8.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پست_اینستاگرام
#دیدار
رسيد خدمتش مولايش علی!
فرمودند:
«برای چهآمدی؟!»
گفت:
«دلم میخواست شما را ببينم.»
اميرالمومنين نگاهش کرده و فرمودند:
«علی را دوست داری حارث؟!»
سرش را انداخت پايين و گفت:
«بهخدا که دوستتان دارم!»
مولا مکثی کرده و فرمودند:
«وقتی نَفَس، به گلويت رسيد...
من را همانطور که دوستم داری...
میبينی!»
『@masd1w』
#پست_اینستاگرام
#دیدار
#حسینچی
دستگاهِ امامحسین...
دستِ آدم را بند میکند!
من فکر میکنم...
دَرِ گوشِ آدمها...
هاتِفی میآید و میگوید:
تو چای بریز...
تو روضه بخوان...
تو دستگاهِ صوت را تنظیم کن...
تو کفشجفت کن...
تو گریه بکن...
و تو...
دست و بالِ #حاج_قاسم_نوری هم...
خوب در این دستگاه بند شده بود!
آشپزی میکرد...
تغسیلِ رفقای هیئتی را انجام میداد...
و هرکاری...
هرکاری از دستش برمیآمد...
پیر راهی بود…
انجام میداد...
تا به چشمِ اربابش بیاید!
دارم فکر میکنم...
چقدر بیتاب بوده...
تا هنوز ماه ربیع نشده...
و عرقِ سینهزنان خشک نشده...
خودش را به قافلهی...
زائران اربعینِ سیدالشهداء برساند!
پ.ن
مویم سپید گشت به بزمِ غمت، شَها...
با اشکهای چشمِ مُریدت چه میکنی؟!
دنیا، نشسته است ببیند که آن جهان...
با نوکرانِ موی سپیدَت چه میکنی؟!...
『@mh_poyanfarr』