eitaa logo
محمدحسین پویانفر
1.2هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
8هزار ویدیو
37 فایل
| ﷽| « رَبِّ انی لِمَا اَنزَلْتَ اِلی مِنْ خَيرٍ فَقير » ╝• کانال غیر رسمی محمدحسین پویانفر •╔ • گفت و شنود ↓ @nashenas_poyanfarr • جهت تبادل↓ @admin_poyanfarr •کانال های ما↓ @mh_poyanfarr_matn ||•💌 حالا کھ امام حُ‌ـسیـن‌ دعوتت کردھ بمون
مشاهده در ایتا
دانلود
به خودت می آیی و... می بینی بیست...سی...چهل... سال است که... شده ای پایِ کارِ روضه! نمی دانی از دعای چه کسی... نمک گیرِهیئت شده ای؛اما... پشت سَرَت را که نگاه می کنی... می بینی چه خوب جایی... دستت بَند شده است! رزق این نوکری راهم... خودشان تقسیم میکنند! یکی مستمع... دیگری چای ریز... این یکی کفش جفت کُن... بعضی عکاس وفیلمبردار... ویکی هم روضه خوان! مُشَرَّف که می شوی... موهایَت سیاه و... توانَت بسیار است! سرکه می چرخانی... گَردِپیری را احساس میکنی! جوان ها:اول اسم ت حاجی میگذارند... روی صندلی،جای میگیری... والتماس دعای کوچک و بزرگ را می شنوی! موهایی که دَرِ خانه ی محبوب سفید شده... چشم هایی که برای معشوق،همیشه اشکی است... گوش هایی که آماده شنیدن روضه اند... همه وهمه اش... یادآوری می کند که خوب جایی... عُمرَت گذشته است! پیرغلام ها... چشم از همه چیز می بندند... وتنها بک خواسته دارند! که آخرش... قشنگ تمام شود! قشنگ،بادیدنِ ارباب! پ.ن استاد حاج حسین عرب (که عُمرشان طولانی،زیر سایه ارباب) ناچیز:
27.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از صبح که چشم باز میکنم... وسط روز‌... حین کار... عصرها که ابرها... سایه انداخته اند... دم غروب و... گرگ و میش شب! وقتی که ماه... درست وسط آسمان رسیده... آخرشب و... وقتی که چشم هایم... روی هم می رود... من، یاد تو هستم! فقط یک چیز! توهم یادم باش... آن لحظه که تنهای تنهایم... شانه هایم راتکان بده... وبگو:هَذا مُحِِّبُّ الحُسَین من، می ترسم اگر نباشی! پیرغلام امان حسین علیه السلام؛ استاد@mh_poyanfarr
حاجی... ادب داشت و... آدابِ هیئت و هیئت‌داری را... خوب می‌دانست! چیزی حدودِ ۶۰سال بود... اولین نفر... چراغِ روضه‌ی سه‌شنبه‌ صبح‌های... صنف لباس‌فروشان را... روشن می‌کرد و... آخرین نفر هم خارج می‌شد! ظاهرا از همان ابتدا... با اهل و عیالش شرط کرده بوده: روضه... بازار... خانواده! همه‌ی زندگی‌اش... «حسین(علیه‌السلام)» بود! صندلیِ حاجی... کنار منبر و... حواسش به همه‌چیز بود... تا منظّم، دقیق و درست پیش برود! به‌خاطر همین... به او ناظمِ هیئت می‌گفتند! خوب می‌دانست... مهم‌تر از برپاییِ هیئت... روشن نگه داشتنِ چراغِ آن است! از دل‌شوره‌ی روضه داشت! حاجی... خادمِ خوبی برای اربابش بود! یک سه‌شنبه هم آمد... که نبود تا به مهمانان... «مُشَرَّف» بگوید! حتم دارم کنارِ مولایش بود! و گریه‌کُنانِ محبوبش... او را تا مزارش... بدرقه کردند! حاج قاسم اخوان مستوفی - ۱۴۰۲ (مشهور به حاج قاسم مستوفی) پ.ن تسلیت به حاج علی آقای انسانی و حاج آقا منصور ارضی بزرگوار ‏خاك خاك؛ @mh_poyanfarr
محمدحسین پویانفر
