آدم هایے ڪه روح بزرگے دارند،
عقده هاے ڪمترے دارند،
شعور بیشترے دارند و قلب مهربانتری...
برای همین نباید از آنها ترسید،
آدم هاے ڪوچک و حقیر
با عقده هاے بزرگ ترسناڪترند...
چون از صدمه زدن
به دیگران هراسے ندارند ...!!
چقدر این جمله دلنشینه:
افڪار هر انسان میانگین
افڪار پنج نفرے است ڪه
بیشتر وقت خود را با آنها میگذراند.
شهید محمد هادی ذوالفقاری🕊
باشدسهمماازدنیاتڪه سنگیڪهرویآننوشتهاند -شهیدگمنام(:💔
عاشـق اگر باشے شهـید مۍشوے
عاشقتر اگـر؛
گمنـام💔)
شهید محمد هادی ذوالفقاری🕊
دلم یه نگاه از جنس نور می خواهد ؛ داداش هادی من نیازمند نگاه پر نورتونم:)✨
تو نظری کن به دلم ، حال دلم خوب شه💔😔)
شهید محمد هادی ذوالفقاری🕊
تو نظری کن به دلم ، حال دلم خوب شه💔😔)
و تو ای شهید؛
تو زیبا ترین لبخند خدایی:)!✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"برم"آرهبرمسرمبره...(:🕊
نزارمهیچحرومی...
اخه چند دفعه بگیم بچه رو با پدرش تنها نذارین....😐😂🤦♂
یادشهداباصلوات
#طنز_جبهه✨❤️
43.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازم برای من
درمون دردایی
مردونگی کردی
بس که تو آقایی
عمریه درگیره توام
من نمک گیر تو ام
شهید محمد هادی ذوالفقاری🕊
بازم برای من درمون دردایی مردونگی کردی بس که تو آقایی عمریه درگیره توام من نمک گیر تو ام
هـزارقـصہنوشتیـمبرصحیفہۍدل
هـنوز،؏ـشقتوعنوانسرمقـٰالہۍمـٰاستシ
شهید محمد هادی ذوالفقاری🕊
بازم برای من درمون دردایی مردونگی کردی بس که تو آقایی عمریه درگیره توام من نمک گیر تو ام
رفقا هر کاری کردم خود فیلم نیمومد ، از دلم نیمومد نفرستم براتون🕊🍃😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هَر دَان بیزیٖمٖ حٰالیمٖیٖز دَه سُورُوشْ😢💔
داداش هادی
📌پسرک فلافل فروش
قسمت هشتم
...این حس گمگشتگی را سالها بعد که حسابی بااو رفیق شدم بیشتر در درون اویافتم.هادی مسیرهای مختلفی رارفت تا گمگشته اش راپیداکند.
به این حقیقت رسیدم که هادی با همه ی مشکلاتی که در خانواده داشت و بسیار سختی میکشیداما به دنبال گمشده درونی خودش میگشت.
هادی فوتبالیست خوبی بود.ودرتمامی زمینه هاازبچهاجلو میزد وکاری را به خوبی انجام میداد اما احساس میکردم بازهم گمشده ی خودش را پیدا نکرده است.بعد دراردوی راهیان نور ومشهداورا میدیدم که بیش از همه فعالیت میکرد اما هنوز.....
ازلحاظ کار و درامد شخصی هم وضع او خوب شداما باز به آنچه میخواست نرسید.بعد با بچهای قدیمی جنگ رفیق شد. با انها به این جلسه و ان جلسه میرفت.دنبال خاطرات شهدا بود.
بعدموتور تریل خریدبرای خودش کسی شده بودبا برخی بزرگترها این طرف و ان طرف میرفت اما باز هم.....
تااینکه پایش به حوزه باز شد.کمتر از یکسال در حوزه بوداما گویی هنوز....
بعدهم راهی نجف شد.روح ناارام هادی،گمشده اش را درکنار مولایش امیر المومنین(ع)پیدا کرد
او در آنجا آرام گرفت و برای همیشه مستقر شد
راوی حجت السلام سمیعی
️
🔰ادامه دارد ...🔰
📌پسرک فلافل فروش
قسمت نهم
همیشه روی لبش لبخند بودنه از این بابت که مشکلی ندارد.من خبردارم که اوبا کوهی از مشکلات دست و پنجه نرم میکرد.
رفاقت بااو هیچکس را خسته نمیکرد.اما مواظب بود در شوخی هایش گناه نباشد.
بار اولی که هادی را دیدم قبل از حرکتش به اردوی جهادی بود.وارد مسجدشدم و دیدم جوانی سرش روی پای دیگری گذاشته و خوابیده...
