eitaa logo
محمد قنبری ( معاونت پرورشی و تربیت بدنی آموزش و پرورش کاشان )
688 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
416 ویدیو
277 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اهمیت "جمعه" اهمیت روز جمعه را از اینجا میتوان دریافت که خداوند متعال یکی از سوره های قرآن کریم را به همین نام مزین نموده است ؛ "سوره مبارکه جمعه" و دراین سوره یکی از مهمترین دستورات تاکیدی ابلاغ شده است : یاایهاالذین امنوا اذا نودی للصلوه من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکرالله و ذروالبیع ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون انشالله توفیق درک فضیلت "نمازجمعه" را به همراه خانواده داشته باشیم. https://eitaa.com/joinchat/724566022C0e5754830a
حضرت امام رضا (علیه السلام) : «مَن زَارَ المَعصُومَةَ بِقُم كَمَن زَارَنى» هر که "معصومه" را در قم زيارت كند،مانند كسى است كه مرا زيارت كرده است. 📚ناسخ التواريخ ج٣ص٦٨ وفات شهادت گونه مهاجر الی الله ، زینب الرضا(ع) ،حضرت معصومه (علیها السلام) تسلیت باد
🔴🔹حتما نام برند پشمک (حاج عبدالله) به گوشتون خورده، بعد حتما یه خورده تعجب کردین و یا حتی خندیدین، اما راز نام گذاری این برند چیست ؟؟ 🔷🔹حکایت این داستان بر می گرده به دهه 1330 و زمانی که بچه های دبستان اکبریه تبریز توی زنگ تفریح از بوفه مدرسه و از فراش پیر مهربون مدرسه پشمک میخریدن 🔹عبدالله علی زاده، معروف به حاج عبدالله مستخدم دبستان اکبریه تبریز بود که اصالتا از روستاهای نزدیک ارس بود که پس از قحطی و فراگیرشدن بیماری مسری و واگیردار وبا ، ناشی از حمله متفقین، تمام اعضای خانوادش رو از دست داده بود و سپس به تبریز مهاجرت کرده و در این دبستان به عنوان مستخدم کار می کرد. 🔷🔹اما حاج عبدالله قصه ی ما به بچه های مدرسه علاقه وافری داشت !!... 🔹چون خودش علاوه بر همسرش داغ سه کودک در همین سنین رو دیده بود . 🔷🔹بچه ها زنگ تفریح از بوفه مدرسه پشمک میخریدن و هر کس پول نداشت از حاج عبدالله پشمک قرضی می گرفت. 🔹اما حاج عبدالله با این که به همه جنس قرضی میداد، اما هیچ دفتر ثبت بدهی نداشت،رفته رفته بچه ها از مهربونی حاج عبدالله سوء استفاده کردند و اصلا پول رو هم نمی دادند و بر خلاف تصور حاج عبدالله، علی رغم درآمد ناچیز فرّاشی به هیچ کس نه نمی گفت . 🔷🔹تا اینکه مدیر اون مدرسه با دیدن تمام بچه های پشمک بدست در ایام زنگ تفریح با پیگیری ماجرا از این قضیه باخبر شد و سر همه کلاس ها حاضر شد و با صحبت های دلسوزانه اش همه رو توجیه کرد ... 🔹با این وجود هنوز اندکی از بچه ها شیطنت می کردند و پشمک مفتکی از حاج عبدالله می گرفتند. 🔷🔹 این منوال تا اوایل دهه چهل ادامه داشت، تا اینکه در اواخر خردادماه سال 1341 حاج عبدالله به دلیل بیماری و کهولت سن درگذشت. 🔹حاج عبدالله با اینکه توی شهر تبریز غریب بود، اما یکی از باشکوه ترین تشییع جنازه ها رو داشت !! 🔷🔹انبوهی از جمعیت که اکثرا هم جوان بودند و گریه می کردند حاج عبدالله، بابای مهربون مدرسه رو تا قبرستان قدیم تبریز بدرقه کردند. 🔹اما جالبتر اینکه هر پنج شنبه بر سر قبر حاج عبدالله قصه ما و برای شادی روح پاکش پشمک پخش میکردند و این منوال چندین سال و تا اوایل دهه پنجاه ادامه داشت. 🔷🔹بله بچه های دبستان اکبریه داشتند قرضشان را به حاج عبدالله ادا میکردند، احسان البرزی و علی مردان طاهری، موسسان (پشمک حاج عبدالله) دو تن از همان کودکان شیطونی هستند، که هرگز بابت خوردن پشمک پول به حاج عبدالله نداده بودند و الان بیاد مهربونی و بخشش بی منت و همراه با لبخند حاج عبدالله فراش مستخدم دبستان اکبریه نام برند تجاری پشمک شرکت خودشون رو، حاج عبدالله گذاشتند. 🔺زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست، هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود، صحنه پیوسته به جاست، خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
