👤 توییت استاد #رائفی_پور
🔻 از تمامی عزیزانی که اظهار لطف و محبت داشتند تشکر میکنم.
🔹 میدانم از فردا با موج کلیپهای تقطیعشده و حملات جدید از چپ و راست مواجه خواهم شد.
🔹 اما چه باک، جنگ است دیگر، سلولسلولمان فدای این خاک عزیز که وجب به وجب آن با خون پاک جوانان مقدس شده.
🔹 ما حرف میزنیم اما آنها خون دادند.
🌴🇮🇷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خُطبه طوفانی رهبر، هیچ وقت فراموش نمیشه😭
سالروز شهادت سرداری از جنس مردم
اخلاص، ایمان، پاکی، صداقت، ومردم دار
که بجرم مردم داری، اتحاد وصداقت بین مردم خون گرم پیشین بشهادت رسید
🔴قسمتی از وصیت نامه شهید شوشتری 🌹
♦دیروز از هر چه بود گذشتیم و امروز از هر چه بودیم گذشتیم ...
♦آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز...
♦دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز تلاش می کنیم ناممان گم نشود ...
♦جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو می دهد ...
♦آنجا روی درب اطاقمان می نوشتیم : یا حسین فرماندهی از آن توست، اینجا می نویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید ...
❤الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم
❤و بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم
❤و آزادمان کن تا اسیر نگردیم .
#شهید_نورعلی_شوشتری🌹
نثارروح مطهر شهیدان صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ🌴🇮🇷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۶مهرماه سالروز شهادت سردار عزیز #شوشتری
اخرین لحظات وتصویریکی ازشیرمردان سپاه اسلام
سردار #شوشتری
🌷خدایا چه لذتی از این بالاتر که کشته شدن سردارهای مارا درحین خدمت به محرومترین خلق خودت قراردادهای
خدایا چنین مرگی رابرایمان رقم بزن
🕊الهی الحقنا بالشهدا والصالحین🕊
۲۶مهرماه سالروز عروج سردار شهیدنورعلی #شوشتری
هدیه کنیم صلواتی نثار ارواح مطهر همه شهدا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🌴🇮🇷🌷
وي در آخرين سخنراني قبل از شهادت خود و قبل از آخرين همايش كه قرار بود در «پيشين» برگزار شود، در جلسه اي با حضور برخي سران طوايف و معتمدين سيستان و بلوچستان گفت: «اگر امروز هم هر ديوانه و هر ابلهي دستش به اين كشور دراز شود، دستش را قطع مي كنيم. ما همان آدم ها هستيم و با همان انگيزه و همان اراده. حالا درست است كه موهايمان سپيد شده است، اما امروز براي شهيد شدن بيشتر آماده هستيم، چون آن روز يك آرزوهايي توي دلمان بود، اما امروز همه آرزوهايمان تمام شده. امروز براي شهادت از هر روزي آماده تر هستيم.»
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
🌴🇮🇷🌷
🪴#حضرت_علی_علیه_السلام :
📌در آخر الزمان شیعیان ما همانند وضعیت یک انبار گندم را خواهند داشت. که آن را آفت بزند و صاحب انبار آنها را بیرون می آورد و آن قسمت هایش را که آفت زده دور می ریزد و بقیه را داخل انبار قرار می دهد و این کار مجددا آنقدر و استمرار پیدا می کند تا جایی که به اندازه مشتی از آن گندمها بیشتر سالم باقی نمی ماند.
#غربالگری_آخرالزمان 🌴🇮🇷🌷
🔰كودك درمانده تربيت نكنيد.
🔹جملاتي مانند: " هميشه كارت خرابكاريه"، "هيچ وقت حرفمو گوش نميدي"، " يكبار ازت يه كارى خواستما ببين چكار كردى" و .....
⬅️ به كودكان در مانده بودن را مياموزد.
از كلمات "هيچ وقت" يا "هميشه" براي نشان دادن بدى كار كودك استفاده نكنيد.
🔸فرزندتان روزانه صدها كار درست و چند كار اشتباه انجام مي دهد، غلو نكنيد، فرزندتان باور مي كند كه هيچ وقت خوب نيست و كم كم درمانده خواهد شد.
#تربیت_فرزند
#مادران
#حجاب
🌴🇮🇷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥امام خامنه ای: اسلام جاهایی عدم بیان رو ممنوع کرده! آنجایی که کتمان حقیقت بر علیه مصالح نظام اسلامیست؛ آنجا بیان کردن واجب است و کتمان حقیقت حرام است.
