#روضه #مناجات
💢 من پای سفرهٔ تو شدم محترم 💢
ای سایهات فتاده به روی سرم حسین
معنای واقعی اصول الکرم حسین
یک یاحسین گفتم و دیدم غمی نماند
تسکین دردهای دل مضطرم حسین
یادم نمیرود که همه عزّتم تویی
من پای سفرهٔ تو شدم محترمحسین لطفی که کردهای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین من سالهاست دربهدر روضهٔ توام داغ تو را به جان و دلم میخرم حسین در کوچههای سینهزنی سالیان سال در حسرت هوای حرم میپرم حسین کابوس من شده غم دوری کربلا در خواب هم ذکر لب من حرم، حسین تا گفتم اسم کرب و بلا را دلم گرفت مانند خواهری که صدا زد دلم حسین اینجا کجاست؟ خواهرت افتاد از نفس رحمی نما به سینهٔ شعلهورم حسین اینجا عجیب بوی فراق تو میرسد یک دم نگاه کن تو به چشم ترم حسین زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا 😭 یک ذره حق بده نشود باورم حسین 😭 مجموع حرفهای من اینجا خلاصه شد در یک کلام، ای همه باورم حسین شاعر: حسین صیامی
#روضه #شب_جمعه
دل که عاشق بشود واله و سر گردان است
چشم هم در پِیِ این عشق فقط گریان است
راه تسکین فراق و غم و محنت اشک است
دل که خشکید فقط چارهء آن باران است
حلقهء روضهء ارباب بُوَد عرش خدا
هر چه فیض است در این دایرهء امکان است
شاه و رعیت درِ این خانه همه مُحترمند
نوکر این حرم عشق خودش سلطان است
این سخن را سرِ بازار محبّت بزنید
هر کَسی شد سگِ دربار حسین انسان است
کربلا یک کلمه هست ولی در معنا
شرح آن باطن آیات همه قرآن است
شرح بی تابی زینب شب عاشورا چیست
که از این مصرعِ غم بر لب عالم جان است
باید امشب به سر و سینه زنان دَم بدهیم
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ولی افسوس قرار است ببیند زینب
صبح فردا بدنش زیر سُمِ اسبان است
بدنش هیچ چه سازد که ببیند به درخت
سر بُبریدهء یار است که آویزان است
لطمه اینجاست روا، هر که غروب فردا
موی زینب بِکِشد پست تر از حیوان است
13.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویدیو| #روضه #حاج_منصور
دم دروازهٔ ساعات خدا رحم کند
به دلِ عمهٔ سادات خدا رحم کند
مَحمِلم پرده ندارد مددی یا ستّار
حاجتم وقت مناجات خدا رحم کند
چشم من تار شده یا تو به هم ریختهای
گریهدار است ملاقات خدا رحم کند
کو علمدارِ حرم؟ آبرویم در خطر است
وسط این همه الوات خدا رحم کند
سَرِ بازار به انگشت، نشانم دادند
رد شدم با چه مکافات خدا رحم کند
به همان خنجر کُنْدی که تو را زَجْرَت داد
میکند شِمْر مُباهات خدا رحم کند
سرت از نیزه زمین خورد دلم ریخت حسین
زیر پا رفتی؟ به لبهات ْخدا رحم کند
نیزهنیزه شده از بس گلویِ پارهٔ تو
گُم شدی بین جراحات خدا رحم کند
به حرم چون لبِ تو چوبِ حراجی زدهاند تا نَمیرم ز بلیّات خدا رحم کند چشم یک شهر به دنبال کنیز است حسین تا کنم حفظ اَمانات خدا رحم کند چانه میزد سَرِ گهواره یکی پیش رُباب بهر تسکین مصیبات خدا رحم کند
قاسم نعمتی
#استوری #طنز #روضه
خاطرهٔ یکی از سرداران جنگ:
گفت: آب تصفیه شده آوردم
دیدم جورابش رو بسته به شیر تانکر! گفتم این تصفیه شده؟!😬
گفت حاجی از خود کارون آوردم؛ پر قورباغه و ماهی و خرچنگه! تصفیهش کردم!😂
پ ن:
رفیق!