میوه درخت وحدت را خواهیم چید اگر... در یک تیم فوتبال ورزشکاران با شخصیت های مختلف و با انگیزه های گوناگون نقش آفرینی می کنند ، هر بازیکن در یک مسئولیت ، مثلا دروازه بان ، خط دفاع ، خط حمله ؛ اما آنچه مسلم است این که تمام بازیکنان با وحدت فرماندهی و هدف مشترک به سمت دروازه مقابل هجوم می آورند ؛ آیا اگر بگوییم اعضای تیم فوتبال وحدت داشته باشند ، به این معنی است که همه بازیکنان " یکی " بشوند !؟؟ مسلما خیر. هر بازیکن دارای شخصیت ؛ انگیزه و آرمان مشخص هست و اتفاقا می خواهد طوری در میدان بازی کند که " بهترین " باشد اما آیا بازیکنان به تنهایی خواهند توانست به پیروزی نهایی برسند؟ خیر ! اگر قرار باشد گروه پیروز میدان باشد بایستی بازیکنان با هم " وحدت " داشته باشند. این مثال برای اهمیت نقش بی بدیل "وحدت " ارائه شد ؛ اما : سالهای زیادی است که صحبت از وحدت دو رکن اصلی جامعه اسلامی ایران می شود ؛ حوزه و دانشگاه بعضی مغرضان با زیرکی از قدیم الایام به این وحدت شبهه و ایراد وارد می کرده اند که مگر روحانیت با آن مطالب علمی و حوزوی می تواند با دانشگاهیان با رویکرد علمی خاص یکی شوند ؟؟ در " وحدت " حوزه و دانشگاه بحث این نیست که این دو قشر تاثیرگذار یکی شوند ، بحث اصلی آنست که با وحدت دراهداف مشترک که همانا پیشرفت متوازن جامعه انقلابی ایران اسلامی است بتوانند با همکاری به نتایجی مهم از قبیل موارد زیر برسند: 1 – تولید محتوای علمی و به روز بخصوص در حوزه علوم انسانی با رویکرد اسلامی و ایرانی 2 – پرورش روحی و معنوی استعداد جوانان به عنوان مدیران آینده نظام اسلامی 3 – ایجاد جبهه واحد فرهنگی و سیاسی در مقابل شبیهخون دشمنان اسلام و انقلاب 4 – ارائه راهکارهای علمی و منطقی برای رویارویی با مشکلات جامعه اسلامی و .... اگرچه سال های اخیر ، در این مسیر گام های ارزشمندی برداشته شده است ولی با تصور این که این " وحدت " چه برکات و ثمراتی خواهد داشت ،بایستی تمرکز و همت بیشتری در این مسیر الهی مبذول نمود، و خدایش رحمت کند شهید آیت الله دکتر مفتح را که منادی وحدت این دو مرکز ثقل به عنوان دو موتور محرک و دو بال پرواز کبوتر خوش اقبال تمدن اسلام ناب محمدی (ص) بود؛ با گرامیداشت 27 آذرماه و ادای احترام به شهیدان وحدت اندیش حوزه و دانشگاه محمد قنبری
❓❓چرا روزهایی همچون #۹دی باید دائماً شوند ✅امام خامنه ای: 📅۹دی جزو ایام الله به معنی حقیقی کلمه بود. دلها دست خداست. خدای متعال این دلها را آورد وسط صحنه؛ ملت ایران عظمت خودش را نشان داد. ۸۹/۱۱/۱۵ ✅ قرآن کریم در آیات متعددی به یادآوری ایام الله در دوران هر پیامبری می پردازد. در بسیاری از آیات، برای بیان واقعه ای که در گذشته اتفاق افتاده است از تعابیری همچون «اذکروا» یا «إذ» (به معنای «به یاد بیاورید») استفاده شده است و در خلال بیان داستان نیز مدام این تعابیر را بکار می برد. 🌀 برای مثال، در آیاتی که مربوط به داستان جنگ بدر در سوره مبارکه انفال آمده است، اشاره به عنایات خاص خداوند در جنگ بدر دارد که سپاه ۳۱۳ نفره اسلام در برابر سپاه هزار نفره دشمن با قاطعیت پیروز شد. و در ابتدای بیان هر بخش از داستان، برای تأکید و توجه بیشتر از تعبیر «إذ» استفاده می کند: 1⃣«وَ إِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّها لَكُم...»(انفال/۷) 2⃣«إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ»(انفال/۹) 3⃣«إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ....»