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حجاب
#زن_عفت_افتخار🌴🇮🇷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ادعای کریمی قدوسی: میخواستند مهدی هاشمی را در اوین بُکُشند!
🔹عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس: حدود ۵۰ میلیارد تومان خسارت به بند ۷ اوین وارد شده است
🔹 دستگاههای امنیتی از قبل به مراکز مهمی که احتمال ایجاد التهاب و آشوب در آنها وجود داشت، دستورالعمل دادند و در زندان اوین هم یگان امنیتی کاملاً در آمادگی بود
🔹 در این حادثه فردی با چاقو خود را به بند مهدی هاشمی رفسنجانی میرساند و در صددکشتن او برمیآید اما مهدی هاشمی از دو روز قبل به درخواست خود از آن بند جابهجا شده بود!
🌴🌷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌴🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
💚بی گمان روز قشنگی بشود امروزم
💚چون سر صبح سلامم
💚به تو خیلی چسبید
💚صبحتان حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای ایران ای مرز پر گهر ای خاکت سرچشمه هنر دور از تو اندیشه بدان پاینده مانی و جاودان
ای دشمن ارتو سنگ خاره ای من آهنم جان من فدای خاک پاک میهنم
مهر تو چون شد پیشه ام دور از تو نیست اندیشه ام
در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما
سنگ کوهت در و گوهر است خاک دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل کی برون کنم برگو بی مهر تو چون کنم
تـــــا گردش جهان و دور آسمان بپاست نور ایزدی همیشه رهنمای ماست
مهر تو چون شد پیشه ام دور از تو نیست اندیشه ام
در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما
ایران ای خرم بهشت من روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیکرم جز مهرت بر دل نپرورم
از آب و خاک و مهر تو سرشته شد دلم مهر اگر برون رود چه می شود دلم
مهر تو چون شد پیشه ام دور از تو نیست اندیشه ام
در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما
✅پلاکشان را برای ما جا گذاشتن
تا روزی بدانیم از جنس ما بودن
هویتشان خاکی بود
اما دلشان را به آسمان زدن
راستی امانتدار خوبی بوده ایم؟
#شهدای_گمنام🕊
روزتون شهدایی🌷
#شهیدانه
#خاطره
همسرسپهبدعلی صیادشیرازی بعدازترور همسرش درخاطرهای وضعیت جسمی و روحی شهیدیک روزقبل شهادت رااینطور روایت کرد: «یادم هست شب قبل از شهادتش -۲۰ فروردین ۱۳۷۸ - را در مشهد بود. آن روزها مادرش مریض بود. شب را تا صبح در بیمارستان و کنار مادر مانده بود و روز بعدش را آمده بود تهران. خیلی خسته بود با این حال مقداری به درس ریاضی بچهها رسیدگی کرد.
صبح روز شهادت ساعت ۶:۳۰ بامداد، با من خداحافظی کرد اما من به دلیل مشغله کاری متوجه خداحافظیش نشدم و او رفته بود. هنوز دقایقی از رفتنش نگذشته بود که صدای شلیک گلوله آمد و من با این تصور که بچهها در کوچه ترقهبازی میکنند توجهی به صدا نکردم اما به دنبال صدای شلیک، فریاد و گریه پسرم مهدی بلند شد که «مامان بیا بابا رو کشتن.»
سراسیمه از خانه بیرون پریدم، علی غرق خون، پشت فرمان ماشین به همان حالت نشسته، چشمهایش بسته بود، مثل وقتهایی که از فرط خستگی، روی صندلی خوابش می برد.
آن قدر شوکه شده بودم که حتی نتوانستم کسی را صدا بزنم. برگشتم داخل منزل، گوشی تلفن را برداشتم و به چند نفر زندگ زدم اما هیچ کس جواب نداد وقتی دوباره به کوچه برگشتم همسایهها علی را به بیمارستان برده بودند. بچهها را که نگران پدرشان بودند، دلداری دادم و راهی مدرسه کردم. گفتم: «بابا تیر خورده اما اتفاقی نیفتاده» در حالی که میدانستم علی همان لحظه به شهادت رسیده است.
خواب دیده بود یکی از دوستان شهیدش آمده و او را با خود برده است. از شبی که این خواب را دید تا آن صبح که آرام و راحت روی صندلی ماشین خوابیده بود، کمتر از یک ماه نگذشت که به آرزوی دیرینش رسید.