🔶 نقش الگويي مادران در ازدواج دختران
ميگنا- ما در مورد عشق و روابط، در دوران کودکی می آموزیم. به عنوان یک نوزاد و پس از آن کودک، دلبستگی هایی که ما با مراقبان اولیه خود شکل می دهیم، معمولا مادرمان به ما، در مورد عشق و روابط آموزش می دهند. باحضور مادری که هشیار و نسبت به نیازهای ما حساس است و از طریق حرکات و کلمات به طور پیوسته و قابل اعتماد به ما پاسخ می دهد، یک کودک می آموزد که جهان یک مکان امن با افرادی است که از او مراقبت می کنند؛ این یادگیریها به عنوان الگوهای کارکردی #ارتباطی در ناخودآگاه، بطور قابل ملاحظه ای در طول یک دوره عمر، ثابت باقی می مانند و درونی می شوند.
با یک مادر بی توجه، کسی که فریادها یا گریه هایمان را نادیده می گیرد یا هیچ تلاشی برای تسکین ما ندارد ، یک کودک می آموزد که جهان جای قابل اعتمادی نیست و او به حال خود رها شده است. او یاد می گیرد که احساساتش را خاموش کند تا از خود محافظت کند؛ این کودک با یک #سبک_اجتنابی از دلبستگی تا دوران بزرگسالی رشد می کند.
با مادری که گاهی اوقات وجود دارد و گاهی اوقات نه، کودک برای تطبیق دادن خود با دنیا از یک راهکار نابهنجار استفاده می کند و #سبک_دلبستگی مضطرب را تا بزرگسالی توسعه می دهد. وقتی که که این دختر بالغ می خواهد ارتباط نزدیک و صمیمی برقرار کند، همواره احساس خطر می کند، چرا که او می ترسد از اینکه ترک یا طرد شود؛ این باعث می شود او احساساتی بی ثبات داشته باشد.
برخی از #دخترانِ محروم از عشق #مادر، صادقانه معتقدند وقتی که از زیر نفوذ روزمره مادران خود رها شوند آنگاه قادر خواهند بود گذشته را پشت سر بگذارند. آنها ممکن است برای رفتارهای مادرانشان نسبت به خود، دلیل تراشی کنند، زیرا هنوز هم امیدوار هستند که بتوانند عشق مادرانشان را به دست بیاورند، یا ممکن است تنها بخواهند آرامش فعلی را حفظ کنند و سعی کنند همه چیز را طبیعی و عادی ببینند.و برخی دیگر می دانند که به کمک نیاز دارند و وارد درمان میشوند و شروع به درک این فرآیند که چگونه تحت تاثیر گذشته قرار گرفته اند، می کنند ...... ادامه مطلب👇👇👇
http://www.migna.ir/news/49250/preview/
🔸 تهیه کننده: نرگس سادات رحمت الهی
🔹 دوره دکتری تخصصی مشاوره خانواده