رفتم جلو و تذکر دادم که اینجا مسجداست بلند شو.دیدم بلند شد وشروع کرد به صحبت کردن بامن.خیلی حالم گرفته شد چون بنده خدالال بود و با اَده اَده بامن صحبت میکرد.دلم برایش سوخت معذرت خواهی کردم و رفتم سراغ دیگر شهدا. بچهای دیگر هم خندیدند.
ساعتی بعد سوار اتوبوس شدیم و اماده ی حرکت. یک نفر از انتهای ماشین با صدای بلند گفت:نابودی همه ی علمای اس....
بعد از لحظه ای سکوت ادامه داد:نابودی همه ی علمای اسرائیل صلوات.
همه صلوات فرستادیم. وقتی برگشتم با تعجب دیدم ❗که این همان جوان لال در مسجد بود.
به دوستم گفتم مگه این جوان لال نبود؟دوستم گفت فکر میکردی برای چه توی مسجد میخندیدیم.این هادی ذوالفقاری از بچهای جدیدمسجدماست که خیلی پسرخوبیه،خیلی فعال و دلسوز و درعین حال وشوخ طبع و دوست داشتنی،شما رو سرکار گذاشته بود.....
راوی:جمعی از دوستان شهید
🔰ادامه دارد ...🔰
📌پسرک فلافل فروش
قسمت دهم
ایام فتنه بود و هرروز اتفاق جدیدی می افتاد.دستوررسیده بودکه بچهای بسیج ایست بازرسی انجام دهند.هادی با یکی ازبچهاکه مسلح بوداطراف خیابان ارجمندی با موتور امدند.
ساعات پایانی شب بودکه کارما آغازشد.هنوزساعاتی نگذشته بود که یه سواری قبل رسیدن به ایست بازرسی توقف کرد بعد دنده عقب گرفت و به سمت خیابان ارجمندی رفت.به محض ورود به آن خیابان هادی ودوستش با موتور مقابل اوقرار گرفتند.
هریک از انها درب خودرو را باز کردند وفرار کردند.راننده به سرعت فرار کرد اما یکی از انها به سمت یک کوچه ی بمبست رفت.هادی به سمت اورفت و قبل از اینکه به کمک او برویم آن قاچاقچی تریاک رابا دست وچشمهای بسته اورد.
جای تعجب این بود که هادی نصف هیکل آن مرد را داشت و بعدا تعریف کرد که انتهای کوچه تاریک بوده وبه آن مرد گفته اگه حرکت کنی میزنمت و بعد هادی چشمهایش را بسته تا نبیندکه مسلح نیست .
بچه های بسیج مردم را متفرق کردندبعدهم مشغول شناسایی ماشین شدند.یک بسته ی بزرگ زیر پای راننده بود.همان موقع بچهای کلانتری 14از راه رسیدندو شناسایی کردند که این بسته تریاک است.
ماشین و متهم و موادمخدربه کلانتری منتقل شدند.ظهرفردا که وارد مسجدشدیم دیدیم یک پلاکارد تشکر ازسوی مسئول کلانتری جلوی درب مسجد نصب شده بود.از ان پلاکارد از همه ی بسیجیان مسجد بخاطر این عملیات و دستگیری یکی از قاچاقچیان مواد مخدر تقدیر شده بود.
🔰ادامه دارد ...🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای کاش میدانستم در کجا سکونت داری:)🤚🏼
امیدهمچونخوندرروانآدمیستڪھ
اگرنباشدگامیبہپیشنمیرود!
واگرباشدجھانیرادگرگونمیسازد(:🍊🌱
→@Faaliat_Kadhe💜🌿:-)
بَندگیـمونجورۍشِہکہاگہدَرمَحضرخَلق
خدابـٰاشیمشَھیدزندهایـموَلۍاگردَرمحضر
خداوخَلوتخودمونباشیماللهاڪبَر..🚶🏾♂!'
#آخُـداخودتۍکارۍکُنآدمبِشیـم..💔!'
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این هم خبر خوب، برای کسانی که عکس شهدا را به در و دیوار می زنند، قبر شهدا را می شویند، قاب عکس کهنه شهدا را با قاب عکس جدید عوض می کنند، یادواره شهدا می گیرند، به خانواده های شهدا سر کشی می کنند، شهدا را یاد می کنند و راه شان را ادامه می دهند و ...
🌹🌹🌹🌹
😭🌺🙏😍
••🌸
شیخ رجبعلی خیاط (ره) میگه:
امام زمان دنبال رفیق میگرده ،
تو خوب باش خودش میاد سراغت ! ♥️
شهید محمد هادی ذوالفقاری🕊
چشماتو ببند خیال کن
تا کِی"چشماتو ببند خیال کن الان کربلایی"رو بخونم و به جای من بقیه برن، زیارت کنن؟💔🚶♂
#بیتابیمبیقراریمحسین..