أخٌفيالله
پروژه عادی سازی در آشوب ها
بعضی وقتا واقعا از وقتی که میذارم روی اماده کردن مطالب مفصل پشیمون میشم
احتمالا دیگه مطلب اینجوری نذارم چون ظاهرا مخاطب زیادی نداره
این کامنت رو بهناز سعیدیان گذاشته زیر پست خبر احتمالی سقط شدن دومین قلاده اسقاطیلی:
أخٌفيالله
بهناز یا همون لیور سعیدیان چندروز پیش بعد از ماجرای مفتضحانه تجمع بیشکوه قدس همراه دوتا دیگه از پروژ
بهناز هم جزء همون تیم پروژه بگیر اسقاطیلیه که با زدن نون در خون ایرانیها نون میخوره
أخٌفيالله
بهناز یا همون لیور سعیدیان چندروز پیش بعد از ماجرای مفتضحانه تجمع بیشکوه قدس همراه دوتا دیگه از پروژ
بهناز هم جزء همون تیم پروژه بگیر اسقاطیلیه که با زدن نون در خون ایرانیها نون میخوره
البته اون روز معلوم نیست کجا بوده و پیش دوستاش عکس یادگاری نگرفته تا فاکتور کنه برای شهرداری قدس
بهناز هم جزء همون تیم پروژه بگیریه که با زدن نون توی خون ایرانیها جیبش رو پر از پول میکنه
البته اون روز معلوم نیست چرا تو تجمع بیشکوه نیومد با دوستاش عکس بگیره و فاکتور کنه برای شهرداری غاصب قدس
بهناز مدرسه اتفاق درس خونده
یه هم مدرسهای داشتن چند هفته پیش خودکشی کرد از شدت فشاری که اسقاطیل به سرش آورد
براش چکار کرد؟
چرا تجمع راه ننداخت؟
جرأتشو نداشت
نه اون نه بقیه رفقای پروژه بگیرش
چرا؟
چون رفیقش رو به جرم جاسوسی برای ایران گرفتن، اونم کی، یکی که صبح تا شب مثل خودش به ایران فحش میداده ولی وقتی پای پول اومده بود وسط تا پای فروختن اسقاطیل هم جلو رفت و افتاد توی دامی که حالا بیرون اومدن ازش محاله