(انفال/۱۱) 4⃣«إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُم...»(انفال/۱۱) 5⃣«وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآواكُمْ وَ أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»(انفال/۲۶) 👆این آیات و دهها آیه مشابه دیگر، نشان دهنده تأثیرات بالای تربیتی مسئله برای مردم و است. 🌀 یوم الله دیگر در قرآن کریم، ماجرای جنگ احزاب است. خداوند برای بیان این داستان نیز از تعابیر «اذکروا» و «اذ» استفاده می کند: 1⃣«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً وَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها...» (احزاب/۹) 2⃣«إِذْ جاؤُكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ» (احزاب/۱۰) 3⃣«وَ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا» (احزاب/۱۰) 📌و نکته دیگر این آیات این است که تنها مسئله رویارویی با کفار و عنایت خداوند برای شکست دشمن را یادآوری نمی کند، بلکه توطئه و تحریک آنها برای عقب نشینی را نیز به یاد مؤمنین می آورد: 1⃣«وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاَّ غُرُوراً» (احزاب/۱۲) 2⃣«وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ يا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا ...» (احزاب/۱۳) ⭕️ فتنه ۸۸ یک جنگ احزاب واقعی بود. همه دشمنان خارجی اعم از 💥آمریکا 💥صهیونیست ها 💥کشورهای اروپایی 💥و برخی کشورهای مرتجع عرب 💥وسلطنت طلبان 💥وشبکه های ماهواره ای 💥و فضای مجازی متعلق به آنها 💥و همه دشمنان داخلی، اعم از «منافقین» و «مریض دلان» و «شایعه پراکنان» دست به دست هم دادند تا نظام اسلامی را کنند. اما دست قدرت خداوند مانع از این کار شد و در روز ۹دی یک یوم الله حقیقی اتفاق افتاد. 🌀 قرآن کریم علاوه بر سوره مبارکه احزاب، در سوره مبارکه انفال نیز به یادآوری سخن منافقین می پردازد: 🚨«إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هؤُلاءِ دِينُهُم»(انفال/۴۶) 👈بنابراین علاوه بر ذلت دشمنان خارجی، رسوایی منافقین و فتنه گران داخلی نیز باید دائماً بازگو و شود؛ چراکه منافقین و کفار همواره از این تذکر و یادآوری واهمه دارند و از آن فرار می کنند: 🚨«فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ * كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ * فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ؛ چرا آنها اينهمه از یادآوری گريزانند؟ همچون گورخرانى رميده كه از شير فرار كرده اند!(مدثر/۵۱-۴۹) @hagigatevasel
چمدونم ببند ، مادر دارم میرم سفر ؛ منو آقام طلبیده ، به دعام داده اثر ! من هم باید با شما همسفر باشم ، خیلی برای زیارت دلتنگ شده ام . به او گفتم که این زائران چندین ماه تمرینات ورزشی داشته اند و بعد از جلسات و کارگاههای آموزشی ، آمادگی حضور در جاده های طولانی را کسب نموده اند؛ گفت: من هم اهل ورزش هستم و از لحاظ بدنی ؛آمادگی کامل دارم و اگر زودتر می دانستم طبق برنامه شما ؛ تمرین می کردم ولی قول می دهم که در مسیر " کم نیاورم ". گفتم : خب شما دوچرخه که نداری ؟ گفت : چرا یک دوچرخه نو در مغازه داریم ، همان را آماده می کنم. : خب با کادر کاروان مشورت می کنم و تا عصر خبر می دهم. با نظر مثبت با کادر اجرائی کاروان صحبت کردم ، نظر ایشان این بود که سال آینده بیایند جون تمرینات دوچرخه سواری را نبوده اند ولی وقتی اصرار و شور و اشتیاق نوجوان بسیجی را برایشان بیان کردم ، گفتم : این فرصت را از این نوجوان نگیریم و این نور امید که در دلش تابیده را خاموش نکنیم . کادر اجرایی را قانع کردم که ایشان همسفر کاروان باشند. عصر مجددا نوجوان بسیجی با شور وصف ناپذیری به نمازخانه سپاه فیروزکوه آمدند و از من نتیجه جلسه را جویا شدند . گفتم نظر کادر اجرایی اینست که ترجیحا سال آینده بیایید ولی چون مسیر زیارت امام رضاع هست تصمیم نهائی با خود شما و خانواده. خیلی خوشحال شد و با عجله از من خداحافظی کرد تا چمدانش را مهیا کند ...... فردا صبح(یکشنبه) دوچرخه سواران چمدان های خود را به کامیون می بردند که دیدیم مهرداد هم با تعدادی از دوستانش به سپاه آمدند و به کاروان دوچرخه سواران پیوست. بله مهرداد احمدی حالا جوان برومندی شده و به عنوان رابط دوچرخه سواران امام رضاع در فیروزکوه شناخته می شوند و همه ساله مکاتبات اداری کاروان در آن منطقه را با دلسوزی پیگیری می کنند و خودشان هم با دوچرخه کاروان را همراهی می نمایند. کاروان دوچرخه سواران امام رضاع - محمد قنبری دوره شانزدهم مرداد 90
هدایت شده از آشپزی؛ ترفند
خیلی قشنگه👌 معلم مدرسه‌ای با اینکه ﺯﯾﺒﺎ بود ﻭ ﺍﺧﻼﻕ خوبی داشت، هنوز ازدواج نکرده بود. ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻧﺶ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭ ﺷﺪند ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: «ﭼﺮﺍ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﺟﻤﺎﻝ ﻭ ﺍﺧﻼﻗﯽ خوبی ﻫﺴﺘﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﮑﺮﺩﻩﺍﯼ؟» معلم گفت: «ﯾﮏ ﺯﻧﯽ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩ. ﺷﻮﻫﺮﺵ او ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﮔﺮ بار ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺧﺘﺮ به دنيا بياورد ﺁﻥ ﺭﺍ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ خواهد ﮔﺬﺍﺷﺖ ﯾﺎ به هر ﻧﺤﻮﯼ شده ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯد. ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻥ ﺯﻥ ﺩﺧﺘﺮﯼ به دنیا آورد. ﭘﺪﺭﺵ ﺁﻥ ﺩﺧﺘﺮ را ﻫﺮ ﺷﺐ كنار میدان شهر ﺭﻫﺎ می‌کرد. ﺻﺒﺢ ﮐﻪ می‌آمد، ﻣﯽﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ طفل ﺭﺍ نبرده ﺍﺳﺖ. ﺗﺎ ﻫﻔﺖ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺮای ﺁﻥ ﻃﻔﻞ دعا می‌کرد ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ می‌سپرد. ﺧﻼﺻﻪ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﮐﻮﺩﮐﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ بازگرداند. ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺷﺪ، ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﺧﺘﺮ به دنيا بیاورد ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺍﺳﺖ خداوند ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ فرزند هفتم ﭘﺴﺮ باشد ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﻟﺪ ﭘﺴﺮ، ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺰﺭﮔﺸﺎﻥ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ. ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺷﺪ ﻭ ﭘﺴﺮﯼ به دنیا ﺁﻭﺭﺩ ﺍﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﻭﻣﺸﺎﻥ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ. ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﻨﺞ ﺑﺎﺭ ﭘﺴﺮ به دنيا آورد ﺍﻣﺎ ﭘﻨﺞ ﺩﺧﺘﺮﺷﺎﻥ ﻫﻤﻪ فوت كردند. ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺧﺘﺮﺷﺎﻥ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ می‌خواست ﺍﺯ ﺷﺮﺵ ﺧﻼﺹ ﺷﻮﺩ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﻣﺎﻧﺪ. ﻣﺎﺩﺭ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻧﺪ.» ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯﺍﻧﺶ ﮔﻔﺖ: «می‌دانید آن ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﺵ میخواست ﺍﺯ ﺷﺮﺵ ﺧﻼﺹ ﺷﻮﺩ که ﺑﻮﺩ؟ آن دختر ﻣﻨﻢ! ﻭ ﻣﻦ ﺑﺪﯾﻦ دلیل ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﮑﺮﺩﻩﺍﻡ ﭼﻮﻥ ﭘﺪﺭﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﺮ ﻫﺴﺖ ﻭ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺮ ﻭ ﺧﺸﮏ ﻭ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﯼ ﮐﻨﺪ. ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺧﺪمت می‌کنم. آن ﭘﻨﺞ ﭘﺴﺮ، ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ، ﻓﻘﻂ ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﯽ خبرش را می‌گیرند. ﭘﺪﺭﻡ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮔﺮﯾﻪ می‌کند ﻭ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺑﺎ ﻣﻦ ﮐﺮﺩﻩ.» اگر جای دانه هایت را که روزی کاشته ای فراموش کردی، باران روزی به تو خواهد گفت کجا کاشته ای … "پس نیکی را بکار، بالای هر زمینی… و زیر هر آسمانی…. برای هر کسی... " .تو نمیدانی کی و کجا آن را خواهی یافت!! که کار نیک هر جا که کاشته شود به بار می نشیند … اثر زیبا باقی می ماند، 🍃 مطالب ناب در برترینها👇 @eitaagarde
چمدونم ببند ، مادر دارم میرم سفر ؛ منو آقا طلبیده ، به دعام داده اثر ! ظهر روز چهارم حرکت به فیروزکوه رسیدیم و بعد از زیارت امامزاده اسماعیل(ع) ، نمازجماعت را در مسجدجامع اقامه نمودیم . جهت اسکان به نمازخانه سپاه رفتیم تا فردا صبح به سمت ساری رکاب بزنیم. از فیروزکوه تا ساری ۱۳۰ کیلومتر جاده های زیبا ، گردنه کدوک ،تونل های پی در پی ، و جنگلهای شمال را داریم. بعد از ناهار ، نوجوانی با پرسجو از دوچرخه سواران و آشنایی با برنامه به سراغم آمد و گفت: من هم باید با شما همسفر باشم ، خیلی برای زیارت دلتنگ شده ام . به او گفتم که این زائران چندین ماه تمرینات ورزشی داشته اند و بعد از جلسات و کارگاههای آموزشی ، آمادگی حضور در جاده های طولانی را کسب نموده اند؛ گفت: من هم اهل ورزش هستم و از لحاظ بدنی ؛آمادگی کامل دارم و اگر زودتر می دانستم طبق برنامه شما ؛ تمرین می کردم ولی قول می دهم که در مسیر " کم نیاورم ". گفتم : شما دوچرخه دارید!؟ گفت : بله، یک دوچرخه نو در مغازه داریم ، همان را آماده می کنم. : اجازه بدهید با کادر کاروان مشورت کنم و تا عصر خبر می دهم. با نظر مثبت با کادر اجرائی کاروان صحبت کردم ، نظر ایشان این بود که سال آینده بیایند چون تمرینات دوچرخه سواری را نبوده اند. اصرار ، شور و اشتیاق نوجوان بسیجی را برایشان بیان کرده و گفتم : این فرصت را از این نوجوان نگیریم و این نور زیارت که در دلش تابیده را خاموش نکنیم ، کادر اجرایی را قانع کردم که ایشان همسفر کاروان باشند. عصر مجددا نوجوان ورزشکار با شور وصف ناپذیری به نمازخانه سپاه فیروزکوه آمدند و از من نتیجه جلسه را جویا شدند . گفتم نظر کادر اجرایی اینست که ترجیحا سال آینده بیایید ولی چون مسیر زیارت امام رضاع هست تصمیم نهائی با خود شما و خانواده تان. خیلی خوشحال شد و با عجله از من خداحافظی کرد تا چمدانش را مهیا کند ...... فردا صبح(دوشنبه) دوچرخه سواران بعد از زمزمه زیارت عاشورا ، چمدان های خود را به کامیون می بردند که دیدیم "مهرداد" هم با تعدادی از دوستانش به سپاه آمدند و به کاروان دوچرخه سواران پیوست. بله "مهرداد احمدی" حالا جوان برومندی شده به عنوان رابط دوچرخه سواران امام رضاع در فیروزکوه شناخته می شوند و همه ساله مکاتبات اداری کاروان در آن منطقه را با دلسوزی پیگیری می کنند و خودشان با دوچرخه کاروان را همراهی می نمایند. کاروان دوچرخه سواران امام رضاع - محمد قنبری- دوره شانزدهم مرداد۹۲