هدایت شده از - محب او ؛
صدای مرا نمیشنوی ؟
صدای بندھ کوچیکـے
که روی زمین بزرگت
نشستھ است و تو
را همدم و همرازش
قرار داده . .
دعایکمیل
- محب او ؛
-ماروبرگردون..!'
.دلـم خوش اسـت
میآیی به دیدارم . .
مگر سفارش اسلام
-رفتوآمـد- نیسـت ؟! (((:
هدایت شده از - محب او ؛
یا حسین ؛
وَ قَلبی لا یَمیل اِلا الیک
وَ قلبم به هیچ کس راغب نیست ، جز " تو "...
گاھ میپرسند از من عاشقش هستی هنوز؟
بی تفاوت بودنم را گریہ میریزد بهم...
#فرامرزعربعامری | °پࢪوانگے°
- محب او ؛
احبک..
من از روز تولدم وابسته تو شدم:)"
راضی ام از خودم
دنیا فقط حسین؛
ته معرفت حسین:)💔 . . .
وشھادتپایانڪسانیستڪہ..
دࢪاینࢪوزگاࢪگوششانغباࢪدنیانگࢪفتہ
باشد!
وصدا؎آسمانࢪابشنوند!
وشھادتحیاتِعِندَࢪَبِّاست.!
#شهید_آرمان_علی_وردی
- محب او ؛
#سلامبرابراهیم🌱 #قسمت ۳📚 ابراهیم در دوران پيروزي انقلاب شجاعتهاي بسياري از خود نشان داد. او همز
#سلامبرابراهیم۱🌿
قسمت ۴📚
محبت پدر
در خانه ای کوچک و مستاجری در حوالی میدان خراسان تهران زندگی می کردیم .
اولین روزهای اردیبشهت سال ۱۳۳۶ بود . پدر چند روزی است که خیلی خوشحال است .
خدا در اولین روز این ماه ، پسری به او عطا کرد . او دائماً از خدا تشکر می کرد .
هر چند حالا در خانه سه پسر و یک دختر هستیم ، ولی پدر برای این پسر تازه متولد شده خیلی ذوق می کند .
البته حق هم دارد . پسر خیلی با نمکی است . اسم بچه را هم انتخاب کرد : ابراهیم
پدرمان نام پیامبری را بر او نهاد که مظهر صبر و قهرمان توکل و توحید بود . و این اسم واقعاً برازنده او بود .
بستگان و دوستان هر وقت او را می دیدند با تعجب می گفتند : حسین آقا ، تو سه فرزند دیگه هم داری ، چرا برای این پسر اینقدر خوشحالی میکنی ؟!
پدر با آرامش خاصی جواب داد : این حالت عجیبی دارد! من مطمئن هستم که ابراهیم من ، بنده خوب خدادمی شود ، این پسر نام من را هم زنده می کند .