حالا که اربعین در امنیت کامل عتبات میرویم، زیارت حراممان باد اگر فراموش کنیم مدیون شهدا و ایثارگران و رزمندگانیم؛ برای امنیت ما هزاران هزار عبد صالح خدا با اقتدا به علی اکبر و زینب کبری پرپر شدند و تازیانه خوردند و رقیههاشان یتیم شده...
یادشان و راهشان را فراموش نکنیم...
وعدهٔ شهید #نوید_صفری در دستنوشتهاش:
زیارت عالی و والا مقام و پر فیض، #زیارت_عاشورا را بخوانید و از طرف من به حضرت ابراز ارادت کنید، حتما هر کجا باشم خود را در کنار شما خواهم رساند. بر شما باد خواندن عاشورا عاشورا عاشورا که این سخن، سخن امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است، و بدانید هر که ۴۰ روز #عاشورا بخواند و ثوابش را هدیه بفرستد، حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم و اگر نه در #آخرت برای او جبران کنم. حتی یک زیارت عاشورا هم #قیامت میکند با #روضه #ارباب از طرف مادرش و خواهرش. انشاءالله شرمندهٔ شما نباشم به امید حضرت حق.
#شهید #شهدا #مدافع_حرم #حرم #مدافع_حرم #جنگ #جهاد #قرآن #حدیث #روایت #اهل_بیت #ائمه #عترت #پیامبر #امیرالمومنین #امام_زمان
هدایت شده از محمدحسین شهبازی
#استوری #طنز #روضه
خاطرهٔ یکی از سرداران جنگ:
گفت: آب تصفیه شده آوردم
دیدم جورابش رو بسته به شیر تانکر! گفتم این تصفیه شده؟!😬
گفت حاجی از خود کارون آوردم؛ پر قورباغه و ماهی و خرچنگه! تصفیهش کردم!😂
پ ن:
رفیق!
حالا که اربعین در امنیت کامل عتبات میرویم، زیارت حراممان باد اگر فراموش کنیم مدیون شهدا و ایثارگران و رزمندگانیم؛ برای امنیت ما هزاران هزار عبد صالح خدا با اقتدا به علی اکبر و زینب کبری پرپر شدند و تازیانه خوردند و رقیههاشان یتیم شده...
یادشان و راهشان را فراموش نکنیم...
2.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا اباعبدالله
شیبِ گوداله و شاهِ بیرَداء ، وا محمدا
عمّه جان رو به مدینه زد صدا ، وا محمدا
لااقل صِیدِتُ رو به قبله کن ، شمر حوصله کن
میزنه سَنان جدا شمر جدا ، وا محمدا
#تک_بیت_ناب
#شب_جمعه
#روضه
هدایت شده از محمدحسین شهبازی
2.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا اباعبدالله
شیبِ گوداله و شاهِ بیرَداء ، وا محمدا
عمّه جان رو به مدینه زد صدا ، وا محمدا
لااقل صِیدِتُ رو به قبله کن ، شمر حوصله کن
میزنه سَنان جدا شمر جدا ، وا محمدا
#تک_بیت_ناب
#شب_جمعه
#روضه
#شب_جمعه #روضه #مناجات
ای کاش من چون استکانِ چای روضه
مال تو بودم، وقف بودم پای روضه
هر قدر زرق و برق دنیا بیشتر شد
اصلا نیامد هیچ چیزی جای روضه
هرچند از سرمای دنیا در عذابم
اما به دادم میرسد گرمای روضه
ای روضهات شیرینترین ساعات عمرم
کی میروَد از یاد من شبهای روضه
با کشتی تو دل به دریا میزنم من
حالا شدم یک قطره در دریای روضه
دارایی من گریه پای مَقتَل توست
بوده برایم بهترین سرمایه، روضه
دارد صدایی میرسد از سمتِ گودال
با من بیا تا کربلا با پای روضه
هی میزند فریاد مادر، تشنه جان داد
در زیر تیر و نیزهها، آقای روضه
من آرزو دارم بمیرم از غم تو
تشییع خواهد شد تنم فردای روضه
شاعر: محمدحسین یادگاری