هجرت از "بعد فردی" به " بعد اجتماعی "
روزهای اول ربیع الاول همزمان هست با شروع هجرت رسول اکرم(ص) از مکه به مدینه،
عوامل گوناگون در شروع هجرت نقش داشته اند از جمله :
اذیت و آزار بیش از حد مشرکین و کفار؛
توطئه قتل پیامبر اسلام (ص)؛
دعوت جمعی از قبایل مدینه از نبی مکرم اسلام؛
در هجرت پیامبر (ص) نکته ظریف و قابل تاملی هم وجود دارد که بایستی مد نظر قرار گیرد و آن اینستکه :
اکثر فرامین و دستورات اسلامی قبل از هجرت جنبه فردی داشته است ولکن با هجرت ضمن اینکه پایگاه تبلیغی اسلام از مکه به مدینه منتقل شد ، دستورات و آئین ها هم از بعد فردی به بعد اجتماعی مبدل می شوند،
اگر در مکه نماز فرادی می خواندند در مدینه نمازجماعت اقامه شد،
اگر در مدینه فقط شخص نبی به تبلیغ می پرداختند ، در مدینه بدستور پیامبر(ص) فرهیختگانی مسئولیت تبلیغ را در اقصی نقاط به عهده گرفتند؛
در مدینه امکان امر بمعروف و نهی از منکر ایجاد می شود؛
در مدینه احکام اجتماعی یکی پس از دیگری ابلاغ و اجرا می گردد.
آری هجرت فقط از شاخصه جغرافیائی مطرح نیست بلکه عمده تحول آن در شاخصه های اجتماعی متبلور می شود.
لذا افرادی که فقط به ظاهر احکام بسنده می کنند، هنوز در فضای قبل از هجرت سیر می کنند ،
مسلمانی که حضور کمرنگی در مسجد ، جماعت و جمعه دارد ؛
جوان به ظاهر مذهبی که در تفکراتش ، احساس مسئولیت نسبت به سایر مسلمانان نقشی ندارد،
هیئتی با حرارتی که از مطرح کردن مسائل اجتماعی و سیاسی در محافل حسینی(ع) ابراز نگرانی می نماید ،
هیئت امنای مساجدی که اسلام را در نماز و تلاوت قرآن خلاصه می کنند و زاویه نگاهشان به مشکلات جوانان محله بسته است ؛
در واقع هنوز در فضای13 سال اول اسلام تنفس می کنند؛
اگر پیامبر اسلام(ص) مقتدای ما مسلمان هستند ، که صد البته هستند ، باید در تفکرات خود نگرشی مضاعف داشته باشیم ،
خیلی از ما مسلمانان هنوز هجرت نکرده ایم ، هنوز در بعد فردی اسلام متوقف شده و درجا می زنیم ، باید در این ایام با تاسی از هجرت نبی اسلام (ص) ، از لاک فردگرایی بیرون بیائیم ، از افکار پوسیده لائیک توبه کنیم ،
آری ما هم باید هجرت کنیم به دنیای احکام اجتماعی اسلام،
هجرت کنیم به تاثیر گذاری مثبت در جامعه پیرامونی ،
هجرت کنیم از اسلام سکولار به اسلام ناب محمدی(ص)؛
هجرت کنیم به نماز جماعت و نماز جمعه ها ؛
هجرت کنیم از بی خیالی به احساس مسئولیت در جهان اسلام،
و در یک کلمه :
هجرت کنیم از بعد فردی به بعد اجتماعی اسلام.
انشالله – محمد قنبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۰ آبان ۸۰ ؛
مردم کاشان میزبان مقام معظم رهبری
مدارکی که نزد ما گروگان بود!
از اولین پمپ بنزین اتوبان قم تهران حرکت را شروع کردیم ، عصر جمعه و دومین روز مسافرت بود ، اتوبان خیلی شلوغ جلوه می داد.
گرچه رکاب زدن در اتوبان ممنوع می باشد ولی اون سالها خیلی منع نمی شدیم.
در طول مسیر با موتور و آمبولانس هلال احمر کاشان (به رانندگی آقای تونتابی) همراهی می شدیم،
تدارکات کاروان در 2 نوبت ایستگاه صلواتی با شربت وهندوانه از زائران دوچرخه سوار پذیرایی نمودند.
