🔶ایرانیان به چه دلیل «یالوم» میخوانند!
میگنا- «اروین د. #یالوم» روانشناسی از پیروان «#مکتب #اصالت_وجود» است که امسال هشتاد و هشت ساله میشود. پدر و مادرش مهاجرانی بودند که از روسیه به آمریکا کوچ کردند، و خودش همچون یک آمریکایی پرورده شد و هویت یافت. در رشته پزشکی تحصیل کرد و در همین رشته، استاد دانشگاه شد، و بعد به روانپزشکی گرایش یافت و با تأثیری که از ژان پل سارتر گرفته بود، سبک خاص خود در روانشناسی اگزیستانسیالیستی را بنا نهاد؛ سبکی که چالشهای اصلی روانی آدمیان را در چهار رکنِ «تنهایی»، «پوچی»، «مرگ» و «آزادی» خلاصه میکرد، و زندگی اجتماعی را روشی برای غلبه بر این مسائل و پاسخگویی به این معماها قلمداد میکرد. او به همین خاطر در زمینه روانشناسی، آثار بانفوذی از خود بجا گذاشت، بویژه در «گروهدرمانی» صاحب سبک شناخته میشود.
یک نکته که پیشاپیش باید دریافت، آن است که ایرانیان در کل ذوق و سلیقهای برای تشخیص داستانهای خوب دارند، و حتی داستانهای ساده و پیش پا افتاده را هم موقع ترجمه کردن به روایتهایی دلکش و جذابتر از اصل متن تبدیل میکنند. این اقتداری است فرهنگی، و مهارتی است شخصی؛ که از پیشینه پنج هزار ساله تمدن ایرانی ناشی میشود، و انباشت لایههایی پیاپی و پیچیده از روایتهای داستانی که دامنهاش از گیلگمش شروع میشود و از یادگار زریران گذر میکند و تا صادق هدایت و گلشیری تداوم مییابد.
ایرانیان ملتی قصهگو هستند و در فراز و فرود تاریخ خود، در بسیاری از گذارهای مرگبار مانند شهرزاد قصهگو با روایت کردن داستان خویش توانستهاند بر مرگ غلبه کنند. از این رو است که میلی عمومی به داستان خواندن در مردمان ما هست، که مشابهش در همه جای دنیا یافت میشود، و ذوقی و سلیقهای با آن آمیخته است، که لزوما در همه جا دیده نمیشود و برکتی است برخاسته از این فرهنگ دیرینه. از این رو، نفس این حقیقت که یالوم سخن خود را در قالب داستان و آن هم داستانی جذاب- روایت میکند، کافی است تا مقبول طبع صاحبنظران قرار گیرد...... ادامه👇👇👇
http://www.migna.ir/article/48436