• فرض است فرمان بردن از حکم جلودار گر تیغ بارد گو ببارد نیست دشوار •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• جانان من برخیز بر جولان برانیم زانجا به جولان تا خط لبنان برانیم •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• آنجا که جولانگاه اولاد یهود است آنجا که قربانگاه زعتر صور صیداست •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• آنجا که هر سو صد شهید خفته دارد آنجا که هر کویش غمی بنهفته دارد •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• جانان من اندوه لبنان کشت ما را بشکست داغ دیر یاسین پشت ما را •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• جانان من برخیز باید بر جبل راند حکم است باید باره تا دشت امل راند •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• باید به مژگان رفت گرد از طور سینین باید به سینه رفت زینجا تا فلسطین •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• باید به سر زی مسجد الاقصی سفر کرد باید به راه دوست ترک جان و سر کرد •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• جانان من برخیز و بشنو بانگ چاووش آنک امام ما علم بگرفته بر دوش •━─────━❪ʚĭɞ❫━─────━• تکبیرزن لبیک‌گو بنشین به رهوار مقصد دیار قدس همپای جلودار ✅ تصنیف حماسی گاه سفر آمد برادر گام بردار کانال رسمی استاد حسن عباسی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ #روشنگریِ_اسلامی