مقارن غروب آفتاب ،حدود 50 کیلومتری مرقد مطهر امام (ره) ، به همراه 35 ورزشکار رکاب می زدیم که گشت پلیس راه اتوبان به ما رسید ،با اشاره ایشان کاروان متوقف شد.
جناب سرهنگ پرسیدند: مسیرتان کجاست؟
ج : مشهد مقدس ،ولی برای اسکان شب به مرقد امام(ره) میرویم.
س : مگر نمی دانید در اتوبان دوچرخه سواری ممنوع است؟
ج : بله ولی با اسکورت و از کنار اتوبان می رویم ضمن اینکه تعداد دوچرخه ها زیاد است .
ایشان تاکید کردند که هوا تاریک می شود و رکاب زدن بسیار خطرناک است .
گفتیم خب الان چاره ای نداریم و نمی توانیم اینجا متوقف شویم.
حدود نیم ساعت گذشت ؛ در کنار اتوبان متوقف بودیم و گشت پلیس راه هم بر ترافیک نظارت می کردند که یک دستگاه خاور با تابلو ایست گشت : کنار زد !
گشت : توی اتوبان چیکار می کنید؟ مگر نمی دانید ورود هرگونه کامیون به اتوبان تهران ممنوع است؟!
راننده : بله می دانم ولی من غریب هستم ، تا حالا این جاده را نیامده بودم ، الان هم در واقع راه را گم کرده ام!
گشت: مدارکتان را بیاورید!
راننده: بفرمائید این هم مدارک ، ولی تو را بخدا جریمه نکنید چون واقعا راه را گم کرده بودم.
گشت: خیلی خب ، شما این دوچرخه سواران را تا مرقد برسانید ، اونجا مدارک را تحویلتان می دهیم.
راننده : چشم قربان !
دوچرخه سواران را به عقب خاور هدایت کردیم و خاور به سمت مرقد حرکت نمود.
در حالیکه آمبولانس می خواست حرکت کند، با اشاره جناب سرهنگ ایستادیم ، مدارک راننده را به ما تحویل داد و گفت به مرقد که رسیدید ، مدارک را تحویلش بدهید ؛
ضمن خداحافظی از ما التماس دعا گرفتند.
به مرقد رسیدیم در حالیکه این لطف امام رضاع را به چشم دیدیم ، دوچرخه سواران پیاده شده و دیدم راننده خاور منتظر گشت پلیس راه هست ،جلو رفتم ، ضمن تشکر از ایشان ، مدارکش را هم تحویل دادیم ،
خیلی تعجب کرد ، ماجرا را تعریف کردیم ، در حالیکه خنده مان گرفته بود گفت: بله "مدارک گروگان شما بود"
کاروان دوچرخه سواران امام رضاع کاشان – محمد قنبری - دوره دهم – مرداد86
"ستاره های عاشقی"
باید "همراه" با موسی (ع) باشی تا بتوانی" دل به دریای " نیل بزنی ؛
باید در کلاس "درس" عیسی(ع) باشی تا چون حواریون گرد شمع اولوالعزم بگردی ؛
باید "گوش به فرمان" طالوت(ع) باشی تا جزء رزمندگان پیروز در تاریخ ثبت شوی؛
باید در" ایثار" به رتبه ای برسی که چونان حمزه (ع) از شهدای پای رکاب رسول اکرم(ص) سیدالشهداء لقب بگیری؛
چه زیباست در "اخلاص" به درجه ای برسی تا همچون عمار، میثم و مقداد ... در "ولایت" امیرالمومنین (ع) ذره ای تردید به دل راه ندهی ؛
چه زیباست در "وفای عهد" به رتبه ای ارتقاء یابی که تا آخرین لحظه دست از حسین(ع) بر نداری ؛
آری اینها گوشه ای از رمز و رموز ستاره های عاشقی است که در طول تاریخ "همنوردان جبهه حق " به آن مزین بوده اند و اینک در مکتب بسیج تدریس می شود؛
واینگونه است که بسیج لشگر خدا می شود ؛
و با این اوصاف است که بسیجی ها با دستان خالی بر ابرقدرتهای جهان پیروز می شوند؛
بی تردید بسیج می تواند تشکیلاتی باشد که همه سربازان جبهه نور را گردهم آورد ؛
یقینا متصف به اوصاف متقیان برگ برنده بسیج خواهد بود؛
و اینگونه است که این دستاورد بزرگ بنیانگذار انقلاب چون معجزه ای در تاریخ معاصرخودنمایی می کند.
