یه بار همسرم داشت میگف برو پیش,فلانی بگو من شوهر اقای محمدی,هستم فلان کارو انجام بده گفتم چی بگم !!!!!!!! نگم زنتم بگم شوهرتم خخخخخخ خودش داشت زمین گاز میزد #شادی یکی ازفامیلامون پاش شکسته بود تو کوچه مامانم از باباش پرسید راستی پای یوفس چطوره میخاسته بگه یوسف 😁 #سوتی_بفرست🤣 #سوتی و #تجربه هاتونو بفرستید😍 💞هــمسرانہ💞 @Hamsarune

ی بار رفتم خونه دوستم آش نذری داشتن تقریبا کل فامیلاشون بودن نگو این دوست زلیل مردم میخاسته منو ب پسر خالش نشون بده پسر خالشم نگم براتون لاغر مثل سوسک خلاصه تو حال نشستیم من بودم و یکی از خاله دوستم و دختر خالش بودن هی خالش می‌گفت چندتاید مامانت چند سالشه منم از همه جا بیخبر خنگ خنگ ج میدادم هی می‌دیدم این پسره میاد و می‌ره تو بیرون تو بیرون میاد آب میخوره می ره منم هیچی نگفتم یهو دوستم گفت چطوره من گفتم کی گفت پسرخالم گفتم برا چی گفت بیاییم براتو خواستگاری منم ن گذاشتم ن برداشتم گفتم چقدر چندشه اصلاً نمیشه تحملش کرد یهو خاله دوستم پاشد رفت حیات دوستم گفت این مامانش بود ینی دلم میخواست نابود شم 😐😐😐😐 اومد راهیم کنه خدافظی کنیم بلند شدم گفتم بابت همه چی ممنون گفت فکرات کن حالا خبر بده گفتم بره ب درک دیدم دختر خالش گفت داداش منه 😕😕😕😕 #سوتی_بفرست🤣 #سوتی و #تجربه هاتونو بفرستید😍 💞هــمسرانہ💞 @Hamsarune