بسمه تعالی
به چشم خویشتن دیدم جنون انتحاری را
که در #شیراز پرپر کرد، گل های بهاری را
به چشم خویشتن دیدم #سلبریتی در آن ایام
کنار موج خون جوید ،فقط بی بند و باری را
شده از پول بیت المال، جیبش تا نهایت پر
سلبریتی کجا فهمد ، گرانی را نداری را
برای آنکه از دشمن، بگیرد جیره ای اندک
کند تمرین به هر صورت ، مرام پاچه خاری را
نمانده غیرتی دیگر ، برای این تبهکاران
برای سرزمین خود، طلب کردند خواری را
دمادم می زند #هشتگ، که قاتل ها به پا خیزند
فریبی تازه می بیند ، چو اعدام #شکاری را
چه باشد خوب و بد فرقش؟،سلبریتی نمی فهمد
نه لبخند #علی_وردی، نه اشک بیقراری را
اکبر اسماعیلی وردنجانی
۱۴۰۱/۹/۲۱