833.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پنج‌تا... ده‌تا... بیستا دورُوَری! هزار... دوهزار... ده‌هزار جمعیت! پنج‌هزار... صدهزار... نُهصَدهزار فالور! دمت‌گرم... نَفَسِت حق... درجه‌یکِ ایرانی! اما‌م‌حسینُ با توشناختیم... یه‌دونه‌ای به مولا! ما عاشق صداتونیم... فقط هیئت شما میایم... اینا همه‌ش قشنگ‌ه! اینا همه‌ش برای آدم لذت‌بخش‌ه! همه هم در معرض‌ش هستیم... فقط باید یادمون باشه... اگه آبرو و اعتباری هست... لطف خداست و... نگاهِ اهل‌بیت! همین! خدانکنه روزی برسه... که بگم: من! اون روز... اولین روزِ تموم شدنِ خدمتِ نوکرِ! پ.ن حسین‌جان! غیر از غلامیِ تو، به دردی نمی‌خورم! بیرون کنی، به فاطمه، بی‌کار می‌شوم ‌‌『@mh_poyanfarr
. برای من که.. پدرم را در کودکی از دست دادم.. برای من که.. بعد از شروع بیماریِ.. حاج آقا حجت کسری.. کسی را نداشتم.. برای من که.. روزگار دست انداخته بود.. تا آبِ خوش.. از گلویم پایین نرود؛ بزرگ‌تر..استاد.. رفیق.. و همراه بود! سیّدِ خدا.. حرف و... رفتار و... خلق‌وخویش.. درس بود! محبت علی و اولادش.. نهفته در قلبش بود.. که کوچه به کوچه.. جار می‌زد! یک‌پارچه نور بود و.. کسی پیدا نمی‌شود.. چیزی جز خوبی از او بیان کند! استاد دیده و... اصیل‌زاده بود! حُرمت می‌دانست و.. حَرَم را مقابل دیدگانش می‌دید! روضه‌ی غلط.. شعر بی‌محتوا.. و حرف نابه‌جا نمی‌زد! سیّد خدا.. خداترس بود و.. از حاشیه و اسم و رسم.. نوکری را انتخاب کرده بود! کاش بیشتر از او یاد می‌گرفتم! و من.. یادم می‌ماند که می‌گفتی: محمدحسین! بابا... «ما صاحب داریم!» و من.. یادم می‌ماند که... «آرامِ جانم بودی!» و من.. یادم می‌ماند که... «صبوری کنم!» فقط نمی‌دانم.. از فردا.. چطور صدای تو را چه‌طور بشنوم؟! و من.. برای دومین‌بار... شدم! ان‌شاءالله بقیه‌اش کربلا.. حالا چقدر زود..دل‌تنگ شما شدم! محمد_حسین_پویانفر 『@mh_poyanfarr
هدایت شده از هــــــــــلال 🌙
104.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما آرزوی‌مان شده پیرغلامی! از آن‌ها که چشم‌شان... همیشه خیسِ اشک است و... بوی می‌دهند! ما آرزوی‌مان شده مو سپیدی! از آن‌ها که حتی ابروهای‌شان هم... یک دانه‌ی سیاه ندارد! ما آرزوی‌مان شده مرگ! شبیه آن‌ها که بعد از نمازِ صبح... به سیدالشهداء سلام می‌دهند و... سَرِ سجاده و با وضو... صلی‌الله علیک یااباعبدالله‌شان را... می‌گویند و تمام! ما آرزوی رسیدن به آن روز را داریم؛ آقاجان پ.ن تقدیم به موسپید و روسپیدهای آستان حضرت سیدالشهداء... به ویژه مرحوم شما هم، اسم نوکرهای امام‌حسین را بنویسید تا در این ، همه‌شان را کنیم. @helaaaaaaal
104.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ما آرزوی‌مان شده پیرغلامی! از آن‌ها که چشم‌شان... همیشه خیسِ اشک است و... بوی می‌دهند! ما آرزوی‌مان شده مو سپیدی! از آن‌ها که حتی ابروهای‌شان هم... یک دانه‌ی سیاه ندارد! ما آرزوی‌مان شده مرگ! شبیه آن‌ها که بعد از نمازِ صبح... به سیدالشهداء سلام می‌دهند و... سَرِ سجاده و با وضو... صلی‌الله علیک یااباعبدالله‌شان را... می‌گویند و تمام! ما آرزوی رسیدن به آن روز را داریم؛ آقاجان پ.ن تقدیم به موسپید و روسپیدهای آستان حضرت سیدالشهداء... به ویژه مرحوم شما هم، اسم نوکرهای امام‌حسین را بنویسید تا در این ، همه‌شان را کنیم. 『@mh_poyanfarr