eitaa logo
شهید محمد هادی ذوالفقاری🕊
91 دنبال‌کننده
1هزار عکس
477 ویدیو
3 فایل
سلام دوستان کپی از کانال شهید محمد هادی ذوالفقاری آزاد نیست✨🌈 لینک ناشناسی👇🏻 https://harfeto.timefriend.net/17005115188840
مشاهده در ایتا
دانلود
13.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••زَمین‌‌ح‌َ‌ـقِیر‌‌بُود‌‌بَرٰا؎ِ‌دٰاشتَنَت‌ ‌آسِمٰان‌بیشتَر‌بِہ‌تو‌مے‌آمَد••❁ 💔😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شفاعتت‌ میکنه‌ اون‌ شھیدی‌ که‌ موقع‌ گنـاه‌ میتونستی‌ گناه‌ کنی ولی به حرمت رفاقت‌ باهاش‌ کنـار گذاشتی ..!(: شهدا شرمنده ایم ❤️ الّلهُـمَّ‌ عَجِّــلْ‌ لِوَلِیِّکَـــ‌ الْفَـــرَج🤲🏻
Salam_Ey_Madar.mp3
11.8M
فاطمیه‌هامنم‌مث‌بچه‌سیدا، اسمِ‌تورومیزنم‌‌صدا.‌.:)
رفقااااا بریم برا رمان☺️
📌پسرک فلافل فروش قسمت چهل و یکم در حكايات تاريخی بارها خوانده ام كه زندگی در شهر نجف برای طلبه های علوم دينی همواره با تحمل مشقات و سختی ها همراه است. برخی ها معتقد بودند كه اگر كسی می خواهد همنشینی با مولی متقيان اميرالمؤمنين داشته باشد بايد اين سختيها را تحمل كند. هادی نيز از اين قاعده مستثنا نبود. وقتی به نجف رفت، حدود يک سال و نيم آنجا ماند. تابستان 1392 و ماه رمضان بود كه به ايران بازگشت. مدتی پيش ما بود و از حال و هوای نجف مي گفت. همان ايام يک شب توی مسجد او را ديدم. مشغول صحبت شديم. هادی ماجرای اقامتش را برای ما اينگونه تعريف کرد: من وقتی وارد نجف شدم نه آنچنان پولی داشتم و نه كسی را می شناختم كمی زندگی برای من سخت بود. دوست من فقط توانست برنامه ی حضور من را در نجف هماهنگ كند. روز اول پای درس برخی اساتيد رفتم. نماز مغرب را در حرم خواندم و آمدم بيرون. کمی در خيابان های نجف دور زدم. كسی آشنا نبود. برگشتم و حوالی حرم، جایی كه برای مردم فرش پهن شده بود، خوابيدم‼ 🔰ادامه دارد ...🔰