به امید موفقیت روزافزون همه بسیجیان در پیمودن راه امام و شهداء در مسیر انتظار مهدوی(عج) به رهبری ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت اله خامنه ای ؛
با تبریک هفته بسیج - محمد قنبری
"خانواده اهل تسنن که میزبان کاروان امام رضاع شدند"
روز هفتم بود که در جاده مشهد مقدس رکاب می زدیم ، طبق برنامه صبح از نیروی مقاومت بسیج ، شهر زیبای علی آباد کتول حرکت را شروع کردیم،
همان اوایل صبح با توقف در جوار شهدای گمنام دفاع مقدس – یادمان باشکوه در پارک شهر - به ساحت مقدس این شهیدان ادای احترام و از روح بلندشان برای ادامه برنامه مدد گرفتیم؛
از علی آباد تا مینودشت حدود 70 کیلومتر می باشد ، برخی سالها برای ناهار مینودشت توقف و بعضی سالها به شهر گالیکش که از مینودشت 8 کیلومتر بالاتر است ، اسکان و ناهار را برنامه ریزی می کنیم.
در مسیر از جنگل های دلند عبور کرده و معمولا در لابلای درختان سربه فلک کشیده جنگل زیبای دلند با صبحانه از زائران دوچرخه سوار پذیرایی می شود.
ساعتی به یادماندنی در طبیعت سرشار انرژی و سرسبزی جنگل ، خستگی را از تن می زداید.
در طول رکاب زدن ، تدارکات کاروان به یاد شهدای گرانقدر با چندین ایستگاه صلواتی از ورزشکاران استقبال و پذیرایی می نماید.
تقریبا یکساعت مانده به ظهر به شهر باطراوت مینودشت رسیده و دقایقی کوتاه در پارک ورودی شهر به استراحت پرداختیم .
باصدای سوت حاج آقای زاهدی (آزاده بزرگوار) دوچرخه سواران آماده ادامه مسیر به گالیکش شدند، حدودا 8 کیلومتر رکاب زده و وارد شهر خوش آب و هوای گالیکش در ابتدای مسیر جاده جنگل گلستان شدیم.
برای اسکان به مسجد حضرت بقیه الله الاعظم (عج) رفتیم. بعد از اقامه نمازجماعت ، میزبان ناهار، سفره را مهیا و با کمک همراهانشان تدارکات ناهار را چیدند؛
جایتان خالی : چلومرغ بسیار عالی با مخلفات کامل.
وقتی با یکی از مسئولین که به استقبال آمده بود درمورد تقبل ناهار صحبت می کردیم به من گفتند: ایشان از اهل تسنن هستند (مذهب حنفی)،
برایم خیلی جالب بود که میزبان با چه شور و اشتیاقی به پذیرایی از زائران مشغول بودند و حتی اجازه نمی دادند که ما کمک کنیم و گفتند خودمان ( میزبان همراه 2 فرزند پسرش) با افتخارپذیرائی از زائران را انجام می دهیم؛
وقتی تعجب مرا دیدند ، ادامه داد و گفتند: در این شهر اهل تسنن هم به زائران آقاعلی ابن موسی الرضاع خدمت می کنند وهم به زیارت امام رضاع مشرف می شوند.
آری اهلبیت(ع) محور "محبت" ، "وحدت "و ولایت هستند.
امیدوارم از این فرصتها استفاده نموده ، ضمن مستحکم تر نمودن وحدت اسلامی در کشور پهناور جمهوری اسلامی ایران ،
با ارائه زندگینامه و معارف اهلبیت(ع) ، چتر ولایت را گسترده تر نمائیم. انشااله
کاروان دوچرخه سواران امام رضاع کاشان – محمد قنبری - دوره 20 – تابستان96